۱۳۹۱-۰۹-۲۶

شبکه بافتنی میل گرد:

شاید آخرین اختراع تا این لحظه باشد  (زمستان 90)

در پروژه واوان – مسکن مهر مشغول به کار بودم که دیدم ، بستن میلگرد چه کار مشکلی است.

اصولا مهندسین محاسب ، می آیند و تا قرون آخر ( دقیق) حساب می کنند و نقشه میل گرد را تحویل واحد اجرا می دهند. حالا واحد اجرا این میل گردها را باید به پیمانکار بدهد ( ما شبکه ها را روی زمین با بست ( سیم آرماتوربندی) می بستیم و بعد برای این که باز نشود چند میل گرد ضربدری روش می گذاشتیم ( اضافه که نه طراح آنرا می پذیرفت و نه کسی ولی باید میرفت توی بتن و معلوم نیست که باعث افزایش قدرت میشد یا نه- بگذریم) باز هم اندازه ها تغیر میکرد و مهندسین اجرا اگر متوجه میشدند ، زیر سبیلی رد میکردند ( خطای مجاز) و بقیه عملیات.

اگر میتوانستیم میل گرد بافته بخریم که خیلی خوب بود. ولی در بازار میل گرد جوشی ( نقطه جوش – که من به قدر کافی درسش را خوانده بودم و سابقه کار با دستگاهش را داشتم) بود که طبق استانداردها ، قبول بود . ولی گران تر بود . بیش از 10 درصد گران تر.من شروع کردم به فکر کردن و یک ماکت ماشین بافندگی ( مشابه پارچه بافی معمولی خودمان ، با تار و پود میل گرد ) درست کردم و نمونه میل گردی آنرا با دست ساختم.

آمدم دفتر مرکزی و گفتم که با چند هزار تن پروژه خودمان و میل گرد مورد نیاز پروژه های مسکن مهر درآمد وحشتناک میشود. اشکالات طراحی گرفتند، که در نهایت قانع شدند. بدلیل بافت میل گرد ، نیازی به نگهدارنده نداشت و میل گرد بافته مثل نردبان مستحکم بود( ازش بالا رفتم)

در نهایت گفتند اگر داشته باشی ازت میخریم. ولی سرمایه گذاری نمی کنیم.

گذاشتم در سایت . علی بابا ...کلی مشتری دارم که قیمت را در بنادرشان می خواهند.

از آلمان و آمریکا و ترکیه و .....

خوب نداشتم که به ایشان قیمت بدهم. عرض شد ، این طرح اینجوری است برید بسازید و حالش را ببرید....

http://au.alibaba.com/product/118320992-invent-Iron-Wire-Mesh.html

کنتور گاز- دیجیتالی

یه روز( سال 89 یا 90 بود) رفته بودم پیش یک دکتر مکانیک تو یه شرکتی ، معرفیم کرده بودند  برای یه چیزی و باهاش راجع به توربین بادی حرف زدم . مدیر عاملش از این آقا زاده های کم سن بود.

تو شرکتشون ، کنتور گاز میساختند ( طرح و این چیزا از این دکتر بود ) و من ناچار مدتی منتظر شدم.

منم برای پروژه طراحی کارخانه ، روی کارخانه کنتور گاز کار کرده بودم.....یه عالمه قطعه ریز داره و دنگ و فنگ فراوان .اینطوری که مینویسم ، برای اختصار است ، همه چیزش را میدونم.

خلاصه ، راجع به اصلاح سیستم کنتور گاز فکر کردم . معایبش که این همه قطعه  داره و اینا ، بهترین طرح ممکن آمد تو ذهنم .

لپ مطلبش را در شکل زیر نشان میدم .

شکل

وقتی هیچ جریانی نداشته باشیم ، فشار دو قسمت لوله برابر است.وقتی جریان گاز بوجود ببیاد ، اختلاف فشار بوجود خواهد آمد. بر اساس میزان اختلاف فشار ، میتوان سرعت گاز را حساب نمود.

برای مدار برقی نیز یک سلول خورشیدی مشابه ماشین حسابها ، کافی خواهد بود تا یک باتری کوچک را همیشه شارژ نگاه دارد.نمایشگر نیز لازم نیست ، همیشه چیزی را نشان دهد. با یک دکمه فشاری میتواند ال ای دی ها را روشن کرد.ضمنا میتوان یک گیرنده کوچک نیز در مدار درنظر گرفت تا وقتی سیگنال دستگاه کنتور خوان را دریافت کرد، شماره کنتور و عدد کنتور را برایش ارسال نماید. اینطوری کمترین انرژی ممکن از باتری صرف خواهد شد و یک برچسب کوچک که روی ماشین حسابهایمان نیز هست ، میتواند برق مورد نیاز دستگاه را ( مادام العمر ) فراهم کند.

چون تیراژ مصرف ملیونی است. مدار الکترونیکی آن بصورت مدارهای آی سی و خیلی ارزان ، قابل تولید و نصب میباشد.

قیمت تمام شده محصول را با مدیریت مناسب طرح میتوان به یک ( یا حداکثر سه ) دلار رساند. به خیلی چیزها بستگی دارد.

۱۳۹۱-۰۹-۲۵

سومین اختراع : کولر آبی بدون پوشال

برای این کولر خیلی زحمت کشیدم و یک مدل ساختم و در شرکت سینجر گاز بردم....از کولر خوششان آمد ولی کلا سیاست شرکت روی یخچال بود و کولر اختراعی ماند معطل و در نهایت هم در یکی از اسباب کشی ها متوجه شدیم که در انبار نیست. یکی از همسایه ها زحمت کشیده و از انبار تعدادی چیز بدرد بخور را برداشته بود و احتمالا به این وانتهایی که لوازم مستعمل و ظایعاتی میخرند فروخته بود. خدا خیرش دهد.

اول داستان : در کارخانه سینجر گاز مشغول کار بودم که برای یک نوع نگاه دارنده رویه سینی اجاق اظهار نظر کردم، به من گفتند که مگر چند نوع از نگاه دارنده تا حالا دیده ای که اظهار نظر میکنی؟ ساکت شدم. و تصمیم گرفتم نشان دهم که دید مهندسی و نگاه نمودن سیستمی به مجموعه ، چیز دیگر است. میخواستم راجع به اجاق کاری انجام دهم ، دیدم که همه خود را استاد میدانند و ممکن است مورد پذیرش قرار نگیرد.کولر آبی را انتخاب نمودم.

طرح کولر آبی از فیلمهای قدیمی آمریکائی که در تلوزیون دیده ایم ( دهه 50 میلادی) تا کنون تغییر نکرده است. در این دوران ، پوشال سلولوزی و چند مدل کارهای مشابه برای کولر آبی انجام گرفته است که مطلوب من نبوده است و اشکالات اساسی طرح را حل ننمود.

در دوره دانشگاه یادم می آید که برای حل مشکل سیمان تهران ( وجود سیمان در خروجی دودکش ها) از نوع خاصی فیلتر به نام سیکلون استفاده شده است. از این طرح خوشم آمده بود، چون با ماهیت غبار هوا ( ممان اینرسی) کار داشت و سرعت هوا را کم نمیکرد.

تصمیم گرفتم که از این سیستم استفاده کنم.

ضمنا ، اولین جائی که بعد از سربازی برای استخدام مراجعه نمودم، شرکت آبسال بود. برای امتحان طراحی قالب ، نقشه دیواره های کولر و تشتک آن را داده بودند و تعداد قالب پرس 400 تن آن را میخواستند، الان به خاطر ندارم،3 یا 4 قالب برای هر قطعه،خیلی زیاد است. در واقع عملیات تولید کولر آبی هزینه بر است و سرمایه بر. میخواستم همین مکانیزم را با هزینه سرمایه گذاری کمتر، و راندمان مناسب و حل مشکل تعویض سالانه پوشال انجام دهم.

از دیگر اشکالات ، وجود دو موتور( برای آب و هوا) وجود تسمه و بلبرینگهای آن ، در کولر آبی است.

آزمایشات زیادی در خصوص تبخیر آب انجام دادم تا ماهیت جریان هوا- تبخیر یک قطره در هوا و غیره را متوجه شوم. جهت نمونه بد نییست یادآوری کنم ، هر قطره آب یک قسمت از 52 قسمت وزن خود را تبخیر مینماید و تبدیل به یخ میشود.( چنانچه فرصت تبادل حرارتی با هوا نداشته باشد) این اتفاق در تگرگر می افتد و پوشال هم برای معطل نمودن جریان آب و ایجاد سطح تبخیر زیاد بین آب و هوا است.

طرح اولیه و ایده آل :در شکل زیر طرح ایده آل را ترسیم نمودم .

 شکل یک

طرح عملی ساخته شده:در شکل دوم کولر آبی است که ساخته شد و با ظرفیت 2800 ( فوت بر دقیقه ) کمی کمتر از کولرهای 3000 موجود در بازار کار میکرد و هوا را خنک نموده بود.ابعاد این کولر 28*28*25 سانتی متر بود.(وزنش نکرده بودم، شاید چون از تعداد زیاد قطعات ریز نبشی ها و تسمه های ورق گالوانیزه استفاده کرده بودم و در هر مرحله با پیچ آنها را محکم میکردم.وزن نهائی خیلی کمتر از نمونه ساخته شده من بود)

 شکل دو

جنس مطلوب برای قطعات  محفظه پروانه ، فوم میباشد که با قالب گیری ، با هزینه کم قابل ساخت است و ضمن عایق رطوبت بودن، سر و صدا را نیز به خوبی جذب مینماید و مطلوبیت بیشتری برای هوای خروجی ایجاد خواهد نمود.

کماکان طرفدار طرح استفاده از سیکلون میباشم.

۱۳۹۱-۰۹-۲۳

دومین اختراع : شستشوی اولتراسونیک بدن – لباس – ظروف غذا و....


مدتهاست که بشر از سیستم شستشوی اولتراسونیک برای تمیزی بالای سطوح فلزات و غیره استفاده میکند. اما نه برای استفاده شخصی انسانها در خانه ، علت آن و رفع مشکلات آن را در زیر عرض میکنم.

تولید فرکانس بالا مشکلات خاص خود را دارد  ( بالای 20 کیلو هرتز ) و روی این فرکانس بالا انرژی گذاشتن نیز توسط مدار ترانزیستوری ساده میتوان قرار داد. این انرژی نیز به یک پیزو الکتریک منتقل میگردد و در نهایت تغییر ابعادی پیزو الکتریک باعث تکان ظرف ( آب و مواد شوینده ) میگردد . این جابجائی سریع آب و مواد شوینده ( در مقیاس مولکولی ) باعث میشود که مولکولهای پاک کننده و آب به چربیها ( و ناخالصیها ) برخورد نمایند و آن را از جا کنده و با خود ببرند. چربی ها که در صابونها حل میشوند نیز با این ارتعاش بالا به سرعت در ظرف بصورت یکنواخت توزیع شده و همواره در کنار چربی مواد صابونی آماده خواهد بود.

حالا تصور کنید درون یک وان التراسونیک دراز کشیده اید. لرزش آب و مواد شوینده در مقیاس مولکولی باعث میشود که سطح پوست بدن شما با بالاترین استانداردهای تمیزی از هر چربی – باکتری – میکروبی پاک گردد. همچنین لرزش آب ، باعث ماساژ پوست و جریان خون  در زیر پوست میشود.ظرف چند ثانیه ماده جامد تیره ای از بدن شما جدا شده و در وان پخش میشود و بصورت یکنواخت در ظرف پخش شده و به سرعت مایع شفاف میشود. حالا شما میمانید و بدن کاملا تمیز ( چون در سطح میکروسکوپی ، تمام پوست تمیز شده است ، میتوان گفت هیچ گاه اینقدر تمیز نبوده اید ) و ماساژ امواج ریز آب در تمام سطوح بدن.

در کلاس آبکاری در دانشگاه ، استاد ما پیشنهاد کرد من دستم را درون ظرف التراسونیک ببرم و البته دست من آن روز خیلی کثیف بود. در کسری از ثانیه دستم تمیز شد و من احساس ماساژ نمودم و این ایده برایم پیش آمد.

تصور کنید افراد بیماری که شستشوی انها مشکل است . در بیمارستانها و یا در خانه ..... فقط با یک وان مشکل حل خواهد شد. شستشوی زخمها با مواد ضد عفونی کننده و تمیز نمودن داخل زخمها ...همواره برای مریض دردآور و برای پرستاران مشکل بوده است. همچنین افراد مسن که به تنهائی استحمام میکنند ، برای شستن پشت شانه ها معمولا مشکل دارند و....

پیزو الکتریک های پر قدرت گران تمام میشوند .( تا چند وقت پیش 20 وات ، حداکثر واتی بود که میتوانستند بسازند ، که طبیعی است روز به روز صنعت پیش برود)

مسئله بدین گونه حل میشود که ایجاد یک فرکانس در آب توسط پیزو الکتریک توان پائین نیز ممکن است. مانند آونگ ( تاب بازی کودکان ) در هر مرحله نیرو ها جمع میشود و در نهایت جمع این نیروها میتواند مولکولهای کل ظرف را مرتعش کند. جمع موج در هر مرحله با موج برگشتی از کنار ظرف ، میتواند نیروی لازم را تولید نماید. اتفاقا به خاطر دارم که برای ظرفهای کوچک نیز یک فرکانس بهینه وجود داشته است که بصورت تجربی انجام میگرفت. در وانهای بزرگ نیز میتوان همین کار را کرد . البته بدلیل فرکانس بالا ،حداقل تولید 20 هزار موج در ثانیه ....این امکان را برای تنظیم کننده فرکانس ( انسان) برقرار می نماید که با تغییر دستی فرکانس با چشم بتواند حالت رزونانس در آب را مشاهده نماید.

متاسفانه امکان ساخت و آزمایش این ماشین را نداشتم . اما با فرکانس دو برابر برق شهر ( هر نیم پالس ) با آهنرباهای برقی آزمایش کرده بودم ....

این ماشین و وان شستشو برای بدن—لباس – ظروف غذا در شکلهای مختلف قابل ساخت است. ( مدل ترکیبی و تک وانه آن را نیز میتوان ساخت)

نکته کار در اینجاست که در طرح های متداول قبلی ، پیزو را زیر ظرف می گذاشتند و آب را با ظرف می لرزاندند.

اما در طرح بنده، پیزو در کنار ظرف قرار گرفته و امواج ایجاد شده بطورمستقیم به آب انتقال میابد ( نه از طریق ظرف) و تک تک امواج با امواج انعکاسی از دیواره های دیگر ترکیب میشود .

(پیزوالکتریک از داخل یک واشر لاستیکی مستقیما با آب از یک سو با جریان برق از سوی دیگر در ارتباط خواهد بود.مدارهای حفاظتی ، برای قطع کامل برق برای نشتی های احتمالی آب در سیستم باید نصب گردد. بدین ترتیب با کوچکترین نشت جریان الکتریسیته ، در کسیری از ثانیه میتوان مدار را قطع نمود، به طوریکه اگر کسی درون آب باشد، اصلا این مشکل را حس ننماید)