چند خط از جمع بندی نظرات و آراء بزرگان و سروران
انسان حیوانی است خاص که علاوه بر خصلت های حیوانی دارای خصوصیاتی است که به آن انسانی میگوئیم.
اکثر دانشمندان را نظر بر این است که بوجود آمدن این موجود ، با تدبیر بوده است یعنی هدفی داشته است.
این هدف دو گونه است حیوانی و انسانی
اما ابتدا حیوانی
در مقام حیوانیت ، این موجود دو پا اولین نیاز حیوانی یا بقاء را با جذب منافع و دفع مضار فراهم می آورد. از این رو در این موجود نیز مانند سایر حیوانات خصلت های جذب منافع ( میل به غذا – جمع کردن مال – میل به جفت گیری و غیره ) موجود است. همچنین خصلت های دفع ( خشم و عصبانیت –کراهت از غذا یا سایر چیزها – غرور و خود بینی و غیره ) نهاده شده است.
طبیعی است که برای افراد معتدل اعتدال و میانه برای این موارد باعث تعادل و حرکت بهینه میگردد.
از دیگر موارد بقاء تکثر نسل است . این حیوان دو پا ، بر خلاف بسیاری از حیوانات در تمام طول سال آماده جفت گیری است ، لذا این باعث میگردد که دو جنس نر و ماده به واسطه این نیاز و کشش در نزدیکی یکدیگر باشند. این امر کمک مینماید تا نتیجه این جفت گیری یا کودک را بهتر بتوانند مراقبت و پرورش دهند.
در این میان ماده را میل به فرزند بیش است. بدین معنی که جان طفل را بر جان خویش مقدم میدارد. این نیز خصلت حیوانی است برای ازدیاد نسل و البته لازم .در مقابل نوع نر به واصطه کششی غریزی ، نیاز و فداکاری برای حفظ ماده نشان میدهد و این کار را تا پای جان دنبال میکند، مانند بسیاری از حیوانات .
این دو امر کشش غریزی بین مرد با زن و زن با طفل را عشق مجازی گویندو نویسندگان بسیار برای این محبت قلم فرسوده اند.
تا اینجا طبیعت وجودی دو جنس بود. حال اگر موارد طبیعی از اعتدال خارج گردد و دو جنس به آنچه طبیعت مامورشان نموده عمل نکنند ، اختلاف پدید آید و میزان این اختلاف به اندازه عدول از طبیعت طرفین میباشد.
اگر امکان جدا شدن نباشد، با رنج زیاد دو طرف میتوانند به فکر قتل یکدیگر بیفتند که امری است بسیار نکوهیده ، بنا براین امکان جدا شدن در این موارد برای این حیوان پیش بینی شده و آن را ممکن ساخته اند.
برای فاعلین این امر تجربه نشان داده است که تصوری که از جدائی و منافع آن دارند غلط بوده و اغلب نه تنها مشکلاتشان اضافه شده است ، بلکه مشکلات جدیدی نیز بر دوش ایشان اضافه گردیده.
در مقام انسانی این حیوان ، اساتید زیادی مطالب زیادی گفته اند.ولی اغلب را نظر بر این است که این موجود را برای برآورده نمودن بیش از حد خصوصیات حیوانی نساخته اند.
شاید بزرگان ، کسانی که به خصائل حیوانی موصوف باشند را چون حیوانات ببینند. ( احادیث و داستانها) پر خور را چون گاو- مال اندوز را چون موش- بخیل را چون خرس- نیش زبان زن را چون مار – درندگان را چون گرگ و کفتار و غیرهم
اما نا ملایمات زندگی از جمله مشکلاتی که باعث طلاق میگردد، باعث فشار به خصلت های حیوانی میگردد و این باعث رشد خصائل غیر حیوانی میگردد.
میدانیم که انسان کسی است که بتواند غرایز حیوانی را تحت کنترل گیرد. یکی از این روشها ، سختی در تامین نیازهای انسانی است. که مرتبه ساده آن را حلال و حرام گویند تا هر چه خواهد تناول نکند و الی آخر.
اما بازگردیم به نگهداری طفل برای ادامه نسل و بقاء . طفل به مراقبت هر دو والدین نیاز دارد . بنا براین با سختی نیز ممدوح است حفظ اجتماع خانواده و اجر اخروی ( رشد و تعالی وجود انسانی ) برای آن در نظر گرفته اند.