مردم کشورهای مختلف و سیاست مداران جهان ، درگیر روزمرگی ها و دقدقه های جاری خود
هستند. مشکلات جانبی تحمل میشوند و یا باعث تغییر برنامه ها میشود.
آخر چه کسی باید به فکر اصلاح مشکلات بشر برای
تغییرات اقلیمی باشد. مصرف ماهی ، چوب و آب شیرین از میزان تولید در طبیعت فراتر
رفته است. این سناریو تا کجا میتواند ادامه داشته باشد.
تولید و مصرف ماهی کاهش خواهد یافت. دسترسی به
آب سالم کمتر خواهد شد. کاهش چوب و جنگل ها ، سرعت جذب دی اکسید کربن را کمتر
میکند و فاجعه افزایش دی اکسید کربن و اثرات آن تشدید خواهد شد.
مصرف گاز طبیعی و نفت و ذغال سنگ ( خالص کربن
ورودی به جو ) افزایش خواهد یافت. سایر گازهای گل خانه ای افزایش خواهد یافت.
سال گذشته در روسیه شاهد یک تورنادوی بزرگ بودیم
. امسال در ایتالیا آن یک تورنادوی بزرگ را دیدیم. این مکان ها قبلا اصلا تورنادو
نداشتند.
سال دیگر این توفان های بزرگ در کجا اتفاق خواهد
افتاد؟ و همینطور سالهای بعد؟
چقدر بچه گانه خواهد بود که بدنبال کمی پول بیشتر
باشیم ، در حالی که در آینده حیات روزی زمین در خطر خواهد بود و منافع این گروه
جمعیتی را ارجح بدانیم از آن گروه جمعیتی ، در حالی که همه گروه های جمعیتی برای
ادامه حیات،مشکل اساسی خواهند داشت.
آیا باید برای آب شیرین و امکانات زیستی در
معدود غارهائی که از عوامل زیست محیطی ایمن هستند ، با یکدیگر بجنگیم ؟
و یا دنیائی را که در آن زندگی میکنیم را به
گونه ای دگرگون کنیم تا بتوانیم در آن زیست کنیم.
میدانیم که زمین امکان پذیرش جمعیت به مراتب
بزرگتری را از وضع فعلی دارد، واقعا چه کسانی باید پیشرو حرکت در جهت بهبود شرایط
زیستن در کره زمین باشند؟
آیا آن هزینه ها که صرف برقراری شرایط زیستی در
مریخ میگردد ، برای زندگی در زمین ضروری تر نیست؟