۱۳۹۲-۱۰-۱۸

دعای عهد

بسم الله الرحمن الرحیم


اَللّـهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظيمِ ، وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ

خدايا اى پروردگار نور بزرگ و پروردگار كرسى بلند


وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَ الاِْنْجيلِ وَ الزَّبُورِ

و پروردگار درياى جوشان ، و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور

وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ

و پروردگار سایه و انوار روشنایی ،و فرو فرستنده قرآن بزرگ

وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ وَ الاَْنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ

و پروردگار فرشتگان مقرب و پيمبران و مرسلين

اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجهِک الْكَريمِ

خدايا از تو خواهم به ذات بزرگوارت

وَ بِنُورِ وَ جْهِكَ الْمُنيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَديمِ ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ

و به نور جمال تابانت و فرمانروائى ديرينه ات ، اى زنده اى پاينده

اسئلك باسمك الذي اشرفت به السموات و الارضون

از تو خواهم بدان نامت كه روشن شد بدان آسمانها و زمينها

وَ بِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ وَ الاْخِرُونَ

و بدان نامت كه صالح و شايسته گشتند بدان پيشينيان و پسينيان

يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يا حَيّاً حينَ لا حَيَّ

اى زنده پيش از هر موجود، و اى زنده پس از هر موجود زنده و اى زنده در آن هنگام كه زنده اى وجود نداشت

يا محي الموتي و مميت الاحياء يا حي لا الله الا انت

اي زنده كن مردگان و اى ميراننده زندگان اى زنده اى كه معبودى جز تو نيست

اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بِاَمْرِكَ

خدایا برسان به مولاى ما آن امام راهنماى راه يافته و قيام كننده به فرمان تو

صلوات الله عليه و علي ابائه الطاهرين عن جميع المومنين و المومنات

كه درودهاى خدا بر او و پدران پاكش باد از طرف همه مردان و زنان با ايمان

في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغارِبِها سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها ،وَ عَنّي وَ عَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ

در شرقهاى زمين و غربهاى آن هموار آن و كوهش ، خشكى آن و دريايش ، و از طرف من و پدر و مادرم درود هائى

زِنَةَ عَرْشِ اللهِ ، وَ مِدادَ كَلِماتِهِ ، وَ ما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وَ اَحاطَ بِهِ كِتابُهُ

هموزن عرش خدا و شماره كلمات و سخنان او و آنچه را دانشش احصاء كرده و كتاب و دفترش بدان احاطه دارد

اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَ عَقْداً

خدايا من تازه مى كنم در بامداد اين روز و هر چه زندگى كنم از روزهاى ديگر عهدو پيمان

وَ بَيْعَةً لَهُ في عُنُقي ، لا اَحُولُ عَنْها وَ لا اَزُولُ اَبَداً

عهدو پيمان و بيعتى براى آن حضرت در گردنم كه هرگز از آن سرنه پيچم و دست نكشم هرگز،

اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الذّابّينَ عَنْهُ وَ الْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ

خدايا قرار ده مرا از ياران و كمك كارانش و دفاع كنندگان از او و شتابندگان بسوى او در برآوردن خواسته هايش و انجام دستورات

وَ الْمُمْتَثِلينَ لاَِوامِرِهِ وَ الُْمحامينَ عَنْهُ ، وَ السّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ

و اوامرش و مدافعين از آن حضرت و پيشى گيرندگان بسوى خواسته اش و شهادت يافتگان پيش رويش

اللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً

خدايا اگر حائل شد ميان من و او آن مرگى كه قرار داده اى آن را بر بندگانت حتمى و

فَاَخْرِجْني مِنْ قَبْري ، مُؤْتَزِراً كَفَنى ، شاهِراً‌ سَيْفي ، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي

مقرر پس بيرونم آر از گورم ، كفن به خود پيچيده با شميشر آخته ، و نيزه برهنه ، پاسخ ‌گويان به نداى آن خواننده بزرگوار در شهر و باديه

اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ

خدايا بنمايان به من آن جمال ارجمند و آن پيشانى نورانى پسنديده را

وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ

و سرمه وصال ديدارش را به يك نگاه به ديده ام بكش

وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ

و شتاب كن در ظهورش و آسان گردان خروجش را و وسيع گردان راهش را و مرا به راه او درآور

وَ اَنْفِذْ اَمْرَهُ وَ اشْدُدْ اَزْرَهُ ، وَ اعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ ، وَ اَحْيِ بِهِ عِبادَكَ

و دستورش را نافذ گردان و پشتش را محكم كن ، و آباد گردان خدايا بدست او شهرها و بلادت را ؛ و زنده گردان بوسيله اش بندگانت را

فَاِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ، ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ

زيرا كه تو فرمودى و گفته ات حق است كه فرمودى : آشكار شد تبهكارى در خشكى و دريا بخاطر كرده هاى مردم

فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَ لِيَّكَ ،‌وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ

پس آشكار كن براى ما خدايا نماينده ات را و فرزند دختر پيامبرت كه همنام رسول تو است

حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ اِلّا مَزَّقَهُ ، وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ

تا دست نيابد به هيچ باطلى جز آنكه از هم بدراند و پابرجا كند حق را و ثابت كند آن را

وَ اجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ ، وَ ناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ

و بگردان آن بزرگوار را خدايا پناهگاه ستمديدگان بندگانت ،‌ و ياور كسى كه جز تو ياورى برايش يافت نشود

وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ ، وَ مُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

و تازه كننده آن احكامى كه از كتاب تو تعطيل مانده و محكم كننده آنچه رسيده از نشانه هاى دين و آئينت و دستورات پيامبرت صلى اللّه عليه و آله

وَ اجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ

و قرارش ده خدايا از آنانكه نگاهش دارى از صولت و حمله زورگويان

اَللّـهُمَّ وَ سُرّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ ، وَ ارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ

خدايا شاد گردان (دل ) پيامبرت محمد صلى اللّه عليه و آله را به ديدارش و هم چنين هم كه در دعوتش از آن حضرت پيروى كرد ، و رحم كن به بيچارگى ما پس از آن حضرت

اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ

اي خدا غم و اندوه دوري آن بزرگوار را به ظهورش از قلوب اين امت برطرف گردان و براي آرامش دل های ما به ظهورش تعجيل فرما

انهم يرونه بعيدا و نريه قريبا برحمتك يا الرحمن الراحمين

اينان ظهورش را دور پندارند ولى ما كه نزديك مى بينيم به مهرت اى مهربانترین مهربانان

العجل العجل يا مولاي يا صاحب الزمان

شتاب كن شتاب كن اي مولاي من اي صاحب زمان



آمين يا رب العالمين

_________________
http://www.youtube.com/watch?v=GWirJz2YBs4

ترافیک

اغلب ما تراکم و حرکت آهسته خودروها را مشاهده کرده و نام ترافیک را بر آن می‌گذاریم.
برای راحتی مثال , خیابان یکطرفه را درنظر بگیریم که خودروها باسرعت ثابت مثلا 40 کیلومتر در ساعت. و با فاصله مناسب از یکدیگر در آن حرکت می کنند.
فرض میکنیم که در دقیقه 50 خودرو وارد. خیابان شده و خارج گردند.
حالا اگر 51 خودرو در دقیقه بخواهند وارد خیابان گردند , طبیعی است که صف تشکیل گردد و این صف کم کم بزرگتر میشود. این صف باعث کاهش سرعت خودروها در قبل از خیابان شده و در نتیجه زمان ورود خودرو را به خیابان زیاد میکند. زیرا زمان توقف و شروع حرکت را برای خودروهای ورودی ایجاد میکند.
باکاهش سرعت ورود خودرو به خیابان. صف بزرگتر میشود.از طرف دیگر کم کم سرعت حرکت در خیابان نیز کاهش خواهد یافت.همه این ها باعث میشود که تراکم خودرو در ورودی خیابان بیشتر شود. این تراکم اثر خود را روی خودروهای قبل از ورودی خیابان می گذارد و نشان دادیم روی خود خیابان مثال ما ( خیابان جلو ورودی ) نیز خواهد گذاشت.
حالا برای مقابله چه باید کرد ؟
طبیعی است که باید سرعت حرکت خودروها را بالا برده و بالا نگاه داشت.
این کاری است که مسؤولین ترافیک معمولا عکس آن را انجام میدهند.
هر کاری که پلیس راهنمایی انجام میدهد , باعث کاهش سرعت میگردد.
و این یعنی تراکم و اضافه شدن ترافیک.
ترافیک , تراکم خودروها نیست.
آهسته حرکت کردن خودروها است.
تراکم مثل تب علامت ظاهری است و اصل ترافیک سرعت خودروها است. برای تضمین حفظ سرعت , باید خروجیها همیشه خالی باشد.
برای کاهش ترافیک باید سرعت حرکت خودروها را اضافه کرد و به هر قیمت از کاهش سرعت خودروها جلوگیری کرد.
برای این کار , شاید لازم باشد جلوی رانندگی کسانی که زیادی احتیاط میکنند را گرفت.
این مشکل نه فقط در خیابان , خطوط تولید , کارهای اداری و غیره , بلکه در کارکرد اقتصادی جامعه و دولت نیز قابل تعمیم است .
و راه حل همه این مشکلات در سرعت دادن امور و رفع موانع سرعت میباشد .
http://s1.cdn.autoevolution.com/images/news/how-to-avoid-traffic-jams-35319_2.jpg

۱۳۹۲-۰۷-۳۰

آموزش والدین

والدین آینده را باید در زمانی که تحصیل میکنند آموزش داد.
به نحوی که زمانی که در موقعیت قرار گرفتند به یاد بیاورند و کار درست را تشخیص داده و اجرا نمایند.

۱۳۹۲-۰۷-۲۰

جلوگیری از مرگ مهاجرین افریقایی

جلوگیری از مرگ مهاجرین افریقایی ها به اروپا
آفریقاییها پول زیادی میپردازند تا به اروپا مهاجرت کنند.
دولت اروپا باید جلوی شبکه قایق های مهاجرین رااز طریق اقتصادی بگیرد.
خود اروپا با ثبت نام مهاجرین در افریقا باید تز آنها پول گرفته و آنها را به اردوگاههایی در اروپا برای بررسی انتقال دهد.
از بهره ابن پولها هزینه جاری ایشان پرداخت گردد.و فقط از نیان این مهاجرین کشورهای اروپایی مهاجر بپذیرند.سایر مهاجرین به این اردوگاهها انتقال داده شوند و پس از یک زمان محدود یک ساله به کشور های مبدا با سایر کشورهای افریقا انتقال دهند.
این کار را میتوان تا چند سال ادامه داد تا مانند ترکیه، مهاجرین دیگر به اروپا نروند.

۱۳۹۲-۰۷-۱۴

دانشمند و تحصيل

دانشمندان در پي تحصيل هستند تا بتوانند در تلاشي که براي روشن نمودن تاريکي ( جهل ) دارند با ابزار دانش قبلي  در زماني کمتر به پيش بروند و راه رفته ديگران را  دوباره نروند ، گام در حد علم گذاشته و بخش تاريکي از اندیشه های بشری را  روشن نمايند.
اين است که در بر اصحاب ظاهر، دانشمند شدن با تحصيل علم ممکن شود و لذا لشگري از همه فرزندان را به تحصيل علم (مکتوب) ميگمارند ولي نتيجه مطلوب از اين لشگر متعلم حاصل نمي شود.
جالب آن که اين تحصيل بر ايشان  مشتبه گردد که عالم و دانشمندند و از جامعه طلب مزد عالم نمايند. که قابل پاسخ گوئي نباشد ، زيرا آنها گندم نماي جو فروش هستند.
در اقتصاد نيز هر کارشناس دانشگاهي پنج ديپلمه را ميطلبد که هر ديپلمه بر پنج زير ديپلم توان کنترل دارد!!!
و در جامعه اي که همه کارشناسند با کمبود زير مجموعه مواجه گرديم و کارشناسان را به کارهاي پائين تر ميگمارند تا آنجا که اکثر اين کارشناسان تن به کارهاي پست ( به ذعم آنها ) نميدهند و بيکاري نهادينه شود.
در بهترين حالات استفاده بهينه از نيروي تحصيل کرده مقدور نميباشد.و جامعه هزينه غير بهينه نموده و بهره لازم نبرده است.
پس اولا شناسائی دانشمندان بالقوه و تربیت آنها مهم است.
و در ثانی رعایت نسبت تحصیل کرده و کم تحصیل کرده بر اساس توان بالقوه ایشان در هم افزائی اجتماعی مهم میباشد.
رعایت این دو برجامعه بهینه لازم است

انواع دیدن

صحبت ديدن خدا بود و صحبتهاي مرتبط؛خواستم ببينم چند نوع ديدن داريم.
ابتدا رسيدن نور است به چشم ؛ بدون ديدن ؛ اين شد که از جماد شروع کردم.( جماد=غير جاندار) نور که به جماد برسد باعث گرم شدن آن ميشود. در اثر نور واکنشي فيزيکي و يا شيميائي انجام ميشود و اين نهايت اثر نور است بر جماد.
در گياه ؛ حرکت است و غير از ساخت غذا از نور ، رشد است به سمت نور. پس تشخيص و ميل به نور پديد مي آيد.
در حيوان ترکيب نورها ، اشکال را ميسازد و تشخيص اشکال و جذب و دفع و استفاده از ابزار( پرندگان- ميمونها و...) بنابراين مرحله ديدن و فکر کردن و استنباط نور براي حيوانها ديگر است.
در انسان ، علاوه بر مراتب قبل ، انواع ديدن ديگر نيز داريم.
ديدن مادر بر فرزند ، بس متفاوت است.
همچنين است ديدن پير نسبت به جوان ( که آنچه جوان در آئينه بيند پير در خشت خام بيند ) و همچنين استنباط پير از وقايع و...
ديدن معلم نيز متفاوت است. چه او در متعلم چيزي ميبيند که ديگران نه. استعداد  متعلم براي او قابل ديدن است ودر نهايت مرتبه استادي ، حد نهائي رشد متعلم بر استاد معلوم است.
اين نوع ديدن ادامه دارد تا در نهايت ميرسيم به
ديدن مشيت الهي توسط افراد بينا
و باز هم بيشتر تا نهايت ديدن  ، ديدن  است با عين الله
پس زماني که ديدني در لفظ درآيد ، مرتبه نوع ديدن و چشم ديدن متفاوت است با ساير انواع ديدن و چشم ديدن....
اين سخن پايان ندارد اي پسر***اين دو خط کافيست بر اهل بصر
.
سهيل

آینده ناتو

استراتژی آینده ناتو در جهان چه خواهد بود؟
تامین امنیت کشورهای عضو در دنیای پیش رو، چگونه تامین خواهد شد؟
مسلما با اعظام نیروی نظامی( سرباز) این کار را انجام نخواهند داد. طبیعی است که از کشورهای گروه بیست انتظار داشته باشند امنیت منطقه ای را نیز تامین نمایند.(مثل اعزام سربازان روسی به سوریه برای از بین بردن تندروهای مذهبی در سوریه)
پشتیبانی تجهیزات و اطلاعات و خدمات آموزشی و غیره ، احتمالا راهکار ناتو در این زمینه ها خواهد بود( به جای اعزام سربازان فرانسوس به آفریقا از سربازان آفریقای جنوبی و نیجریه با پشتیبانی مناسب میتوان استفاده نمود. در کشورهای کنگو-مالی-سودان و حتی کشورهای شمال آفریقا)
ضمن این که با حفظ ارتش مشترک  ازهزینه های اضافی جلوگیری خواهند نمود. این لشگر مشترک آخرین مرحله دفاعی ایشان خواهد بود.
طبیعی است که در آینده لایه های حفاظتی متعددی را در اطراف خودبرنامه ریزی نمایند.
این استراتژی نه تنها به نفع اعظای ناتو ، بلکه به نفع همسایگان دور و نزدیک و سایر کشورهای جهان هم خواهد بود.
از کشورهای پیشرفته انتظار میرود که با بهینه کردن هزینه های خود، باعث رونق اقتصادی در همه کشورهای جهان گردند و این امر از یک جا باید شروع شود.

۱۳۹۲-۰۶-۲۷

اتحاد سه کشور جمهوری اسلامی

در این مکان ، سه کشور جمهوری اسلامی داریم.
پاکستان
ایران
افغانستان
بدیهی است که این کشورهای جمهوری اسلامی بنا بر دستورات اسلام باید متحد گردند. بنا بر این این کشورها میتوانند یک جمهوری اسلامی را پدید بیاورند  و با قدرت بیشتر در صحنه های داخلی و خارجی نقش آفرینی کنند.
هر یک از این کشورها در صحنه های بین الملل نقش هایی دارند. بدیهی است که اتحاد این کشورها باعث خواهد شد نقش های انفرادی آنها ، با قدرت بیشتر در صحنه های بین المللی تحقق پیدا کند.
این اتحاد نه تنها نقش های فعلی آنها را قوی تر و زیباتر و با صلابت بهتری اجرا خواهد نمود، بلکه توان انجام اقدامات کاملا متفاوت جهانی ، فراتر از آن چیزی که هم اکنون میتوان تصور نمود را فراهم خواهد آورد.
این اتحاد علاوه بر نقش آفرینی های خارجی ، در داخل این کشورها نیز بسیار مفید خواهد بود. گردش مالی و جنسی بین مردم یک کشور، رفع تبعیض های قومیتی ، مشکلات حاصل از ایجاد مرزهای سیاسی در بین اقوام مختلف و ایجاد یک بازار بزرگتر از جمله مزایای این اتحاد خواهد بود که هر یک به تنهائی ایجاد اتحاد را توجیه میکند.
از دید استراتژی نظامی و سیاسی
گر چه این منطقه اروپا نیست . یاد آوری این نکته مفید خواهد بود که در زمان حمله آلمان به فرانسه ، آلمان از کشوهای هلند و لوکزامبورگ برای تصرف فرانسه استفاده نمود، در حالی که خط اصلی مرزی فرانسه و آلمان ، که در آنجا فرانسه آمادگی دفاع در مقابل آلمان را داشت ، اصلا صحنه کارزار نشد.
در اینجا نیز نباید اجازه داد فضاهای خالی در اختیار دشمنان بالقوه داخلی و خارجی قرار گیرد. طبیعی است که همه جبهه های محتمل درگیری باید تقویت گردند. آسایش مردم منطقه و جهان در اتحاد و یکپارچگی ملل اسلامی خواهد بود.
انشاءالله

۱۳۹۲-۰۶-۲۶

یک گام از انسان شناسی-آئینه وجود

شما به هر چه نگاه کنید ، رنگ آنرا میگیرید ، به آن علاقه مند میشوید و کم کم این علاقه تان بیشتر میشود.
انسان حکم آئینه را دارد. هر چه را ببیند- در معرض آن قرار داشته باشد ، در آینه وجودش نقش میبندد .
این نقش میماند و در طی زمان به سختی زدوده میشود.
از همین رو شاعر میفرماید :
بسازم خنجری نیشش ز فولاد ***زنم بر دیده ، تا دل گردد آزاد
و هر چه بیندیشیم نیز چنین است، حضرت فیض کاشانی میفرماید:
ز بس بستم خیال تو تو گشتم پای تا سر من***تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته
 
در زمانی که به این داستان آشنا شدیم ، مطلوبمان آن است که به جائی برسیم ، میبینیم که این آئینه وجودمان بسیار پر نقش شده است. حال زدودن این نقوش ساده نیست.
اول گام آن جدا کردن سطح آئینه است از نقوش قبلی و بعد از آن سایر نقوش
مدت زمان اثر و دقت نظر بر عمق نقوش موثر است.
همچنین کندن از روش جاری زندگی ناممکن
بدین ترتیب ، برای زنگار زدائی باید گام به گام و مرحله به مرحله از نقش های کم اثر شروع نمود. تا با تربیت وجود ، قدرت اراده بر نقوش عمیق فائق آید.
هر نقش  که پاک شود ، نور از آئینه بیرون زند .
آخرین مرحله نقوش ، نقشی است که از اول زندگی بر این آئینه زده شده است. وجود خودمان . چون آن نیز زدوده شود ، نور خالص و بی نهایت از آئینه مشاهده میشود.
نقش کردم رخ زیبای تو در خانه دل***
خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند
این نور از کجاست ؟
از خود آئینه است یا از آنچه بیرون باقی است؟
و یبقی ذوالجلال و الاکرام
( سهیل)