پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۳-۰۴-۳۱
ترتیب سوره های قرآن و مرتبه خواننده قرآن
ترتیب سوره های قرآن را در زمان خلیفه سوم میگویند واین که کسی از حاضرین با آن مخالفت نکرد و چون قرآن ترتیل ( مرحله به مرحله و به تدریج ) نازل گردید .
و هر آیه و هر سوره و بلکه هر لغت و هر حرف ( و بلکه حتی یاد قرآن ) را فایده است و ثواب دارد .
لذا به هر ترتیب که سوره ها قرار گیرند , برای استفاده کننده مفید است .
اما خداوند برای شروع دعوت رسول خدا , سوره هایی را مقدم آورده و سوره هایی را پس از طی مراتب مسلمانان آورده است .
اگر مسلمانان قرآن بخوانند , به هر ترتیب که بخوانند نکو است .
اما کسانی که قرار است به اسلام دعوت شوند , بهتر است مطابق ترتیب نزول قرآن , سوره ها را مشاهده کنند . و آن مسیر ذهنی و درک مفاهیم را که حق تعالی منظور داشته طی نمایند .
نمونه آن در شروع قرآن است که سوره علق و قلم به ترتیب سوره اول و دوم قرآن , با دستور خواندن و نوشتن قرآن را آغاز میکند .
در مرتبه های بعدی مقامات نماز و متقی را به بندگان مطرح فرموده است .
لذا برای جذب و معرفی اسلام به حدود سه میلیارد نفری که دین غیر ابراهیمی دارند , با توجه به وجهه تروریستی که از آن نمایش داده شده است , بهتر است دامن قرآن و اسلام را از سلیقه ها پاک کرده و اصل آنرا به نیازمندان دین ارایه نمود .
--
Sent from my Android device with WoxMail. Please excuse my brevity.
وصف بی قابلی خصم حسین ( ع )
وصف بی قابلی خصم شما
گفته آید این زمان در اینجا
لشگری بهر نبرد اعدا شام
گرد آمد در محلی کوفه نام
چون پس دعوت ازآن آل رسول
قصد جانش را نمودند بی فضول
بعد قتل یاوران آن سرو سهی
آن زمان که خواند مردم را بهی
داشت امید ز لطف بی امان
که نجات یابند آن بی قابلان
چون شهید میشد بزرگ کربلا
کل لشگر میشدند دشمن خدا
بهر دلسوزی برای خیرشان
گفت چندین سخن , کو جانشان
گشته فاسد بهر عشق کبریا
میل آتش بردشان بی ناخدا
ماند ارثی این سخن بهر ماها
کل روز عاشور و ارض کربلا
گوییا دارد سخن بر تو و من
که برو پیش امامت این زمن
چند نشستن که امامم می بیا
می برو , در راه صبر باید ترا
این صبر است و انتظار بنده خدا
نی چو خفته مست دنیا که بیا
پر زنیم سوی امام زنده مان
از سر کوی وجود تا اوج جان
گفته آید یک دلیل دانش نشان
که امام را دان چو مکه بهر جان
ظاهرا بر مکه است صورت نماز
لیک نماز را مقصد است صاحب نیاز
این شعر نیمه تمام است
گفتم بماند
تا بعد
گفته آید این زمان در اینجا
لشگری بهر نبرد اعدا شام
گرد آمد در محلی کوفه نام
چون پس دعوت ازآن آل رسول
قصد جانش را نمودند بی فضول
بعد قتل یاوران آن سرو سهی
آن زمان که خواند مردم را بهی
داشت امید ز لطف بی امان
که نجات یابند آن بی قابلان
چون شهید میشد بزرگ کربلا
کل لشگر میشدند دشمن خدا
بهر دلسوزی برای خیرشان
گفت چندین سخن , کو جانشان
گشته فاسد بهر عشق کبریا
میل آتش بردشان بی ناخدا
ماند ارثی این سخن بهر ماها
کل روز عاشور و ارض کربلا
گوییا دارد سخن بر تو و من
که برو پیش امامت این زمن
چند نشستن که امامم می بیا
می برو , در راه صبر باید ترا
این صبر است و انتظار بنده خدا
نی چو خفته مست دنیا که بیا
پر زنیم سوی امام زنده مان
از سر کوی وجود تا اوج جان
گفته آید یک دلیل دانش نشان
که امام را دان چو مکه بهر جان
ظاهرا بر مکه است صورت نماز
لیک نماز را مقصد است صاحب نیاز
این شعر نیمه تمام است
گفتم بماند
تا بعد
آجر را روی آجر باید گذاشت , نه به جای آن
همه اهل کسب و کار این درس ساده را میدانند . اما در شهرهایی مانند تهران , خانه را خراب کرده و به جای آن یکی میسازند .این کار ارزش افزوده و سود دارد , اما در کل دارایی شهری را به میزان ناچیزی اضافه میکند .
اگر خانه های جدید را روی زمین بدون بنا میساختند , دارایی و ثروت شهری اضافه میگردید .
متاسفانه این موارد در سایر منابع مهم نیز ادامه دارد که باید روزی اصلاح گردد .
--
Sent from my Android device with WoxMail. Please excuse my brevity.
اورژانس برای پزشکان ( کمیسیون پزشکی مجازی )
در موارد معدودی , پزشکان در تشخیص بیماریها با مشکل مواجه میشوند . جدای از مشکلی که در بیمارستانها در تشخیص رخ میدهد , در بسیاری موارد , پزشکان عمومی , به دور از متخصصین ( در جزایر دور و نزدیک - مناطق دور افتاده و ... ) نیازمند مشاوره پزشکی هستند .
چنانچه فقط یک سایت اینترنتی برای این کار داشته باشیم و وقت و بیوقت پزشکان متخصص به این سایت مراجعه کنند , زندگی خیلیها از مرگ نجات خواهد یافت . بسیاری موارد تشخیص به هنگام ( کمی زودتر ) میتواند به معنی زندگی یا مرگ باشد .
چنانچه فقط یک سایت اینترنتی برای این کار داشته باشیم و وقت و بیوقت پزشکان متخصص به این سایت مراجعه کنند , زندگی خیلیها از مرگ نجات خواهد یافت . بسیاری موارد تشخیص به هنگام ( کمی زودتر ) میتواند به معنی زندگی یا مرگ باشد .
۱۳۹۳-۰۴-۳۰
هولوکاست هزاره سوم
آیا کشتار مردم بومی توسط یهودیان در فلسطین , نوعی هولوکاست است ؟
با منکران این هولوکاست در آینده چگونه برخورد خواهد شد ؟
کشتار بوسنی , آخرین هولوکاست قرن بیستم بود ( و در مرکز تمدن !!! اروپا ) و کشتار زنان و کودکان و مردم غیر نظامی فلسطین ادامه دارد .
این کار جنایت جنگی نیست , زیرا طرف فلسطینی , فاقد دولت است , جنگ بین دو کشور اتفاق می افتد .
حتی یک نوع سلاح سنگین در طرف مقابل وجود ندارد .
حتی سلاحی که بتواند بطور محدودی شدت حملات را کم کند ....
به این کار کشتار غیر نظامیان گفته میشود .
تلفات اسرائیلی نیز اگر این عده , به جای جنگ به مسابقه اتومبیل رانی میرفتند , ممکن بود رخ دهد .
از طرف مقابل نمیتوان انتظار داشت فقط بمیرد و هیچ عکس العملی نداشته باشد .
با منکران این هولوکاست در آینده چگونه برخورد خواهد شد ؟
کشتار بوسنی , آخرین هولوکاست قرن بیستم بود ( و در مرکز تمدن !!! اروپا ) و کشتار زنان و کودکان و مردم غیر نظامی فلسطین ادامه دارد .
این کار جنایت جنگی نیست , زیرا طرف فلسطینی , فاقد دولت است , جنگ بین دو کشور اتفاق می افتد .
حتی یک نوع سلاح سنگین در طرف مقابل وجود ندارد .
حتی سلاحی که بتواند بطور محدودی شدت حملات را کم کند ....
به این کار کشتار غیر نظامیان گفته میشود .
تلفات اسرائیلی نیز اگر این عده , به جای جنگ به مسابقه اتومبیل رانی میرفتند , ممکن بود رخ دهد .
از طرف مقابل نمیتوان انتظار داشت فقط بمیرد و هیچ عکس العملی نداشته باشد .
عقب ماندگی ذهنی , فقط در انسان !!!
عقب ماندگی ذهنی , فقط در انسان !!!
جالب است که انسان تنها گونه جانداران است که در میان فرزندان خود ,
کودک عقب مانده ذهنی
دارد.
چرا؟
جالب است که انسان تنها گونه جانداران است که در میان فرزندان خود ,
کودک عقب مانده ذهنی
دارد.
چرا؟
آیا آنچه بر ما میگذرد عدل است ؟
هر فرد علاوه بر هویت فردی , دارای هوای های اجتماعی بیشتری نیز میباشد .
فرد - خانواده - جامعه ( مکانی , محله شهر کشور منطقه کره زمین - سازمانی , شرکت صندوق تامین اجتماعی صنف و ... - دینی )
هر یک برخوردهای داخلی و خارجی دارند .و سرنوشت خود را می سازند , این رفتارها روی یکدیگر تاثیر دارد و همچنین با سایر سیستم های موجود برخورد داشته و تاثیر و تاثر میپذیرد .
هر یک از این واحدها , بر اساس شرایط محیطی [ انسانی و غیر انسانی ] که به آن ورودی میگوییم , رفتاری را از خود بروز میدهد که به آن خروجی سیستم میگوییم .
بین این ورودی و خروجی , فرآیندی در سیستم ( فرد - خانواده - جامعه ) اتفاق میافتد که برای سیستم های مشابه خروجی های متفاوتی را با یک ورودی ثابت شکل میدهد .
این فرآیند , شامل یک بخش احساسی و یک بخش منطقی و یک بخش عقلانی ( جدای از بخش منطقی ) است .
بخش منطقی شامل جذب منافع و دفع مضر است و بخش عقلانی , فراتر از این است و ممکن اسا نفع نهایی سیستم را در جذب مقطعی مضر ببیند . مثل خوردن داروی تلخ یا انجام هزینه اضافی برای کسب سود در آینده و از این قبیل موارد و گاهی با پیچیدگی بیشتر .
سیستم ها در طی زمان آموزش می بینند و کم کم رفتار آنها از بخش منطقی ( جذب نفع و دفع ضرر ) به سمت احساسی ( دوست دارم و دوست ندارم ) منتقل میگردد و در مرحله نهایی , کارکرد عقلانی ( عاقبت اندیشی ) قرار دارد که حد مطلوب سیستم است .
معمولا سیستم ها دارای درصدی از هر یک از مجموعه ( احساس , منطق , عقل ) میباشد .
طبیعی است که سیستمی که عقل آن غالب باشد و درصد منطق و احساس آن کمتر , مطلوبیت بیشتری دارد .
گاهی سیستم ها بین احساس و منطق , جابجا می شوند و به مرحله عقل نمی رسند , این رفت و برگشت احساس و منطق , سیستم را پایدار ولی ناقص نگه میدارد .
برای سیستمها میتوان با آموزش و نشان دادن مطلوب سیستم , انگیزه حرکت به سمت تصمیم عقلانی را فراهم نمود .
( اکثر سیستمها برای این رشد حد نهایی و محدودیت نهایی دارند , که تابع مشخصات آن سیستم است . اما همه , در هر زمان میتوانند از جایی که قرار دارند , حداقل یک گام پیش بروند )
این همه نشان میدهد که هر شخص , تحت واکنشهای ( ورودی به شخص ) فردی و اجتماعی است . لزوما این اتفاقات ورودی برای هر نفر , اثر رفتار خود او نیستند .اما رفتار و طرز تفکر شخص , روحیات فرد را میسازد و باعث رشد معنوی یا افول آن فرد میگردد . چه آن شخص , فرزند سلطان باشد و در دربار رشد یافته باشد و چه رعیت مورد ظلم ارباب .
هر فرد , در هر موقعیت , حداکثر فشار روحی را متحمل میشود و در واقع در حد اعلای امکان رشد قرار خواهد گرفت .
این باعث حرکت و بالفعل نمودن , امانت های الهی است که بصورت بالقوه در وجود شخص موجود است .
۱۳۹۳-۰۴-۲۹
مقام مشیت کلیه و خلقت
حق تعالی فرمودند , " له کن فیکون "
و اول بار که اراده نمودند , تمام هستی , هست شد .
حق تعالی را اسامی ذاتی و صفاتی بسیار است و بلکه اسم همه خوبی ها اوست .
اما وجهه جباری و رحیمی و صمدی حق. چگونه بر یک ذات ساکن و ساده ( غیر مرکب و غیر قابل تجزیه و تفکیک ) اطلاق میگردد ؟
پاسخ وجه الله است .
این تفاوتهای اسماء الهی , به مرتبه ناظر است و او یکی است و همه زیبا و دارای همه صفات الهی است .
اما خلقت حق به خود اوست , که ممکن الوجود را به وجود آورد .
این وجه الهی که ممکن الوجود را بوجود آورد , مشیت الهی و ولایت الهی نام توان نهادن , و آن مقام و مرتبه علی است .
بدین ترتیب آن علی که مشیت حق است , خالق کل آسمان و زمین و فرشتگان میباشد .
اما آن ولایت حق , وجه الله خاص که چنین میکند , لازم است قبل از کل مخلوق باشد .
و در واقع آن وجه الله است و چیز دیگر نیست .
" کل نفس ذایقه الموت , الا وجه ذوالجلال والاکرام "
پس کل خلق به وجهه وجه الله هستند , که در غیر این صورت نابود شدنی هستند و ممکن الوجود , همان " مرج البحرین " است که وجه الله را سیاهی دشمنی ( کفر ) حق امکان یکجا بودن میابند و اگر سیاهی , همه وجه الله را بپوشاند , مرتد و جهنمی است و اگر ذره ای نور باشد , پس از حمام جهنم که سیاهی را بشورد به بهشت و اصل خود بازگردد.
اما این خلقت را لغو نیافرید و بر آن هدفی است .
" لیعرفون , لیعبدون " فرمود و دستور به تعقل داد بر همه بندگان , به اندازه وسع آنها .
این جمع خلایق پس از زندگی هر یک به مقامی در بهشت مستقر گردند و آنها به مرتبه خود عالم به خدا و غرق در لذت حق و درک و احساس همه خوبی ها ( به مرتبه خود ) به حق و از حق میکنند .
این زمان , هیچ بر خداوند اضافه نگردد و مرکب و قابل تفکیک نباشد و آن همه ممکن , غیر او نیستند و همه اوست .
و او را زمان و عقب و جلو نباشد و این همه نه قبل باشد و نه بعد , اما باشد ( یعنی اتفاق افتاده باشد ) که این لطف حق است و ستایش خود است , که او , او را داند و بس .
و او او را شناسد و بس .
سبحان الله که نیاز به چیزی داشته باشد , که زیباست و خود مدح خود کند که جز او هیچ نیست .
اما بازگردیم به خلقت .
این خلقت را فاعلی است که ولایت است و علی .
و این خلقت را روشی است و مراحلی است که آن حمد ( فعل ) است و مقام محمود .
این است که این دو از یکدیگر جدا نتواند بود .
فاعل بی عمل , فاعل نباشد , از این جهت فرمود , " ان عبد من عبید محمد "
و تفکیک فاعل و فعل و تقدم تاخر آن در عالم بی تقدم و تاخری مطرح نباشد .
اراده حق است و از این منظر ( منظر مخلوق ) چنین نمایش یابد .
البته فعل تواند بودن , بدون فاعل , که اسم است و بالقوه تواند بود و با فاعلیت است که ظاهر شود .
این است که توان گفتن خالق جبرئیل علی بود و فعل خلقت حمد و مقام احمدی است .
لذا حد اشراف به کل وجود ( مقامات ) برای احمد بسی بیشتر از حدود جبرئیل است .
و هر جا حمد و احمد قدم گذارد ( تا حمد نگوید محمود و احمد نیست ) فاعل باید باشد و آن ولایت و علویت علی است .
پس هر جا احمد قدم نهد , چون سایه علی با اوست , اما علی به خود و بدون احمد نتواند بماند , و این دو از هم تفکیک پذیر نیستند , از این جهت رسول خدا , علی را برادر خواند که هر دو از یک مرتبه حق و به یک مقصود توسط حق , مامور خلق گردیدهاند .
که یکی مامور به ابلاغ امر الهی است دیگری به شدن آن امر مامور است .
اولی سخن گوید , و خلق را به مقامات بالقوه ایشان راهنما است و دومی این مراتب را گام به گام با ایشان میپیماید .
یکی به زیبایی جاذب هم جنس است و خلق عاشق جمال مصطفی گردند و دیگری عشق است که آن حال میل و جذب است .
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
و در قاب قوسین , حق تعالی را در مقابل رسول خدا بود که به امر الهی با کفش به درگاه آمد . یعنی کل خلق در پشت او بود , بلکه به وجهه کل مخلوق با او بود , و کل مخلوق احمد بود که محمود بود.
و هر یک از بهشتیان نیز وجه الله است .
و وجه الله معمولا صفاتی است , یعنی کاری میکند , یعنی ماموریتی دارد و بعضی گروهی , یک کار دارند .
پس بیهوده نیافرید . و خلقت هدف دار است و این همه هم اوست و کل خلقت , نمایش زیبایی جمال اوست به او .
و این همه , اوج مرتبه روحانی هر خلقی است .
و این اوج در کمال هر شخص نمایش یابد .
و مرتبه رشد هر فرد , از کودکی ( حیوانیت ) به اوج مرحله وجه اللهی است .
گفتیم بهشت و ساکنان آن را قبل و بعد نیست . پس اگر داستان خلقت را طولی فرض کنیم , حیات و رشد مخلوق تا کمال وجه اللهی را میتوان عرضی در نظر آورد .
بلکه هر دو حالت طولی و عرضی , تصویر یک حقیقتی است که در این دو عالم قابل تصور شرح داده شد .
حقیقت آن است که هست .
نمایش آن در جهان نفسانی تا وجه اللهی , به شکلی است و نمایش آن در عوالم بهشتی به گونه ای .....
و هر دیده شده ای به زاویه دید , عمق دیدن و سایر عوامل ناظر مربوط میگردد .
۱۳۹۳-۰۴-۲۶
مرکز علوم رفتاری برای مدیران
میتوان از دانش روز برای هدایت افراد و گروههای جمعیتی استفاده کرد ( همانطور که دیگران چنین میکنند )
داشتن این دانش و گسترش مرزهای آن , نه تنها برای مدیران جامعه لازم است , بلکه از ابزار روزمره مدیریت است .
برای امری به این اهمیت , لازم است مراکز تحقیقاتی کافی داشته باشیم .
--
Sent from my Android device with WoxMail. Please excuse my brevity.
سلاحهای جنگی بیهوشی
در جنگها از سلاحهای کشنده استفاده میشود .
همچنین سعی میشود , حداقل زخمهای شدید به دشمن زده شود .
اما
در بسیاری موارد نیازی به این خشونت نیست . کافی است که آن نظامیان , برای زمانی مشخص از صحنه نبرد خارج باشند.
از مزایای دیگر این کار این است که حجم و قدرت سلاحهای حمله کنندگان سبکتر و کارآ تر خواهد بود .
زمانی که عملیات با موفقیت به اتمام رسید , میتوان دشمن بیهوش را اسیر کرده و یا تصمیم دیگری در مورد آنها گرفت .
اشتراک در:
پستها (Atom)