پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۳-۱۲-۰۶
تصور در اجتماع
به محض این که گفته شود این افراد جزو خانواده شما است , نسبت به افراد حالت اجتماعی خاصی شامل " حمایت , وابستگی , حس مسئولیت , شریک اموال شدن " پیدا میشود .
برای سایر اجتماعات نیز این خصلت برقرار است . تیم ورزشی , مدرسه , همشهری و هموطن نیز شامل این موارد میشود .
جالب است این مسولیتها با گفتار بی پایه دیگران نیز اتفاق خواهد افتاد !
در واقع حدود خانواده ( از درجه یک تا طایفه و ایل ) دامنه متنوعی را در بر میگیرد . همچنین حدود شهرها و کشورها تابع قرارداد خارج از کنترل جامعه است .
اگر گفته شود افراد شهر الف ( آنسوی مرزهای فعلی ) هموطن هستند برخورد با آنها خیلی فرق دارد تا گفته شود که آنها هموطن نیستند .
صرف گفتن دیگران این مزایا را شامل خواهد شد چه موظف به آن اعتقاد داشته باشد و چه نداشته باشد .
این نکته مهمی است که همگرا سازان میتوانند از آن بهره ببرند .( همانطور که ضد همگرا سازان از آن استفاده کردهاند )
۱۳۹۳-۱۲-۰۵
آیا کنترل تورم گروهی از کالاها صحیح است ؟
معنای تورم این است که حجم پول در بازار ، از حجمم کالا و خدمات قابل عرضه بیشتر است .
به این ترتیب اگر جلوی رشد قیمت گروهی از کالا ویا خدمات گرفته شود ، این افزایش قیمت به بخش دیگری از کالا و خدمات فشار وارد خواهد آورد . در نهایت میزان تورم تغییری نخواهد کرد .
انگیزه این ممانعت ، سعی در حمایت گروهی از افراد جامعه در قبال بعضی اقلام است . این افزایش قیمت در جای دیگری فشار بدتری به اجتماع وارد میکند . مانند این چند سالی که افزایش قیمت به سمت مسکن رفته و باعث عدم توازن رشد قیمت مسکن نسبت به سایر کالا و خدمات شده است .
راه کار مناسب این نیست که جلوی افزایش قیمت یک سری کالاها را گرفت . راه کار مناسب این است که این افزایش قیمت را به سمت گروه خاصی از کالاها هدایت کرد .
البته کالاهایی که دهکهای بالای درآمدی مصرف میکنند در اولویت هستند .
با جذب تورم به گروه خاصی از کالاها ، کل میزان تورم که میتواند به کالاها اختصاص یابد کاسته شده و میزان تورم کالاهای هدف قابل کنترل خواهد شد .
چگونه میتوان توان مدیریتی جامعه را بالا برد ؟
غربی ها با مطالعه و تحقیق سعی میکنند روشهایی را پیدا کنند که عوامل موفقیت سازمانها است و این روشها را بصورت دستورالعمل دراختیار مدیران ( و دانشگاه ها برای آموزش مدیران ) قرار میدهند تا انها آن را به کار بندند و سطح مدیریتی جامعه بالا رود .
البته جامعه مدیران که معمولا نمیتوانند همه این موارد را مطابق ابداء کنندگان روشها انجام دهند ، با نمره متوسط کار را انجام میدهند و کار پیشرفت میکند .
هر کدام از این روشها ، بصورت خلاقانه توسط افرادی که در شرایط مسئله قرار داشتند ارائه گردیده است . باید به مدیران اجازه داد که توان خلاقانه خود را افزایش دهند .
در واقع اقتصاد و جامعه مدیران باید به کسانی که توان ساختن راه های جدید را دارند جایزه دهند ، نه به افراد موفق قبلی . علت این رفتار سازمانها این است که برای حفظ سازمان هر کاری میکنند ، حتی اگر آن کار غیر بهینه باشد . سازمانها باید اجازه از بین رفتن داشته باشند . سازمانهای با عمر طولانی مشکلات زیادی برای خود و جامعه ایجاد میکنند که مهمترین آنها جلوگیری از تغییرات و حفظ وضع موجود است .
این یعنی زمان فعالیت هیچ سازمانی ( شرکتی ) نباید نامحدود تعریف گردد . باید عمر سازمان مشخص ( و حتی المقدور کوتاه ) باشد تا سازمانهای جایگزین بتوانند در زمان مناسب شکل گرفته و رشد کنند .
طبیعی است که صاحبان آن صنایع خود شرکتهای جدید را بخواهند بسازند . این کار غلط است و مکانیزمی برای جلوگیری از این کار باید به وجود آید مانند : شناسایی و دادن مسئولیت سازمانی جدید به افراد سازمان در شرف اتمام دوره عمر .
اقتصاد – دارایی و قدرت میتواند برای گروه ها اضافه شود ( در غیر این صورت این گروه ها جلوی رشد اجتماع را میگیرند و البته توان آنرا نیز دارند که حجم بزرگی از اجتماع را با خود همراه کنند )
تنها زمانی که رشد و توسعه و کالاهای جدید و راه های نو زیاد شود ، ثروت کل جامعه اضافه خواهد شد .
۱۳۹۳-۱۲-۰۴
فرودگاه روی اقیانوس
روی آبهای آرام ، نوع خاصی از هواپیما هست که میتواند از روی آب نشست و برخواست داشته باشد .
برای نشستن هواپیماهای معمولی ( آنها که نیاز به فرودگاه بزرگ زمینی دارند ) به روی آب اقیانوس در حال تلاطم نیاز به اصلاح دو پارامتر داریم .
اول حل نمودن مشکل تلاطم اقیانوس (یعنی هموار و مسطح نمودن محل فرود هواپیما ) و دوم ، محکم نمودن سطح فرود به طوری که چرخهای هواپیما بتواند روی سطحی محکم و مستقیم قرار گرفته و در طول باند با اطمینان و در حال کاهش سرعت ( یا هنگام برخواستن ، افزایش سرعت ) قرار بگیرد .
طبیعی است که فرودگاه را در کنار یک خشکی میسازند . پس میتوان بخشی از آب اقیانوس را با دیوارهای پیش ساخته محصور نمود به طوری که آب درون آن بدون تلاطم باشد ( البته با کمترین میزان تلاطم، دیواره ها هر چقدر بدون درز باشند تلاطم کاهش خواهد یافت و برعکس )
مورد مهم دوم ، محل فرود باید مستحکم باشد . این میتواند سطح بزرگی ( مانند بارجهای حمل بار ) باشد که به موتورهای روی خشکی متصل است و با سرعت مناسب ( برابر با سرعتی که هواپیما بتواند روی آن بنشیند ) روی سطح آب حرکت نماید .
درواقع هواپیما روی این قایق بزرگ درحال حرکت نشسته و با کاهش سرعت آن ، سرعت هواپیما نیز کم میشود و وزن هوپیما روی قایق بزرگ خواهد افتاد . این قایق در کنار ساحل متوقف شده و هواپیما از روی آن خارج شده و به آشیانه روی زمین منتقل میگردد و یا همانجا بار و مسافر را تخلیه و بارگیری نموده و با دور زدن روی آن مسیر عکس را پیموده و وقتی به سرعت مناسب رسید از روی قایق جدا شده و پرواز خواهد نمود .
این سیستم ، میتواند تا حدود زیادی هزینه ساخت انواع فرودگاه ها را کاهش دهد . دو مزایای غیرقابل رقابت این روش ، استفاده از عمق دریا برای طول باند پرواز میباشد . که در مقایسه با همین مقدار زمین در نزدیکی شهرها صرفه جویی بزرگی از لحاظ تامین زمین خواهد بود .
مورد دوم هزینه کمتر ساخت فرودگاه میباشد . میزان کمتر بتن مسلح و سرعت احداث باعث صرفه جویی میزان زیادی از هزینه پروژه خواهد بود .
از طول رودخانه ها نیز برای این نوع فرودگاه ها میتوان استفاده نمود .
شهرهایی مانند بمبئی – لس آنجلس – نیویورک - لندن – پاریس و خیلی شهرهای دیگر با این روش میتوانند یک فرودگاه جدید در مرکز شهر داشته باشند .
همینطور جزایری که به صورت معمول نمیتوانستند فرودگاه داشته باشند با این روش میتوانند فرودگاه های به قدر کافی بزرگ داشته باشند .
خدا چرا مرا را آفرید ؟
میفرماید : " وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ" پس برای عبادت – عبد بودن – بندگی ما را آفریده است . اما این عبادت ، نماز خواندن – روزه گرفتن و این چیزها است ؟
میفرماید : " يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ " هر چه در زمین و آسمان است خدا را تسبیح میکنند .پس صرف تسبیح حسنی نیست .( دلیل نمیشود تسبیح خدا نکرد ، اما فقط تسبیح کافی نیست )
خوب ما را برای عبادت آفریده ، اما عبادت ذکر و تسبیح نیست . آیا میتوان گامی به پیش رفت ؟
میفرماید " يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿۲۷﴾ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ﴿۲۸﴾فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ﴿۲۹﴾ وَادْخُلِي جَنَّتِي ﴿۳۰﴾-- اى نفس مطمئنه (۲۷) خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد (۲۸)و در ميان بندگان من درآى (۲۹) و در بهشت من داخل شو (۳۰) "
فدخلی فی عبادی ، یعنی قبلا نبودی ، حالا که به نفس مطمئنه رسیدی در میان بندگان من درآی .
ما عادت کردیم که بگوئیم ما بنده خدا هستیم ( که البته هستیم ) اما بندگی مقامی است که برای رسیدن به آن مقام ، نفس باید مراحلی را بگذراند . از نفس اماره به نفس لوامه تا نفس مطمئنه . سیر این نفس بحث دیگری است .
اما خدا مرا آفرید تا عبادت بکنم که این عبادت به ( فقط ) تسبیح نیست . و این عبادت تربیت نفس است تا مرحله نفس مطمئنه .
خدا مرا آفرید تا نفس خود را تربیت کنم .
فاروق تفاوت انسان و حیوان
انواع حیوانات از موسیقی ها لذت میبرند , حیوانات خانگی در مقابل تابلوها توقف کرده و ساعتها به آنها توجه میکنند .
انواع پرندگان و ماهی ها در مقوله خانه سازی برای جذب جفت هنر به کار میبرند . انواع رقص و آواز و غیره نیز چه در هنگام جفت یابی و چه در زمان بعد و قبل از آن داریم .
شاید رجحان ما ( انسانها ) در تشخیص خیر و شر باشد . اما حیوانات نیز آنچه که برایشان مفید است تشخیص داده و همینطور از چیزهای مضر احتراز میکنند . ( و اغلب خیلی بهتر از ما انسانها )
یکی دیگر از خصلتهای انسانی تشخیص حالت بهتر است , هم در میان دو چیز خوب و هم در میان دو چیز بد .
این خصلت را فاروق مینامند . پس یکی از خصائل انسانی که جزو تمایز انسان و حیوان است همین فاروق بودن انسانها است که حیوانات فاقد آن هستند .
۱۳۹۳-۱۲-۰۳
مسکن اجتماعی به عهده چه ارگانی باید باشد ؟
شاید بتوان این سوال را به این ترتیب مطرح نمود که چه کسی باید از این مسکن ها استفاده نماید ؟ طبیعی است که نیازمندان .
اما چه کسی باید این نیازمندان را شناسایی کند ؟ دولت ؟ سازمانها و ارگانها ؟ هر چه در بروکراسی به سمت بالا برویم مشکل تعیین اولویت استفاده از خدمات عمومی پیش خواهد آمد . بهترین روش این است که کوچکترین واحد نزدیک نیازمندان این تصمیم را بگیرد . به همین ترتیب بهتر این است که خود آن واحدها نسبت به نیاز خود مسکن اجتماعی ایجاد نماید .
کوچکترین واحد حکومتی شهرداریهای محلات میباشد . تصمیم گیران این محلات توسط مردم همان محله انتخاب میشوند . این افراد در جریان نیاز منطقه خود میباشند ( یا لااقل باید اینطور باشد ) بنابراین محل مالکیت و تخصیص منابع در هر شهری محلات شهرداری است و در روستاها شورای روستا.
مورد دوم که باید بررسی گردد ، هزینه احداث این واحدها است . ( نیاز به این واحدها دائمی نیست ، مقطعی است . توسعه فقر در یک منطقه باعث نیاز بیشتر به این گونه مسکن ها میگردد و افزایش ثروت باعث کاهش نیاز به این مسکن خواهد بود – مسئله مهاجرت را فعلا در نظر نمیگیریم )
تامین منابع مالی باید در خود محلات و از کمک خیرین تامین گردد . این میتواند بصورت داوطلبانه یا قرض الحسنه و هر هر نوع دیگری که شورای محلات صلاح بدانند تامین گردد . ( مانند ایجاد بازارچه خیریه – جمعه بازار و غیره )
شهرداری و دولت میتوانند ( نه لزوما ) درصد مشخصی از منابع مالی هر مسکن را تامین کنند . این میزان تامین میتواند تا 80 درصد هزینه کل باشد . در هر ده سال محلات یکبار میتوانند بازنگری نموده و آمار این مساکن را به شهرداری مرکز اعلام نمایند . ظابطه استفاده از این تسهیلات توسط شورای شهرداریها تدوین خواهد گردید . بدین ترتیب نباید در هیچ کجایی نیازمندی باقی بماند . در صورت خالی شدن این مساکن و عدم نیاز در منطقه ( با توجه به ظوابط هر شهر ) محلات همسایه میتوانند از این واحدها استفاده نمایند .
توجه : هدف جامعه کاهش شهر نشینی و هدایت جامعه به سمت روستاها باید باشد تا ضمن در نظر گرفتن توان اقلیمی شهرها ، رفاه عمومی مردم حداکثر گردد . هدایت افراد جامعه که امکان زیستن در شهرها را ندارند به روستاها ، ضمن این که مشکلات اجتماعی شهرها و این افراد را کاهش میدهد ، باعث توسعه روستاها نیز خواهد شد .
استخوان گردشگری !
در اصل این که ظرفیت گردشگری ایران یکی از موارد مغفول مانده سرزمین ما میباشد و راه اندازی آن سود سرشاری نصیب کشور مینماید شکی نیست ،
اصل درآمد نفتی است و بعد توسعه یافتگی اقتصادی ، یا اول توسعه یافتگی اقتصادی است و بعد نفت ؟ البته همه میگویند ابتدا توسعه یافتگی است ، اما از درامد در دسترس نفت مگر میشود چشم پوشید ؟
هم سهل الوصول است و هم هزینه کردن ان محبوبیت زا است ،گروه های رانت طلب نیز درمسیر رودخانه هزینه های دولتی مشوق پر آب شدن این رودخانه هستند .
در واقع سیستم مدیر عامل تام الاختیار با نظر بلند مدت ندارد . اعضاء هیئت مدیره نیز در پی منافع گروه های موکل خود هستند ( چه مردمی و چه جناحی ) در این دیگ جوشان ، اگر کسی بتواند سهمی برای جایی بگیرد که برنده است و در هیئت مدیره میماند ، در غیر این صورت به زودی از هیئت مدیره حذف میگردد !
این مشکل باعث میشود که اصل درآمد نفتی باشد . یا درآمد ارزی دولتی ( نفتی – گازی – پتروشیمی و ...)
حال اقتصاد دادنان راه کارهای مختلف ارائه میکنند . خوب همه میدانند درست چیست ، باید از پایه همه چیز را به هم ریخت – بانک مرکزی مستقل – نرخ ارز با توجه به عرضه و تقاضای بازار – آزاد سازی اقتصادی و غیره
اما چون درمان نهایی راامکان پذیر نمیبینند ( مجریان انگیزه و یا امکانات و یا هر دو را ندارند ) به مسکن دادن به این مریض دارای تومور مغزی میپردازند .
یکی از این مسکنها ، جایگزینی درآمدهای خارجی است که هر از چندی یکی از مزایای کشور را هدف گرفته و راه کار ارائه میکنند . البته امروز نوبت گردشگری است .
حداکثر درآمد گردشگری میتواند حدود سی میلیارد دلار باشد ( تقریبا حدود درآمد گردشگری ترکیه ) و این درحالی است که اگر اجازه داده شود نرخ ارز به جایگاه مناسب خود برسد ، تولید در کشور مقرون به صرفه خواهد شد .
امروزاقتصادی است که پلاستیک تولید پتروشیمی ایران به چین رفته و بصورت لیوان ساخته شده به کشور بازگردد ! یعنی اقتصادی نیست ما اینجا خودمان همین پلاستیک را در دستگاه های تزریق پلاستیک استفاده کنیم و لیوان تولید کنیم .
هزینه های گمرکی ، حمل و نقل ، هزینه های بانکی ( و جابجایی پول ) و سود همه دست اندرکاران میانی + هزینه تولید (تزریق پلاستیک ) در چین کوچکتر از هزینه تولید ( تزریق پلاستیک ) در ایران است !!!
این یعنی نرخ ارز جایگاه صحیحی ندارد . هر ضرب دستگاه تزریق پلاستیک در ایران و چین باید برابر باشد ( ما هزینه سوبسید انرژی میپردازیم که چینی ها ندارند )
اگر با اصلاح ( و آزاد سازی نرخ ارز ) اجازه تولید به بخش خصوصی ایران داده شود ، طبیعی است که بخش تولید به صورت انفجاری توان تولید چند صد میلیارد دلار کالاخواهد داشت .
در مقابل این حجم عظیم تولید دادن امتیاز درامد گردشگری مانند انداختن استخوان در مقابل یوزپلنگ ایرانی است ، ممکن است رفع گرسنگیش را بنماید ، اما این یوز پلنگ باید با سرعت صد کیلومتر ( سریعتر از همه انواع شکارچیان ) در پی شکار بدود .
درسی از زندگی ابراهیم خلیل الله
زندگی بزرگان همیشه حاوی درسهایی برای اهل تفکر بوده است . در سرگذشت ایشان ، از ابتدا با امتحانهای زیادی مواجه میشویم .
شاید مهمترین آنها انداخته شدن در آتش باشد که به جبرئیل نیز اعتنائی ننمودند .
زندگی همه کس دارای راحتی ها و سختی های متناوب است . فرزند دار شدن ایشان ( اسماعیل ) و بعد بردن زن و بچه به وسط بیابان بی آب و علف نیز امتحان بزرگی بود که اوج ایمان و باور این پیغمبر بزرگ به خداوند را میرساند .
تا در نهایت در پیری ، گذشتن از عشق فرزندی ( قربانی فرزند ) برای کسی که تمام عمر را به خدمت حق تعالی پرداخته پیش می آید .
میدانیم که هر امتحانی برای ممتحن سخت ترین است . گذشتن از بالاترین مرتبه علائق ، ابراهیم را به مقام خلیل اللهی رساند .
پس طبیعی است که همه مردم نیز در سرتاسر عمر مورد آزمایش واقع شوند . ترتیب این آزمایشات به گونه ای است که شخص هر بار یک گام به پیش برود . همچنین طبیعی است که همه مردم مانند ابراهیم خلیل الله در همه آزمایشات پیروز نگردند . این که در مسیری میرویم و خداوند این سختیها را پیش می آورد و همچنین در هر لحظه بر ما ناظر است و مواظب ما است ، خود امر مهمی است که توجه به آن برای گذشتن از سختی ها ، ما را کمک مینماید .
۱۳۹۳-۱۲-۰۲
درس از دیوار ماژینو و نقش هلند در جنگ دوم جهانی
اما نیروهای آلمانی اصلا نیازی به درگیری در این سد را نداشتند . آنها از حیاط همسایه عبور کردند و وارد فرانسه شده و به سمت پاریس پیش رفتند . در واقع نیروهای خط ماژینو برای فرار از محاصره شدن خود فرار کرده و به سرعت عقب نشستند .
این همسایه ضعیف , آن روز هلند بود .
این درس مناسبی است که خطوط دفاعی را باید جوری رسم نمود که همسایه ضعیف نداشته باشد .
خط دفاعی فلات ایران در مقابل هند و چین نیز باید قرقیزستان و اهالی سند و پنجاب را در نظر بگیرد و شامل شود .