۱۳۹۳-۱۲-۱۳

ایده مالیات جهانی نفت و سایر هیدروکربورها

میدانیم که نفت و سایر هیدروکربورها برای محیط زیست مضر است . اگر با گرفتن مالیات بتوان قیمت این فراورده را بالا برد میتوان شاهد کاهش مصرف این منبع انرژی و استفاده از سایر انواع انرژی باشیم .

سازمان ملل متحد و صندوق بین المللی پول میتوانند این پول را دریافت کنند . با تصویب این قانون در سازمان ملل متحد ، همه تولید کنندگان هیدروکربور مالیات فروش به صندوق بین المللی پول میتوانند بپردازند .

منابع مالی جمع آوری شده میتواند در جهت جبران مشکلات محیط زیست در جهان هزینه شود .

در واقع سازمان ملل میتواند و باید نقش مهمتری در جهان را بازی نماید . اگر سازمان ملل این کار را نکند ، سازمانی باید این کار را هماهنگ نماید . دیر یا زود یک سازمانی برای این کار متولد خواهد شد .

سهم دی اکسید کربن شاید نوع دیگر این مالیات باشد ، اما با توجه به این که در نهایت همه مالیاتها را مصرف کننده خواهد پرداخت ، با افزایش قیمت ، همه مصرف کنندگان درگیر مسئله شده و به سمت انرژیهای جایگزین حرکت خواهند نمود .

۱۳۹۳-۱۲-۱۲

چگونه برای گردشگران خارجی دستشوئی در سرتاسر کشور آماده کنیم ؟

هزینه احداث هر چشمه واحد بهداشتی با استاندارد مناسب گردشگران خارجی رقم قابل توجهی خواهد بود . اگر در سطح شهری مانند تهران بخواهیم این سرویس را آماده کنیم و یا در سطح شهرهای گردشگری کشور ( تقریبا همه شهرهای کشور ) هزینه احداث این همه سرویس بهداشتی ، نه تنها اقتصادی نخواهد بود ، بلکه کل طرح را با مشکل مواجه میکند .

اما ما این سرویس های بهداشتی را در سطح کشور داریم . در تمام مساجد سیستم مناسب همه روز به نمازگزاران  سرویس میدهد . بالا بردن استاندارد مساجد و باز نگه داشتن آنها میتوان مشکل گردشگران خارجی را رفع نمود .

هزینه این اصلاحات خیلی کمتر از احداث حجم بزرگی از این واحدهای خدماتی است .

همچنین نقشه این سرویسها باید روی نقشه مشخص باشد تا گردشگران خارجی با مشکل مواجه نشوند . حتی میتوان در اپلیکیشن مناسبی کل اطلاعات مورد نیاز گردشگران را ارائه نمود . این اپلیکیشن ، نه تنها از اینترنت ، بلکه در همه هتلها و فرودگاه ها قابل نصب روی گوشی گردشگران میتواند باشد .

بدین وسیله موسسه های خدماتی از نیاز گردشگران نیز میتوانند مطلع گردند . مزایای دیگری را نیز میتوان انتظار داشت .

چرا کافری که مریض شده دچار عذاب الهی است و مسلمانی که مریض شده دچار آزمون الهی است ؟

بعضی موارد بدیهی برای عده ای ممکن است سوال باشد یا عقیده غیر واقع داشته باشند . مانند گرد بودن زمین . این امر برای گالیله آنچنان عیان بود که تصویر چهره خود را در آئینه دیده بود .
اما بدون قضاوت باید برای سائلین نیز مسئله باز گردد . اگر سائل مسلمان شده بود ؛ به اصل ماجرا پی برده بود .
این قبیل سوالات برای کسانی که پایه علمی را نمیدانند و در خصوص موارد پیشرفته آن سوال تصوراتی  میکنند صادق است .
در پزشکی میپرسیم چرا باید این دارو را بخورم ، چه تاثیری بر من دارد ؟ البته باید پزشک توضیحات زیادی بدهد . در حالی که برای او بدیهی است .
در فیزیک و محاسبه مسیر سیارات ، برای ارسال مریخ نورد از زمین به مریخ ، سوال کننده ممکن است بپرسد : چرا ماه بدور زمین میگردد ؟
و از این قبیل  ، اما اصل پاسخ :
تفاوت عذاب الهی و آزمون الهی برای کسی مطرح است که به خداوند اعتقاد داشته باشد . اگر اعتقاد نداشت ، برای سوال کننده فرق نمیکند . اسم آن اتفاق ( مریض شدن ) را هر چه بگذارند ، برای سوال کننده فرق نمیکند( عذاب ! یا امتحان !) . میتوان اسمش را گذاشت " تمرین سلامتی "
اما کسی که خدا را قبول دارد ، شخص کافر را میبیند که در مقابل وقایع تنها است . یعنی پناهگاهی ندارد . نه جایی دارد ( در ذهن خود ) که به آن فرار کند و نه تکیه گاهی که به آن تکیه کرده و روزهای سخت را پیش برود . ( این جدای از اثری است که برای خداوند قائل است که زندگی او در دست خدا است . این به مرتبه ایمان بستگی دارد که در افراد مختلف متفاوت است )
کافر این تکیه گاه را ندارد . پس در فشار مریضی ( و سایر مشکلات مشابه ) بدون پشتوانه و بدون علت ( این مشکل روح و روان کافر را نمیسازد ) عذاب میبیند .
اما مسلمان این فشار را با پشتوانه تحمل کرده و روحیه خود را تقویت میکند . این است که روحیه او ساخته میشود .
مشکلات متوالی کافر را خرد میکند .
اما مشکلات متوالی برای کسی که اتکا دارد و خود را در حال ساخته شدن میبیند ، باعث رشد روحی شخص میشود ( حتی از دید شاهد غیر موحد نیزاین تصور کمک در تحمل مشکلات خواهد داشت  )
این است که گفته اند " کافری که مریض شده دچار عذاب الهی است و مسلمانی که مریض شده دچار آزمون الهی است "
بیشتر از این نیز میتوان گفت ، اما اگر در خانه کس است یک حرف بس است . شخص باید خود مراتب روحی ( روحانی ) را طی کند . 

۱۳۹۳-۱۲-۱۱

رشته دبیرستانی " ادبیات و علوم انسانی "

ادبیات و علوم انسانی باید سه رشته تقسیم شود . بخشی از محصلین باید به علوم اجتماعی پرداخته و به زیر مجموعه های این علم بپردازند . آئین سخنوری – ارتباطات و بسیاری موارد دیگر . همچنین بحث ادبیات از سایر مجموعه جدا گردد تا فارغ التحصیلان این رشته تخصص بیشتری روی شعر و شاعری – فیلمنامه نویسی – روزنامه نگاری و غیره داشته باشند . مبحث اقتصاد و حسابداری چنانچه با ریاضیات جدید همراه گردد و مواردی مانند تئوری بازیها را نیز در کنار داشته باشد میتواند از سایر رشته های دبیرستانی جذاب تر باشد .

این رشته ها و تخصصها باید برون داد داشته باشند ، نه این که صرفا برای کسب مدرک دیپلم ، گروهی بصورت مدرک گرایی به این رشته ها رفته و مدرک خود را گرفته و سپس در سنین بالا ( نسبتا بالا ) از خود بپرسند حالا باید چه کرد ؟

 

جای خالی انسان شناسی در مدارس


شاید هدف از خلقت انسان شناسی باشد . بیشترین مشکل مردم در مواجه شدن با دیگران و حتی با خود به این مشکل بر میگردد که خود را نمیشناسند .

ما انسانها حیواناتی هستیم که دارای " دی ان ای " یک درصد متفاوت از شامپانزه ها  داریم . این یک درصد جسم ما را انسان نموده است .

بحث حیوانیت ما بسیار مهم است  . غدا خوردن – جفت یابی – خشم – تنفر – بدجنسی – مال اندوزی – پر خوری – کم خوری عشق به اطفال و بسیاری دیگر از صفات خوب و بد ما به این دایره وجودی مربوط میگردد .

آنچه به این عالم حیوانیت انسان ( شامپانزه بعلاوه یک درصد ) اضافه میگردد ، وجهه روحانی انسان است که آن هم بخش دیگری از وجود ما است .

این نیازها و شناخت ها باید از سالهای ابتدایی ، کم کم به کودکان آموزش داده شوند . نوجوانها باید بدانند که عاشق شدن یعنی چی و در این صورت مشکلاتی مانند خودکشی عاشقانه و فرار از منزل برای عشق تا حدود زیادی حل خواهد گردید .

وقتی مردم خود را بشناسند ، سوء استفاده کنندگان را شناخته و از آنها فاصله خواهند گرفت .

همچنین روابط فرزندان با والدین بهتر خواهد شد . مردم با یکدیگر بهتر رفتار خواهند کرد و محدودیتها و مشکلات یکدیگر را بهتر خواهند شناخت .

جای این درس در مدارس خالی است .

آیا داعش از دین خارج شده است ؟

خیر

گروه داعش بدترین رفتار ممکن را در این زمان به نمایش گذاشته است . شاید در افعال آنها هیچ کاری نباشد که از آن بتوان دفاع نمود . اما آنها از دین خدا و اسلام خارج نشده اند .

گرچه در مقام دفاع ، کلیه مسلمانان باید جلوی این وحشیها را بگیرند . اما مسئله اسلام و خروج از آن به دو شهادت  اصلی اسلام بازمیگردد .

شهادت به یگانگی خدا – و شهادت به این که محمد ( ص ) پیغمبر و فرستاده خدا است .

تنها زمانی میتوان حکم به خروج از اسلام را برای کسی داد که یکی از این دو اصل را نفی  نموده باشد . و این در مورد گروه داعش انجام نشده است .

گر چه به نظر نمی آید که آنها پایبند هیچ روش و دینی باشند ، اما تا زمانی که این اصول را نقض ننموده باشند ، حکم ارتداد در مورد آنها نمیتوان داد .

نیاز به تکنولوژی تبادل اطلاعات

امروزه گوشیهای تلفن ، نوت بوکها  ، تبلتها و سایر لوازم دیجیتالی ما که نیاز دارند به شبکه متصل گردند ، از طریق یک واسطه ( شرکت مخابرات ، شرکت خدمات کابلی و غیره ) این عمل را انجام میدهند .

آیا نمیتوان کاری کرد که بدون نیاز به این واسطه ها امکان برقراری ارتباط ( ترجیحا با سرعت بالا ) فراهم گردد ؟

این نیازی است که بشر آنرا به زودی حل خواهد نمود .

شاید استفاده از هادیهایی مانند شبکه برق – لوله های آب شهری – استفاده از فرکانس بالای صوتی -  استفاده از هادیهای بزرگی مانند ، دریاها و یا حتی خود زمین ، این امکان را فراهم نماید که در آینده تقریبا از هر کجایی ، امکان تبادل اطلاعات با دیگران را داشته باشیم . طبیعی است که این روشها ترکیبی خواهد بود و مردم بر اساس نیاز از یک یا چند روش استفاده خواهند کرد . 

قانون اصالت فردی یا اجتماعی

دو روش برای تدوین قانون وجود دارد . یکی این که اصالت را به فرد داده و جامعه را بر اساس حفظ اصالت آزادیهای فردی محدود کنیم . مانند آنچه در فرانسه شاهد هستیم . هر کس آزاد است به هر کس دیگری توهین کند و از این قبیل .

روش دوم ، اصالت را به جامعه میدهد و آزادیهای فردی را بر اساس حفظ اجتماع محدود میکند . این روش به نظر متمداننه تر است .

بزرگترین جامعه ، جامعه جهانی است . بر اساس ملاحظات جهانی ، نباید طبیعت را آلوده کرد و در حفظ گونه های حیاتی باید جدیت کرد . اجازه عبور و مرور مردم و کالاهای کشورهای همسایه به یکدیگر و غیره .

مرحله بعدی مردم یک کشور هستند که برای نگهداری خود ، نیاز به یک سری قوانین دارند . این قوانین ضمن تعیین حدود نیازهای قانونی کشور ، قانون جوامع کوچکتر را نیز برای کاهش هزینه قانون گذاری فراهم می آورد . البته در مرحله قانون گذاری جوامع کوچکتر امکان تغییر قانون به این جوامع باید داده شود . این جوامع کوچکتر میتواند شهرها و روستاها باشد . یک مثال بارز برای این قانون میتواند برقراری نماز جمعه باشد که اگر قانون کشوری شد ، توسط روستاها ( و شهرهای ) غیر مسلم میتواند اجرا نگردد . در شهرها و روستاهای مسیحی و زرتشتی و غیره ، مردم حق دارند مطابق روش خود زندگی کنند . این مناسبات که افراد جامعه با یکدیگر در تعامل خواهند بود ، امری قراردادی است که میتواند تابع اداب و رسوم مردم قرار گیرد .

این یعنی احترام به آداب و رسوم همه اقلیتها ، البته به میزانی که مانع دیگران نشود . یعنی این اقلیتها در شهرها و روستاهای دیگر باید آداب آن ولایت را اجرا نموده و احترام بگذارند .

کوچکترین جامعه نیز خانواده است . این جامعه نیز باید قوانین خاص خود را داشته باشد . ضمن این که قانون میتواند راهنمایی هایی را ارائه نماید ، این طرفین هستند که مطابق قرارداد ازدواج با یکدیگر تشکیل اجتماع را خواهند داد . حدود اختیارات طرفین را قانون میتواند مشخص نماید . ( حق هر طرف نامحدود نیست )

در انتها ، نوبت آزادیهای فردی میرسد . میتوان خود فرد را نیز یک اجتماع یک نفره در نظر گرفت . این جامعه یک نفره نیز باید به حیات ادامه دهد ( حق خود کشی ندارد ) و سایر مواردی که قانون میتواند آنها را مشخص نماید . ( معمولا محدوده ممنوعه را مشخص میکنند ، مانند این که مزاحم دیگران نباید شد و غیره )

نگاه دیگری به تام جری

چند نمونه از کارتونهای هالیود که باعث ساخته شدن شخصیت فرزندان ما میشود ، مشابهت هایی با هم دارند .

" تام و جری " – " پرنده و کایوت " ( Road Runner  ) –  " سنجاب و میوه بلوط " عصر یخبندان – " مورچه و مورچه خور" و بسیاری از موارد مشابه ، همه یک خصلت نامبارک انسانی را به ما یاد آور میشوند . بدجنسی

بدجنسی و بلاهایی که موش سر گربه می آورد تمامی ندارد .

بدجنسی پرنده نیز ( خواسته یا ناخواسته  ) همواره کایوت را در بدترین موقعیت ممکن قرار میدهد .

اما بدجنسی پشت سر سنجاب در عصر یخبندان ، به نویسنده بر میگردد . که هیچگاه فرصت خوردن حتی یک دانه بلوط را به سنجاب نداده است .

بدجنسی مورچه و مورچه خور که نیازی به توضیح ندارد .....

این بدجنسی ها نه به عنوان یک مورد بد مطرح میگردند . بلکه به عنوان یک امتیاز ( زرنگی – زبلی و .... ) در مطرح گردیده و توسط تهیه کنندگان کارتون ، جایزه نیز میگیرند .

کودکان ما یاد میگیرند که " بدجنسی خوب است و جایزه دارد "

از این که غربیها واقعا به جز سرگرمی ازاین صحنه ها توقعی نداشتند کاری ندارم . اما بررسی متخصصین ( روانشناسان رفتار انسانی ) میتواند کمک نماید ، بسیاری از آسیب های ناخواسته که به جامعه زده میشود کاهش یابد .

البته در غرب ، کودکانی که این صحنه ها را دیده اند ( و آموزش گرفته اند ) بزرگ شده اند . باید مراقب بود .

 

۱۳۹۳-۱۲-۰۸

شناخت حق تعالی

حق تعالی بیرون ندارد , همه درون است . خواستم از بیرون بدو بنگرم , دیدم همه درون است . همه هستی اوست . اگر بیرونی باشد همه نیستی است و .... نیست .
در نیست نیز نتوان بودن تا جیزی را دیدن .
به هدف خلقت اندیشه کردم . هدف چیست؟
تا بشناسم , دیدم که مرتبه مخلوق حدی دارد و مادون را به مافوق راه نیست . یا به عبارت دیگر انگیزه حق و اویت او را نتوان شناخت .
این که میل است از خلق به سوی حق , از جنس سنخیتی است که در وجود ما عاریت گذاشت .
این که او را مافوق و خود را مادون دانستن غلط است شکی نیست , چه در مقابل او چیزی نیست و با او چیزی نیست , همه اوست .
پس هستی نیست . همه اوست . حال که همه اوست پس این مایی ما چیست؟
یک وجود است و صد هزار صفت ,,, از وجود است این دویی یکتا