بعضی از برنامههای ساخته شده بیش از سرگرمی است . این برنامهها به " برند " تبدیل شدهاند .
از جمله برنامه کلاه قرمزی .
مجموعه این اندیشه ها قابلیت پر کردن کانال تلویزیونی دارد .
پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
مدتی است که صحبت انتقال پایتخت از تهران را داریم . اگر قرار باشد که مثلا بیست سال بعد پایتخت از تهران منتقل شده باشد ، نباید امروز کسی را استخدام کنیم ( در تهران ) که بعد از بیست سال دیگر بازنشسته نشده باشد.
در غیر این صورت این شخص که در آن روز با بیست سال سابقه کار ، پست مهمی هم خواهد داشت ، یا نمیتواند به شهر جدید بیاید . یا بصورت ماموریتی باید بیاید ، که این ضمن هزینه بیشتر بر مشکلات موجود برای سازمان و برای همان شخص اعم از مشکلات خانوادگی و غیره را در پی خواهد داشت .
راه کار ساده است . از امروز کسی را در هیچ ارگان دولتی با قرارداد بیش از پنج سال استخدام نکنند . با تصویب این امر ، افراد رانت دار نیز نخواهند توانست استخدام بیش از پنج سال داشته باشند . در صورت نیاز میتوان قرارداد این افراد را تمدید کرد ، اما به دلیل مشکلات بعدی بهتر است ، هر کس یکبار بتواند از مزایای کار دولتی در طی عمر برخوردار گردد . بدین ترتیب ، ادارات دولتی با رسوب افراد روبرو نخواهند شد .
برای جابجائی پایتخت آدمها را نباید انتقال داد . آدمهای جدید باید آورد . ممکن است لازم باشد مدتی ادارات موازی در پایتخت قدیم و جدید تشکیل شود و کم کم انتقال مدارک – کارها و تجارب صورت پذیرد .
مشکلات کلان شهر پایتخت قدیم را باید در با اقدامات محلی حل کرد ، نه با انتقال پایتخت . مشکلات کلان شهرها و انتقال پایتخت ، دو موضوع متمایز از یکدیگرند . بر هم تاثیر دارند ، اما یکی نیستند .
در سوره یوسف آیه 18 آمده است :
وَجَآؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾
و پيراهنش را [آغشته] به خونى دروغين آوردند [يعقوب] گفت [نه] بلكه نفس شما كارى [بد] را براى شما آراسته است اينك صبرى نيكو [براى من بهتر است] و بر آنچه توصيف مىكنيد خدا يارىده است (۱۸)
در معنی صبر جمیل مطالب زیادی ذکر گردیده است . از جمله صبر بر از دست دادن فرزند برای یعقوب را صبر زیبا گفته اند .
گویند که یعقوب در فراق فرزند ، یوسف ، یوسف میگفت . ندا آمد اگر یکبار دیگر نام او را بر زبان آوری از پیامبری عزل میشوی.
از آن به بعد نگفت تا زمانی که پیراهن یوسف را آورده برای روشنائی چشمان ، بر روی او انداختند . در آن زمان آه کشید . ندا آمد : یوسف نگفتی ، اما این آه تو همان یوسف بود . برخیز که زمان مفارقت به انتها رسید و ...
اما در معنی صبر : بردباری – شکیبائی است بر چه ؟ بر سختی که بر شخص وارد شده است .
پس صبر بر سختی کم هم میتواند زیبا و زشت داشته باشد . اما زشتی و زیبائی صبر کدام است ؟
نه تنها صبر ، بلکه هر اتفاق خوب و بدی را میتوان با حال تشکر و رضای حق پذیرا شد ، یا با حال ناسپاسی ونارضایتی ...
آن صبری زیبا است که با حال رضا و شکر بر خداوند باشد .
داستان معروف لقمان در خوردن خربزه تلخ از دست صاحب خود ( زمانی که برده بود ) معروف است . این خربزه را برای ارباب آورده بودند و او لقمان را خیلی دوست میداشت . خواست خود بخورد ، گفت اولین تکه را به لقمان بدهد ، لقمان آن اولین لقمه را با چنان گشاده روئی و امتنان خورد که ارباب لذت برد و تکه دیگری به لقمان داد و همینطور تا جائی که یک تکه باقی ماند .
ارباب آن تکه را خود در دهان گذاشت و دید از شدت تلخی نمیتواند آن را فرو دهد .
از لقمان پرسید تو چطور خربزه به این تلخی را با چنین روی گشاده و لذت خوردی ؟
لقمان پاسخ داد : هر روز این همه خیر و خوبی از شما به من میرسد ، روا ندانستم به اندک تلخی ، روی خود را در برابر شما بگردانم . لذا به پاس آنهمه خوبی شما این اندک تلخی را به جان پذیرا شدم .
این صبر جمیل است .
میفرمایند : که اگر در سختی ها چهره باز نگه دارید ، نیکو است و البته خداوند بر حال بنده آگاه است . اگر لبخند نیز بزنید ، خداوند بیشتر دوست میدارد و البته اجر بنده نزد خداوند محفوظ است و خداوند آن حال و آن " لبخند برای رضای خدا " را در نظر خواهد داشت .
میدانیم که آب با ظرفیت گرمائی 4200 ژول بر کیلوگرم ( لیتر ) برای هر درجه سانتی گرادمیباشد . در مقابل آهن 450 ژول بر کیلوگرم برای هر درجه سانتی گراد .
ملاحظه میکنیم که بنا به ساختار آب ، گرم کردن آب ( هر یک درجه ) حدود ده برابر آهن ( و در همین حدود سایر مواد جامد ) انرژی مصرف میکند .
این در حالی است که همه ( تقریبا )مردم بشر هر روز نیاز به جوش آوردن آب دارند . معمولا ما به اندازه یک یا دو لیوان آب جوش نیاز داریم ، اما یک کتری یا سماور حاوی چندین برابر این مقدار آب را به جوش می آوریم . برای گرم نگه داشتن این وقدار آب برای مدت نامعلوم ، معمولا دائم انرژی مصرف میکنیم .
میزان هدر رفت انرژی برای گرم کردن آب روزانه همه مردم ، مقدار وحشتناکی است که با روشهای مناسب قابل پیشگیری است .
ظرفها را باید به گونه دیگری ساخت . از انرژی الکتریکی ( یا خورشیدی ) برای جوش اوردن آب میتوان استفاده نمود . دسترسی همه مردم به انرژی ارزان گاز در خانه ها ، نه تنها رفاه بیشتر نمی آورد ، بلکه باعث اتلاف انرژی و در نهایت افزایش گازهای گلخانه ای خواهد شد . برای اصلاح روش مصرف مردم ، ضمن تبلیغ و اطلاع رسانی ، کالاهای مناسب نیز باید در دسترس مردم قرار گیرد .
در قرآن دو جا از" راسخون العلم " نام برده شده است . یکی از مسلمین و دیگری از سایر ادیان
آیه 7 ، سوره آل عمران
هو الذي انزل عليك الكتاب منه آيات محكمات هن ام الكتاب واخر متشابهات فاما الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه وابتغاء تاويله وما يعلم تاويله الا الله والراسخون في العلم يقولون آمنا به كل من عند ربنا وما يذكر الا اولو الالباب
اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پارهاى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پارهاى] ديگر متشابهاتند [كه تاويلپذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مىكنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند [آنان كه] مىگويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود (۷)
آیه 162 سوره نساء
لكن الراسخون في العلم منهم والمومنون يومنون بما انزل اليك وما انزل من قبلك والمقيمين الصلاه والموتون الزكاه والمومنون بالله واليوم الآخر اوليك سنوتيهم اجرا عظيما
ليكن راسخان آنان در دانش و مؤمنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان دارند و خوشا بر نمازگزاران و زكاتدهندگان و ايمانآورندگان به خدا و روز بازپسين كه به زودى به آنان پاداشى بزرگ خواهيم داد (۱۶۲)
در خصوص راسخون فی العلم مفسرین بسیار نوشته اند . که اول خود حضرت رسول الله است و بعد از ایشان دوازده امام و بعضی از خواص پیروان ایشان .
راسخون ، یعنی کسی که رسوخ میکند ، مثل رسوخ آب در زمین شنزار . راسخون فی العلم ، یعنی کسانی که در علم رسوخ میکنند .
اما در اینجا از زاویه دید دیگری به مسئله مینگریم .
پیغمبر فرمود : " ان مدینه العلم و علی بابها " آن شهر علم خود حضرت رسول الله است . پس راسخن در وجود مبارک حضرت رسول الله رسوخ میکنند . این امر برای هر کس مقدور نمیباشد ، چرا که کسی میتواند به شهر وارد شود که از درب آن وارد شود . این شهر حصار دارد و هر کسی را اجازه ورود نمیدهند . دربان این شهر نیز علی ع است .
پس آنکس که به راهنمائی دربان شهر علم و از درب مخصوص به شهر علم ( وجود پاک مصطفی ) قدم بگذارد ، جزو راسخون فی العلم است .
این افراد که در شهر علم وارد شده اند . این امکان را دارند که به هر محله بروند و هر آنچه را که بخواهند بدانند .
اما در آیه دوم میینیم که قرآن به " راسخون العلم از آنها و مومنین يومنون بما انزل اليك " اشاره میکند .
این یعنی در دین های دیگر هم راسخون العلم داشته ایم . ( چه اشکالی دارد )
گفته شد که اول مخلوق نور وجود مصطفی بود . و از نور ایشان ، نور سایر انبیاء و اولیاء و غیرهم . پس شهر علم اول مخلوق الهی است . بر اساس این شهر هر اسم پدید آمد و داستان
" انما قولنا لشيء اذا اردناه ان نقول له كن فيكون "
ما وقتى چيزى را اراده كنيم همين قدر به آن مىگوييم باش بىدرنگ موجود مىشود (۴۰)
پدید آمدن اراده حق به بودن چیزی ، لازم دارد که قبلا از آن " اسم " آن چیز بوده باشد . و " علم " آن چیز بوده باشد . که آن شهر علم است که اول مخلوق حق تعالی است .
تمام رسولان الهی ، پیروان را به اندازه فهم و درک ایشان آموزش میدادند . چنانچه در میان شاگردان کسانی را به مرحله ورود به شهر علم می یافتند ، به فرمان الهی آن شخص را به دربان شهر میرساندند و معمولا دربان نیز اجازه ورود میدادند .
پس راسخون العلم از سایر ادیان ، " شاگردان امتحان پس داده راه الهی " بوده اند .
طبیعی است زمانی که آنها به خدمت حضرت رسول برسند ، خیلی زود با رسوخ در علم بر حقانیت حضرت پی برده و به پیروی ایشان مفتخر شده اند . ( رحمت الله الیه )
یادمان باشد که هر مدعی وارد شهر علم نشده این امر نیز مانند سایر مراتب مذهبی توسط افراد بالاتر قابل تشخیص است که معمولا مرتبه افراد را بیان نمیکنند .
پس با توجه به ادعای مدعیان ، بهتر است که از ادعای آنها بگذریم . اما وجود این مرتبه ، همه را تشویق میکند که به این مرتبه برسند . ( که امری است ممکن )
انشاءالله خداوند افتخار ورود به شهر علم را قبل از موت به همه ما عنایت فرماید .
چگونه این تحدید را میتوان به یک فرصت تبدیل نمود ؟ در جنگ ایران و عراق شاهد استفاده گسترده از نیروی کار پیرزنها در اجتماع بودیم . آنها بصورت گروه های " ان جی او " در هر محله و شهر نسبت به خدمت رسانی به جنگ اقدام میکردند .
این کار توسط گروه های دولتی تشویق میشد و مصرف کننده این خدمات ، نیروهای رزمنده " دولتی " بودند .
امروز نیز میتوان افراد مسن داوطلب را گرد هم جمع کرده و از خدمات مشابه آنها برای " توسعه – فقر زدائی و غیره " کشور استفاده نمود .
اولین خدمات مورد نیاز جامعه که آنها میتوانند به آن بپردازند ، رسیدگی به افرادی است که در محله ها نیاز به خدمات کمکی دارند . افراد مسن و کودکان کار و غیره . شناسائی نیازمندان توسط افراد هر محله بهتر از سایر روشها است . خدماتی از قبیل خرید نیازمندیها از فروشگاه محله تا کمکهای پرستاری برای نیازمندان ، را میتوان توسط این افراد سازماندهی نمود .
باید تبلیغات و گرد آوردن آنها در مساجد ( و کلیساها ) و مراکز دیگر را مشابه آنچه در جنگ رخ داد ، سازماندهی کرد . این افراد امکان تولید کالاهای صنایع دستی و غیره را نیز خواهند داشت . کارهای بسته بندی و فعالیتهای پاسخگوئی تلفنی و غیره از کارهائی است که آنها میتوانند انجام دهند . امروز خدمات حیوانات خانگی نیز در محلات علاقه مندان خاص خود را دارد .
با جمع شدن افراد برای موضوعهای مورد علاقه مشترک ، امکان استفاده جامعه از خدمات افراد مسن نامحدود خواهد بود .
محیط زیست و کربن
در گذشته های بدون تکنولوژی تغییرات اقلیمی بزرگ زمانی اتفاق می افتاد که آتشفشانها حجم زیادی از گازهای گلخانه ای را وارد جو میکردند .
اما در سالهای اخیر با استفاده بشر از انرژیهای فسیلی ، اتفاقی افتاد که برای رویداد مشابه آن آتشفشانهای بزرگ جهان را میشد مسئول دانست . در طی دویست سال گذشته ، حجم زیادی از کربن و سایر گازهای گلخانه ای وارد جو گردیده است .
ذغال سنگ – نفت و گاز طی این دویست سالی که از زمان استفاده از ماشینهای بخار میگذرد استخراج و سوزانده شده و حتی آنچه نشد کرده و اسراف گردیده ، همه و همه وارد سیکل گردش کربن جهانی شده اند .
گردش کربن در گیاهان کوتاه مدت است ، اما گیاهان و درختان نیز در این سالها به شدت این افزایش کربن در جو افزوده اند .( با از بین بردن جنگلها و سوزانیدن گیاهان ، برای پاک کردن زمینهای کشاورزی و مراتع یا به عنوان سوخت برای بشر )
تنها دریاها بیشتر از طریق جذب شیمیائی کربن در مواد معدنی دریاها ، تا حدودی سعی در کاهش و حفظ میزان کربن داشته اند ، که این امر کافی نبوده و ساختار شیمیائی بسیاری از دریاها را نیز تغییر داده است . افزایش فتوسنتز دریایی نیز وجود داشته است .
اما بیلان افزایش کربن در جو ، در بیست سال گذشته باعث افزایش " شش دهم درجه " گرمای جهانی شده است !
اگر خوش بین باشیم ، این افزایش دما بصورت صاعدی اضافه خواهد شد .
امروز در بهترین سیاستهائی که بزرگان جهان از آن صحبت میکنند ، جایگزینی گاز به جای نفت و ذغال سنگ مد نظر است !
آیا خود را گول نمیزنیم ؟ باید تدابیری اندیشیده شود که از ورود کربن به جو جلوگیری شود . زمان برای مالیات بر کربن گذشته است . شاید صد یا پنجاه سال پیش تدبیر خوبی بود ، اما امروز اگر مصرف کربن را به صفر برسانیم نیز ، متوقف نمودن سرعت تغییرات به سمت بدتر شدن ، سالها طول خواهد کشید . یادمان باشد که چرخه های طبیعی به راحتی ایجاد نمیشوند . و وقتی ایجاد شدند ، به راحتی متوقف نمیگردند .
تدابیر افرایش مصرف انرژی و به خصوص گاز های حامل کربن در جهان بسیار بزرگ است . در ایالات متحده خطوط جدید نفت و گاز در مناطق حفاظت شده در حال اجرا است . گاز سیبری قرار است ، بخشی از تشنگی چین به انرژی را رفع نماید و احتمالا گاز خاورمیانه و آسیای میانه باید ضمانت رشد هندوستان را تضمین کند !
با این ترفندها ، بیلان تراز کربن در جو به کدام سو خواهد رفت ؟ درست است که جهان برای رشد – افزایش ثروت – تهیه غذا و کار نیاز به انرژی بیشتر و بیشتر دارد ، اما ایجاد یک تغییر اقلیمی جهانی توجیه پذیر است ؟ چه زمانی باید به توسعه انرژیهای غیر کربنی روی بیاوریم ؟