۱۳۹۴-۰۴-۱۸

مواد درون سیاهچاله

میدانیم که یک جرم بزرگ بعد از درهم فرو رفتن تبدیل به سیاهچاله میگردد ، اما برای مواد درون سیاهچاله چه اتفاقی می افتد .

میدانیم که فیزیک درون سیاهچاله کمی با فیزیک بیرون سیاهچاله متفاوت است . در داخل سیاهچاله ما زمان موهومی خواهیم داشت . ( مشابه جریان و ولتاز  و توان موهومی که در فیزیک الکتریسیته با آن مواجه شده ایم )

این زمان موهومی یعنی در روابط ریاضی داشتن یک " رادیکال منهای یک " بصورت ضریب برای زمان .

با وجود این زمان موهومی تغییرات جالبی درون سیاهچاله اتفاق خواهد افتاد . نیروی جاذبه درون سیاهچاله مواد درون سیاهچاله را به بیرون از مرکز پرتاب میکند !

از افق دید سیاهچاله ( سطحی که میزان جاذبه در آنجا به حدی میرسد که نور نمیتواند از جاذبه سیاهچاله بگریزد و در واقع سطح حدی روابط فیزیکی است ، هیچ ماده ای بصورت معمول از آن نمیتواند رد شود زیرا برای طی آخرین میکرونهای مانده به آن ملیاردها سال طول خواهد کشید ) تا مرکز سیاهچاله را داخل سیاهچاله مینامیم و درون این فضا با توجه به وجود زمان موهومی روابط فیزیکی ، خروجیهای جالبی ارائه میدهند .

رابطه سقوط ازاد که از توان دوم زمان برای تعیین مسافت طی شده استفاده میکند بعد از به توان رساندن زمان تبدیل به منفی خواهد شد . یعنی مسافت طی شده منفی ، یا به سمت خارج از مرکز خواهد بود .!

این واقعیت به ما نمایش میدهد که درون سیاهچاله نیز تمام مواد از مرکز به سمت سطح " افق دید " حرکت خواهند کرد و هیچوقت به آن نخواهند رسید ( این سطح یک سطح حدی است و از دو سو مواد به سمت آن خواهند آمد و به آن نخواهند رسید یا در ببینهایت به آن میرسند )

وقتی سیاهچاله تشکیل گردید ، نیروهای جاذبه درون سیاهچاله باعث نیروهای معکوس به مواد درون سیاهچاله خواهند شد پس با توجه به یکنواختی مواد درون سیاهچاله ، کل مواد روی یک پوسته در نزدیکی افق دید مستقر خواهند شد و با سرعت کند شونده ( برای ناظر خارجی ) به افق دید نزدیک میشوند .

این دانستن برای فیزیک خارج سیاهچاله سودی ندارد ، اما برای تئوری تشکیل جهان یک کلید خواهد بود .

اگر پیدایش جهان را از یک سیاهچاله بزرگ بدانیم ، بنابراین کل جهان هستی از نشت مواد درون سیاهچاله به بیرون ممکن خواهد بود .

قبلا بیان گردید که چیزی از این دیواره افق دید نمیتواند بگذرد ، اما در مواقع خاصی این دیواره ممکن است تغییر موقعیت بدهد ، بنابراین مداری از مواد درون آن بیرون قرار خواهند گرفت یا برعکس ، توضیح این مبحث در بخش دیگری خواهد آمد . 

استخوان قصابیها و کلسیم مورد نیاز بدن

بدن نیازمند کلسیم است و این کلسیم را از مواد لبنی و سایر غذاهای حاوی کلسیم جذب میکند . بسیاری از ویتامینها از جمله ویتامین دی برای جذب شدن در بدن به کلسیم نیاز دارند و کمبود کلسیم مانع جذب آنها خواهد شد .

این در حالی است که در قصابیها ، مقادیر قابل توجهی از استخوانها راجمع آوری نموده و برای تولید پودر استخوان ( بعد از سوزاندن مواد آلی آن ) جمع و به مراکز خوراک دام ارسال میگردد .

در حالی که اگر توسط دستگاهی مشابه چرخ گوشت آنرا بصورت پودر درآوریم ، برای خوردن انسان بسیار مناس خواهد بود . نه تنها کلسیم موجود در آن ، بلکه مواد عالی موجود در استخوان برای انسان مفید و قابل استفاده است .

این پودر استخوان درون قصابیها میتواند به عنوان افزودنی به گوشت چرخ کرده و یا بصورت مستقل برای انواع سوپها استفاده گردد .

کارخانجات مواد غذائی نیز میتوانند از این پودر استخوانها برای بهبود کیفیت مواد غذائی استفاده کنند . تمام کارخانجات سوسیس و کالباس و همبرگر و همچنین انواع کارخانجات تولید کننده غذای کنسرو میتوانند از این پودر سرشار از مواد مغذی و البته معدنی در محصولات خود استفاده نمایند .

 

۱۳۹۴-۰۴-۱۷

آیا ثروت منابع طبیعی برای جهان سوم مفید است ؟

بسیار می‌شنویم که فلان کشور منابع معدنی یا طبیعی فراوان دارد , اما به فلان دلیل نتوانستند از منابع خود استفاده کنند !
واقعا این افراد از خود نپرسیده اند که کدام کشور جهان سوم توانسته از منابع طبیعی یا معدنی خود به نحو مناسب استفاده کند ؟
نه منابع نفتی و درختی و محصولات کشاورزی و غیره و غیره برای کشورهای جهان سوم مزیت قابل استفاده برای پیشرفت نبوده‌اند .
همواره کسانی بوده‌اند که سوء استفاده کنند یا باعث اتلاف منابع گردند .
کشورهای جهان سوم باید به اندیشه و بازوی مردم خود تکیه کنند .
منابع طبیعی و معدنی مزیت نسبی برای اشتغال هستند , آن هم به میزان محدود .
تکیه زیاد به درآمد یا معجزه منابع معمولا فاجعه ایجاد میکند .

خوانندگان و آموزش غلط به جوانان

چه بخواهیم و چه نخواهیم , فرزندان ما آواز خوانندگان را زیر لب زمزمه خواهند کرد . حتی بدترین خوانندگان نیز علاقه‌مندانی پیدا خواهند نمود .
اگر اشعار آنها حاوی ادبیات غلط - معانی غیر اخلاقی و اصطلاحات نامناسب باشد , با تکرار آنها , این امور در جامعه رواج خواهد یافت .
با ممنوع کردن این امور نیز آنها بصورت فعالیت زیرزمینی و خارج مرزی به کار خود ادامه داده و این ممنوعیت , خود باعث تبلیغ آنها خواهد شد .
راه مناسب , جریمه کردن آنها است و هزینه کردن آن برای اصلاح بدآموزی انجام شده . بدین ترتیب , هدف خواننده که بدست آوردن پول به هر قیمت ( حتی با آموزش بد ) بوده از ایشان گرفته می‌شود .
محکومیت انجام خدمات فرهنگی برای توسعه اخلاق در شهرها نیز به آنها کمک میکند اثر نامطلوب کارشان را بشناسند و در کارهای بعدی از آن احتراز کنند .

۱۳۹۴-۰۴-۱۵

مشکل کشورها با داشتن شرکتهای بزرگ

عموما شرکتهای بزرگ در جهت عدم تغییر حرکت می‌کنند . آنها خواهان افزایش تولید و گسترش بازار هستند .
و این امر مانع رشد کل خواهد بود !
اصولا جامعه حدی دارد . افزایش این بازارها , جایی متوقف خواهد شد . در اینصورت این شرکتها با مشکل عدم رشد روبرو خواهند شد .
افزایش ثروت کل با نوآوری ممکن خواهد بود . کالاهای جدید .
و اکثریت شرکتهای بزرگ در این امر خیلی کم سرعت تر از شرکتهای کوچک و متوسط هستند .
گر چه امتیاز داشتن سرمایه‌ بزرگ برای تحقیق و توسعه را دارند , اما خالص نوآوریهای شرکتهای کوچکتر بیشتر است .
ار این رو بار رشد تولید ناخالص داخلی بعهده شرکتهای کوچک است .
( احتمالا این امر در بعضی صنعت ها برعکس است )
همه کشورها نیاز به یک تعادلی از شرکتهای بزرگ و کوچک هستند , تمایل این مجموعه به شرکتهای بزرگ , تنوع کمتر محصولات و تمایل به سمت شرکتهای کوچک , تنوع بیشتر محصولات را سبب می‌گردد .
باید از دید.جهانی به قضیه نگاه کرد .
تعادل در جهان لازم و افزایش ثروت باید در قالب محصولات جدید تبلور پیدا کند .
کشورها لزوما به شرکت بزرگ نیاز ندارند . برآیند فعالیتهای شرکتهای کوچک مهم است .

زمین کشاورزی داخل طرح و شهرداری

همواره شهرها توسعه می‌یابند و زمین های مالک دار حومه ( که قابلیت ساخت و ساز نداشتند ) مجوز مسکونی و تجاری گرفته و یک شبه مالک ثروتمند می‌گردد .
در این بین کسانی که این مجوزها را صادر می‌کنند از شیرینی سهم میبرند !
این امتیاز مال شهر است و درآمد آن با شهرداری باید باشد و نه مالک زمین .
راه مناسب این است که این گونه زمینها را شهرداری به قیمت کشاورزی خریداری کرده و بعد از آزاد سازی ساخت و ساز ( و البته تفکیک مطابق قوانین شهرسازی ) آنرا به مالک قبلی یا سایر مشتریها واگذار نماید .
در واقع صاحب سود امتیاز ورود زمین به شهر را شهرداری خواهد برد .
این روش ضمن تامین زیرساختهای لازم ( فاضلاب و سایر تاسیسات شهری ) جلوی بعضی از راه های فساد اداری را نیز خواهد گرفت .

میزان اندازه بسته فروش در بورس کالا

اندازه بسته کالا یا " بچ " برای فروش خیلی مهم است .
بچ های بزرگ را دلالها میخرند و آنرا خرد کرده و بین مشتریها با دریافت سود میفروشند .
اما بچ های کوچک را مصرف کننده میخرد .
بنابراین مناسب است که هر سفارش فروش تولید کننده , به کوچکترین واحد ممکن قابل فروش باشد .
مثلا آهن به یک تن و غیره ( اندازه این کمترین را بورس کالا باید تعیین کند )
و اولویت فروش با اندازه های کوچک باشد ( به سود مصرف کننده نهایی )
با این روش کمترین هزینه دلالی به محصول نهایی اعمال خواهد شد .
یکی از اهداف بورس کاهش هزینه دلالی و واقعی شدن قیمت کالاها است .

۱۳۹۴-۰۴-۱۴

دادگاه ویژه مبارزه با فساد

با توجه به حجم فساد و سوء استفاده ار موقعیتهای شغلی و ایجاد هزینه برای مردم و غیره .
لازم است یک دادگاه با قاضی متخصص به همراه شبکه اطلاع رسانی به سرعت به موارد فساد رسیدگی کند .
چیزی مشابه دادگاه انقلاب یا دادگاه نظامی در زمان جنگ .
رسیدگی با سرعت , جریمه های بالا , تبعید و زندان و غیره از ویژگیهای این دادگاه خواهد بود .
اطلاع رسانی نقش مهمتری دارد و ایجاد جو ناامنی برای مفسدین بسیار مهم است .
مردم نیز مجالی برای رسیدگی به ظلم خواهند یافت .

مدیران ارشد غربی چه تخصصی دارند ؟

نگاهی به جهان و درگیریهائی که در همه جای جهان بخصوص بعد از جنگ دوم جهانی وجود داشته به ما سرنخ میدهد .
حتما مدیران ارشد کشورهای غربی باید افراد نظامی باشند که بیشتر از ابزار نظامی در برخورد با اتفاقات جهان عکس العمل نشان داده اند .
نگاهی به فیلمهای هالیود به ما میگوید که آدمها دو نوع هستند !
آدم کش بد
آدم کش خوب
پس چه بهتر که ما ( غریها ) " آدم کش خوب " باشیم !
و آنچه میخواستند شدند.
اگر این مدیران ارشد حقوقدان بودند چه برخوردی با وقایع داشتند ؟ کار را به دادگاه ها میکشاندند و الان همه کشورهای جهان سوم تا گلو در بین پرونده های حقوقی پیچیده اسیر غرب بودند .
اگر بازرگان میبودند چه ؟ ارتباطات تجاری توسعه میافت و امنیت جهانی برقرار میشد . امنیت و اطمینان لازمه تجارت است . همه مردم دنیا مصرف کننده ( مشتری بالقوه ) هستند .
این مدیران ارشد غربی یک رئیس باید داشته باشند . روی سخن با آن روسا است .
در حلقه مدیران ارشد غربی باید یک تعادلی بین نظامیان و سایرین باشد . تعادل لازمه سیاست متوازن است . زمانی که به یک سو تمایل زیاد شد ، عواقب نا مطلوبی بروز خواهد کرد که تاثیرش به خود غربیها نیز برخواهد گشت .
نه از ترس آن عواقب ، بلکه برای رشد متوازن جهانی باید تعادل در همه موارد رعایت گردد . تجار از هزینه بیزارند و معمولا این هزینه را به دیگران واگذار میکنند . نتیجه آن آلودگی محیط زیست و رشد سرطان و بیماریهای مشابه در سرتاسر جهان است .
یک عامل متعادل کننده در میان مدیران ارشد لازم است که الان وجود ندارد .

۱۳۹۴-۰۴-۱۳

تقسیم بندی قرآن از حرکت در راه خدا ( سلوک الی الله ) در سوره کهف


به صورت کلی تمام سفر به سه بخش تقسیم شده است . سفر اصحاب کهف ، سفر موسی با خضر و سفر ذوالقرنین .
بخش اول : سفر بر اساس عقل و درک شخصی است . در این مرحله ، انسان به فطرت  بندگی خود پی میبرد و گام در راه یکتا پرستی میگذارد . و حد آن شناخت خود و خدا و رسیدن به آنجا که از بذل جان برای حق نه تنها ابا نداشته بلکه مشتاق و درخواست کننده باشد .
اجزای این سفر شامل
الف ) شناخت خود و خدا و رابطه بندگی با او
ب ) مجالست با خدا دوستان و دوری از دیگران
ج ) هجرت از همه داشته ها به سمت جامعه  یکتا پرست
د) صبر و خواب
ه ) بیداری و پی بردن به فاصله خود و خلق
و ) اطمینان به خدا و رضایت از او و درخواست هجرت به سرای باقی
یا طی سه مرحله
الف ) دوره سکون – شامل شناخت خود و انس با موحدین و دفع مشرکین
ب ) دوره هجرت – شامل ترس از دیگران و پناه به خدا بردن ( رفتن به غار ) و اطمینان به او
ج ) گرفتن خداوند بنده را و حمایت و هدایت او در جهت مسیر الهی
در این سفر تفاوت بنده موحد و مشرک آشکار میشود .
بخش دوم سفر : شامل شاگردی موسی از خضر ، آداب این سلوک را عرفا بیان کرده اند و در شرح تقسیم بندی  آن زیاد سخن گفته شده که مشهور آن هفت شهر عشق عطار است .
اما در این سفر بنده موحد به اسرار الهی آشنا شده و تا مرحله ای پیش خواهد رفت ( مرتبه خضری ) که امین الهی است و به فرمان خدا قتل کودک میکند ( همه کودکانی که به هر دلیل از دنیا میروند ! ) و دیوار بر پای میدارد ( همه محافظتها از همه افتادن ها ! )
اجزای این سفر سه قسمتی است و مقدمه آن عزم موسی برای رسیدن به مرج البحرین و زنده شدن ماهی مرده دل و عدم تشخیص و بازگشت به آن محل و دیدن خضر است تا قبولی خضر همراهی موسی را و گذاردن شرط ، آن هم به حکمت الهی .
الف ) سوراخ کردن کشتی ( تن و نفس ) تا آن سلطان غاصب ( نفس اماره ) ، آن کشتی را نگیرد و کشتی در دست مالکان آن بماند .
ب ) کشتن کودک ( نفس اماره ) تا خداوند فرزند بهتر( نفس مطمئنه ) به والدین ( صاحبان کشتی ) بدهد .
ج ) برپائی دیوار تا گنجی که در زیر آن است به دست نا اهل نیفتد و آن فرزندان صغیر ( صاحبان کشتی و والدین کودک ) بعد از بزرگ شدن آن گنج را صاحب شوند .
بخش سوم : مرتبه ذوالقرنینی – تا اینجا بنده به راه اسلام آمده و مرتبه تربیت نفس را طی کردن و لیاقت داشتن آن گنج را پیدا میکند . حالا بنده ، نماینده الهی ( و خلیفه الله ) است برای حکومت بر زمین .
إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِن كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا ﴿۸۴﴾ کهف * ما در زمين به او امكاناتى داديم و از هر چيزى وسيله‏اى بدو بخشيديم  ﴿۸۴﴾
این سفر نیز سه بخش دارد .

الف ) سفر به غرب تا غروبگاه ودر چشمه های گل آلود جائی که زندگی غروب میکند و تن به زمین بازخواهد گشت . نگاه خلیفه الله است بر خلق و دیدن باطن آنها . غرب انتهای دنیا است و انتهای دنیا جائی است که غروب کنندگان زندگی ایستاده اند . سوال خدا که با آنها چه میکنی ، مرتبه خلیفه الهی را میرساند و بیان عدالت الهی بر آنها که " هر که ستم ورزد عذابش خواهیم کرد و سپس نزد پرودگارش عذابی سخت تر " و" هر که ایمان آورد و اطاعت حق کند ، او را به کار آسان واخواهیم داشت "
این اسفارسفر به دیدن است که به قدرت الهی ، خلیفه الله به لحظه مرگ خلق سفر میکند و شاهد آن خواهد بود ، حال امروز بنده در هر مقطع سنی که باشد . ( این در سفر شرق و غرب است )
ب ) سپس به شرق رفت جائی که خورشید طلوع میافت . این طلوع زندگانی است و همه اطفال در بدو تولد عریان هستند . و نور الهی بی مانع ( کارهای دنیا – خیر و شر – بدون لباس تقوا و بدون لباس گناه ) و خداوند بر همه مراتب او و آنچه میدانست و خبر میافت احاطه دارد .
ج ) رسیدن به محل دو سد رسید که قومی زبان نفهم قرار داشتند . و درخواست ساخت سد در مقابل یاجوج و ماجوج را نمودند .
آن قوم افرادی هستند که بین تولد و مرگ قرار دارند . و از خلیفه الهی در مقابل قوم یاجوج و ماجوج درخواست سد ساختن دارند . آنها قومی هستند که جسم و روح را نابود میکنند .
خلیفه الهی مزد نمیخواهد و میتواند خودش بسازد ، اما هنر آنجا است که برای تربیت خلق ساخت سد را با زحمت مردم ( قوای انسانی ) انجام میدهد .
قوای بدن ، مس و آهن آورده و در محل سد میگذارند . ( سپس با آتش آنرا ذوب کرده و سد غیر قابل عبور میشود ) رسیدن پیروان به مرحله مخلصین ( نه " ارادتمندان " که اول دیدن خلیفه است ، بلکه "خلاص شدگان" که آخر دین خلیفه الهی است  )هدف است . این سد ساخته شده توسط مهندسی خلیفه الهی پایدار است تا آن زمان که خدا بخواهد . ( خداوندمیفرماید " ان ما شاءالله " مگر آنچه خدا بخواهد . یعنی بلعم باعور ها اگر در قالب اهل دین هم پنهان شده باشند ، سدشان را خداوند به فرمان خود سوراخ میکند و آنچه که رشته اند پنبه خواهد شد . پس باید بسیار مواظب بود و در هیچ مرحله خود را ایمن از آتش عذاب نباید دانست )
چون کار تمام شد گفت : قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَاء وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاء وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿۹۸﴾ کهف * گفت اين رحمتى از جانب پروردگار من است و[لى] چون وعده پروردگارم فرا رسد آن [سد] را درهم كوبد و وعده پروردگارم حق است ﴿۹۸﴾
تا اینجا این اسفار در این سوره تمام میشود . میتوان سفر ذوالقرنین را در تاریکی و جدا شدن از خضر را نیز به داستان اضافه کرد و یا داستان موسی و خضر را بسط داده و الی آخر .
اما آنچه در این سوره بوده ، به نظر، منظور خدا است و برای اصحاب بصیرت کافی است .
این ستور نگاه کردن به سه داستان سوره کهف است با دید اسفار و مرتبه های بنده از آغاز سفر تا مرتبه خلیفه الهی و بازگشت او برای هدایت خلق .