منافع مشترک

در مدیریت پروژه ها , افرادی که در پروژه فعالیت می‌کنند باید به یک سو حرکت نمایند .
روشهای متفاوتی برای کنترل یک جهت بودن فعالیتها وجود دارد .
بهترین روش که تا حدود زیادی خیال کلیه ذی نفعان پروژه را راحت میکند , منافع مشترک است .
ایران و بسیاری از کشورها برای توسعه امنیت کشورهای همسایه منافع مشترک دارند . چه بسا برقراری امنیت در کشورهای منطقه برای ایران اهمیت بیشتری داشته باشد .
بنابراین بسیار منطقی است که وظیفه برقراری امنیت در منطقه به ایران واگذار گردد و از اقدامات ایران در این جهت حمایت گردد .
همچنین است رفع فساد اداری و مالی و بسیاری موارد دیگر .
در سایر پروژه ها نیز یافتن افرادی که اهداف مشترک با مدیر پروژه داشته باشند مهم و باعث سرعت و موفقیت پروژه ها می‌گردد .
در سیاست خارجی نیز یافتن کشورهای دارای منافع مشترک مهم و همکاری با آنها مفید است .

چرا مردم در زمینه ای که تخصص ندارند اظهار نظر میکنند ؟

زیرا تخصص ندارند . وقتی مردم تخصصی نداشته باشند در مورد هر چیزی صحبت میکنند و متاسفانه سخن متخصصان را " هم ارز " سخنهای شنیده شده از دیگران تصور میکنند . البته آنها نیز نظری دارند که استنباط انها نه تنها هم ارز ، بلکه نسبت به سخن متخصصین " ارجح " خواهد بود !

برای این که مردم تفاوت اظهار نظر یک متخصص و افراد غیر متخصص را متوجه شوند ، لازم است که به آنها تخصصی آموخته گردد و به آنها گفته شود که در مورد تخصص خود ، تنها تا حد دانش خود سخن بگویند و نه بیشتر . به این ترتیب آنها می آموزند که سخن متخصص ارجح نسبت به سخن دیگران است و کم کم قبح سخن گفتن در مواردی که تخصص ندارند ، برایشان آشکار میشود . آموزش رسانه ها و ایجاد برخوردهای اجتماعی در این راستا برای مردم باعث میشود که ارزش تخصص و سخن متخصصین شناسائی گردد .

کم کم میتوان مواردی که به عنوان جرم میتواند مطرح گردد نیز بصورت قانون به تصویب مراجع قانونی برسد .

اگر دزدی را در حال دزدی دیدیم چه کنیم ؟

امروز دزدی را در حال دزدی دیدم و این سوال برایم مطرح شد . با شماره اضطراری پلیس تماس گرفتم و سیکل کار طی شد . پلیس به محل واقعه مراجعه کرد و بعد برای پیگیری ، سیستم کنترلی از نحوه اجرا پیگیری نمود .

فکر میکنم که خیلی زودتر از اقدام پلیس ، آن دزد موفق شد تا اتومبیل را سرقت نماید .

باید به شهروندان آموزش داده شوند اگر شاهد یک جرم بودند باید چه کاری بکنند . اگر کسی به قصد جرم ، روی ما اقدام نماید ، خوب البته کمک میخواهیم و به پلیس متوصل میشویم . اما اگر برای دیگران این اتفاق افتاد باید چه کرد ؟

شرع بیان میکند که کشته شدن در راه نجات " جان و مال مسلمین " شهادت است . اما قانون این موضوع را پشتیبانی نمیکند . ضمن این که خود ما هم برای جان خود و حتی وقت خود ارزش بیشتری نسبت به صدمه احتمالی مقابله با جرم قائل هستیم .

متاسفانه مزاحمتهای خیابانی از تکدی و فروش گل و غیره در چهارراه ها در سطح شهر تا موارد دیگر به امری عادی بدل شده و شهروندان ( مردم عادی و متوکلان قانونی ) آموزش کافی برای مقابله با این معضل را ندیده اند .

موثر نبودن اقدامات در این مورد کاملا عیان است .

زنده بودن سلمان رشدی دلیل بیگناهی مسلمین است

امروزه بسیاری از اعمال تروریستی را به نام مسلمین در سرتاسر جهان انجام می‌دهند . اروپا , آسیا , اقیانوسیه ,آفریقا و حتی آمریکا !
همه میدانند که در سالهای اخیر اولین کسی که به پیغمبر اسلام توهین کرد " آقای سلمان رشدی " بود . این عمل او خروج از اسلام و جریحه دار کردن دل همه مسلمین عالم بود .
اگر مسلمانی به هر دلیلی مجاز می‌شمارد که دست به اسلحه ببرد و جان کسی را بگیرد , حتما در صدر فهرست نام رشدی قرار میداشت .
اما زنده بودن آقای رشدی نشان می‌دهد که هیچ مسلمانی بخصوص در اروپا دست به اسلحه نبرده است . پس این وقایع که به اسم مسلمانان انجام میگیرد توسط افراد غیر مسلمان طراحی و پیاده سازی می‌گردد .

در علو مراتب رسول خدا

ما مسلمین را عقیده بر این است که هر علو درجه ای که برای بشر متصور باشیم رسول خدا به آن مرتبه رسیده است .
یکی از این علو درجات " شهود مفاهیم قرآن " است .
اما همچنین اعتقاد داریم که
گر چه قرآن از لب پیغمبر است ,,, هر که گوید حق نگفت او کافر است
( مولوی )

آیا در استخراج و ذوب فلزات از انرژی خورشیدی نیز میتوان استفاده نمود ؟

در نیروگاه های گرمائی خورشیدی ، گرمای زیادی را میتوان در یک نقطه متمرکز نمود . میزان گرمای منتقل شده نیز به حدی هست که یک نیروگاه الکتریکی را به کار اندازد . و این به میزان کافی برای ذوب کردن فلزات در کارخانجات استفاده گردد .
کارخانجات استخراج و یا ذوب فلزات ( و شیشه و سایر مواد مشابه ) نیاز به سالنهای مختلف و متنوع دارند که روی سقف آنها ( و بلکه به عنوان سقف آنها ) میتوان از آئینه های جمع کننده نیروی خورشیدی استفاده نمود . 
بعضی کارخانجات بصورت شبانه روزی کار میکنند . با این حال ، استفاده از نور خورشید در این کارخانجات میتواند بخش مهمی از از مصرف سوخت این کارخانجات را کاهش دهد . 
چنانچه طراحی کارخانجات ذوب و استخراج فلزات ( به عنوان یکی از عمده ترین فلزات – استخراج آهن ) به نوعی باشد که همه یا بخشی از انرژی خود را از خورشید جذب نمایند ، میزان مصرف سوخت در کشورها میتواند کاهش یابد . و این امر دیر یا زود باید صورت گیرد . حتی اگر این عمل به تاخیر بیفتد در سالهای آینده باید این گونه تکنولوژیها گسترش یافته و سوخت فسیلی را برای این قبیل امور مصرف ننماید .

پخت آجر و کاهش گازهای گلخانه‌ای

در سرتاسر جهان از آجر برای ساختمان سازی استفاده میشود . کاهش گازهای گلخانه‌ای ناشی از پخت آجر به هر میزان تاثیر بزرگی روی طبیعت خواهد گذاشت .
ایده آل است که برای پخت آجر از انرژی خورشیدی استفاده گردد . ( یعنی گازهای گلخانه‌ای به میزان صفر ) برای این کار نیاز به یک تونل داغ داریم که آجرها با عبور از آن پخته گردند . این تونل امروزه با مشعل سوخت‌های فسیلی گرم می‌گردد .
در نیروگاه های گرمایی خورشیدی , تعداد زیادی آیینه گرمای خورشید را روی یک نقطه مشخص متمرکز می‌کنند . این گرما , سیال مناسبی را بخار کرده و از بخار برای تولید برق استفاده می‌کنند .
از این انرژی به صورت مستقیم برای گرم کردن یک تونل تا دمای پخت آجر نیز میتوان استفاده کرد .
تونل فلزی که دیواره آن با انرژی خورشیدی قرمز ( یا سفید ) شده میتواند باعث پخت آجرهایی که با کانوایر از آن عبور می‌کنند گردد .
این کارخانجات بدلیل تجهیزات کم ( عمدتا آیینه ) کم هزینه بوده و چون سوخت مصرف نمی‌کنند هزینه تولید هر آجر نیز کمتر از روشهای فعلی است .
ضمنا باید توجه کرد که بیشترین توسعه جمعیت و در نتیجه نیاز به آجر , در مناطق پر آفتاب جهان است .( خصوصا هندوستان - آفریقا و آسیای جنوب شرقی )

یک با یک برابر نیست

در مدرسه به ما گفتند که یک با یک برابر است ! و ما انتظار داریم که چنین باشد .
اما در تجربه و دنیای واقعی دیدیم که چنین نیست . دو نفر در اجتماع نقشهای متفاوتی دارند و کارکرد آنها برای اجتماع متفاوت است .
حتی اندازه ها نیز متفاوت است و با تقریب اندازه ها را با سایزها دسته بندی می‌کنند .
اجتماع نیز برای داشتن تخصصهای مورد نیاز , بصورت متفاوت با افراد برخورد میکند .
نمونه خانواده و برابر نبودن افراد با یکدیگر را عین عدالت می‌بینیم ! در خانواده این نابرابری باعث رشد و دوام گونه انسانی می‌گردد .
نه فقط افراد , بلکه کشورها نیز با هم نامساوی هستند .حتی اگر یک رای در سازمان ملل داشته باشند . اما نابرابری کشورها که امری طبیعی است به زیبایی خانواده باعث رشد کشورها نشده است . سوء استفاده از یکدیگر و گسترش ناعدالتی و حتی نسل کشی ( حتی در به ظاهر پیشرفته ترین سرزمینها , اروپا ) نشان از یک مشکل اساسی دارد که باید شناخته و درمان گردد .

دزدها بعد از زندان چه میکنند ؟

دزدی

ساده است . آنها بعد از آزادی نیاز مالی دارند و دلیلی ندارد که این کار را انجام ندهند . آنها در طی زندان با سایر افراد مشابه مشغول تبادل تجربه بودند ( در قالب صحبت کردن ) و بهترین روشها شناخته شده و معایب کارها با تبادل نظر بر طرف میگردد .

یک چنین افرادی با افرادی که تازه شناخته اند و معایب کار آنها را پوشش میدهند آشنا میگردند . متفکران ، نیروهای لازم برای کارهای بعدی را پیدا نموده و باندهای تبه کاری افراد جدید و مستعد را شناسائی و جذب میکنند !

ملاحظه میگردد که زندانها نقش معکوس داشته و به جای تنبیه افراد آنها را با امکانات تازه روانه جامعه میکنند .

راهی که جامعه برای برای برخورد با این افراد انتخاب میکند باید به گونه دیگری باشد . زندان تنبیه مناسبی برای هیچ فعالیتی نیست .

تنبیه هائی مانند " تبعید " ، " جریمه های سنگین نقدی " ، " انجام خدمات اجتماعی " و امثال اینها میتواند تنبیه هائی باشد که افراد را از قالب اعمال زشتشان خارج نموده و آنها را به اجتماع بازگرداند . جامعه های کوچکتر معمولا بهتر میتوانند افراد خاطی را جذب نموده و به زندگی نرمال بازگردانند . شهرهای کوچک و روستاها بهترین جا برای تبعید است .

جرمهای سنگین نیز نباید از جامعه حذف گردند . شهرهای معدنی ( شهرهائی که برای استخراج معادن دور افتاده ایجاد میگردند ) محل مناسبی برای این افراد است . یک شهر کویری شامل کارکنان مجرم ( معادل زندان بیش از ده سال ) میتواند برای این افراد محل مناسبی بوده و ضمن هزینه ساز نبودن ، جبران مالی بخشی از خطای آنها را پوشش دهد . همه این افراد در طی دوره تبعید و انجام سایر خدمات ، در واقع کارهای جدید یاد گرفته و بعد از رفع محدودیت نیز میتوانند در ادامه آن کارها به زندگی در همان محل یا هر جا جامعه صلاح بداند زندگی کنند .

جلوی آموزش منفی خطاکاران باید گرفته شود . هر چه سریعتر و به نحو مناسب جایگزین گردد .

درس از رفتار ترکیه در مقابل کردها

آنچه قابل مشاهده است : ترکیه به حمایت داعش اقدام کرد و نه تنها کمک مالی و خرید نفت و دادن تجهیزات نظامی و عبور نیروهای داوطلب را هماهنگ و مجاز دانسته و به آنها سرویس میداد , بلکه از مصدومان تروریست‌ها نیز در بیمارستان‌های خود مراقبت میکرد !
امروز شاهدیم مشابه آنچه در قیام کردهای سوریه روی داد و آتش جنگ تروریستها در سوریه را شعله ور کرد در ترکیه رخ داد .
یک عملیات انتحاری و تحریک کردها ( به دستور چه کسی ؟ ) و عکس العمل کردها در قتل دو پلیس داعشی ( ممکن به نظر میرسد که این کار توسط پلیس ترکیه نیز انجام شده باشد )
حاصل همه وقایع , حمله ترکیه به کردها ( در داخل و خارج ترکیه ) است .
مشکل کردها که نیمی از مردم ترکیه را تشکیل می‌دهند با این گونه وقایع حل نمیشود . با این کار دولتها زمان بدست میآورند . بحران ایجاد می‌کنند و بهره های کوچک میبرند .
دوستی ترکیه با داعش ادامه خواهد داشت و ترکیه از آب گل آلود ماهی می‌طلبد .
با عقب نشینی سوریه از بخشی از خاک خود , ترکیه و تروریست‌ها میتوانند دولت تشکیل دهند و عملا سوریه را تجزیه کنند .
پروژه بزرگتر از نقشه ترکیه است و ترکیه , عامل بزرگترها است .
به نظر میرسد تجزیه سوریه آخر کار نباشد و پروژه ادامه دار باشد . ( متاسفانه در این وقایع افراد زیادی جان خود را از دست خواهند داد )