پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۴-۰۶-۰۵
آیا " اوا براون " همسر هیتلر جاسوس انگلستان بود ؟
یک راه برای کاهش تلفات حمل سلاح در آمریکا ، بدون درگیری با قانون حمل سلاح
شاید در اصلاح قانون حمل سلاح مشکلات زیادی وجود داشته باشد . اما راه هائی وجود دارد که میتواند تا حدود زیادی جلوی فرهنگ استفاده از سلاح را بگیرد .
جهت فرهنگ سازی مزموم بودن استفاده و داشتن سلاح در آمریکا ( و سایر نقاط جهان ) میتوان فرهنگ سازی کرد . تولید فیلمهای تلوزیون و سینمائی – سایر موارد فرهنگ سازی از قبیل سخنرانیهای افراد مهم – سیاستهای پخش و تحلیل اخبار در خبرگذاریها و غیره و غیره
همه ابزار فرهنگ سازی میتواند برای این کار مورد استفاده قرار گیرد .
این موارد مانند تبلیغ سیگار میتواند مورد مذمت جامعه خبری – جامعه تبلیغی و غیره قرار گیرد .
قبل از لغو قانون حمل سلاح ، میتوان قانون منع تبلیغ و استفاده از آن در برنامه های فرهنگی و سینمائی را به تصویب رساند .
یادمان باشد که اول باید به این نتیجه رسید که استفاده هر کس از اسلحه میتواند " مضر" باشد .کمپین ازدواج هنرمندان
امری است دشوار ,مشاهده میکنیم که فساد در جامعه زباد است . هنرمندان نیز به عنوان بخشی ار جامعه از این فساد مصون نیستند .
اما هنرمندان الگوی جامعه هم هستند . با ازدواج و کاهش فساد در جامعه هنرمندان , امید میرود جوانان نیز با پیروی از الگوی هنرمندان بیشتر به ازدواج روی آورده و فساد در جامعه کمتر گردد .
۱۳۹۴-۰۶-۰۴
قوانین خوب است چطوری باشد ؟
هر چه ساده تر و هر چه مختصر تر تا خلافکاران و فریب کاران کمتر توانند از آن استفاده کنند . هر چه قدر قوانین پیچیده تر باشد ، خلافکاران از جزئیات آن بهتر سود خواهند برد !
برنده بودن متخلفان دلایل عقلی دارد . دانشمندان اذعان میدارند :
در میان جوامع انسانی می توان ۳ دلیل اصلی را برشمرد که باعث می شود خلافکاران و فریبکاران برنده شوند. اولین دلیل این است که راه حل های تشخیص و تنبیه خلافکاران ضعیف است چون قدرت ابتکار فریبکاران بر تکنیک های یابنده خلافکاران همیشه برتری دارد. به عبارتی دیگر همیشه اول یک خلاف اختراع می شود و بعد نحوه جلوگیری از آن پدید می اید.
دومین دلیل ماندگاری و تسلط فریبکاری این است که عمل بسیار سودآور هم برای فریبکاران و هم افراد پیرامون شان است. مثال بارز مسابقات باشگاهی بیسبال امریکا است. در یک دوره مشخص به خاطر بازیگران بسیار استثنایی، محبوبیت مسابقات بیسبال خیلی بیشتر شد و به همان نسبت پول و تبلیغات به سمت این بازی سرازیر گشت. فقط بعد از ۳۰ سال و با رشد عوارض جسمی استفاده از داروهای هورمونی در ورزشکاران، همه متوجه تقلب شدند. این عمل نه تنها دستمزد بازیگران را نجومی کرده بود بلکه برای صاحبان باشگاه ها نیز سود کلان فراهم آورد .
سومین دلیل ادامه و افزایش برتری متقلبین در این حقیقت نهفته است که پیگیری قانونی و حقوقی متقلبین ، گران و وقت گیر است و اغلب آدمها توانایی پیگیری خلافکاران را ندارند . بویژه آنکه متقلبین معمولا آمادگی پرداخت هزینه برای اثبات بیگناهی خود را دارند و بخش بزرگی از بودجه مادی و ذهنی شان را برای این کار مهیا می کنند . در ضمن یکی از مهمترین حربه های جماعت متقلب مخدوش کردن ماجرا و حتی سمت دادن اتهامات به سمت افرادی است که شیوه های تقلب شان را برملا می کنند .
متقلبین در کوتاه ترین زمان ممکن صاحب امتیازهایی می شوند که دستگیری آنها را سخت می سازد و همچنین متقلبین توانایی فریفتن و افزایش طمع و منحرف کردن افراد و موسسات های سالم را نیز دارا هستند .
قدرت ناشی از ثروت بی حساب و کتاب ، باعث جذب افرادی می شود که جسارت و زرنگی و بی اخلاقی لازم برای فریبکاری را نداشتند ولی وقتی از یک نقطه امکان سوء استفاده میسر شود ، زمینه جذب آدم های موثر ولی مردد توسط خلافکاران عملی تر می گردد .
این مطالب میرساند که قوانین باید ضمن سادگی به میزانی از روانی باشد که مردم برای پیشبرد کار خود نیازی به خلاف نداشته باشند . در واقع اندیشه خلافکاران بالقوه به سمت سود آوری است . اگر سود آوری از راه های کم خطر ممکن باشد آنها راه های پر خطر را انتاب نخواهند کرد . دیگر بالا بردن میزان خطر خلاف است . اگر توقف دوبله یا در محل غیر مجاز به قیمت مصادره خودرو تمام شود ، مسلما هیچ کس این کار را نخواهد کرد . اما با ارقام کم همیشه مسئله عرضه و تقاضا و امکان فرار از پلیس و غیره ، میزان جریمه خطرها را نیز کم میکند . در این گونه موارد کم کم سایرین نیز درس خطا کردن و چگونه کم خطر خطا کردن را می آموزند .
چگونه بخش نظامی از فعالیتهای اقتصادی جدا شوند ؟
راه های مختلفی برای این کار وجود دارد و این بستگی دارد به میزان ارتباط و قدرت واحد تصمیم گیرنده در بخش های نظامی .
یکی از راحتترین و کم تنش ترین روشها این است که ابتدا بخشهای اقتصادی واحدهای نظامی شناسائی و از یگان رزمی جدا شوند . مدیریت این مجموعه در این مرحله توسط افراد نظامی است .
سپس با یک مصوبه مجلس ف این واحدهای اقتصادی از زیر مجموعه های نظامی منفک و به عنوان یک سازمان در حد وزیر در هیئت دولت انتقال خواهند یافت .
مرحله سوم ، سایر فعالیتهای اقتصادی دولت به این سازمان واگذار گردد .
در واقع با این روش کل فعالیتهای اقتصادی دولتی و شبه دولتی زیر نظر یک سازمان قرار خواهد گرفت . با بزرگ شدن سطوح فعالیت ، مدیریتها نیز میتواند تغییر کند .
در مراحل اولیه تغییر این تغییرات از داخل مجموعه و در نهایت از خارج از سازمان اقتصادی قابل اجرا است .
این امر چیزی نیست که قابل پنهان کردن باشد . از ابتدا باید نظامیان با نیت و نتیجه کار آشنا باشند و افرادی که علاقه مند هستند از بخش نظامی به بخش اقتصادی جابجا گردند . به این ترتیب تا حدود زیادی مقاومتها کاهش خواهد یافت .
آنچیزی که مهم است این است که دولت به عنوان بزرگترین بنگاه دار ، میخواهد چه کند ؟ با ادغام بخش کوچکتر اقتصاد ( اقتصاد نیمه دولتی ) گر چه شفاف سازی صورت میگیرد ، اما اندازه بنگاه داری دولت اضافه میشود.
راه کار کندن این بنگاه ها از دولت ( به اسم خصوصی سازی ) نیست . باید به بنگاه های جدید خصوصی فرصت داد که متولد شوند و رشد کنند . چالش اصلی دولت در بخش بنگاه داری ، توقف رشد بنگاه داری و اجازه رشد به بخش خصوصی است . جایگاه جهانی ایران در تولد و شرایط رشد بنگاه ها نشان از آن دارد که دولت نیازمند " مهندسی مجدد " کلیه فعالیتهای جاری مملکت است .
۱۳۹۴-۰۶-۰۳
موشک و ضد موشک- امنیت و ضد امنیت !
امروز اما صحنه نبرد به امنیت اطلاعات رسیده است . چگونه میتوان به عنوان کشور منطقه ای با قدرتهای طراز اول در این مقوله , امنیت اطلاعات را حفظ کرد .
ساده ترین راه بازی روباز است .
در واقع نمیتوان چیزی را پنهان کرد .
این را رقبای بزرگ میدانند . خوب است خودمان هم به این واقعیت آگاه باشیم و صحیح بازی کنیم .
در بازی صحیح برد - برد , دو طرف سود میبرند .
یادمان باشد که بازی موشک و ضد موشک باید ادامه داشته باشد , زیرا طرفین باید صحت و صداقت طرف مقابل را مستقلا رصد کنند .
واقعیت این است که اگر کسی امروز جلو باشد و چیزی را مخفی کند , قبل از تغییر سیستم خود , رقیب رمز او را باز خواهد کرد و اسرار برملا میشود!
در آن صورت اگر طرف متوجه شود , تازه رمز جدید و تکرار داستان .
۱۳۹۴-۰۶-۰۲
تعادل اقتصاد جهانی !
حالا فرض کنید یک جایی مثل چین تصمیم بگیرد رشد داخلی را افزایش دهد . تا زمانی که روی متغییرهای جهانی دست نگذاشته اشکال ندارد . در واقع موانع رشد طبیعی خود را برطرف میکند . این امر برای اقتصاد جهانی مفید است .
اما وقتی با دستکاری متغییرهای خارجی , مثل برابری واحد پولی دست به این کار میزند , تعادل اقتصاد را به هم زده .
حالا اقتصاد باید در جای دیگری به تعادل برسد. یعنی اقتصاد سایر کشورها رشد خود را از دست بدهند تا چین رشد کند .
این تغییر یکنواخت نیست و نسبت به هر صنعت نیز متفاوت است. در واقع مدتی طول میکشد تا شرایط بازار در نقطه تعادل جدید ثابت گردد .
اگر این کار چین هر سال تکرار گردد , این تلاطم دائمی خواهد شد . آیا جهان چنین اجازهای به چین میدهد ؟
آیا میتوان جلوی چین را گرفت ؟
ظاهرا یک ضرر طولانی مدت در انتظار اقتصاد جهانی است .
۱۳۹۴-۰۵-۳۱
اگر عوامل انتحاری خارجی داعش به داعش نمیپیوستند ، آنها چه میکردند ؟
طبیعی است که آنها در سایر کشورهای جهان اقدام به کار مشابه ( انتحار همراه با قتل سایرین ) انجام میدادند !
شاید یکی از علل جمع آوری این افراد در یک جای مشخص و استفاده هاز توان مرگ پذیری ایشان همین باشد . اگر این افراد بالقوه خطرناک مصرف نشوند ، میتوانند در جهان بسیار خطرناک باشند . حمله به سفارت آمریکا در لبنان و تغییر پیروزی آمریکائی به شکست و فرار نیروهای آمریکائی از لبنان یکی از خطرات بالقوه این نیروها است . نیروهائی که از هر کجا ممکن است بیرون بیایند و هر کاری بکنند .
طبیعی است که بهترین دفاع غرب میتواند مشغول و مصرف کردن این نیروها در جای دیگری از جهان مثل خاورمیانه باشد .
( حمایت و تجهیز این نیروها توسط نیروهای آمریکائی مورد تائید وزارت خارجه آمریکا بوده و اخیرا صراحتا اعلام گردیده است )
راستی چرا سایتهای داعش در جهان باز است و پلیس اینترنتی " اینترپل " در خصوص دستگیری آنها و بستن سایتهایشان اقدام نمیکند !؟
۱۳۹۴-۰۵-۳۰
حمل و نقل و جابجایی مواد غذائی در قدیم و تاثیر آن روی جمعیت شهرها
البته محققین میدانند که در گذشته تمدن ها در کنار راه های آبی شکل میگرفته ، زیرا افرادی که کار تولید غذا نمیکنند ، مثل درباریان و لشگریان ، باید توسط مکانهای دیگر که غذای اضافی دارد تغذیه گردند و مهمتر از تولید غذا برای این کار ، حمل غذا است . و این ربطی به میزان ثروت و توانائی خرید غذا به قیمت بالا نداشت .
فرض کنید یک شهر مذهبی مثل " مکه " که درون خشکی قرار دارد ، چه میزان میتوانسته بزرگ شود ؟ به میزان غذائی که در منطقه در دسترس بوده . حمل غذا توسط انسان از مسافتی که انسان بتواند آنرا حمل نماید تا کجا اقتصادی است ؟ طبیعتا تا مسافتی که خود آن شخص در طی مسیر آن میزان غذا را تمام نکرده باشد . روزی 20 کیل.متر ( حالا کمتر یا بیشتر ) و بار 25 کیلوگرم ( حالا کمتر یا بیشتر ) اعداد معقولی برای محاسبه است . فردی که این بار را حمل میکند و باید آب و غذا را برای خود حمل کند حداکثر میتوانست آب و غذای ده روزه را با خود ببرد . پس برد بار انسانی میشود حداکثر 200 کیلومتر و این حد نهائی است . شاید نصف این مقدار در بعضی جاها مسافت مناسب و اقتصادی باشد !
حمل با چهار پایان نیز همین وضعیت را داشته ، غیر از این که خود چهارپایان نیاز به غذا داشتند و مشکلات تامین غذای آنها به این معادلات اضافه میشده است .
قبل از اسلام در عربستان " گاری " نداشتیم . اگر جائی گاری وجود میداشت ، مسافت حمل غذا میتوانست بیشتر گردد .
برای همین میبینیم که جمعیت شهری مثل مکه ، چیزی حدود هزار نفر بوده و مدینه نیز خیلی کمتر !
جالب این است که این دو شهر بزرگترین شهرهای داخلی شه جزیره عربستان بودند و اصلی ترین قبیله ها در این دو شهر سکونت داشتند .
از طرفی در نظر گرفتن این متغییرها در مکانهای دیگر جالب است . استفاده از لوله کشی سفالی و انتقال شیر تازه گوسفندان از مناطق کوهستانی به پائین دست ، میتوانسته بخشی از غذای پائین دست را با کمترین هزینه تامین کند .
از این تکنولوژی در سالهای خیلی دور در ایران استفاده میشد .
تاسیس شهرهای بزرگ زمان باستان را در مناطق مرکزی ایران نیاز به حمل غذای بیشتری نسبت به غذای محلی میشده است . و استفاده از این تکنولوژی ها برای توسعه شهر نشینی ها لازم بوده است .
جا دارد که محققین تاریخی روی امکان تولید و جابجائی مواد غذائی در ایران نیز بررسی و امکان رشد جمعیتی شهرها را نیز محاسبه نمایند .
در تاریخ نه چندان دور قاجار مشاهده میکنیم که در بین شهرهای ایران مواد غذائی جابجا نمیشده و سیاحان ، از جابجائی جنازه ها برای دفن در عتبا عالیات سخن میگویند ! بنابراین حداکثر جمعیت شهرها تابع تولید غذای محلی و رژیم غذایی مردم نیز تابع نوع غذای تامین شده در محل بوده است .
از اینرو شنیده ایم که شمالیها صبحانه نیز برنج مصرف میکردند . و بر عکس برای مناطق کمی دورتر ، برنج کالائی کاملا لوکس و گران بوده که به میزان محدود ، حتی در قم و اصفهان و سایر بلاد گرمسیری و کم آب نیز کشت میشده است ( به دلیل گران بودن ، کاشت و مصرف آب زیاد در مناطق کم آب نیز اقتصادی بود ) طبیعی است که اکثر مردم امکان چشیدن مزه کالاهای گران را نداشته اند .
در هر زمان ، با توجه به جابجائی جمعیتی و حمله های نظامی و یا بیماریهای واگیر و غیره ، هر منطقه جغرافیائی ، امکان تغذیه تعداد خاصی از مردم را داشته که این تعداد قابل محاسبه است . غذای اضافی توسط سلاطین محلی ضبط میشد تا به مصارف دولتی برسد . مسیر لشگر کشی ها نیز از جاهائی بوده که امکان تغذیه سپاه حمله کننده وجود داشته باشد . اضافه نمودن این متغیرها به متون تاریخی ، امکان بررسی بهتر وقایع و علل رویدادها را به ما میدهد .
همچنین دانستن توان بالقوه نیروی انسانی در منطقه ای مثل " عربستان " تصرف ایران توسط " اعراب " را غیر ممکن نشان میدهد . محققین در این خصوص میدانند که مردم سرزمینهای آزاد شده بودند که با تغییر نام و تحت پرچم " اسلام " امپراتوریهای " ایران " و " روم شرقی " را " آزاد " کرده اند . نه آنچه که تاریخ نگاران نوشته اند که " تصرف " کرده اند .
توضیحات بیشتر به عهده محققین
خودی و غیر خودی در حیوانات و انسانها
مفهومی در زندگی حیوانات مشاهده میکنیم به نام " گله " چیزی مشابه " تیم " ما انسانها . مهمترین عامل زندگی حیوانات غذا است و حیوانات این غذا را جز با خودشان ، با کس دیگری شریک نمی شوند . اما این غذا را با " گله " سهیم میشوند . بشر نیز که اجتماعی است ، دارای این وجهه است . " خانواده " " قبیله " " هم ولایتی " مفاهیمی است که افراد ، آنچه را برای خود میخواهند ، با افراد دیگر سهیم میشوند .
گر چه این مفاهیم در جامعه پیشرفته امروز در حال رنگ باختن است . و ما در میان گونه انسانها شاهد رفتار مردم به صورت " غریبه " و " بیگانه " و به عبارتی " رقیب " با یکدیگر هستیم .
خیلی بد است که افراد یک شهر ، یکدیگر را رقیب کسب منافع ببینند . در این صورت آنها سعی در ایجاد مانع در میان خود میکنند و سعی می کنند تا دیگران که جلوترند را پایین بکشند . این رفتارهای مخرب به دلیل " بیگانه " دانستن سایر مردم می باشد .
باید ترفندهایی در زندگی شهر نشینی ایجاد نمود تا افراد یک شهر ( کشور ) با یکدیگر بیگانه نباشند . وجود مشترکات و منافع فعالیتهای مشترک و توضیح این که در هر اجتماع بالاخره کسانی جلوتر و بعضی عقب تر هستند و همین افراد در زمینه های دیگر ممکن است به نحو دیگری جلو و عقب باشند . و بسیاری موارد دیگر که بتواند مردم را به صورت یک " قبیله " همگی " خودی " بنیان بگذارد .
در جوامع غربی مشاهده می کنیم که این غیر خودی بودن افراد به درون خانواده ها نیز کشیده شده و افراد یک خانواده نیز یکدیگر را " بیگانه " میبینند .
این روش تفکر متاسفانه به جوامع شرقی نیز کشیده شده و با سایر ملزومات تمدن وارد این کشورها شده است . با شناخت و دانش انسانی میتوان به وجود این معضلات پی برد و در جهت اصلاح این سوء رفتارها اقدام نمود .