بسیاری از میلیاردرهای جهان افراد کارآفرین و نابغه هستند . آنها کارهای بزرگی انجام داده اند و با توجه به وضعیت بازار و اقتصاد جزو برنده های بزرگ بازی تجارت بوده اند . در اینجا قصد کوچک کردن یا منفی بافی برای این افراد را نداریم . خصلت ویزه اقتصادی را بررسی خواهیم کرد و نتایج حاصله را مشاهده میکنیم و در پایان انتظار از افرادی که میتوانند برای بهبود بشریت کاری کنند را مطرح میکنیم .
در یک اقتصاد میانگین درآمد و ثروتی وجود دارد . طبیعی است که عده ای بالاتر و عده ای پایین تر از این میانگین باشند . وقتی به گروه بالایی نگاه میکنیم ، مشاهده میکنیم که آنها دارای امکانات بیشتری خواهند شد ( بیش از میانگین ) و این کمک میکند که آنها باز هم بیشتر کسب کنند . این سیکل مثبت خود به خود باعث میشود که گروهی با توجه به ویژگیهای اقتصادی دارائیهای زیادی را جمع آوری نمایند . و این ویژگی طبیعی اقتصاد است . ( حالا در میان این گروه نیز رقابت خیلی شدیدتر از سطوح پائین تر خواهد شد و افرادی که در آن بالاها قرار دارند باید دارای ویزگیهای خاصی باشند که بتوانند رشد نمایند و این ویزگیها لزوما بدرد کارهای دیگر نمیخورد . گر چه بعضی از ویژگیها در جهت کمک به همنوع و غیره مفید و کارآ است )
هر چه یک گروه کم ثروت بیشتری جمع کنند . گروه بزرگتری باید از سوی دیگر از میانگین ثروت فاصله بگیرند . ( این به معنی آن نیست که جلوی ثروت اندوزی ایشان را باید گرفت . تا اینجا فقط یک نمای آماری است )
بااختلاف پیش آمده ، وقتی کل جامعه ( کشور یا جهان ) را یکجا نگاه کنیم ، میبینیم که پول – ثروت به سمت ثروت بزرگتر حرکت میکند و در آنجا جمع میگردد . باز توزیعی ثروت از بالا به پایین کامل نیست ( 100 % نیست ) بنابراین اقتصاد از یک کاهش راندمان کلی رنج خواهد برد .
گر چه وجود این ثروت در یکجا میتواند کارهائی انجام دهد که در نبود آن امکان انجام نبود ، اما مشاهده میکنیم که وجود آن نیز مشکلاتی را ایجاد میکند .
راه حل نسبتا ساده است . همانطور که ثروتمندان فرزندان خود را با آموزش ثروتمند میکنند . ثروتمندان باید ترتیبی اتخاذ کنند که این آموزش ثروتمند سازی به همه مردم جهان داده شود .
طبیعی است همانطور که در میان فرزندان ثروتمندان گروهی موفقتر هستند و حتی ممکن است گروهی کودن نیز باشند و همه این افراد بیکار نخواهند بود و به کاری در جامعه اشتغال خواهند داشت ( آنچه دوست دارند انجام میدهند ، بدون نیاز به درآمد آن – مثل طراحی ، کشاورزی ، مدیریت ، نجاری و غیره ) همه مردم هم میتوانند مشغول کار مورد علاقه خود باشند .
با توجه به این که در آینده نزدیک روباتها توانائی انجام اکثر فعالیتهای بشری را خواهند داشت . نیاز بشر به کار کارگران ساده کاهش خواهد یافت . اتخاذ تدابیری برای این که همه مردم جامعه بتوانند از زندگی در جامعه پیشرفته جهانی رفاه داشته باشند ، وظیفه انسانی همه کسانی است که میتوانند .
یک برنامه بلند مدت مثلا 100 ساله برای این کار میتوان طرح کرد . هر کس از کنار خود میتواند شروع کند . همه مردم باید بخشی از درآمد خود را سرمایه گذاری نمایند . و بیمه ها باید این سرمایه گذاری را ایمن نمایند . ( خود این بیمه ها هم در بورس باشند )
با راه افتادن حرکت برای به روزی همه مردم جهان ، جاهائی پیش خواهند افتاد و آنها میتوانند به سایر کشورها کمک کنند .
از انصاف نگذریم . تفاوت فرهنگی و تمدنی کشورهای جهان با یکدیگر متفاوت است . بعضی جلوتر و بعضی عقب تر هستند . طبیعی است که آنها که جلوترند ، زودتر به هدف خواهند رسید و میتوانند سایرین را کمک نمایند . در طی زمان فرهنگ عقب تر ها نیز به امروز جلودارها خواهد رسید و در بلند مدت فرهنگ جهانی یکپارچه و یکسان خواهد شد .