میدانیم که امور دینی , امری فطری ( غریزی ) است و آنچه خداوند فرموده با فطرت انسانی هماهنگ است . از اینجا پی خیلی موارد مورد اختلاف خواهیم برد . یکی از آنها " امر به معروف " است .
یکی از مصادیق " امر به معروف " حفظ جان دیگران است که به قدری مهم است , آنرا جداگانه واجب شمرده اند .
همانطور که در حفظ جان دیگران همه مردم در یک سطح نیستند و نحوه برخورد ایشان چگونه باید باشد ( فرق میکند )
در امر به معروف نیز رفتار افراد مختلف یکسان نیست و تفاوت دارد .
برای مثال دل درد شدید دیگران و رفتار صحیح مردم به ما کمک میکند مسئله را باز و درک کنیم .
انواع دل درد داریم , بعضی از آنها موجب مرگ نیز میشود .
افراد عالم به " دل درد " نوع آنرا تشخیص میدهند و درمان مناسب را میتوانند اعمال کنند . ( این کار صحیح است )
افراد جاهل نیز از هدایت عملی به سمت طبیب و توصیه به خوردن و نخوردن توصیه میکنند . ( این کار صحیح است )
در واقع بی تفاوت نبودن " واجب " است . اما نفوذ کلام گوینده با سطح دانش متفاوت قرق دارد . علاوه بر اینها ، تجویز جاهل برای درمان میتواند موجب مرگ شود و حداقل خطر درد بیشتر را خواهد داشت . یعنی نه تنها درمان نمیکند ، بلکه دردی بر درد قبلی اضافه میکند .
برای همین جامعه به هر کسی اجازه " درمان دل درد " را نمیدهد . افرادی اجازه خواهند داشت که سالها درس خوانده و در امتحانات متعدد قبول شده باشند . حتی این نیز کافی نیست .
هر ساله انجمن پزشکان از پزشکان امتحان میگیرد تا سطح به روز بودن طبیبان را کنترل نماید و در صورت تشخیص ، اجازه طبابت یکی را ممکن است باطل کنند . امر مهمی است و نمیتوان جان انسان را بدست نا اهل سپرد .
سایر موارد " امر به معروف " نیز از این قیاس مستفاد میگردد .
آنچه بر همه واجب است ، سطحی دارد .
آنچه بر عالمان واجب است ، سطح دیگری دارد . و البته نتیجه بسیار بالاتر .
نیت خیر لازم هست ، اما کافی نیست . کسی باید باشد که تشخیص دهد و سطح " امر کننده " را ببیند و به او اجازه دهد در سطح مشخی " امر به معروف " کند .
داستان " رطب نخوردن پیغمبر و توصیه کردن به کودک که رط نخورد " معروف است . سنت رسول الله بر این است که " امر کننده " خود باید عامل باشد .
گر چه در غیاب " عاملین " نمیتوان از " توصیه به خیر " مانع شد . اما " توصیه به خیر " فرق میکند با " امر به معروف " .
همچنین " توصیه به خیر " نیز شروطی دارد که شخص " امر کننده " باید عالم به " خیر " باشد .
و موارد بیشتر که در این مقال به همین بسنده میشود .