پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۴-۱۰-۱۵
سازمانهای محیط زیست یک ابزار برای تاثیر گذاری بر دولتها
همیشه روشهای جدید برای مشکلات انسانی به نظر مردم میرسد . یکی از موارد مهم سالهای اخیر مشکل " آلودگی محیط زیست " در همه جوانب آن هستیم . در سرتاسر جهان گروه ها و سازمانهای عمدتا مردم نهاد تشکیل شده که برای بهبود محیط زیست مردم تلاش میکنند .
این سازمانها در سطح جهانی دارای توانائی بزرگی هستند که از دید صاحبان قدرت جهانی مخفی نمانده است .
چگونه از این سازمانها میتوان استفاده کرد ؟ گرایشات این مردم محیط زیست است . پس چنانچه بخواهیم در جائی از جهان به دولت یا افراد ( تصمیم گیران شرکتها و غیره ) فشار وارد کنیم ، به راحتی میتوان از این نیرو نیز استفاده نمود .
طبیعی است که هر " گروه و دسته ای " به عنوان یک " سلاح بالقوه " در دست آن " افرادی که بتوانند از آن استفاده کنند " خواهد بود .
لازم به نظر میرسد که قوانین کنترل محلی این سازمانها ( و هر سازمان دیگری ) به نحو مناسب تدوین گردد . این کار نه به دلیل دیکتاتوری ، بلکه برای فعالیت و اثر بخشی " گروه ها و سازمانها " در محدوده " هدف " آنها باید باشد .
به راحتی میتوان تعدادی ( مثلا دانشجو ) طرفدار محیط زیست را یافت که مخالف آلودگی باشند و برای این کار حاضر به عملیات تروریستی گردند .
اگر موجودات فضائی وجود داشته باشند
این که آنها وجود داشته باشند برای ما مهم نیست . آنچه مهم است تماس آنها با ما است ( یا به زمین آمده باشند و یا با ما تبادل اطلاعات کرده باشند – یا بکنند )
این خیلی میتواند مهم باشد . حداقل
میدانیم که توان علمی امروز ما اجازه این کار را نمیدهد . پس آنها باید خیلی از ما
پیشرفته تر باشند .
حالا این سوال پیش میاید که اگر یکی از
ما پیشرفته تر وجود داشته باشد . ایا ممکن نیست که یکی از آنها خیلی پیشرفته تر
وجود داشته باشد .
البته ممکن است . آیا آن گروه خیلی
پیشرفته که با گروه پیشرفته ( تر از ما ) برخورد کرده ( این برخورد خیلی سال قبل
اتفاق افتاده ) چه بلائی سر گروه پیشرفته آورده ( وسطی )
ما هستیم ( گروه اول ) – یک گروه
پیشرفته ( دوم ) و یک گروه خیلی پیشرفته ( گروه سوم )
طبیعی است که در طول این همه سال گروه
سوم ، دانش خود را به گروه دوم داده باشد و گروه دوم و سوم از نظر دانش و تجربه با
هم ادغام شده و یک گروه خیلی پیشرفته را ساخته باشند .
یعنی این اتفاقی است که در جهان خواهد
افتاد . گروه های خیلی پیشرفته با تماس با گروه های کم دانشتر ، اطلاعات و دانش را
انتقال داده و این کار تا یکسان شدن دانش ادامه خواهد یافت . این اتفاق میتواند
باعث بوجود آمدن ابرگروه های خیلی پیشرفته شده باشد . این گروه بزرگ به همه گونه
های درحال رشد ، تماس گرفته و دانش را انتقال میدهند .
یکی از گونه های جهان ما هستیم . آیا
شاهد این اتفاق هستیم ؟ نه – چند درصد از دانش ما از موجودات فضایی به ما رسیده
است . دقیقا صفر ( اگر ادعای مدعیان را قبولل هم کنیم – تقریبا صفر )
بنابراین ملاحظه میکنیم که این اتفاق
نیفتاده است . یعنی امکان تبادل اطلاعات بین گروه های جمعیتی جهان هستی وجود ندارد
. این آنچیزی است که منطق و تجربه ما اثبات میکند .
طرفداران ارتباط موجودات فرازمینی بخشی
یا همه وظیفه خداوند ( در ادیان توحیدی ) را به این موجودات فرا زمینی نسبت میدهند
. مثلا هدایت و رشد – از آموزش آتش تا موارد خیلی پیشرفته تر .
الگوریتم فوق نشان داد که اگر یکی وجود
داشته باشد ، میتواند تعداد بیشتری نیز باشد . و آنها به یک فرهنگ و قدرت خیلی
بالا منتهی میگردد .
وجود یک قدرت خیلی بالا و با هوش عالی و
دانش خیلی عالی و .... همه چیز خیلی عالی ؟ ظاهرا از خداوند داریم صحبت میکنیم .
این خداوند خیلی عالی از اجتماع
هوشمندها بوجود آمده .... چیزی در مقابل خداوند ادیان توحیدی که خداوند را قدیم
میداند .
بحث بین این دو موضوعی است دیگر . یعنی
از بحث وجود ارتباط موجودات فضایی به تئوری جدید خداوند رسیدیم که قبلا فلاسفه و
عالمان فن آن را به انواع روشها بحث کرده اند .
اگر چیزهایی مشاهده میکنیم که هنوز علم
ما به آن نرسیده است . مثل آنچه به عنوان سفینه های فضایی قلمداد میشود جزو مجهولات ما است . باید با مجهولات با دید
علمی برخورد کنیم و در پی کشف آنها باشیم .یاد عوام زمانهای قدیم خواهیم افتاد که
" کسوف" و " زلزله "
و " رعد و رق " را قدرت خدایان دانسته و برای جلوگیری از خشم خدایان
فرزندان را نیز قربانی میکردند .
دانش ما ما را به کدام سو هدایت خواهد
کرد ؟ ....." کشف مجهولات " و
یا ...." اعتقاد به بازگشت خدایان "
۱۳۹۴-۱۰-۱۴
امر به معروف و حفظ سلامتی دیگران
میدانیم که امور دینی , امری فطری ( غریزی ) است و آنچه خداوند فرموده با فطرت انسانی هماهنگ است . از اینجا پی خیلی موارد مورد اختلاف خواهیم برد . یکی از آنها " امر به معروف " است .
یکی از مصادیق " امر به معروف " حفظ جان دیگران است که به قدری مهم است , آنرا جداگانه واجب شمرده اند .
همانطور که در حفظ جان دیگران همه مردم در یک سطح نیستند و نحوه برخورد ایشان چگونه باید باشد ( فرق میکند )
در امر به معروف نیز رفتار افراد مختلف یکسان نیست و تفاوت دارد .
برای مثال دل درد شدید دیگران و رفتار صحیح مردم به ما کمک میکند مسئله را باز و درک کنیم .
انواع دل درد داریم , بعضی از آنها موجب مرگ نیز میشود .
افراد عالم به " دل درد " نوع آنرا تشخیص میدهند و درمان مناسب را میتوانند اعمال کنند . ( این کار صحیح است )
افراد جاهل نیز از هدایت عملی به سمت طبیب و توصیه به خوردن و نخوردن توصیه میکنند . ( این کار صحیح است )
در واقع بی تفاوت نبودن " واجب " است . اما نفوذ کلام گوینده با سطح دانش متفاوت قرق دارد . علاوه بر اینها ، تجویز جاهل برای درمان میتواند موجب مرگ شود و حداقل خطر درد بیشتر را خواهد داشت . یعنی نه تنها درمان نمیکند ، بلکه دردی بر درد قبلی اضافه میکند .
برای همین جامعه به هر کسی اجازه " درمان دل درد " را نمیدهد . افرادی اجازه خواهند داشت که سالها درس خوانده و در امتحانات متعدد قبول شده باشند . حتی این نیز کافی نیست .
هر ساله انجمن پزشکان از پزشکان امتحان میگیرد تا سطح به روز بودن طبیبان را کنترل نماید و در صورت تشخیص ، اجازه طبابت یکی را ممکن است باطل کنند . امر مهمی است و نمیتوان جان انسان را بدست نا اهل سپرد .
سایر موارد " امر به معروف " نیز از این قیاس مستفاد میگردد .
آنچه بر همه واجب است ، سطحی دارد .
آنچه بر عالمان واجب است ، سطح دیگری دارد . و البته نتیجه بسیار بالاتر .
نیت خیر لازم هست ، اما کافی نیست . کسی باید باشد که تشخیص دهد و سطح " امر کننده " را ببیند و به او اجازه دهد در سطح مشخی " امر به معروف " کند .
داستان " رطب نخوردن پیغمبر و توصیه کردن به کودک که رط نخورد " معروف است . سنت رسول الله بر این است که " امر کننده " خود باید عامل باشد .
گر چه در غیاب " عاملین " نمیتوان از " توصیه به خیر " مانع شد . اما " توصیه به خیر " فرق میکند با " امر به معروف " .
همچنین " توصیه به خیر " نیز شروطی دارد که شخص " امر کننده " باید عالم به " خیر " باشد .
و موارد بیشتر که در این مقال به همین بسنده میشود .