افرادی که در هر منطقه جهان زندگی میکنند تفاوتهای فرهنگی دارند . گاه ترجمه یک محتوا برای مردم نقاط گوناگون , مفاهیم متفاوتی را رقم میزند .
اما همه این مردم نیز مشترکاتی دارند که فارغ از زبان و فرهنگ و غیره است . این مشترکات به انسانیت انسان ارتباط پیدا میکند .
یکی از این مشترکات حس استرس است که همه مردم زمین آنرا حس کردهاند .
فشار استرس نوعی خود تنبیهی است که شخص در پریودهای زمانی متفاوت آنرا به میزان مشخصی در هر شخص ( و متفاوت با بقیه ) حس میکند .
نظر به این که هر شخص خود میداند قبلا اینطوری نبوده , درک میکند که در حال رنج است . اگر مسیر کاهشی یا افزایشی این استرس را بتواند تشخیص دهد , متوجه خواهد شد که در جهت انسانیت حرکت میکند یا بر عکس از انسانیت دور میشود .
اما جالب اینجا است که این سیستمهای اتوماتیک در وجود همه انسانها , ما را به جهت صحیح انسانیت هدایت میکند .
نوعی ابزار برای تربیت داخلی انسانها .
از دید مذهبی این را تنبیه و تشویق الهی گویند و با سایر موارد تربیتی انسانی مفهوم " رب " که مربی است , درک میشود .
پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۴-۱۰-۳۰
استفاده از تجربه بوسش در سلامتی
دانشمندان اذعان داشتهاند که هنگام بوسه میکروبهای خوب بین دو بدن منتقل میگردد و این برای سلامتی دو طرف مفید است .
میکروبهای بد هم به همراه آنتی بادی های مربوطه منتقل میشوند .
از این اتفاق میتوان درس گرفت و این جابجایی را بصورت کنترل شده و ارادی انجام داد .
نه تنها از طریق مایعات دهانی , بلکه با استفاده از مخلوط کردن خون افراد متفاوت ( خونهایی که امکان ادغام دارد ) میتوان شخص را در مقابل طیف وسیعی از بیماریها مصون نمود .
با استفاده از آب دهان های متفاوت و جمع کردن آنها نیز به نتایج مشابه میتوان رسید . اما زیاد زیبا نیست کسی مجموعه آب دهان دیگران را به دهان ببرد .
متخصصین از این انتقال میتوانند داروهای مفید درست کنند و بشر را نسبت به بیماریها مصونیت ببخشند .
میکروبهای بد هم به همراه آنتی بادی های مربوطه منتقل میشوند .
از این اتفاق میتوان درس گرفت و این جابجایی را بصورت کنترل شده و ارادی انجام داد .
نه تنها از طریق مایعات دهانی , بلکه با استفاده از مخلوط کردن خون افراد متفاوت ( خونهایی که امکان ادغام دارد ) میتوان شخص را در مقابل طیف وسیعی از بیماریها مصون نمود .
با استفاده از آب دهان های متفاوت و جمع کردن آنها نیز به نتایج مشابه میتوان رسید . اما زیاد زیبا نیست کسی مجموعه آب دهان دیگران را به دهان ببرد .
متخصصین از این انتقال میتوانند داروهای مفید درست کنند و بشر را نسبت به بیماریها مصونیت ببخشند .
نگاهی به اصلاحات بانکی مورد نیاز کشور
مدینه فاضله بانک ها ، مدلهای اروپائی و
آمریکائی بانک است . این بانکها نیز ثابت کرده اند که به جای کمک در مواقع ضروری ،
در هنگام حرانها یک نوع بار هستند . ( شاید بتوان گفت عامل بحران هستند ! )
رسیدن به استانداردهای بانکهای خارجی از
طرفی لازمه کارکرد بانکها است . آنها باید بتوانند با قوانین مشخص و هماهنگ با
بانکهای خارجی فعالیت نمایند . از طرفی بانکها نه در گذشته و نه در مسیر اصلاح (
هماهنگی با بانکهای خارجی ) نیازهای کشور را نه از دید " حذف ربا " محقق
کرده اند و نه نسبت به " تامین مالی بنگاه ها " مفید بوده اند .
بانکها در جامعه ای که بزرگان داخلی و
خارجی مدعی " نهادینه شدن فساد " در کشور هستند ، از این گردونه خارج
نبوده و ضمن تامین مالی افراد و سازمانهای قدرتمند ، نه تنها پاسخگوی فعالیت خود
نبوده ، بلکه با حمایتهای دستگاه های مختلف از بیان مشکلات و دادن اسامی کسانی (
یا سازمانهائی ) که منابع بانکی ( در واقع پول امانتی مردم ) را به سود خود مصرف
کرده اند پرهیز کرده اند .
از وجهه فساد که بگذریم ، مشکل اساسی
بانکی مشکل " ربا " میباشد که نه تنها متخصصان بانکی در این مورد
پیشنهادی نداشته اند ، بلکه سایر متخصصینی که در زمینه های مرتبط فعالیت میکنند
حرف صحیحی در این خصوص نزده اند .
حداکثر همه متفق القول هستند که بانکها
اجازه دارند " ربا " بگیرند . مثلا 4% به عنوان کارمزد ( کارمزد باید
بصورت رقمی برای هر آیتم باشد . نه بر حسب درصد از کل ) و پرداخت سود سپرده با نرخ
نزدیک بازار ( که عین پرداخت ربا است ) و دادن وام با بهره ( مگر ربا چگونه باید
باشد ؟ )
نیافتن پاسخ برای حل معضل ربا دلیل بر
عدم وجود جواب نیست . متخصصین باید بیشتر در اینمورد کار کنند و مشکل را حل کنند .
البته با کسب استانداردهای جهانی اممکان
اتصال بانکها به دنیای خارج وجود خواهد داشت . مورد مهم دیگر حل معضل فساد ( بخصوص
از نوع نهادینه شده آن ) است .
با حل این پارامترها میتوان گفت که
میشود از بانکها انتظار داشت وظیفه اصلی خود را که " جابجائی موثر پول در
جامعه است " را با موفقیت به انجام برسانند .
۱۳۹۴-۱۰-۲۹
جماعت در کشور
جماعت در کشور
اصولا خیلی مهم است ( لازم است ) مردم یک کشور در هر کجا هستند خود را به جمع ملت متصل " بدانند " و " ببینند " .
نوشته پشت پاسپورتهای انگلیسی که " تمام سربازان بریتانیا از دارنده این پاسپورت حمایت میکنند " یکی از این موارد است .
مردم نباید خود را جدا و بیگانه و جدا بدانند و این را باید " حس " کنند .
این امر زمانی که کشور از اقوام متعدد تشکیل شده , اهمیت مضاعف میابد .
آنچه اجرا میشود , نمونه یک دولت " جهان وطنی " خواهد بود .
یک کشور شامل ملل مختلف که با هم در امنیت و تساوی قانونی زندگی میکنند .
این امر در ایران وجود داشته , دارد و خواهد داشت . انشاالله
اصولا خیلی مهم است ( لازم است ) مردم یک کشور در هر کجا هستند خود را به جمع ملت متصل " بدانند " و " ببینند " .
نوشته پشت پاسپورتهای انگلیسی که " تمام سربازان بریتانیا از دارنده این پاسپورت حمایت میکنند " یکی از این موارد است .
مردم نباید خود را جدا و بیگانه و جدا بدانند و این را باید " حس " کنند .
این امر زمانی که کشور از اقوام متعدد تشکیل شده , اهمیت مضاعف میابد .
آنچه اجرا میشود , نمونه یک دولت " جهان وطنی " خواهد بود .
یک کشور شامل ملل مختلف که با هم در امنیت و تساوی قانونی زندگی میکنند .
این امر در ایران وجود داشته , دارد و خواهد داشت . انشاالله
یک ثانیه قبل از " بیگ بنگ "
در خصوص زمانهای بعد از بیگ بنگ تئوریهای موجود بحث میکنند .
اما راجع به قبل از بیگ بنگ هیچ صحبتی نمیشود .
دو آیتم خیلی مهم باید وجود داشته باشد تا بیگ بنگ بتواند ایجاد گردد .
اول : ایجاد قوانین فیزیک ( بدون وجود قوانین نمیتوان هیچ اتفاق فیزیکی را تصور کرد ) ابتدا باید قوانین ایجاد شده باشد .
دوم : ابعاد جهان هستی ( بدون وجود فضا زمان هیچ چیزی امکان استقرار در عالم را نداشت )
ایجاد فضا زمان پیش نیاز وجود مواد در عالم است .
به طور همزمان نمیتواند این اتفاقات افتاده باشد .
بدون وجود ظرف نمیتوان مضروف را متصور بود . و بدون قوانین استقرار مواد در فضا زمان معقول نیست .
به چه ترتیبی این موارد قابل وقوع است ؟
ابتدا قوانین باید باشد , سپس فضا زمان . چون که خود فضا زمان و مشخصات انحناء پذیری آن. و ارتباط ابعاد با یکدیگر باید از قوانین خاصی تبعیت کند .
بعد از این دو , مواد بیگ بنگ امکان وقوع خواهند داشت .
پس یک ثانیه قبل از بیگ بنگ قوانین و فضا زمان وجود داشته است .
هر دوی این موارد نیز حدی دارند و تا بینهایت امتداد نخواهند داشت . که این خود بحث دیگری است .
اما راجع به قبل از بیگ بنگ هیچ صحبتی نمیشود .
دو آیتم خیلی مهم باید وجود داشته باشد تا بیگ بنگ بتواند ایجاد گردد .
اول : ایجاد قوانین فیزیک ( بدون وجود قوانین نمیتوان هیچ اتفاق فیزیکی را تصور کرد ) ابتدا باید قوانین ایجاد شده باشد .
دوم : ابعاد جهان هستی ( بدون وجود فضا زمان هیچ چیزی امکان استقرار در عالم را نداشت )
ایجاد فضا زمان پیش نیاز وجود مواد در عالم است .
به طور همزمان نمیتواند این اتفاقات افتاده باشد .
بدون وجود ظرف نمیتوان مضروف را متصور بود . و بدون قوانین استقرار مواد در فضا زمان معقول نیست .
به چه ترتیبی این موارد قابل وقوع است ؟
ابتدا قوانین باید باشد , سپس فضا زمان . چون که خود فضا زمان و مشخصات انحناء پذیری آن. و ارتباط ابعاد با یکدیگر باید از قوانین خاصی تبعیت کند .
بعد از این دو , مواد بیگ بنگ امکان وقوع خواهند داشت .
پس یک ثانیه قبل از بیگ بنگ قوانین و فضا زمان وجود داشته است .
هر دوی این موارد نیز حدی دارند و تا بینهایت امتداد نخواهند داشت . که این خود بحث دیگری است .
نمونه ماوراءالطبیعه در حیات
در جایی نوشته بود " یک میلیون دلار برای انجام یک کار ماوراالطبیعه در محیط آزمایشگاهی جایزه میدهند "
آنچه طبیعی است , آن است که قابل اندازه گیری باشد . یا با ابزار میزان و ماهیت آنرا بتوان شناخت .
حیات یا " جان " یک موجود زنده از همان اقلام ماوراالطبیعه است . علاقمندان امور ماوراالطبیعه میتوانند روی آن آزمایش کنند .
هر کار خارق عاداتی با یک روش و قانون طبیعی خاصی رخ میدهد . که آن حالت از موارد خاص محسوب میشود . البته روی حالت خاص آزمایش کردن جذاب است , اما باید روی موارد عام آزمایش کرد و حکم داد ( قوانین طبیعی وضع کرد )
اما حیات موجودات نیز از همان جنس است .
بررسی یک دانه خشک تا زمانی که جوانه میزند و در حقیقت بصورت زنده رشد میکند حالب است . این حیات از کجا آمده و ماهیتش چیست؟
تا بررسی افرادی که بعد از مرگ پزشکی به زندگی بازگشتهاند . آنها ادعا میکنند بعد از مرگ از بدن جدا شده و بازگشتهاند . این وجود رفته و بازگشته چیست؟ , این عامل حیات کدام است .
آیا ابعاد اضافی عالم برای اقلام دارای حیات میتوان تصور کرد ؟
و بسیاری سوالات دیگر که آزمایش کنندگان میتوانند از آن پی به مواردی ببرند که سایر خرق عادات از آن مسیرها قابل اجرا است .
آنچه طبیعی است , آن است که قابل اندازه گیری باشد . یا با ابزار میزان و ماهیت آنرا بتوان شناخت .
حیات یا " جان " یک موجود زنده از همان اقلام ماوراالطبیعه است . علاقمندان امور ماوراالطبیعه میتوانند روی آن آزمایش کنند .
هر کار خارق عاداتی با یک روش و قانون طبیعی خاصی رخ میدهد . که آن حالت از موارد خاص محسوب میشود . البته روی حالت خاص آزمایش کردن جذاب است , اما باید روی موارد عام آزمایش کرد و حکم داد ( قوانین طبیعی وضع کرد )
اما حیات موجودات نیز از همان جنس است .
بررسی یک دانه خشک تا زمانی که جوانه میزند و در حقیقت بصورت زنده رشد میکند حالب است . این حیات از کجا آمده و ماهیتش چیست؟
تا بررسی افرادی که بعد از مرگ پزشکی به زندگی بازگشتهاند . آنها ادعا میکنند بعد از مرگ از بدن جدا شده و بازگشتهاند . این وجود رفته و بازگشته چیست؟ , این عامل حیات کدام است .
آیا ابعاد اضافی عالم برای اقلام دارای حیات میتوان تصور کرد ؟
و بسیاری سوالات دیگر که آزمایش کنندگان میتوانند از آن پی به مواردی ببرند که سایر خرق عادات از آن مسیرها قابل اجرا است .
۱۳۹۴-۱۰-۲۸
همه گروه ها و البته مردم باید سرگرمی داشته باشند
در هر کشور گروه های زیادی بصورت بالقوه وجود دارند . ( این امر در خصوص کشورها نیز مصداق دارد )
اگر این گروه ها کاری از پیش تعیین شده نداشته باشند ممکن است کارهائی انجام دهند که با منافع عمومی تضاد دارد .برای مثال حزب سیاسی الف را در نظر بگیریم . عده ای دور هم جمع شده اند تا آنچه را فکر میکنند درست است پیش ببرند . اما این گروه منافع مالی نیز دارد . کافی است یک نفر توسط یک شرکت تتمیع شود و یا این فکر به او القا گردد که کاری خاص و مسیری متفاوت پیش بگیرند . کم کم این حزب میتواند از هدف اصلی خود که مثلا حفظ محیط زیست بود منحرف شود و به سمت دشمنی و حذف کارخانجات صنایع شیمیائی در کشور حرکت کند .
این کار البته به نفع وارد کنندگان آن کالاها خواهد بود .
برای همه دست اندرکاران بخشهای مختلف کشور باید سرگرمی ایجاد گردد . آنها باید با یک هدف مشخص در جهت اهداف به پیش بروند و هر از چند گاهی اهداف دورتر و بلند پروازانه تری را در پیش روی خود ببینند .
همین بخش حفظ محیط زیست یکی از همین موظوعات است . جمع آوری زباله در شهرها و بازیافت زباله میتواند برای مدتی این گروه را سرگرم کند . وقتی به 80% پیشرفت رسیدند . اعضای این گروه ها که کار مهمی هم صورت داده بودند نیاز به هدف دیگری دارند . مثل رساندن آلودگی هوا به حداقل میزان ممکن و یا کاهش تولید زباله و دور ریز مواد غذائی و امثال اینها .
میتوان برای هر گروه فکری اهداف پله واری در جهت پیشرفت در نظر گرفت .
اگر گروه ها خود اهدافی انتخاب کردند چه باید کرد ؟ این کار خیلی خوب و زاینده ایده های نوین است . تا زمانی که این ایده ها مانع پیشرفت نگردد ، هیچ اشکالی وجود نخواهد داشت .
در واقع گروه ها نیز مثل هر فرد خاص دارای علائق ، شخصیت و اهداف خاص است . همانطور که باید مسیر رشد افراد را باز گذاشت و قانون حدود درگیری افراد را مشخص میکند ، گروه ها نیز همینطور باید در محیط خاص خود فعالیت کنند و حدود افراد و سایر گروه ها را رعایت کنند .
بازیگران بزرگ برای کشورها نیز سرگرمیهای خاص آنها تدارک میبینند . نقش هر کشور در جهان مشخص کننده نوع بازی و سرگرمی آن کشور است .
ما نیز اگر آگاهانه وارد بازی جهانی شویم میتوانیم از منافع بازی دسته جمعی برخوردار گردیم .
۱۳۹۴-۱۰-۲۷
سرمایه گذاران خارجی چه برنامه ای برای ما دارند ؟
گروهی از آنها در صنعت نفت و گاز فعالیت میکنند . آنها بصورت کاملا مجزا از بخش اصلی اقتصاد وارد گردونه شده و نسبت به سرمایه گذاری و بهره برداری اقدام خواهند کرد . ( بخش پالایش و پتروشیمی نیز جزو این گروه قرار میگیرند ) این بخش از سرمایه گذاری خارجی نقشی در اشتغال نخواهند داشت . همچنین افزایش درآمد حاصله روی زندگی مردم تاثیری ندارد .
بخش دیگری به اسم آوردن پول وارد میشوند
. اما بیشتر با دانش مدیریت و اداره کردن یک ترفندهائی به میدان می آیند . آنها با
بازی ایجاد شرکت تولیدی ( با سرمایه گذاری طرف ایرانی و دانش و مدیریت خارجی و
وعده ایجاد بازار خارجی – که تا کنون این وعده ها محقق نشده ) به میدان خواهند آمد
. ممکن است صنایعی احداث شود . اما در کشوری که در آن فساد نهادینه شده ، طرفهای
آن شرکتها افراد سالم نخواهند بود ( که همه طرفین معامله میدانند ) بنابراین همه
طرفین به دنبال کسب امتیاز و رانت هستند . در نتیجه این بخش از اقتصاد رشد نخواهد
کرد . گر چه در آمار ورود سرمایه ارقامی از بخش نیز وارد خواهد شد . اما حصول
نتیجه ایجاد کسب و کار و اشتغال نخواهیم دید.
بخش دیگری در زمینه توریست و تبلیغات
کار خواهند کرد . آنها خواهند آمد و آورده ای نخواهند داشت ( مدیریت و دانش با خود
خواهند آورد ) اما کارهائی صورت داده و درآمد را خارج خواهند کرد .
جالب این است که هر کسی بیاید ، دنبال
درآمد خواهد بود . سالی حداقل 20% سود را مد نظر خواهد داشت . این در حالی است که درآمد
ارزی ما کاهش یافته ( به دلیل کاهش قیمت نفت ) و پولی که برای بردن آنها میماند
آنقدرها موجود نیست .
آنها با سود خود میتوانند " دارائی
" بخرند و در بخش سرمایه کشور نقش مهمتری داشته باشند . در این صورت ، در
آینده باید بتوانند این درآمدها را با سودش خارج کنند . آیا در آینده ما درآمدی
خواهیم داشت که آنها بتوانند بیرون ببرند ؟ تغییری در رفتارها مشاهده نمیشود .
آنها روی افزایش درآمد حساب نخواهند کرد
. بنابراین آنها کماکان منتظر تغییر ساختاری خواهند ماند .
امروز درآمدهای ارزی ما پاسخگوی واردات
مورد نیاز ما نیست . نسبت قیمت ارز به ریال مصنوعی حفظ میشود . بنابراین هیچ کار
قابل رقابتی در کشور قابل اجرا نیست . ( یعنی روی صادرات کالای تولید داخلی
نمیتوان حساب کرد )
گر چه برای سرمایه گذاری زمینه های
زیادی داریم . اما وضعیت درآمدی و ساختار قواین کشور به گونه ای است که امکان رشد
و مشارکت شرکتهای خارجی نیست .
آنها کماکان در سطوح خارجی اقتصاد ( مثل
نفت – شرکتهای مسافربری هوائی و غیره ) فعالیت خواهند نمود . این بخشها ایجاد
اشتغال نخواهد کرد و درآمد مردم را تغییر نخواهد داد .
این حرکتها کمی در آمار اقتصادی کشور را
مثبت نشان خواهد داد . اما بخش اصلی اقتصاد ( اشتغال – درآمد مصرف کننده ) را تکان
نخواهد داد .
آنچه از آمدن خارجیها شاهد بودیم .
اشتیاق آنها در فروش کالا و خدماتشان بود . سالها بود که ما آزادانه نمیتوانستیم
اجناس آنها را بخریم . حالا آنها بازگشته اند . برای فروش . اما میزان ارز در دسترس
کشور محدود است .
۱۳۹۴-۱۰-۲۶
شهر مداری
فرض کنیم یک شهر در مدار کره زمین داریم . برای داشتن آن شهر مهندسی معکوس ساخت شهر را ترسیم میکنیم . از این روش برای ایجاد شهر مداری میتوانیم استفاده کنیم .
در شهر مورد نظر ما ، مکانهای زیادی برای قرار گرفتن کپسولهای ارسالی از زمین وجود دارد . هر کدام از این کپسولها نقش یک خانه را خواهد داشت . باید توجه کرد که سکنه این شهر علاقه مند هستند از مناظر اطراف استفاده کنند . بنابراین یک ساختار استوانه ای متمرکز اجازه این کار را به ما نمیدهد . بر عکس ساختار یک دیسک بزرگ را خواهیم داشت که در دوسوی آن این کپسولها قرار گرفته اند . اگر دیسک عمود به محور زمین باشد ، همه کپسولها امکان استفاده از منظره زمین و فضا را خواهند داشت . میتوان با سرعت خیلی کم این دیسک را به نحوی دور خود چرخاند که هر روی دیسک بتواند همه مناظر سطح زمین را ببیند .
این کپسولها که از زمین ارسال شده اند باید در جائی به دیسک ( شهر ) متصل گردند . مرکز این دیسک بهترین مکان ممکنه است . در واقع مرکز این دیسک ایستگاه دریافت محموله ها است . این کپسولها پس از اتصال به دیسک ، توسط بازوهای روباتیک ، به محل مناسب انتقال یافته و نصب میگردند . این کار با مسافر یا بدون مسافر قابل اجرا است . ( مسافرین بعدا توسط سفاین مسافر بر منتقل خواهند شد )
برای این کار باید یک ساختار دیسک بزرگ شونده ( قال توسعه ) طراحی گردد .
این شهر باید امکانات نجات ( در صورت هر خطر ممکنه ) داشته باشد . چیزی مشابه آتش نشانی زمینی .
در صورت نیاز این شهر باید بتواند بازوهای نصب کپسولها را طویل کرده تا کپسولهای بیشتری روی آن نصب گردند .
داشتن سیستم انرژی مرکزی ( خورشیدی و غیره ) – مخازن آب و صفیه آب – تامین غذا در فضا – امکان تردد سکنه از راهروها بین کپسولها – شبکه مخابراتی داخلی و خارجی از ملزومات این شهر است .
تور گشت با سفینه فضائی اطراف شهر فضائی نیز خالی از لطف نیست .
داشتن سیستم پایداری ، شامل حفظ موقیت در فضا از موارد مهم این شهر است .
این شهر نیاز به شهردار و کادر حفظ و نگهداری دارد . بنابراین این گروه باید از طریق هیئت مدیره انتخاب شوند .
شروع شهر بعد از طراحی اولیه ، شامل اولین جایگاه های اتصال کپسولها میتواند باشد . سپس به تدریج که شهر توسعه میابد ، کپسولهای بیشتر نیز امکان اتصال خواهند یافت .
جای این کپسولها را از قبل میتوان پیش فروش گردد و از این طریق سرمایه رشد شهر فراهم گردد .
هستی – ممکن الوجود – نیستی
اندیشمندان در خصوص موارد فوق و ارتباط آنها با یکدیگر مطالبی را بیان میکنند که بعضی از آنها ممکن الوقوع مینماید .
اما این دیدگاه نیز در کنار آن همه
گفتار میتواند قرار گیرد .
اول در یکی از معانی " سبحان الله
" این است که هر آنچه در نظر ما آید او منزه است . پس اشرف است و بالاتر است
از اندیشه بشر که " الله اکبر "
اما در هستی که یکی است و حق است و رب
است ساده ( از یک چیز ) است و قدیم است و نور است . نه مقابل دارد که فقط اوست .
نه جزء دارد که نقص است و پایه دوئیت که واحد است و قهار . غیور است و متکبر که
غیر نه در وجود آید و نه باقی ماند . ( بعدا عرض شود )
اما در نیستی ، نیستی مطلق اصلا نیست .
آنچه هست نیستی نسبی است که در توضیح خواهد آمد .
ما چه هستیم ( از جماد و گیاه و حیوان و
انسان و فرشته و غیره ) گویند ما همه " ممکن الوجود " هستیم . چیزی
هستیم که میتوانست وجود داشته باشد . اراده حق به لطف " کن " قرین شد .
ممکن در وجود آمد .
اما مرتبه ممکن چگونه است . مرتبه "
ممکن الوجود " با " واجب الوجود " تفاوت دارد . باید برای این
" ممکن الوجود " بستری خلق گردد که قرار گیرد . آنرا قدما " آب و دریای قلزم " و فرنگیان
" اتر " گویند . امروز آنرا " ابعاد جهان هستی " یا "
فضا – زمان " میگویند . گر چه " فضا – زمان " واقعی ممکن است دارای
ابعادی بیشتر از آنچه امروز مشهور است باشد . اما پیشرفت علم به تدریج آنرا کشف
خواهد نمود . ( گر چه با نظریه ریسمان موافق نیستم ، اما نظریه مقبول دانشمندان
فیزیک است . در این نظریه حداقل از " یازده بعد " سخن میرود )
پس اول " جای " مکنالوجود خلق
شد . سپس ممکن الوجود خلق گردیدند .این ممکن الوجود نیز مرتبه دارد . حد بالای "
ممکن الوجود " ، جائی که نزدیکترین مرتبه به " واجب الوجود " است
را " قاب قوسین " گویند . حد پائین " ممکن الوجود " نیز آنجا
است که از " واجب الوجود " دور است .
این مرتبه را قعر جهنم گویند . طبقه
هفتم و انتهای جهنم . در اینجا " نیست ترین " مرتبه هستی است .
مراتب " ممکن الوجود "
از قاب قوسین تا قعر جهنم ، منطقه
" ممکن الوجود " است . اما چطور ممکن الوجود هستی دارد . آیا هستی غیر
آن ذات یکتا داریم . خیر . همه این عالم ممکن الوجود ، همان است . پس فرق " من
" و " سنگ " و " درخت
" و " خدا " در چیست ؟ مگر نه این است که ساده است و یک چیز است ؟
شاه نعمت الله ولی ( ره ) میفرماید :
یک وجود است و صد هزار صفت *** از وجود است این دوئی یکتا
هر ممکن الوجودی یک صفت از آن ذات بی
همتا است . و هر چه به مرتبه پائین تر می آئیم ، از ترکیب آن صفتها ، صفتهای جدید
پیدا میشود . حد نهائی این صفات که از طرفی دورترین مرتبه به اصل است و به مرتبه
ای تکمیلترین موجودات است ، " انسان " است .
پس انسان شامل همه صفات ممکن خلقت است .
( صفات حسنه و رذیله )
و این " بالقوه " است . لازم
است در زندگی این وجوه " بالقوه " تبدیل به " بالفعل " گردد .
تا این وجهه الهی بازگشت به اصل خود که " نور " است نماید . و یا صفات
نورانیت را فرو گذارد و به سر حد نیستی رهسپار گردد که مراتب جهنم است .
در آن جهانهای متصوره در مقایسه با جهان
هستی
بعضی گویند این جهان هستی در ذهن ما
نمایشی دارد و شان آن مشابه آن جهانهائی است که ما تصور میکنیم .
این گفتار ما را یاد مرکزیت زمین و ماه
و خورشید می اندازد .
مرکزیت این " جهان بیرونی "
ما نیستیم . ما شاهد آن هستیم . آنرا ملاحظه میکنیم . از آن تصویری در ذهن میسازیم
و در آن اندیشه میکنیم .
اما آن جهانهای تصوری ذهنی ما "
وهم " است و غیر واقعی ، ما به ازای خارجی ندارد . گر چه تصویر هر دو مشابه مینماید . اما این تصویر یکی
" ما به ازای " خارجی دارد و دیگری ندارد . تفاوت هستی و نیستی است .
تا اینجا یک هستی داریم که حق است .
یک ممکن الوجود داریم که از نور شروع
میشود و تا آنجا که حداقل نور است ادامه دارد . آنجا قعر جهنم و دوری از مبدا هستی
است .
همه این ممکنالوجود نیز هستی ( حق ) است
، به وجهه آن که غیر او نیست ( که : لا الله الا الله ) اما این او نیست که هر چیز
نقش رخ یار است .
( رسد آدمی به جائی که به جز خدا نبیند
*** بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت سعدی)
پس همه اوئیم و جز او نیستیم که هیچ
هستی غیر او نیست . اما این اوئیت او که در ما است در پشت صد هزار صفت ( پرده حجاب
) مخفی است .
مرتبه سلوک این است که از این سر نخ که
داریم رو به بالا رویم و به اصل برسیم . این راه ، راه رسول الله است که از مرتبه
بشری به قاب قوسین میرسد و آنجا حد اعلای رشد ممکن الوجودی است .
این حرکت از مبدایت ما شروع میشود . گاه
بالا و گاه پائین میکشد . میبرد . تا زمانی که امکان رشد باشد ، که این رشد به
ابزار این جهانی محتاج است ، لازم است که در این جهان بماند . چون رسید و یا امکان
رشد به اتمام رسید ، که تشخیص این توسط آن بینای مطلق و رب العالمین صورت میگیرد .
شخص از محدودیتاین جهان رها شده و گام در مرتبه بعدی خواهد گذاشت . بر حسب رد
نمودن حجابها ( از آن صد هزار صفت ) در مرتبه ای از بهشت مستقر میگردد . و یا بر
حسب نزول از مرتبه انسانیت ، در مرتبه ای از جهنم ماوی خواهد گزید .
اشتراک در:
پستها (Atom)