پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۴-۱۱-۰۶
با قطع برق چه میزان از ارتباطات و اینترنت در دسترس خواهد بود ؟ چه میزان برق امری " امنیتی " است ؟
موارد ساده ای وجود دارند
که بود و نبود آن مشکل شهروندان است ، اما اگر به صورت گسترده مورد صدمه قرار
گیرند ، امنیت یک کشور را مورد حمله قرار داده اند .
یکی از آنها برق است .
برق معمولا بصورت سراسری
مدیریت میشود و قطع برق یعنی بسیاری از امکانات شهری و تمدنی ازگردنه وجود خارج
میشوند . جدای از بعضی ارگانهای ( معمولا دولتی ) سایر مردم از انتقال اطلاعات بی
بهره خواهند شد .
ارگانهای دولتی نیز استفاده
بهینه از کانالهای موجود را مد نظر قرار نداده و بیشتر مشکلات شخصی مدیران و پرسنل
را رفع خواهند نمود . بنابراین آنچه اتفاق خواهد افتاد یک مشکل گسترده و "
امنیتی ملی " خواهد بود .
بسیاری از موارد دیگر هستند
که نقش مشابه دارند ولی به گستردگی برق نیستند .
راه های ارتباطی – شبکه آب
رسانی – خطوط مخابراتی – فضای امواج مخابراتی و موارد بیشماری که توسط دولتها
میتواند لیست و رتبه بندی گردد .
۱۳۹۴-۱۱-۰۵
نگاه به اخبار تکنولوژی گوگل
با مراجعه به بخش اخبار تکنولوزی گوگل ، اکثرا اخبار مرتبط با دنیای دیجیتال را مشاهده میکنیم . اکثر مطالب دور شرکتهای بزرگ این صنعت میگردد که کاری کردند ( و البته پول ساخته اند )
خیلی خوب است که دنیای دیجیتال به عنوان موتور محرکه بخش اقتصادی صنایع فعالیت میکند . اما آیا نیاز امروز بشر در " دنیای دیجیتال " قرار دارد ؟
مشکل زیست محیطی – افزایش دمای زمین و بالا آمدن آب اقیانوسها و این مسائل را با دنیای دیجیتال میتوان حل نمود ؟
آیا دست اندرکاران و سرمایه گذاران جهان – آنان که سمت و سوی سرمایه گذاریها را هدایت میکنند – مشغول پول سازی هستند یا برایشان مهم است که سمت و سوی دانش جهانی برای حل کدام معضل دنیای امروز پیشتاز است ؟
حتی اگر معتقد باشیم که گرمایش زمین توسط بشر درست نشده باشد ، از اثر گرمایش بر بشریت نمیتوان چشم پوشی کرد . ما میتوانیم کارهائی کنیم که لااقل کمتر آسیب ببینیم .
این را میشود با شهاب باران زمین با سنگهای آسمانی مقایسه کرد . گر چه کسی مقصر نیست ، اما دانشمندان کارهائی میتوانند انجام دهند که ضرر کمتری به ما برسد .
جالب است که هر چه کشورها ثروتمندتر باشند ضرر آنها نیز بیشتر است .
با بالاا آمدن یک متر آب دریا ها ، ضرر مالی کشوری مثل بنگلادش قابل مقایسه با ضرر مالی کشورهای پیشرفته نیست . گر چه نیم بیشتر بنگلادش زیر آب میرود و جمعیت بزرگی مشکل خواهند داشت . اما ضرر مالی ناشی از زیر اب رفتن نیویورک – لس آنجلس و سایر شهرهای سواحل آمریکا بسیار بسیار بیشتر خواهد بود .
جمعیت توکیو با افزایش آب اقیانوسها به کجا خواهند رفت ( تا آن روز چیزی حدود چهل میلیون نفر ) ضرر مالی شهرهای کشورهای پیشرفته بسیار بسیار زیاد خواهد بود . مهم نیست چه کسی مقصر است . جامعه جهانی باید در جهت حل مشکلات پیش برود . و یکی از مهمترین جهت دهی ها این است که اخبار جهانی به سمت فعالیتهای مرتبط انحراف یابد . باید فعالیتهای نجات زمین سود آور گردد . انرژی تولید کند ( ارزانتر از سوختهای فسیلی ) زودتر باید روشهای جایگزینی سوخت مایع خودروها توسعه یابد و اخبار آن در صدر اخبار جهانی قرار گیرد . و هزاران کار دیگر که متاسفانه شاهد عقب افتادن همه آنها هستیم .
در باخت تیم ملی امید چه عواملی موثر بود ؟
مسلم است هر اتفاقی که در هر سازمانی بیفتد ، مدیریت مربوطه مسئولیت مستقم کار را به عهده دارد . مدیریت فوتبال مقصر اصلی است . اگر در سطوح بالای مدیریت فوتبال از شکست ها ( و نه از پیروزیها ) برای درگیری های داخلی خود استفاده میکنند ( مثلا وزارت خانه با فدراسیون و غیره ) یک نگاه به گذشته فوتبال نشان میدهد که اتفاق خاصی نیفتاده است .
اصولا انتظار خارج از این
داشتن غلط بوده . بضائت مدیریت فوتبال ما همین است . مگر در سالهای گذشته مدیریت
فوتبال کشور کار بزرگتری انجام داده است ؟ خیر . همین مسیر را رفته و همین نتایج
را بدست آورده است . بحث روی افراد هم نیست .
مدیریت فوتبال با سایر
مدیریت های دولتی کشور هماهنگ و در یک سطح است . مدیریت صنعت یا مدیریت بانک یا
مدیریت بیمه و هر مدیریت دیگری را در نظر بگیریم ، می بینیم که همه مدیریتهای کشور
در یک سطح و در یک میزان از بهره وری و کارائی قرار دارند .
جای تعجب ندارد که شاهد
شکست تیم امید کشورمان هستیم . اگر بخواهیم تغییری در نتایج ایجاد گردد باید شرایط
مسئله را تغییر دهیم تا نتایج جدیدی بدست آوریم . برای این تغییر در فوتبال چه
کرده ایم ؟
با نگاه بخشنده به دیگران نگاه کنیم
اغلب ما در خیابان ، محیط کار ، مسجد و سایر مکانهای عمومی وقتی به دیگران نگاه میکنیم اشکالات آنها را مشاهده میکنیم . معمولا شروع به قضاوت کرده و یا در بهترین حالات بصورت دوستانه و با محبت ، اشکالات آنها را به ایشان گوشزد میکنیم .
حالا در نظر بگیرید وقتی به دیگران نگاه میکنیم ، با ساده کردن استانداردهای خود آنها را برای اشکالات کوچک ببخشیم یا آن اشکالات را ندیده بگیریم . دنیای بهتری خواهیم داشت .
نه تنها دیگران در مقابل وجود ما آسایش بیشتری خواهند داشت ، بلکه خود ما نیز به دلیل این که دیگران را بخشیده ایم ( چه لیاقت داشته باشند ویا نه و یا حتی آن اشکال اصلا حقیقی باشد یا نباشد ) در واقع نه تنها جامعه از این نوع رفتار منتفع میشود ، بلکه از همه مهمتر خود ما در شرایط بهتری زندگی خواهیم کرد .
این گونه رفتار باعث میشوشد که دیگران کم کم از قبیله خودمان بدانیم و حس تعلق به گروه در ما و در همه افراد جامعه ایجاد شود . این امر برای رشد جامعه نیز مفید است . سایر مزایای اینگونه رفتارها را در آثار متخصصان میتوان یافت . اما لازم است این زاویه دید در جامعه تبلیغ و نهادینه گردد .
آیا خلقت اضافی داریم ؟
همه چیز به اندازه و سر جای خود آفریده شده است .
۱۳۹۴-۱۱-۰۴
سیاره ما، اخلاق ما ( قبیله ما - قبیله آنها )
در سال ۱۹۳۲ زیست شناس و محقق ژنتیک انگلیسی J.B.S. Haldane به صورت شوخی به این حقیقت طبیعی اشاره کرد که فرقی نمی کند جان خودم را فدای ۴ پسرعمو کنم یا برادرم و از همان موقع تئوری « ترجیحِ منافع فامیل» در تصمیم گیری حیوانات برای تنازع بقا، میدان وسیع تری از توجه دانشمندان را نصیب خود ساخت.
اندیشه « گذشتن از منفعت فردی به خاطر جمع» بعدها در سال ۱۹۶۴ توسط W.D. Hamilton به صورت یک فرمول ریاضی درآمد و شهرت گسترده ای برای این نگاه زیست شناسی تکاملی ایجاد کرد. فرمولی که با محاسبه ریاضی ثابت می کند رفتار غریزی جانوران مبنی بر: «گذشتن از منافع فردی به نفع منافع فامیل» در واقعیت، یک نفع شخصی است.
در میان انواع تلاش ها و تحقیقات جدید که سعی می کند بخشی از معمای تضادِ منافع بین «من و دیگران» را توضیح دهد کتاب فیلسوف و عصب شناس Joshua D. Greene و استاد دانشکده روانشناسی هاروارد است که با نوشتن کتاب « Moral Tribes » سعی کرده است به کمک تکنولوژی جدیدترِ تصویر برداری از مغز در حین تصمیم گیری اخلاقی، دریچه های متفاوتی را در باره راه حل های رفع بحران های بین المللی ایجاد کند.
تز اساسی دیدگاه های او را می توان به این صورت خلاصه کرد که قضاوت اخلاقی ( یافتن مفیدترین راه حل) شبیه یک دوربین دیجیتال عمل می کند که دارای دو سیستم عکاسی اتوماتیک و دستی است. به نظر او بشر بر اساس تجربیات درازمدتِ بعضی از رفتارها و اخلاقش اتوماتیک و غریزی شده است. به عبارتی صریحتر یاد گرفته است که به منافع جمعی به همان صورت که فرمول ریاضی Hamilton's rule می گوید ارجحیت دهد « فرقی نمی کند جان خودم را فدای ۴ پسر عمو کنم یا برادرم جون منفعتش برابر است»
عکاسی اتوماتیک و غریزی که ذهن ما در حین تصمیم گیری اخلاقی انجام می دهد تا وقتی که منافع من با یک جمع مشخص ( قبیله من) حفظ گردد مشکلی ایجاد نمی شود. بحران بشر از آنجا آغاز می شود که منافع قبیله ما با قبیله آنها در تضاد قرار می گیرد.
Joshua D. Green به خاطر تحصیلات فلسفی و روانشناسی که داشته است به این حقیقت تلخ تاکید می ورزد که با وجود آنکه کمک یا همکاری با دیگران را یاد گرفتیم ولی بشر فقط قادر به همکاری با خودی ها است.
به نظر وی بشر قادراست آن اخلاق اولیه که به شکل عکاسی اتوماتیک به وی یاد داده شده و برای منافع ما کار می کند را از حالت اتوماتیک خارج کند و اجازه دهد منافع قبیله ما با منافع آنها ( قبایل دور و متفاوت) نیز گره بخورد.
به تعبیری دیگر مشکلات بین کشور ما و آنها به سادگی رابطه من و ما نیست. برای همین دکتر Joshua Greene به این راهکار رسیده است که بشر می تواند به یک قبیله بزرگتر و جهانی فکر کند تا این «ما » همگانی شود و «آنها» در مذاکرات دیگر وجود نداشته باشد. این «ما» نیاز به یک فرا اخلاق جدید دارد تا بن بست های سیاسی و اقتصادی بین کشورهای جهان را بشکند و مرحله جدیدی از همکاری اتوماتیک برای همه ما شروع شود.
در باخت تیم ملی امید چه عواملی موثر بود ؟
مسلم است هر اتفاقی که در هر سازمانی بیفتد ، مدیریت مربوطه مسئولیت مستقم کار را به عهده دارد . مدیریت فوتبال مقصر اصلی است . اگر در سطوح بالای مدیریت فوتبال از شکست ها ( و نه از پیروزیها ) برای درگیری های داخلی خود استفاده میکنند ( مثلا وزارت خانه با فدراسیون و غیره ) یک نگاه به گذشته فوتبال نشان میدهد که اتفاق خاصی نیفتاده است .
اصولا انتظار خارج از این
داشتن غلط بوده . بضائت مدیریت فوتبال ما همین است . مگر در سالهای گذشته مدیریت
فوتبال کشور کار بزرگتری انجام داده است ؟ خیر . همین مسیر را رفته و همین نتایج
را بدست آورده است . بحث روی افراد هم نیست .
مدیریت فوتبال با سایر
مدیریت های دولتی کشور هماهنگ و در یک سطح است . مدیریت صنعت یا مدیریت بانک یا
مدیریت بیمه و هر مدیریت دیگری را در نظر بگیریم ، می بینیم که همه مدیریتهای کشور
در یک سطح و در یک میزان از بهره وری و کارائی قرار دارند .
جای تعجب ندارد که شاهد
شکست تیم امید کشورمان هستیم . اگر بخواهیم تغییری در نتایج ایجاد گردد باید شرایط
مسئله را تغییر دهیم تا نتایج جدیدی بدست آوریم . برای این تغییر در فوتبال چه
کرده ایم ؟
۱۳۹۴-۱۱-۰۳
اشتباه هخامنشیان
حکومتها در طول تاریخ اشتباهت متعددی مرتکب شده اند که شایسته است از آشتباه آنها درس گرفته شود . یکی از اشتباهات مهم دوره هخامنشیان ، باعث گردید که توسط یک کودتا سلسله آنها منقرض شود ( در اینجا در خصوص اختلافات در شرح تاریخ صرفه نظر میشود )
آنچه آنها انجام دادند ، روش عدالت مدیریت هخامنشیان در همه امور باعث شد که در لشگر خود از همه اقوام نیرو جذب نمودند . و به تدریج از میان ایشان افرادی به مدارج بالای لشگری و فرماندهی رسیدند . این افراد با دید ایجاد یک کودتا طبیعتا افراد هم فکر و هم طایفه خود را به مدارج بالا جذب مینمودند .
این اتفاق ممکن است به تدریج در طی چند نسل نیز اتفاق افتاده باشد . اما آنچه شاهد آن بودیم این بود که در مقابل لشگر 12 هزار نفری اسکندر ، لشگر 400 هزار نفری ایران مقاومت خاصی ننمود .
با ادامه پیشرفت لشگر اسکندر ، طبیعتا لشگریان کودتاچی نیز با لشگر اسکندر همراه شدند . یا به عبارت دیگر لشگر اسکندر به ارتش کودتاچی ملحق شد .
نظر به این که فقط ارتش یک ابر قدرت میتوانست جلوی ارتش ابرقدرت دیگر را بگیرد ، هیچ نیرویی برای مقاومت در مقابل ارتش ایران ( و همراهان ایشان اسکندر ) نبود . به سادگی ارتش ایران کل ایران را درنوردید و همه دیوان سالاران را از کار برکنار نمود .
برای جلوگیری از قدرت ارتش یک ابرقدرت چه میتوان کرد ؟
داشتن دو ارتش یکی از راه های ممکن است . از طرفی ممنوعیت نظامیان در افکار سیاسی یک روش دیگر است که در شرق و غرب و سایر نقاط دنیا غیر عملی بودن آن امتحان شده است . ارتشیان نیز انسان هستند و نمیتوانند به اتفاقات محیط خود بی تفاوت باشند .
داشتن یک سیستم نظارتی که گردش نیروها را تضمین کند و در واقع تقسیم قدرت در میان افراد با دیدگاه های متفاوت را به عنوان دیگر درمان این معضل پیشنهاد داده اند .
در میدان جنگ افراد با تضاد فکری به یکدیگر کمک نمیکنند و در واقع گروه مقدرم را قربانی اختلافات خود میکنند .در بهترین حالات ( که چنین نکنند ) هماهنگی لازمه میدان نبرد در بین این افراد کم بوده و در نبرد ایجاد اشکال خواهد نمود .
یادمان باشد که افراد ارتش نیز انسان هستند با همه نیازمندیها و اشتباهات انسانی . آنها هم عاشق رفاه شخصی هستند و برای ملتشان آزادی و رفاه میخواهند . و چون متخصص این امور نیستند احتمال اشتباه ایشان زیاد است . خصوصا که متخصصین گول زدن مردم نیز در جامعه وجود دارند .
اگر ارتشیان دچار اشتباه شوند و برای اهداف خود ( درست یا غلط ) از تخصص خود ( قوه قهریه ) استفاده کنند . آن اتفاقی می افتد که در زمان هخامنشیان افتاد . گروهی نظامی ( که خود را متعلق به گوشه ای از امپراتوری میدانستند ) قیام نمودند و با کودتای نظامی خود امور کشور را در دست گرفتند و حدود 200 سال حکومت کردند .برای آنها شاید خوب شد . اما جهان 200 سال از رشد و تعالی مدنیت بازماند .
۱۳۹۴-۱۱-۰۲
نقش بشر در جهان
آنچه از خداوند عالم میدانیم این است که لازم نبوده هیچ چیز اضافه خلق کند . هر چه لازم بوده و به میزان لازم و در زمان لازم خلق نموده است .
پس هیچ چیز اضافه وجود ندارد . همه چیز بهینه خلق گردیده است . اگر چیزی را نمیدانیم , با تلاش در آینده خواهیم فهمید . علم امروز ما بعضی موارد را برای ما روشن کرده است , طبیعی است بسیاری موارد را نیز آیندگان پیدا خواهند کرد .
اما در این عالم بهینه نقش ما با سایر موجودات کمی متفاوت است . ما اختیار داریم که خلاف فطرت ( غریزه ) خود رفتار کنیم . این اختیار موهبت الهی و آن چیزی است که ما را مکلف و مسئول میکند . آن کس که به ما این اختیار را داده است , طبیعتا در آینده ما را بازخواست خواهد کرد که " با این اختیار در جهان چه کردید ؟ "
این اختیار به ما اجازه داده که خلاف غریزه در موارد حیوانی افراط و تفریط کنیم .
یکی از این افراطها به هم زدن ساختار شیمیایی جو زمین است که آن را دلیل تغییرات اقلیمی زمین میدانند .
آنچه مشهود است این است که در سالهای گذشته نقش مخرب بشر در جهان بیشتر از نقش مثبت او بوده است .
منطقی است که این رفتار را باید اصلاح کنیم .
۱۳۹۴-۱۱-۰۱
یک درس از حملات هوائی سالهای اخیر
در روزهای گذشته ، شاهد حملات هوایی روسیه به داعش بوده ایم . قبل از آن هم در عملیات نظامی افغانستان به میزان زیادی ناتو به طالبان حمله میکرد .
همه این حملات هوائی از دقت کم برخوردار بوده و هر حرکتی هزینه زیادی برای نیروهای عمل کننده در بر داشته است . در حالی که اثر بخشی این عملیات زیر سوال بود ، آمریکا به میزان گسترده ای از هواپیماهای بدون سرنشین ( پهباد ) استفاده میکرد .
گر چه هزینه پرواز این هواپیماها به میزان زیادی کمتر از هواپیماهای جنگی متداول بود ، اما اثر بخشی آنها از آنچه قبلا در دسترس بود کمتر شده بود .
اکثر تلفات واقعی این عملیات ، نیروهای غیر نظامی و به عبارتی " زن و بچه " مردم بودند .
با توجه به این که سلاحها روز به روز گسترش پیدا میکنند ، اما سلاحهای موجود بر اساس جنگهای زمانهای قدیم طراحی و توسعه یافته اند . در جنگهای امروز و حتما در جنگهای آینده ، ما به سلاحهای متفاوتی نیاز خواهیم داشت .
سلاحهائی که با کمترین هزینه ، فقط نیروهای نظامی متخاصم را نابود کند . در کمترین تعداد ممکن !
هدف نابودی همه ارتش دشمن نیز نخواهد بود . اگر به میزان موثری از افراد مشخص دشمن دچار مشکل گردند ( حتی نیازی به مرگ آنها هم نیست ) ارتش دشمن زمین گیر شده و نه تنها کارائی خود را از دست خواهد داد ، بلکه دست بسته اسلحه خود را تقدیم نیروهای عمل کننده قرار خواهند داد .
نمونهه این سناریو را در تصرف بغداد و کل عراق شاهد بودیم .
نیروهای آمریکا از منطقه صحرا عبور کرد و به حومه بغداد رسید . با هماهنگی نیروهای داخل شهر ! یک واحد نظامی زرهی به داخل شهر رفته و دور زدند . شهر امن بود ! حتی یک نفر به نیروهای آمریکائی شلیک نکرد !
سپس نیروهای آمریکائی وارد شهر شدند . با تصرف بغداد ، بلافاصله ارتش آمریکا ارتش صدام را منحل کرد و در واقع بدون کشتن هیچ کسی کشور عراق را تصرف کرد .
موشک باران عراق و افغانستان نیز یک مانور نظامی بزرگ در حد یک ابر قدرت جهانی بود . از تمام نقاط دنیا موشک و هواپیما به اهداف فرضی شلیک شد . اشکالات سلاحها بررسی و در محیط رزم واقعی کارائی قدرت نظامی آمریکا از تمام دنیا امتحان گردید . هماهنگی همه واحدهای نظامی از اقیانوس ارام و اطلس و حتی نیمکره جنوبی با هم سنجیده گردید . هواپیماهای بمب افکن ساخت سالهای متفاوت از تمام فرودگاه های محل استقرار به پرواز درآمدند تا عده ای روستائی را بمب باران کنند !
عملیات افغانستان وامروز سوریه بیشتر شبیه یک مانور بزرگ بود تا عملیات نظامی . گر چه در هر دو نقطه به نظر نمیرسد با این روشها پیروزی قابل حصول باشد .