خداوند دو حالت ندارد , یک حالت است و گویند که رحمت او بر خشم و عذابش غلبه دارد !
از طرفی چطور ممکن است وقتی یک جهنمی را عذاب فرماید , در همان هنگام با همان کار بر او رحمت هم داشته باشد ؟
از مثال گریزی نیست و همه چیز مثال دقیقا عین موضوع نیست .
داستان معروفی است " کاه جلوی سگ و استخوان جلوی الاغ " این امر نشانه ظلم است و عدالت و رحمت درست عکس این است .
گویند " شیر و عسل " برای مار سم است . بر عکس آب گندیده و گرم و کم عمق میان صحرا برای رفع عطش مار مناسب است !
جهنمیان وجهه انسانی را خراب کرده و پوستین " مار " پوشیده و خصلت " ماری " گرفتهاند .
در بهشت گویند رودهای عسل و شیر روان است . اگر ماری را در آن بهشت بگذارند , ظلم است به مار . رحمت بر " مار " آن است که او را در محلی گرم انداخته و آب داغ بد طعم برای رفع عطش در اختیارش گذاشت .
آن مار در شیر و عسل از بین خواهد رفت . با آنچه به وجودش سازگار است میتواند زنده بماند .
درست است که در محیط جهنم در رنج است , اما آن رنج مایه اصلاح و خروج از جهنم برای اوست ( در اکثر جهنمیان ) برخی نیز تا ابد در آنجا خواهند ماند , آنها مایه اصلاح وجودی خود را خراب کردند .
رحمت بر آنها آن است که در آنچه جنس وجودشان است بمانند . آسایش بهشت برای آنها برودت است و تاب تحمل آنرا ندارند .
نور بهشت آنها را میسوزاند .
این است که در عذاب الهی عین رحمت اوست . در هر لحظه و بر هر کار مصداق تمام صفات الهی متجلی است . خداوند چشم بینا عنایت کند هر لحظه جلوه همه صفات او را در هر چیز ببینیم .