۱۳۹۴-۱۲-۰۸

مهاجران به اروپا را چگونه میتوان زمینگیر نمود

یکی از راه حلهای ممکن این است که برای آنها در کشورهای اولیه شهرهائی ساخت تا در آنجا اسکان یابند . همه کشورهای جدا شده از یوگوسلاوی سابق و برخی از کشورهای بلوک شرق سابق این فضای خالی را دارند و میتوانند شهرهای جدیدی را ایجاد نمایند . نظر به این که در این شهرها مهاجران اسکان خواهند یافت ، مشکل برخورد آنها با افراد بومی حداقل خواهد بود . ( مهاجران آفریقائی نیز در این مبحث میتوانند قرار گیرند )

کارکنان شهرداریها را میتوان از میان خود آنها انتخاب نمود ( و البته هزینه های اولیه را بانکهای اروپا بصورت وام کم بهره به ایشان تخصیص دهند )

این شهرها باعث حرکت محدودی در اقتصاد های محلی خواهد گردید . با توجه به تخصص و دستمزد کم ساکنان این شهرها ، برای همه سرمایه گزاران اروپائی خیلی اقتصادی خواهد بود که بعضی از کارخانجات خود را به این شهرها منتقل کنند .

با زمینگیر شدن مهاجران آنها که توان ماندن دارند ، میتوانند با کار خود زندگی بهتری بسازندو در مراحل بعدی اروپا از میان آنها میتواند نیروی متخصص را به داخل منتقل نماید .

با توجه به تولید مواد غذائی در اتحادیه اروپا و مشکل صادرات آن به روسیه ، میتوان با راضی نمودن کشاورزان اروپائی غذای آنها را با سوبسید تهیه و به ایشان تحویل داد ، تا کسی گرسنه نماند .

تعداد این شهرها و جمعیت هر یک از آنها تابع طراحان اروپائی خواهد بود . اما خود مهاجران توان ساخت و ساز به هر میزان را خواهند داشت . بنابراین این شهرها میتواند به سرعت ساخته شود .

انتخاب نمایندگان مردم در مقابل نماینده مردم !


در گذشته های دور شاهان بر کشورها حکومت میکردند سیستم دموکراسی برای این که در کنار شاهان منافع مردم نیز تامین گردد ، سیستم پارلمانی را ارائه نمود . نمایندگان مردم در مجلسی نشسته و با تصویب قوانینی حدود اختیارات شاهان را تعدیل میکردند . به طوری که منافع اکثریت مردم نیز پایمال نشود . ( اشکالات اجرا و درصد موفقیت این سیستم در کشورهای مختلف و زمانهای دور و نزدیک ، گوناگون بوده است )
بعد از مدتی شاهان از سیستم حکومتی حذف شدند و مردم برای خود " رئیس جمهور " انتخاب میکردند . در این حالت با وجود " مجلس نمایندگان " این دو گروه منتخب مردم روبروی هم قرار میگرفتند !
همگی متفق القول هستند که تهیه قوانین نیاز به کار کارشناسی دارد و نمایندگان منتخب مردم " متخصص ترین افراد " حتی در بعضی موارد نیز نیستند . چه برسد به همه موارد . کار آنها این است که این قوانین را تصویب کنند ! یا با تغییرات جزئی ( که ممکن است به اصل قوانین لطمه زده یا نزند ، در هر حال غیر بهینه است ) نسبت به تصویب قوانین اقدام کنند .
با سیستم انتخاب در مقابل انتخاب یک سیستم غیر بهینه و بالقوه درگیر ایجاد کرده ایم !

بسیار بهتر است که مثلا رئیس جمهور را نمایندگان مجلس انتخاب کنند. در این حالت ، یک مرحله انتخاب و هزینه های آن کم شده و مجلس نیز با رئیس جمهور در یک خط خواهند بود . روشهای دیگری نیز میتوان برای هماهنگی منتخبان مردمی پیشنهاد داد که مقایسه آنها باید توسط اساتید فن صورت پذیرد و یک روش مناسب جهت اجرا تهیه و ارائه گردد .

تعیین میزان سهم پرداخت کننده های بیمه تامین اجتماعی از سهام شرکت های تامین اجتماعی

واقعا معنای شرکت تامین اجتماعی این است که از آورده های  افراد سرمایه گذاری کند و با سود آن هزینه ها را بپردازد . آنچه همگان میدانند آنچه امروز تامین اجتماعی انجام میدهد کار صحیحی نیست . ما امروز تامین اجتماعی سرمایه بزرگی دارد و شرکتهای زیادی را تحت تملک دارد .

بیمه شده باید بداند که سهم او از این دارائیها چیست . با مشخص شدن سهم هر فرد ، میتوان این سهام را به ایشان واگذار کرد و تامین اجتماعی صحیح و حقیقی را برای افراد پیاده کرد .

برای سایر صندوقهای تامین اجتماعی نیز میتوان کارهای مشابهی انجام داد .

این سهام ها قابل ارث رسیدن و همچنین خرید و فروش خواهند بود . لذا مردم خود در جهت صحیح سرمایه گذاری حرکت خواهند کرد .

تنها مشکل این است که پولهای مردم برای تامین آینده ایشان از سهام شرکتها خارج شود . در این صورت کافیست اجازه خروج  سرمایه رااز بازار سهام نداد . به این ترتیب میزان رو به تزایدی از سهام مردم در بورس باقی خواهد ماند . افراد میتوانند این سهام را به صورت نقدی ( بدون هیچگونه سود ) نگهداری کنند و یا با آن سهام هر شرکتی را که خواستند تهیه کنند .

البته مردم از سود سرمایه گذاری خود برای خدمات پزشکی و غیره میتواننداستفاده کنند و در صورت نیاز بیشتر به وام جهت خدمات پزشکی ، درآمد این سهام افراد برای بازپرداخت هزینه های درمان ضمانت کافی خواهد بود . در موارد خاص که بصورت استثنائی هزینه ها خیلی بیشتر از میزان بازگشت سهام گردد نیز دولت راسا میتواند تضمین هزینه راانجام دهد تا کسی مشکل درمان نداشته باشد .

سایر موارد این سیکل اقتصادی را اهل فن میتوانند بررسی و ارائه راه کار نمایند.

تفاوت امنیت باروری برای زنها و مردها


میدانیم که امنیت برای باروری در انسانها اهمیت دارد . در زمانهائی که امکان برقراری امنیت وجود نداشته باشد انسان علاقه به باروری نداشته و بصورت غریزی این کار را به تاخیر می اندازد . نظر به این که در جوامع پیشرفته مشاهده میکنیم که باروری به تاخیر افتاده و مثلا در ژاپن ، کاهش جمعیت شروع شده است ، باید مفهوم امنیت را از دید انسانها مورد بازبینی قرار داد .

برای مردها ، زمانی که بتوانند بصورت مستمر در جامعه غذا تهیه کنند ، آن زمان امنیت غذائی و ادامه نسل برقرار است . این امر در بسیاری از جوامع برقرار است . گر چه تناوب تعویض کارها ، خود به خود قبول مسئولیت تولید نسل را برای مردها با مشکل مواجه نموده است .

از طرفی برای زنها ، علاوه بر تامین غذا ، ماندگاری مردها در خانه نیز اهمیت دارد . در جائی که زنها اطمینان داشته باشند که مردشان در خانه برای مدت طولانی خواهد ماند ، در آن صورت امنیت " زاد آوری " برقرار میگردد . گر چه در حالاتی که هیچ یک از این دو امنیت نیز وجود نداشته باشد ، انواع دیگری از " زاد آوری " را شاهد هستیم ، از قبیل " زاد آوری به زور و اجبار " " زاد آوری اتفاقی " و غیره . در مردها تکثیر نوع از دغدغه کمتری برخوردار است . لذا از هر فرصتی برای این کار استفاده میکنند . ( ممکن است تا فرصت بعدی زنده نباشند . حتی در عدم امنیت کامل نیز اقدام به انجام وظیفه میکنند ) اما  در جنس مونث ، انتخاب جفت و پذیرش " زاد آوری " مقوله دیگری است که نیاز به امنیت و ماندگاری مرد را میطلبد .

این امر در جوامع پیشرفته ضعیف شده است . لذا زنهای این جوامع نسبت به " زاد آوری منتظر فرصت مناسب و کسی که " بماند " میمانند . لذا " زاد آوری " کاهش محسوس خواهد یافت . آنچه در جوامع در حال توسعه شاهد آن هستیم نیز از روش مشابهی طبعیت میکند .

از دیگر ناهنجاریهایی که بر " زاد آوری " تاثیر منفی میگذارد ، شریک شدن تهیه غذای اصلی است که ه عهده زنها گذاشته میشود. اگر آنها لازم باشد که در تهیه غذا شرایط برابر یا با اهمیت داشته باشند ، نمیتوانند وظیفه اصلی نگهداری از فرزند را انجام دهند . در این صورت ، آنها از " زادآوری " به صورت غریزی خود داری میکنند .

جدای از این که این امر لازم باشد یا نباشد ( ثروت خانوادگی موجود یا نباشد ) نقش تهیه اصلی غذا بر " زادو والد " تاثیر منفی خواهد گذاشت .

با اصلاح شرایط زندگی بر اساس فطرت بشری در جوامعی که با کاهش جمعیت روبرو هستند ، میتوان این خصلتها را اصلاح نمود .

۱۳۹۴-۱۲-۰۷

اگر بازار داخلی چین نیز اشباع گردد در آن زمان رشد اقتصادی چین چگونه میسر خواهد شد ؟

مرحله اول رشد صادرات باعث رشد اقتصادی چین گردید . در مرحله بعدی دولت چین روی توسعه مصرف در بازار داخلی تکیه میکند . اگر این بازار داخلی اشباع گردید ، آنروز چه باید کرد ؟

طبیعی است که مثل سایر کشورهای جهان در زمنیه " کالا و خدمات نو " باید حساب باز نماید .

در واقع تمام کشورهای جهان بر حسب توانمندیهای خود باید روی کالاو خدمات جدید تمرکز کنند . این کاریست که قبل از این که چین به مرحله اشباع بازار داخل برسد نیز میتواند انجام دهد .

گر چه ساختار شرکتهای بزرگ به شدت با تولید کالاهای متنوع و جدید مخالفت میکند ، ماهیت آنها سنگین است و برای تغییرات دیر وارد عمل میشوند و تغییرات نیز معمولا کم یا ناچیز است .

شرکتهای کوچک هستند که میتوانند حرکتهای مهم انجام دهند .

ماکروسافت و اپل نمونه دو شرکت کوچک بودند که توانستند حرکتهای خوبی در جهان به وجود آورند . امروز آنها دیگر کوچک نیستند . بنابراین آنها دیگر نمیتوانند تحولات قبلی را سبب گردند . بار این تغییرات را باید به عهده شرکتهای کوچک گذاشت .

در چین نیز این فرصتها وجود دارد .

از رفتار سایر کشورها ما نیز باید درس بگیریم . ما نیز میتوانیم تغییرات مهمی را در جهان بوجود بیاوریم .

دنباله فیبوناچی و ابعاد جهان

در طبیعت اتفاقات بصوت تصادفی رخ نمیدهند . از یک نظمی طبعیت میکنند . اغلب چون این نظمها را نمیدانیم ، آنرا بی نظمی تصور میکنیم . گاهی مسئله خیلی پیچیده میشود . در این صورت چون محاسه نظم برایمان کاری سخت میشود ، یا بنا به دلایلی اقتصادی نیست که محاسبات را انجام دهیم ، به " تقریب و تخمین " روی می آوریم .

از جمله اتفاقات ساده جهان هستی ، پیدایش ابعاد جهانی است . البته کسی تصور نمیکند که این ابعاد هستی یکباره اتفاق افتاده اند . طبیعی است که ابعاد هستی نیز به یک ترتیب و نظمی رخ داده باشند . ( در اینجا گفتار بزرگان دینی را به کنار میگذاریم و از دستاوردهای بشری سخن میگوئیم )

دنباله فیبوناچی  شامل اعدادی است که از روی یکدیگر ساخته میشوند . در واقع بیشتر چیزهای طبیعی را ثابت کرده اند که از این دنباله طبعیت میکند . چرا " ابعاد جهان هستی " از این دنباله طعیت نکند ؟

1-1-2-3-5-8-13 و ...

هر عدد از جمع دو عدد قبلی ساخته میشود .

پس ابعاد جهان هستی نمیتواند 4 باشد . " چهار بعدی " امکان پذیر نیست . ابعاد جهان هستی باید " 5 بعدی " باشد . اگر بیشتر از 5 بعد برای جهان داشته باشیم ، این ابعاد شامل 8 و 13 و غیره میتواند باشد .

با توجه به جمیع قوانین فیزیکی و غیره به نظر میرسد که 5 بعد برای توضیح جهان هستی کافی باشد .

در طبیعت اگر از یک حداقلی کار بر آید ، سیستم بر اساس آن پیشرفت خواهد کرد . به نظر میرسد که جهان ما توانسته باشد با " 5 بعد " رشد نماید . گر چه این امکان را نمیشود از نظر دور داشت که با " 5 بعد " دلیلی نداریم که ابعاد در این مرحله متوقف شده باشند . و میتوان برای ابعاد بالاتر و امکانات بیشتر مطالعه داشت . اما آنچه برای حداقل وجود جهان هستی لازم بوده ، همین 5 بعد ابتدائی است .

یوسف علیه السلام بعد از قحطی مصر

در تاریخ شرح حال ایشان بعد از این که ناملایمات شخصی و خانوادگی ( رسیدن به پدر و برادران ) و ناملایمات کشوری ( قحطی هفت ساله مصر ) رفع گردید درج نشده است .

ظاهرا به خوبی و خوشی زندگی کردند تا جان به جان آفرین تقدیم نمودند . اما از پیغمبر خدا این امر بعید است . ایشان در تمام طول عمر باید نسبت به تبلیغ دین خدا همت میگماشتند .

همچنین در تمام دنیای متمدن آن زمان شامل سرزمین مصر و ولایتهای اطراف مبلغینی ارسال نموده و آنها را به دین خداوند یکتا دعوت نموده اند ( مطابق شریعت ابراهیم خلیل الله )

در واقع همه کار شدن ایشان در بزرگترین کشور جهان آن روز فرصتی بوده که دین " ابراهیم ع " را به همگان برستانند .

در زمان " ابراهیم ع " رسم بوده که کودکان را برای خدا قربانی مینمودند . از آثار باستانی بدست آمده در منطقه لبنان مشاهده میشود که این زمان تقریبا برابر است با اولین فعالیتهای مردم " فنقیه " در واقع اولین تمدن در حوضه مدیترانه . هم آنان نبودند که به همه جای مدیترانه ( و سواحل اقیانوس اطلس ) با کشتیهای آن روزگار سفر میکردند و با تجارت سرزمین خود را غنی نمودند .

رشد دین ابراهیم ع ادامه داشت تا این که فرعونهای مصر بر آنها فشار آوردند و سختی بر ایشان مقرر نمودند . وقتی موسی ع ایشان را نجات داد و به سمت سرزمین موعود هدایت فرمود ، آنها 12 سبت بودند . در واقع 12 طایفه محسوب میشدند .

اگر در زمان " یوسف ع " همه مردم مصر به خداوند یکتا دعوت شده باشند و در نهایت همه یکتا پرستان 12 طایفه ( مطابق فرزندان یعقوب ع ) شده باشند ، نشان از آن دارد که 12 فرزند " یعقوب ع " هر یک در منطقه ای نسبت به دعوت خداوند یکتا اقدام مینمودند و کسانی که پیرو خداوند میشدند به آن پسران شناخته میشدند . ( و این امری طبیعی است در آن زمان )

این که فرعون های بعدی بر ایشان خشم گرفته اند ، نشان میدهد که ایشان خطای بزرگی مرتکب شده و فرعونها از دربار آنها را اخراج و کارهای سنگین بر دوش آنها گذاشته اند . خطای ایشان چه بوده ، نمیدانیم ، اما این امر از لحاظ الهی برای آنها نوعی عذاب و برای گروهی امتحان بوده است . ( مطابق آیات قرآن ) نقل است که شدت این فشار به حدی بوده که به ایشان بارهای سنگین وصل میکردند و به ایشان امر میکردند که با این بارهای متصل به بدن ، کارهای شاق انجام دهند . این کارها را ادامه دادند تا به جائی رسید که تمام فرزندان مذکر ایشان را به قتل رسانده تا فقط از ایشان زنان باقی بمانند . طبیعی است که این زنان نیز در محیط آنجا ازدواج میکردند . همچنین وقتی موسی ع آنها را نجات داد مردان زیادی با ایشان بوده اند . این یعنی زنان آنها با مردان مصری ازدواج کرده و شوهران آنها نیز جزو برده ها محسوب میشدند . در واقع آنها با برده ها ازدواج کرده بودند . این بود که موسی ع جمیع اسیران را نجات داد و آنها مطابق تقسیم بندی قدیمی 12 طایفه بودند و این امر ادامه یافت .

پس یهودیان زمان موسی ع همه فرزندان یعقوب ع نبودند و شامل بردگان و افراد مصری نیز میشده که به دین حق گرویده بودند .

در خصوص مدفن یوسف ع نیز آنچه به دست ما رسیده این است که ایشان را وسط نیل دفن کردند و ظاهرا بعدها موسی ع  تابوت ایشان را درآورده و با خود به فلسطین بردند .

همچنین از فعالیتها و زحمات یوسف ع اینطور استنباط میشود که محدوده ماموریت ایشان سرزمین مصر بوده است . و در واقع خداوند برای راهنمائی مردم مصر اتفاقات زندگی یوسف ع را مقرر فرمودند ( گر چه هر کس در این داستان بر اساس فطرت خود عمل نموده و ثواب و عقاب مربوطه را بدست آورده – اما هر چه هست از مرکز کار کن عالم هستی صادر میشود )

۱۳۹۴-۱۲-۰۶

سگ کشی !


اخیرا فیلمی در شبکه های مجازی پخش شده که یک نفر در مقابل گروهی دیگر از دوستان خود ( ظاهرا شکارچی ) با وحشیانه ترین روش ممکن یک سگ را مورد ضرب و شتم قرار داده است . این شخص بازداشت شده و احتمالا در دادگاه رفتار او مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت .
در اینجا چند نکته باید مورد دقت قرار گیرد .
اول : کسی که چنین رفتاری را میتواند مرتکب شود ، حتما قبلا نیز از این کارها انجام داده است. باید بررسی گردد که اعضای خانواده ( فرزندان و غیره ) همسایه ها و دیگران چه آسیبهایی را از این شخص دیده اند .
دوم : افرادی که این صحنه را مشاهده میکردند نیز از لحاظ انسانی مشکل دارند . آنها نیز باید مورد بررسی قرار بگیرند که چه مشکلاتی برای خانواده و دیگران ساخته اند .
سوم : جدای از دیگر جرمهای ممکنه ، افرادی که این صحنه را دیده و جلوگیری نکردند  " یک واحد جرم " داشته اند . آنها که با خنده یا رفتار دیگر این کار را تشویق کرده اند نیز " جرم بزرگتری " مرتکب شده اند .
در نهایت رسانه های ارتباط جمعی باید تنبیه گردند که این گونه رفتار را تقبیح نکرده اند و در جهت رشد اخلاقی مردم موفق نبوده اند .

پنج ارتش


زمانی که کشور بسیار بزرگ شود ، ارتش آن نیز بسیار بزرگ و قدرتمند خواهد شد . گر چه یک کشور بزرگ لازم است که ارتش بزرگی داشته باشد ، اما همیشه احتمال اشتباه و برخورد احساسی فرماندهان ارشد وجود دارد . یکی از راه حلهای کنترل یک ارتش بزرگ تقسیم آن به چند قسمت مشخص است . همانطور که در زمان ساسانیان ارتش ایران به پنج بخش تقسیم وبه محض درگیری، بخش مرکزی به کمک بخش جنگی میرفت ، امروز نیز میتوان از این سیستم استفاده نمود .
در زمان ساسانیان ، جابجائی ارتش زمان بر بود . لذا وقتی ارتش به سمت جنگی میرفت ، بقیه مرزها بی دفاع باقی میماند . امروز نیز سرعت عکس العمل بسیار مهم است . همچنین در حالات بهرانی چنانچه ضربه های مهمی در ابتدا بهیکی ار ارتشها وارد آید ، بخش مهمی از ارتش توان عکس العمل خواهد داشت .
نظر به این که سیستم ارتش ایران همواره دفاعی بوده است ، لازم است سیستم تدافعی مناسبی بر اساس خطرهای بالقوه در مرزها شکل بگیرد .
شاید ارتش آینده ایران شامل بخشهای زیر باشد
نیروی هوائی  ( شامل نیروی هوائی بخشهای زمینی – نیروی هوائی بخشهای دریائی – امور تدافعی فضائی )
نیروی دریائی ( شامل نیروی روی سطحی – نیروی زیر سطحی و نیروی هوائی دریائی )
نیروی زمینی ( شامل یگانهای رزمی و مهندسی رزمی – نیروی هوائی و یگانهای آبی و غیره )
نیروی واکنش سریع ( شامل یگانهای آفند و "کمک و امداد " برای عملیات دفاعی و در مقابل بلایای طبیعی )

نیروی بسیج ( شامل یگانهای آموزش دیده مردمی )

۱۳۹۴-۱۲-۰۵

طرح ثبت و احیای زبان آذری قبل از نابودی کامل


آخرین اطلاعات در خصوص زبان آذری بیان میدارد که هنوز در بعضی روستاهای دورافتاده  مردم به زبان آذری تکلم میکنند . با توجه به گسترش زبان ترکی و گسترش ارتباطات و تردد مردم با یکدیگر ، این احتمال وجود دارد که آخرین سنگر های زبان آذری نیز از زبان خود فاصله گرفته و در مقابل زبانهای وارداتی شروع به عقب نشینی نماید .
لازم است قبل از این که کاملا این زبانها از بین برود ، به صورت مناسبی این زبانها ثبت و تبلیغ گردد . آن گروه از مردمی که به گذشته خود افتخار میکنند و آنرا مهم میدانند مسلما به زبان مادری خود علاقه مند شده و در جهت گسترش آن تلاش خواهند کرد .

این کار به معنای کنار گذاشتن گویش ترکی فعلی مردم خطه " آذربایجان " نیست . بلکه حفظ و نگهداری از امانتهای باستانی ملی است که در پهنه پر تلاطم روزگار در حال از بین رفتن است .