خصلت دنیا , دوگانگی استفاده از همه چیز , خوب و بد - مانند دینامیت و تکنولوژیهای جدید

بشر از امکانات دنیا در هر دو جهت " خیر و شر " میتواند استفاده میکند . نمونه استفاده از دینامیت و دلیل اختراع آن بر همگان روشن است .
از جمله تکنولوژیهای روز , شبکه‌های اجتماعی و وسایل ارتباطی شامل گوشیهای هوشمند است .
این گوشیها نه تنها امکان شنود خودکار محیط را دارند , بلکه وقت و زمان مصرف کننده را میتوانند کاملا پر نمایند .
مانند سایر وسایل ارتباطی , امکان توسعه علم و یا جهل را خواهند داشت .
پخش شایعه یا اخبار در لحظه را فراهم می‌کنند و الی آخر .
اما این خصلت مختص همه وسایل این جهان است .از هر چیزی میتوان خوب و بد استفاده کرد . لذا اندیشمندان از این ویژگی برای پیشرفت بشر استفاده می‌کنند . ( البته بیشتر در جهت اهداف روسای خود )
حتی از زهر حیوانات برای دارو استفاده می‌شود . از این طریق میتوان بدنبال نکات مثبت از بدترین چیزها بود .
در مقابل خطر سوء استفاده از بهترین چیزها را نیز مد نظر داشت و برای سوء استفاده پیش بینی های لازم را اندیشید .

آیا در آینده چینی ها مثل امروز هستند ؟

خیر مسلم است که در آینده زمانی که چینی ها بصورت قدرت اول جهان درآمده باشند ، دنیای آن زمان با دنیای امروز متفاوت خواهد بود .

" تصوراتی ارائه شده است که چین به دنبال بیرون راندن آمریکا از غرب اقیانوس آرام و ایجاد یک آسیا برای آسیایی هاست. رفتار چین در همسایگی خودش به خصوص در مناطق دریایی، نشانگر این اضطراب قابل درک است که این کشور هنوز به وضعیت یک قدرت بزرگ در آسیا تبدیل نشده است."

در زمانی که چین قدرت اول جهان شده باشد ، بخش مهمی از اقتصاد اکثر کشورهای جهان به چین وابسته خواهد بود ( مگر این که از فردا رشد چین به سرعت کاهش یابد )

وابستگی اقتصاد کشورهای جهان ( حتی آمریکا ) به چین به حدی خواهد شد که انگلستان قبل از جنگ دوم جهانی با اکثر کشورها داشت و یا ارتباط آمریکای بعد از جنگ دوم جهانی با سایر کشورها .

نفوذ چینی ها با اراده کشورها و بصورت سرمایه گذاری در حال وقوع است . از خرید استودیوهای فیلم سازی آمریکا تا سرمایه گذاری در استخراج منابع معدنی در آفریقا و آسیا . هر کجا لازم باشد به تدریج نفوذ میکنند .این حرکتها صرفا اقتصادی و برای منافع چین است ، اما بصورت بالقوه قدرت اقتصادی بزرگی را برای فردای چین فراهم می آورد . فرماندهان چین در فردا " امکانات " بسیار بیشتری نسبت به فرماندهان امروزی چین برای تصمیم گیری و شکوفائی چین خواهند داشت . باید دید آنها در آن روز چه استفاده هائی میتوانند از این قدرت بالقوه خود ببرند .

لذت شخصی و اعتیاد (در مقابل ) رساندن لذت به دیگران و لذت بینهایت

بشر به صورت غریزی بدنبال جذب منافع است . وقتی در یک جامعه این کار را مرتب انجام دهد برایش بصورت عادت خواهد شد . بعد از این که عادت شد ، آن اتفاق لذتی برایش ایجاد نمیکند . و به این ترتیب به دنبال مرحله ای بیشتر میرود .

از یک سو این تلاش به سمت " بیشتر " ما را با انواع اختراعات و ابداعات و اکتشافات روبرو میکند و از طرفی دیگر " بیشتر " راه اعتیاد به روی بشر گشوده است .

اما بشر راه دیگری برای لذت نیز یافته است . و آن " بخشش " است .

اگر شخصی هر روز یک سکه را پشت پنجره همسایه نیازمندش بگذارد ، هر روز یک لذت از این کارش میبرد که هیچوقت کهنه نمیشود . از طرفی با سکه های اولیه آن همسایه نیز لذت میبرد ، اما بعد از زمان کوتاهی این لذت از بین میرود و آن سکه ها بصورت " حق " در می آید . اگر روزی آن سکه پشت پنجره نباشد ، حق او پایمال شده است ! ناراحت میشود و ...

یک تعادلی برای این خوبی رساندن و پذیرش خوبی وجود دارد . و آن اطمینان است . کسی که کمک میکند باید " اطمینان " داشته باشد که آن خوبی به نیازمند میرسد . و نیازمند نیز " اطمینان " داشته باشد که به اندازه نیازش " کمک " خواهد رسید .

این نقطه تعادل مورد مهمی است که در اجتماع باید به آن رسید .

لذت کمک کردن "" حد " ندارد . همانطور که " خوبی " حد ندارد . " زیبائی " حد ندارد و ...

آشنا کردن مردم با این نوع لذت ، آموزشی است . فرزندان بسیاری از رفتارها و خلق و خوها را از والدین می آموزند . و افراد بالغ نیز از بزرگان کشور خود می آموزند . باید در رفتار به ایشان نشان داد که میتوان بخشنده بود . و این بخشندگی سرمایه ای است تمام نشدنی و البته لذتی بی انتها را بوجود می آورد . بر عکس تمام لذتهای جذبی که خیلی زود به عادت تبدیل میشوند .

ساختن پیروزی یا خریدن پیروزی

دو تیم داخلی با هم مسابقه ای را شروع کردند . یکی با مربی و بازیکنان وطنی و دیگری با مربی و کمک مربیان خارجی بعلاوه چند بازیکن خارجی .

اگر تیم وطنی ببرند چه نتیجه میتوان گرفت ؟ میگوئیم آنها تلاش کردند و پیروزی را ساختند . ساختن این پیروزی ارزشمند است .هر چه این پیروزی با بازیکنان معمولی تری انجام شده باشد ( بازیکنان ارزانتر) تلاش آنها بیشتر بوده و " ارزش " پیروزی آنها " بالاتر "است .

اما اگر تیم دیگر پیروز گردد چه میگوئیم ؟ آنها پیروزی را خریدند . اگر شکست هم بخورند ، پول را هدر دادند . آنها با همان میزان پول خرید بهتری میتوانستند انجام دهند و مربیان بهتری را میتوانستند بخرند و ...

در واقع گروه اول " فکر " کردند و با " تلاش " پیروزی ( پول ) ساختند .

اما گروه دوم با پول " خرید " کردند و بدون فکر و با امید به تلاش " مزدوران " ( افراد خریداری شده ) منتظر پیروزی نشستند . ارزش کار آنها در حد داشتن پول است .پول را از ایشان بگیری هیچ هستند . " هیچ "

اما گروه اول " تلاش " و " فکر " دارند . اگر موقعیت و پول را از ایشان بگیری ، موقعیت جدیدی خواهند ساخت و در جای دیگری کار مهمی انجام خواهند داد . " این افراد برای کشور با ارزش هستند " . به داشته های کشور اضافه میکنند . اما آن گروه دوم از ارزشهای کشور کم میکند ، عادت به تنبلی و کم فکری را توسعه میدهد .

برای داشتن دانش به روز ، گروه اول پرسنل خود را به کلاسهای خارجی میفرستند . اما گروه دوم مدیران به سفر تفریحی خارج رفته و قرارداد میبندند و معمولا با پول دیگران این کار را انجام میدهند ( از جیب خرج نمیکنند ) . لذا این گروه کار نکنند برای کشور بهتر است . بالاخره بقیه یک کاری میکنند .هر کاری بهتر از خراب کاری و بی هویتی است .

طرح روی فرش – گلیم و غیره

زیبائی طح فرش های ایرانی را نمیتوان انکار نمود و طبیعی است که سایرین از این طرح ها برای کپی کاریهای خود استفاده نمایند .

اما چیزی که امروز توجه ما را به خود جلب میکند این است که چرا این طرحها متوقف شده است ؟ مگر همین طرح ها را همین مردم نساخته اند ؟

چرا هنرمندان امروز ما طرحهای باب روز عرضه نمی کنند ؟

جا دارد که طرحهای جدید آنچنان زیاد تولید و عرضه گردد که یادآوار " زایش " اندیشه و هنر این مرز و بوم باشد . با عرضه طرحها مردم نسبت به خرید آنها اقدام میکنند . آنچه را بیشتر خریدند ، نشان میدهد که استقبال عمومی با آن طرحها است .

خود به خود طرحهای برتر در جامعه رواج خواهند یافت . باید به طراحان کمک کرد تا هر چه بیشتر طرحهای خود را عرضه نمایند .

توسعه خرید اینترنتی کمک میکند تا مردم طرحهای جدید را بتوانند به تعداد نامحدود سفارش دهند و بالطبع تولید کنندگان نسبت به تهیه آنها اقدام نمایند .

چقدر جالب خواهد بود که تعداد زیادی طرح در اینترنت را بتوان روی فرشهای خانه سفارش داد . گر چه ممکن است چند ماهی تا آماده شدن آن صبر کرد ، اما آنچه مطلوب و خاص مشتری است به دست او خواهد رسید .

گر چه مشتری خود میتواند طرحهای خود را سفارش بدهد .

هزینه این فرشهای سفارشی از فرشهای معمول بازار کمتر خواهد بود . زیرا اولا سرمایه تهیه مواد اولیه آن بصورت پیش از مشتری دریافت میشود و در ثانی محصول ساخته شده ، برای فروش منتظر نخواهد ماند . بلافاصله به درب خانه مشتری حمل خواهد گردید .

این روش را میتوان برای انواع محصولات صنایع دستی نیز تعمیم داد .

دیدن کهکشان در فاصله 13.4 میلیارد سال نوری و تئوری بیگ بنگ

اخیرا دانشمندان محاسبه نموده اند که هابل " قدیمی ترین  " و " دورترین " کهکشان را رسد نموده است . این کهکشان در فاصله 13.4 میلیارد سال نوری از ما است . یعنی چیزی حدود 400 میلیون سال بعد از انفجار بزرگ .

یکی از نتایج این مشاهده با توجه به تئوری " بیگ بنگ " این است که مرکز کهکشان ساز عالم ( مکان بیگ بنگ ) با آن نقطه باید 400 سال نوری فاصله داشته باشد .

یعنی اگر در جای دیگری از کیهان ما کهکشان با عمر طولانی دیدیم " تئوری بیگ بنگ " رد خواهد شد .

با رسد اطراف این نقطه باید کهکشانهای مشابه را رویت کنیم و هر چه از آن نقطه دورتر شویم ، عمر کهکشانها بیشتر باید بشود .

نظر به این که کل آسمان از لحاظ وجود کهکشانها " تقریبا " یکسان است ، به نظر میرسد که تئوری محدودیت عمر جهان به " 13.8 میلیارد سال " مردود باشد . این " شفافیت " (clarity , Transparence  ) جهان است که به ما اجازه میدهد " کره ای به ابعاد 13.8 میلیارد سال نوری " را بتوانیم مشاهده کنیم .

زمان اتحاد " ایران – افغانستان – پاکستان " نزدیک است

در روزهای گذشته " نشست چهار جانبه " برگزار شد . چشم امید دولتمردان افغانستان به ا ین نشست بود . در نشست چهار جانبه ، جای طرف طالبان خالی بود . آنها طبق معمول از طالبان درخواست کردند که " لطفا پای میز مذاکره بیایند "

در حالی این اتفاق افتاده که همه طرفهای درگیر در افغانستان میدانند که " طالبان یک تشکیلات نیست "  . بنابراین امکان این که با آنها بتوان مذاکره کرد ، وجود ندارد .

باید به روش خود ایشان " یک نفر واجد شرایط " فرمان توقف درگیری بدهد و پیگیر آن گردد .

با گرم شدن هوا ، روز به روز درگیری با طالبان شدت بیشتری خواهد یافت .آنچه در یک سال گذشته شاهد آن بودیم این است که طالبان به دنبال تصاحب " زمین " است . با استقرار و داشتن زمین ، آنها اقدامات مهمتری انجام خواهند داد . تا کنون تصور بر این بود که هدف طالبان از " تصرف زمین " این است که در مذاکرات دست پیش داشته باشند . اما آنها نمیتوانند جنگ خویش را متوقف کنند . چرا که سربازان خط مقدم جنگ طالبان ، سخن فرماندهان را گوش نمیکنند . آنها فقط در پی جنگ و پیروزی حداکثری هستند . این امر باعث یک جنگ بی اتمام در افغانستان خواهد شد .

این در حالی است که هم اینک دولت افغانستان با مشکلات زیادی درگیر است و ادامه یک جنگ فرسایشی میتواند " دولت نیم بند " فعلی را نیز به زانو درآورد . این همان چیزی است که مطلوب طالبان خواهد شد .

تنها راه توقف جنگ و خونریزی ، فرمان یک فرد موجه است . مشکلات عظیم تاریخی موجود در افغانستان و پاکستان و ایران ، با این اتحاد و یکپارچگی ، خود به خود تا حدود زیادی از بین خواهد رفت .

مشکل بلوچها یکباره حل خواهد شد . ( آنها وسط یک کشور قرار خواهند گرفت ) طالبان با هدف ساخت یک حکومت اسلامی ( در محدوده افغانستان ) با حکومت اسلامی بزرگتری مواجه میشوند که با متغیرهای آنها قابل سنجش نیست . مزایای دیگر این کار را به بررسی کارشناسان وامیگذاریم .

شکست دولت افغانستان از طالبان هم ارز " شکست ناتو " و معادل " شکست شوروی " در افغانستان خواهد بود .  تمام تصمیم گیران لازم است که زمان را از دست نداده و از ادامه جنگ در افغانستان جلوگیری نمایند .

منابع مالی ترکیه از کجا تامین میشود ؟

ترکیه جزو کشورهای گروه 20 است و درآمد بالائی دارد . بخش بزرگی از این درآمد ناشی از توریست و بخش بزرگ دیگری از سرمایه گذاری خارجی تامین شده است .

اما در این ایام که با کردها در حال جنگ است و به نیروهای ضد دولت سوریه کمک میکند و به دلیل ناامنی میزان توریستهای ترکیه نیز کاهش محسوسی یافته و از طرف دیگر چند سالی است که سرمایه گذاران جهانی نسبت به خارج کردن سرمایه های خود از کشورهای پر خطر ادامه داده اند . این سرمایه دلاری که باعث شده ترکیه دچار کسری بودجه نشود از کجا می آید ؟

این در حالی است که کشوری مثل عربستان دچار کسری بودجه وحشتناک شده است .

بعید است فروش نفت داعش به ترکیه بتواند جبران کسری توریستهای روس را بکند ، در حالی که علاوه بر روسها ، سایر اروپائیها نیز به دلیل خطر به ترکیه نمیروند . ( درآمد های این چنینی به دولت نمیرسد . معمولا توسط واسطه ها جذب می گردد )

کسری بودجه ترکیه باید خیلی بیشتر از این باشد . در حالی این اتفاق می افتد که هزینه نظامی ترکیه افزایش یافته است . اگر سلاحهای مصرفی را از غربیها بگیرد ، حداقل نیازمند تامین حقوق فوق العاده نیروهای خودی در جنگ با کردها و همچنین کمک به تروریستهای سوری است .

نظر به این که هیچ خبری مبنی بر کسری بودجه ترکیه در رسانه ها نمی بینیم مشخص است که از جائی این کسری جبران میگردد . همچنین تنها کمک کننده به ترکیه غرب است . این کمک میتوانداز طریق " قطر " و یا " عربستان " صورت پذیرد که خود آنها با کاهش درآمد مواجه بوده اند .

خانه دختران فراری

درست یا غلط اتفاقی است که رخ میدهد . به دلایل صحیح و غلط پیش می آید که دختران از خانه فرار میکنند . اگر آنها خانه امنی نداشته باشند ودولت برای آنها مکان امنی تدارک ندیده باشد ، طبیعی است که در منجلاب جامعه افتاده و تا اعماق آن فرو خواهند رفت .

لازم است که در همه شهرها ، شهرداریها نسبت به ایجاد این خانه های امن اقدام نمایند . کلیه کارکنان این خانه ها باید از خانمهای متخصص روانشناس باشند . آنها باید ضمن پذیرش دختران فراری و ارائه امنیت لازم به آنها ، آنها را از نظر روحی و روانی نیز مورد بررسی قرار داده و در جهت رفع مشکل آنها اقدام نمایند .

برای این که این اماکن از دستبرد سارقین و احتمالا افراد ناباب در امان باشد ، بهتر است این خانه ها در نزدیکی کلانتریها باشد ( حداکثر حدود چند ده متر ) تا در صورت لزوم نیروهای امنیتی بتوانند در اسرع وقت مداخله نمایند .

بررسی موارد فرار بعد از اطمینان از امنیت افراد در دادگاه های صالحه قابل پیگیری است . به هر حال این موارد جزو بیماریهای اجتماع است و کسانی که جامعه را نگهداری میکنند باید در جهت رفع مشکلاتی که سبب بروز این ناهنجاریها میشود اقدام نمایند .

برخورد با افراد " اشتباه کن " در روابط اجتماعی

در جامعه زیاد امکان دارد با کسانی مواجه شویم که در رفتار اجتماعی خود با دیگران اشتباه میکنند . وقتی با این افراد مواجه میشویم ، در ذهن قوانین اجتماعی را برای مواجهه مد نظر قرار میدهیم . اما اگر طرف مقابل این قوانین را مراعات ننمود ، با مشکل مواجه میشویم .

وظیفه افراد ، آموزش قوانین اجتماعی به دیگران نیست .  باید به گونه ای رفتار نمود تا کمترین برخورد ممکن رخ دهد . این وظیفه مربیان جامعه است تا همگان را به آن حداقلها آموزش دهند و افرادی را تتنبیه کنند که این حداقلها را رعایت نمیکنند .

آنچه ما باید بکنیم این است که نفع جامعه را حداکثر کنیم .

فرض کنیم ، کسی از سمت چپ خیابان ( باند سوم ) بخواهد به سمت راست بپیچد (جایش باید در باند اول باشد ) اگر بخواهیم هر رفتاری انجام دهیم که در لحظه منجر به آموزش شود یا حق خود را بازستانیم ( از خلاف قانونی که به عمل آمده ) در هر دو حال هم " وقتمان " را از دست میدهیم و هم امکان " صدمه مالی و جانی " برای ما ممکن خواهد بود .

برخورد با این افراد باید توسط قانون صورت پذیرد و کسی مجری قانون برای دیگران نمیتواند باشد ( این نیز قانون ) است .

لذا بهترین حالت برای شهروندان این است که با توجه به مشکل پیش آمده ، نفع جامعه را حداکثر کنند . نظر به این که در این موارد قانون وجود ندارد ، تشخیص فرد خیلی در نتیجه مهم خواهد بود .

تنها جائی که لازم است به عنوان ضابط قانون افراد وارد کارزار گردند ، جاهائی است که قانون نیز مشخص نموده است . و آن زمانی است که جان یا مال دیگران در شرف از دست رفتن باشد . ( شرع نیز این اصل را به صورت واجب بیان نموده است )