آنچه در روزهای اخیر در آمریکا شاهد بودیم . رفتار در حال بلوغ جامعه آمریکا در مواجهه با مشکلات نهادینه شده بود.
رفتار اشتباه پلیس با مضنون ها بخصوص رنگین پوست ها اتفاق اولیه بود . در مقابل شاهد تظاهرات اعتراضی مردمی بودیم . برای همراهی مردم و پلیس باید نشان داده میشد که خود پلیس نیز قربانی است . پس چند پلیس به قتل رسیدند . در نهایت نیز همراهی مردم با پلیس را شاهد بودیم .
همانطور که یک فرد رشد عقلی میکند , جامعه نیز همواره در حال رشد است و رفتار جامعه نسبت به وقایع متفاوت و البته پختهتر خواهد بود .
امروز بعد از وقایع یازده سپتامبر و بعد از حرکت جمعی یک درصدی, مردم آمریکا از رفتار اداره کنندگان کشور خود اظهار نارضایتی کردهاند. گرایش به ترامپ و سندرز نشان از این اعتراض و عدم اعتماد به اداره کنندگان جامعه را میرساند . نه تنها اداره کنندگان آمریکا اعتقاد و پیروی جامعه را از دست دادهاند, بلکه جامعه آمریکایی در حال تلاش برای زدودن معایب قدیمیتر خود است .
مجموعه این رفتارها نشان از حرکت جامعه از یک مرحله پایین به مرتبه بالاتر دارد . استاندارها تغییر خواهد کرد و رفتار مردم و پلیس با یکدیگر به نحو دیگری خواهدبود. دولتمندان آمریکایی نیز در چالش کسب اعتماد جامعه با مشکل مواجه خواهند شد . چرا که در کوتاه مدت رفتار آنها تغییر نخواهد کرد و جامعه در کوتاه مدت نیز متوقف نخواهد ماند . بنابراین فاصله دولتمندان با جامعه بیشتر شده و این خطر جدایی این دو گروه را در آمریکا بیشتر میکند .
پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۵-۰۴-۲۲
بلوغ جامعه آمریکایی
جایگزین اروپا برای بریتانیا
آمریکا
با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا , امتیازات اقتصادی زیادی از دسترس بریتانیا خارج خواهد شد . طبیعی است بریتانیا بدنبال جایگزین اقتصادی هم ارز یا بزرگتر باشد .
بهترین گزینه کشور آمریکا است . سران اروپا با اتحاد اقتصادی دو سوی آتلانتیک مخالفت کردند . بنابراین برای آمریکا نیز اتحاد با بریتانیا موفقیت بزرگی خواهد بود . به این ترتیب مرزهایی اقتصادی آمریکا تا چند کیلومتری اروپا گسترش خواهد یافت .
این اتحاد اقتصادی در کوتاه مدت برای هر سه مرکز اقتصادی ( اروپا - بریتانیا - آمریکا ) سودآور خواهد بود .
معمولا تغییرات فرصتهای جدیدی را ایجاد میکند . و البته فرصتهای دیگری را نابود مینماید. باید دید طرفها درگیر در تغییرات چه واکنشی به فرآیندهای پیش رو خواهند داشت .
نکته دیگر قابل تامل واکنش سایر کشورهای بزرگ اقتصادی در بازی اقتصاد جهانی خواهد بود .
معمولا کسانی که خارج از بازی هستند سود بیشتری کسب میکنند . چین و هندوستان خارج از بازی هستند . بنابراین فرصتهای اقتصادی پیش آمده برای ابن دو کشور بیشتر خواهد بود .
۱۳۹۵-۰۴-۲۱
زمان تشکیل شخصیت انسانی
در خصوص این که انسان چه زمانی بعد از لقاح تخمک تشکیل میشود گفتار زیادی شده است . این نیز کنار آن همه سخنان میتواند به صورت یکی از آنها قرار داشته باشد .
برای این کار نگاهی به فرایند لقاح در انسان می اندازیم.
برای لقاح , تخمک از رحم خارج شده و در برخورد با اسپرم عمل لقاح صورت میگیرد . از لحظه لقاح تکثیر سلولی آغاز میگردد . از طرفی تخمک لقاح یافته شروع به حرکت کرده و به سمت داخل رحم حرکت میکند . در طی حرکت نیز تقسیم سلولی ادامه خواهد یافت . این کار تا زمانی که سلول لقاح یافته نیاز به غذا داشته باشد ادامه میآبد.
اگر سلول لقاح یافته خارج از رحم نیز باشد , توقف کرده و برای جذب غذا با بدن مادر ارتباط برقرار میکند . در صورتی که خارج از رحم این توقف صورت گیرد , به آن حاملگی خارج از رحم اطلاق میگردد . ( و این جدای از لقاح مصنوعی و توسط پزشکان است که بعد از لقاح , سلول را درون بدن مادر میگذارند )
نظر به این که بعد از لقاح عمل تکثیر سلولی شروع میشود و سلول تکثیر یافته به صورت ارادی حرکت میکند و هر زمان اراده کرد توقف میکند و به بدن مادر برای تغذیه متصل میگردد , طبیعی است که از همان زمان برایش شخصیت قائل گردیم .
درست بعد از لقاح , سلول جدید دارای " دی ان ای " انسان جدید است. در این زمان با لحظه قبل کاملا فرق میکند . امروزه دانشمندان بر اساس همان " دی ان ای " میتوانند شکل چهره و طول قد و سایر پارامترهایی که بدن فرد بزرگسال خواهد داشت را بازسازی کنند .
بنابراین با دانش امروزی میتوان برای سلول تشکیل شده شخصیت انسانی قائل گردید .
با قبول شخصیت داشتن سلول لقاح یافته و انسان دانستن آن از لحاظ حقوقی , مقوله سقط جنین وضعیت دیگری خواهد یافت .
تفاوت " سرعت گذشت زمان " دلیل بر وجود یک بعد اضافی "زمان " است
هر جا صحبت از سرعت میشود بدان معنا است که یک پارامتر در واحد زمان تغییر میکند .
حالا اگر سرعت گذشت زمان تغییر کند , یعنی خود زمان به عنوان یک پارامتر در واحد زمان ( دیگری ) در حال تغییر است .
این اتفاق در نزدیکی اجرام مشاهده میشود. بخصوص در نزدیکی اجرام بزرگ مثل سیاهچاله ها .
بنابراین در محاسبات حرکت و شتاب باید این " بعد دوم زمان " را در نظر آورد .
با توجه به روابط موجود , اکثر فرمولهای حرکت و شتاب نیوتنی جواب با دقت قابل قبول ارائه میکند , اما روابط نسبیتی اینشتین نیاز به بازنگری دارند .
همچنین هر کجا در روابط نیوتنی شاهد حرکت در میدان جاذبه هستیم, باید روابط بازنگری گردند .
برداشت درختان افتاده مشابه برداشت حیوانات مرده است
متولیان جنگل به پیمانکاران مجوز استفاده از درختان شکسته و افتاده را میدهند , اما آیا این کار صحیح است ؟
این سوال جدای از سوءاستفاده پیمانکاران است که با هر مجوزی که به جنگل وارد شوند , هر درختی که سود برایشان داشته باشد قطع میکنند.
در مقام مقایسه باید دید که در طبیعت چه بر سر حیوانات مرده می آید ؟
هیچ حیوان مرده ای در طبیعت باقی نمی ماند . حیوانات مرده نیز بخشی از سیکل طبیعت و غذای موجوداتی هستند و چرخه حیات طبیعت را تکمیل میکنند .
از اینجا استنباط میشود درختهای مرده نیز چنین هستند و آنها نیز بخشی از چرخه طبیعت خواهند بود , اگر پیمانکاران بگذارند این چرخه کار خود را انجام دهد .
وضعیت جنگلها به طوری گردیده که اگر تغییری در مواجهه جامعه با آن صورت نگیرد , به زودی اثری از آن باقی نخواهد ماند .
آیینه
بعضی چیزها مثل آیینه هستند . افراد در برخورد با آنها نقش خودشان رادار آن میبینند .
بعضی شعرها اینچنین است. منظور شاعر مفهومی بوده , اما هر کس با توجه به تجربه و دانش شخصی, استنباط خاصی از آن اشعار میکند . نه تنها اشعار بلکه بسیاری از گفتار نیز چنین خاصیتی دارند .
این مطالب نشان دهنده عمق معانی نهفته در آن گفتار یا اشعار است . هر کس به اندازه توانایی خود به عمق گفتار میرسد . این نه فقط در جنبه مثبت است , بلکه گاه افراد از آنها سوء تعبیر نیز ممکن است بکنند !
سوء تعبیر از اشکال ما است , اما دامنه برخورد با این مفاهیم جالب است , از خیلی منفی تا خیلی مثبت , بسته به درک مخاطب .
در واقع این مفاهیم حالت آیینه را دارند که مخاطب خود را در آن میبیند .
هر مفهوم چه میزان خاصیت آیینهای دارد ؟ میزان آیینه بودن هر چیزی نیز متفاوت است . به نظر میرسد هر چقدر جنبه معنوی مفهوم بیشتر باشد جنبه آیینهای آن نیز بیشتر خواهد بود .
نمونه بارز آن کتب الهی است ( که هر کس بر اساس درک و حالت خود مطالبی را از آن درک میکند . )
در واقع کتب الهی آیینهای هستند که بر اساس درک زمان هر کس آیینه جمال آن شخص میباشند . از آنجا که خداوند در ازل همه چیز را به آدم آموخت , پس آدم همه چیز را میداند . در مواجهه با انواع آیینهها بخشی از آن را ملاحظه کرده و در مقابل چشم میآورد .
جمال انبیا و اولیای الهی نیز چنین است . نقل است که در اوایل نشر اسلام, سلمان بر رسول خدا وارد شد و با دیدن جمال ایشان منبسط شده و بی اختیار شرح زیبایی ایشان را بر زبان جاری میسازد و رسول خدا هر بار تایید میکرد ند که بلی درست است . بعد از سلمان فارسی ابوجهل وارد میشود و او نیز بی اختیار شرح زشتی بر چهره رسول خدا میدهد که باز رسول خدا گفتار ابوجهل را تایید میکنند .
وقتی ابوجهل خارج میشوند حضار سوال میکنند که چگونه است که دو نفر شما را زیبا و زشت خواندند و شما هر دو را تایید کردید ؟
ایشان پاسخ دادند : که ما آیینهایم هر کس نقش خود را در ما میبیند . از این جهت سلمان و ابوجهل هر دو نقش روی خود را در چهره من دیدند و آن را بیان کردند و البته هر دو درست می گفتند .
داستان معروف بایزید بسطامی و چاقو زدن مریدان بر ایشان نیز بیان کننده همین مطلب است .
اما وقتی هر کس بر اساس رنگ خود از قرآن مطلب درک میکند , تکلیف عمل به قرآن چگونه است ؟
درک هر شخص به اندازه خود او و برای شخص خودش معتبر است . از این رو گفتهاند که آنچه درک کردید بیان نکنید , آن برای خود شما است . اما انبیا و اولیا و کسانی که به ایشان اجازه از طرف آنها داده شده باشد , اجازه دارند آنچه درک کردهاند برای دیگران بازگو کنند . حتی میتوان گفت بر اساس نیاز دیگران , بخشی از معانی را نمایش دهند , یا پرده را کنار بزنند تا دیگران نیز ببینند . همه این جملات یک معنا را میرساند .
قرآن نیز بیان میدارد که بر ایمان گروهی می افزاید و برای بعضی بر عکس بر ضلالت ایشان اضافه میگردد.
نه تنها موارد ذکر شده , بلکه خود طبیعت نیز همین نقش را دارد . حالات و احساسات ما نسبت به یک منظره , یک درخت , تصاویر حیوانات و غیره نیز چنین است .
در واقع آنچه میزان آئینه بودن را مشخص میکند , وجهه الهی آن است . هر چیز " آیت الله " است . میزان این وجه الهی است که تعیینکننده میزان آینهای چیزها است . بعضی بیشتر و بعضی کمتر ( برای ما ) این وجه الهی از دید ما چنین است !
در واقع امور نزد خداوند تفاوت ارزشی ندارند. بلکه همه آنها نزد خداوند مخلوق و ارزش واحد دارند . این برای ما است که ارزش آنها تفاوت میکند و این بسته به شرایط و جایگاه نظاره کنندگی ما است .
همه چیز زیبا است . چون او غیر زیبا نمی سازد .از خوب و زیبا غیر خوبی و زیبایی صادر نمی شود .
۱۳۹۵-۰۴-۲۰
نیاز به آموزش استفاده از شبکههای اجتماعی به بزرگسالان و نوجوانان
نه تنها افراد جوان , بلکه افراد بزرگسال نیز معمولا در برخورد با شبکههای اجتماعی دچار مشکل کاربری میشوند .
لازم است دستورالعملی برای تکنولوژیهای جدید تدوین گردد و در اختیار کاربران ( با تفکیک سن و سال ) قرار گیرد .
این آموزشها در مدارس و رسانههای جمعی قابل عرضه است .
استفاده صحیح از این فرزندان تکنولوژی میتواند باعث بهبود زندگی شده و برعکس استفاده ناصحیح میتواند حداقل وقت و اندیشه ما را به میزان قابل توجهی از بین ببرد .
موارد "هم افزایی " این تکنولوژیها شامل ارتباطات خانوادگی , درسی , علمی , شغلی , تجاری و غیره را میتوان شناسایی کرد و در مقابل هشدار در خصوص موارد خطرناک شامل ارتباطات خلاف قانون و حتی زیاده روی در سرگرمی را تهیه و به استفاده کنندگان اطلاع رسانی نمود .
اصلاحات در لباس فضانوردان
لباس فضانوردان سالها است که طراحی شده و شکل آن برای همگان مشخص است . اما برای خود فضانورد مشکلاتی دارد که با اصلاح آن میتوان راحتی و کارایی این وسیله را افزایش داد .
دسته در بدن نقشهای زیادی دارند . برای مردم خیلی مهم است که این دست ها به بدن و صورت دسترسی داشته باشد . این امری است که در لباس فضانوردان دیده نشده است .
اگر بخش بدنی لباس کمی گشادتر باشد , دیت فضانوردان میتواند در داخل بخش بدنی باشد و در صورت نیاز دست را درون بخش دست لباس فضانوردی کرد .
این آزادی کمک بزرگی است تا بسیاری از ابزار کنترلی و دکمهها را در داخل لباس فضانوردان جا سازی نمود .
احساس آزادی و کنترل بهتر فضانورد بر ابزار و محیط خود از دیگر مزایای این گونه لباسها خواهد بود .
هویت گم شده مردم خاورمیانه
مردم بسیاری از نقاط جهان , از جمله خاورمیانه, از فرهنگ اصیل خود فاصله گرفتهاند . شکل متحدالشکل لباس های غربی , فرهنگ موسیقی , خودرو , جنگ و قهرمان پروری و غیره باعث شده تا ارزشهای بومی در مقابل ارزشهای جاری و غالب قرار گیرد و در نتیجه مردم , هویت خود را گم نمایند .
داستان معروف " کلاغی که میخواست راه رفتن کبک را بیاموزد " بیان کننده این است که بسیاری از ظاهر های زیبا توسط همگان قابل اجرا نیست و ضرر آن زیاد است .
این در حالی است که اغلب داشته های ما زیباتر از آن چیزی است که در پی آن هستیم .
در واقع کبک هایی هستیم که راه رفتن کلاغ را تمرین میکنیم!
مردم خاورمیانه دارای فرهنگ آزموده شده چند هزار ساله هستند . این فرهنگ مبتنی بر اخلاقیات و ارزشهای بومی است . لباس و آداب و رسوم این مردم بعد از چند هزار سال برخورد با فرهنگهای شرق و غرب پخته شده و از بوته آزمایش بیرون آمده است . نه تنها بقا یافته , بلکه معایب خود را از دست داده و مزایای سایر فرهنگها را جذب نموده است .
گر چه امروز مردم در موج فرهنگهای جذاب گرفتار شدهاند , اما طبیعی است که مانند گذشته, بعد از فروکش نمودن موج فرهنگی حاضر , فرهنگ بهبود یافته خود رابه جهان عرضه کنند .
فرهنگ "آدمکش خوب , آدمکش بد " در مقابل "تقدس جان انسانی "
قهرمانها را در جهان بیرون نظاره کنیم . آنها کسانی هستند که با بدیها مبارزه میکنند و با از بین بردن بدیها باعث میشوند که خوبیها باقی بمانند . در واقع خطری که به خوبیها نزدیک میشود را از بین میبرند . گاه آنها افراد بدی هستند که از راه بد خود توبه کرده و با بدیها وارد جنگ میشوند .
همه این قهرمانها از کشتن دشمنان استفاده میکنند .آنها " آدمکش خوب " هستند .
برای می بردن به پایه فرهنگی این طرز تفکر شاید بتوان در اساتیر یونان به آشیل رسید . شخصی روئین تن که توان نابودی هر کسی را دارد . با نقطه ضعفی که خداوند برایش گذاشته است .
در مقابل این طرز تفکر در این سو ما رستم را داریم که در مقابل بدل آشیل , یعنی اسفندیار , به هر ترفندی تمسک میجوید تا از جنگ و کشتن فرار نماید . فرهنگهای شرقی تر نیز قهرمانی را بر اساس اخلاقیات میدانند .
در دین اسلام نیز " لقب کرمان بنی آدم ... " مبنایی احترام به انسان است . آیات و دستورات زیادی برای احترام به انسان و بخصوص به جان هر فرد شده است . تا حدی که قتل یک فرد , به قتل کل انسانها تعبیر شده است . در اینجا دین و طرز تفکر و موقعیت اجتماعی آن فرد ملاک نبوده و صرف جان انسان مبنی قانون الهی است .
امروزه این دو گونه طرز تفکر با یکدیگر برخورد نموده و به طور طبیعی در کوتاه مدت فرهنگ قتل و کشتار ظاهرا غالب شده , اما در نهایت فرهنگ کرامت جان انسانی برتری خود را نشان خواهد داد .
در طول تاریخ فرهنگهای قتل و ستم و ظلم به سرزمین ما آمده و در مدت زمان کوتاهی تبدیل به فرهنگهای با ارزش اخلاقی گردیدهاند.