تاریخ جهان و ایران:
{{{چگونگی شمارش طول عمر دریانوردان ایرانی!!! }}}
بارها دیده شده که در نسخه های تاریخی و یا بر سنگ قبرهای بدست آمده در بنادری همچون سیراف و جاسک و... چنین نوشته شده است:
...... سهل بورابان، چهار سال و پنجاه روز بزیست!!
و یا بر گوری نوشته شده است:
.... محمد پور شازان، دو سال و سه ماه و پنج روز عمر کرد!!
حتی تا پنجاه سال پیش نیز، کم و بیش دریانوردانی که با کشتی های بادی کوچک بنام بوم و بغله از خلیج فارس به عربستان و هندوستان و آفریقا سفر میکردند، اگر از خانواده هایی باشند که پدر بر پدر دریانورد بوده اند، این اصطلاح روزگاران قدیم درباره آنان بکار برده میشد!
براستی دلیل چنین نوشتاری چیست؟!
دریانوردان ایرانی در روزگار باستان، برای تجارت و مبادله کالا از بنادری همچون سیراف و میناب، ناچار بودند که خطر کرده و بر پهنه امواج خروشان اقیانوس هند روان شوند تا از آنجا به هندوستان و سراندیب و مالزی و شرق آفریقا و جاوه و چین بروند.
طبعاً چنین مسافرتی با قایق های آندوران، کاری شورانگيز و قهرمانانه بود و علاوه بر خطرات راه، سفری بس دراز در پیش داشتند. بدانگونه که تنها از دریای پارس به کشور چین رسیدن، خود سالها طول میکشید.
سالها میگذشت و هیچکس خبری از دریانورد نداشت و نمی دانستند زنده است یا مرده و آنگاه که پس از سالها به وطن بازمیگشت و اورا زنده میدیدند، به شادی بر ميخواستند. گویی مرده ای را پس از سالها از نو زنده بیابند و برایش عمری دوباره بازیافته می دانستند!!
مثلاً اگر تاریخ بازگشت او از سفر دریایی تا آن زمان یکسال میگذشت، او را یکساله ميخواندند و اگر دو سال از بازگشت از سفرش میگذشت، او را دوساله میگفتند!
بنابراین وقتی بر سنگ گوری مینوشتند که: سهل بورابان چهارسال و پنجاه روز بزیست.... بدین معنی بود که سهل بورابان، چهارسال و پنجاه روز بعد از آخرین سفر دریایی خود زنده ماند.
بن مایه:
خلیج فارس، احمد اقتداری، ص 77 الی 81
نگارش: علی سجادی