اشتیاق به خوراکی باعث باقی ماندن وجود انسان است. پس وجود این نیرو برای بقا فرد لازم و انحراف آن از اعتدال انواع بیماریهای فردی را سبب میشود.
اشتیاق به شهوت سبب تشکیل اجتماع و تداوم این اشتیاق باعث تداوم اجتماع میگردد. در اجتماع نیازهای جدید پدید می آید که با تلاش و کوشش و اختراعات و ابداعات باعث رشد تمدن و اجتماع میگردد. انحراف آن از اعتدال انواع بیماریهای اجتماعی را سبب میشود.
اشتیاق به فرزند باعث تربیت انسانهای آینده و تداوم نسل و نوع بشر در طی زمان میگردد. انحراف آن از اعتدال باعث انواع صدمه به رشد و تربیت بین نسلی است.
این سه نیروی غریزی بشری برای رشد و تداوم بشریت لازم است.
در مقایسه با داستان " تقدم مرغ و تخم مرغ " که این خصائل برای این اهداف ساخته شده و یا این اهداف نتیجه خصائل وجودی ما است. اعتقاد ادیان الهی بر هدف مند بودن خلقت است و بنابراین این تابلو زیبا طراح و نقاشی داشته است.
اما این غایت هدف نیست. چرخه وجودی این مکانیزم ها نیز زیبا است.
پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۶-۰۳-۰۸
نگاهی متفاوت به اشتیاق به خوراکی , شهوت و فرزند
تکوین " دولت - ملت " ها به " دولت -اتحادیه " ها - شروع امپراتوری ها
۱۳۹۶-۰۲-۲۶
چرخه پول
چرخه پول نفت ، فارغ از کارکرد جمعیت است . چگونه مردم را به چرخه کسب و کار وارد کنیم ؟
جمعیت مصرف کننده کالا است و پول نفت تامین کننده آن . مردم هم نقشی در این میان ندارند.
در واقع مردم کمی در چرخه تولید و صدور نفت کار میکنند --- همینطور تعداد کمی در چرخه باز توزیع و واردات کالا فعالیت میکنند .
مصرف کننده اصلی پول نفت ، وزارت خانه هایی هستند که بودجه را برای امور محوله خرج میکنند. در این راستا شرکتهای پیمانکاری ( ایجاد کار موقتی ) پا میگیرد
سود جویان و فساد پیشگان نیز از این جریان نقدینگی سهم میبرند
ذی نفعان و حامیان نیز از بودجه سهم میگیرند . کارهایی را مثل تبلیغات تعریف میکنند و منافع مستقیم و غیر مستقیم میبرند
دو چرخه کالا داریم
کالای مصرفی مردم و کالای مصرفی شرکتی
برای هر یک دو گروه ذی نفع و فعال داریم
ذی نفعان مستقیم واردات و توزیع و ذی نفعان شبکه فساد
متغییر های موجود
افزایش قیمت ارز -- همه ذی نفعان مانع افزایش هستند زیرا مصرف کم میشود . سود آنها در قیمت پائین ارز است . خرید ارزان و فروش گران است.
نقش نرخ بهره در فرآیند ذی نفعان چیست ؟ --- تامین منابع ریالی از طریق بانکهای داخلی است !
دریافت وام ارزی با بهره کم در شبکه واردات ممکن است ( نیاز به تثبیت نرخ ارز دارند نرخ ارز متغییر ریسک را بالا میبرد) وام و واردات ارزی و باز پس دادن ریالی !
بالا بودن نرخ بهره ریالی باعث میشود رقبا که نمیتوانند وام ارزی بگیرند ، از گردونه واردات حذف شوند. تبدیل ریال وامی و غیر وامی به ارز نرخ بازگشت سود ریالی بالا را میطلبد.
نتیجه : هزینه پول در کشور بالا میرود . پروژه های ساخت و توسعه ای گران تمام میشوند. وامهای تولیدی گران تمام میشوند
فعالیتهای با نرخ برگشت سرمایه بالای 50% و بیشتر توجیه سربسری خواهد داشت . آن هم در یک فضای فساد آمیز که دست اندرکاران آن سعی میکنند سهم بالاتری از سودهای بالقوه و بالفعل را جذب کنند
وسطیها چه میکنند؟
عده ای در وسط کار قرار دارند . آنها در بالای لیست ذی نفعان نیستند و از چرخه مربوطه منتفع نمیشوند. اما در کنار چرخه جریان بودجه های جاری و عمرانی قرار دارند . آنها نیز قدرالسهم خود را از این خوان گسترده بر میدارند .
تقسیم پول نفتی برای هر یک از ذی نفعان و همینطور برای سفر رفتن مردم مهم است . باید به قدری پول در اختیار مردم گذاشت که نرخ ارز تغییر نکند
راه کار مناسب ، دو نرخی کردن نرخ ارز است . واردات ارزان برای وارد کنندگان و گران برای دیگران
.
.
راه کار اصلاح خارج کردن فعاالیتها از سیکل مربوطه است .
گردش پول نفت باید عوض شود و پول در میان مردم توزیع و چرخه جمع شدن پول از طریق مردم عملی گردد. ( مالیات بر درآمد حتی درآمد نفتی توزیعی )
قبل از خراب کردن سیستم موجود باید روش جدیدی از گرد آوری پول برای بودجه ها و چرخه هزینه کشور ایجاد شود . مانند مالیات بر گردش نقدینگی
این کار از طریق بانکها در مقابل برداشت درصدی از گردش بانکی عملی خواهد بود .
محدود کردن سقف پرداخت وام بانکها باعث میشود که بازیکنان کلان با محدودیت منابع مواجه شوند و اکثریت کم رقمها بتوانند پول وام بگیرند.
واگذاری بدهی مشکوک الوصولها و رقم بزرگها به یک بانک دیگرجهت تجمیع دارائیهای مسموم مفید است
.
.
گام بعدی سهامی کردن توان خرید مردم است . خرید مردم ارزشی دارد که فروشندگان از این خوان گسترده در سرتاسر جهان استفاده میکنند. باید این خوان گسترده به نوعی به خریداران نیز سود برساند . راه آن سهامی شدن همه فروشندگان و سهامدار بودن مشتریها است . این کار در بورس امکانپذیر است . همه وارد کنندگان و فروشندگان باید در بورس حظور داشته باشند و حداکثر سهم صاحبان تجارت 40 درصد باشد . بقیه سهام باید توسط افراد خرد خریداری گردد. سهم این افراد خرد نمیتواند از یک حدی بیشتر باشد ( برای جلوگیری از خانوادگی شدن سود بعضی تجارت ها )
جریمه های سنگین برای اثبات خلافها باید در نظر گرفت به طوری که فعالین تجاری جرت خطا کردن نکند. مانند هزار برابر تا یک میلیون برابر مقدار خلاف جریمه اخذ گردد.
کشورهای مسیحی
روش ادغام ترکیه در اروپا
۱۳۹۶-۰۲-۲۳
عینک مناسب برای پیر چشمها
۱۳۹۶-۰۲-۱۷
قوه قضاییه مستقل
عملا قوه قضاییه مستقل نمیتواند وجود داشته باشد . هر سیستمی از افراد بوجود می آید و بالاخره افراد هم نظرها و دوستانی دارند . همچنین بر اساس منطقی برگزیده میشوند و این چرخه یعنی وجود گرایش در افراد و تلاش برای حفظ شغل یا دوستان نیز جانبداری و عدم استقلال ایده آل را در پی خواهد داشت .
اما چه باید کرد ؟ مدافعین هر سیستمی یک سری محددیتها را میپذیرند و بر اساس پذیرفتن آن محدودیتها سعی میکنند به حالت آرمانی مورد نظر خود نزدیک شوند.
اما بهترین حالت برای این که دادرسی را مستقل از افراد و نظر ایشان بدانیم راه کار دیگری میتوان ارائه داد . ( و این جدای از استقلال نظر قضات یا هر سیستم دیگر دادرسی است )
اگر بتوان دادرسی را به نحوی انجام داد که تصمیم گیران ( مثلا قضات ) از نام افراد و جنسیت ایشان و رنگ پوست آنها مطلع نگردند ، در نتیجه اسم و رنگ پوست و جنسیت در تصمیم ایشان مدخلی نخواهد داشت . ندانستن سقف مبلغ دعاوی یا متراژ ادعاها نیز کمک میکند تا عدالت در تصمیم گیریها موثر باشد .
در واقع دعاوی یک روح ( حق ) دارند و مقادیر و افراد به این روح ( حق ) منسوب میشوند . این دو بخش را باید از یکدیگر جدا کرد تا قاضی حتی اگر بخواهد نتواند به نفع یک طرف رای بدهد .
مرحله دوم تعدد قضات است . چند قاضی باید روی هر پرونده رای بدهند . و جمع بندی باید توسط فرد دیگری انجام شود که نتواند نظرها را تغییر دهد و بر اساس رای اکثریت پرونده را ببندد.
همچنین یک نفر باید کنترل اولیه پرونده از نظر این که اصل پرونده از مقادیر و افراد جدا شده اند و در انتها برای این که حق به حق ( تصمیم قضات ) به حقدار رسیده وجود داشته باشد .
سیستم کنترل و نمره دهی قضات برای این که قضاتی که اشتباه زیاد دارند از گروه قضات خارج و به دایره آموزش مجدد راهنمایی کنند لازم است وجود داشته باشد . همه موارد نیز ناظرین تصادفی میتواند داشته باشد .
در این صورت فرقی نمیکند که چه میزان در پی هوای نفس باشد ، منافع او ایجاب میکند که عدالت به کار ببرد و در این سیستم افرادی که عدالت دارند رشد میکنند . اگر کسی بخواهد روی یک پرونده اعمال نظر کند نیز نخواهد توانست که در این چرخه وارد شود . سیستمهای کامپیوتری میتواند کمک کند که حتی افراد بالای سیستم قضایی نیز نتوانند در پرونده ای اعمال نظر کنند .
و در نهایت نیز اگر یکی از افراد پرونده در خواست علنی شدن پرونده را بکند ، این پرونده را میتوان علنی کرد و هزینه آن را بازنده باید بپردازد . رسیدگی به این پرونده در شبکه های اجتماعی باید کاملا افشا گردد . در این صورت خطاها ی احتمالی حداقل خواهند شد .
از سوی دیگر مواردی که به هر دلیل نباید افشا گردند نیز ممکن است در این میان باشند . ضرر افشای موارد اتفاقی کمتر از ایجاد امکان پنهان کاری در شبکه دادرسی است . لذا ضرر مزکور را میتوان پذیرفت . طبیعی است که افرادی که از حق خود برای افشای موارد ملی استفاده میکنند و در واقع ناحق باشند ، در میان مردم رسوا شده و آبروئی نخواهند داشت . و خود آنها نیز این را خواهند دانست .
این در حالی است که عدم اطلاع از موارد یک پرونده احتمال رای غلط دادن چند نفر قاضی مستقل ( چون نمیدانند که پرونده به نفع کیست ) بسیار ضعیف است .
ایجاد اینچنین شبکه قضایی کمک میکند تا عدالت در جامعه برقرار شود . ( یادآوری : هر پرونده جنبه های مختلفی دارد . اول جنبه دو طرف دعاوی است . دوم تاثیری که روی دیگران و جامعه میگذارد . سوم علت وقوع جرم است ، جامعه چه کند تا چنین جرمی اتفاق نیفتد ؟ - همه این موارد باید بررسی و توسط گروه قضات ارائه طریق گردند . روشهای اصلاح جامعه که اینچنین جرمهایی به وقوع نپیوندد نیز باید بیان و توسط اداره هایی خارج از شبکه قضایی پیگیری گردد جریمه عدم اجرای راه کار در صورت وقوع مجدد جرم میتواند برای آن ادارات خیلی سنگین نیز باشد .)
۱۳۹۶-۰۲-۱۶
سوالات مهم تبلیغات برای انتخابات در هر جای دنیا
میانگین سنی رای دهندگان چیست ؟
سنگینی سنی رای دهندگان چگونه است؟ یعنی هر سنی از رای دهندگان چه درصدی از کل داشته و اهمیت هر یک برای صندوق رای چگونه است ؟
رای اولیها چه میزانند و چه علائقی دارند ؟ ( معمولا جمعیت قابل توجهی دارند )
اهمیت انتخابات برای هر گروه سنی و شغلی چگونه است ؟
انتخابات چه تاثیری روی درآمد دیگران دارد ؟ گروه هایی که تاثیر بیشتر می پذیرند مشخص شوند . روی سایرین چه کار دیگری میشود کرد ؟ چه پارامترهایی از انتخابات برای ایشان مهم است ؟
دقدقه های رای دهندگان به ترتیب چه میتواند باشد ؟ ( تهیه لیست موارد با اهمیت برای رای دهندگان )
موارد فرعی که میتواند توجه رای د
هندگان را به خود جلب کند کدام است ؟
عواملی که میتوانند باعث حرکت دفعتی رای دهندگان شوند چیست ؟ آیا از آنها میتوان استفاده کرد ؟ چگونه ؟ ( آیا رقبا از آن استفاده میکنند ؟ ، روشهای مقابله استفاده رقبا از آن چه میتواند باشد ؟ )
کارشناسان تبلیغات حتما موارد بسیار بیشتری برای تحلیل و جمع آوری اطلاعات و رقابت با سایر متخصصان رقیب دارند . بررسی و تحلیل یک بعد قضیه است . مرحله مهمتر اجرای برنامه ای است که رای بیشتری را برای کاندیداهای مورد نظر به ارمغان بیاورد .
پاداش هر یک از دست اندرکاران فرآیند جذب رای بسته به موفقیت جمعی ایشان خواهد بود .
نگاهی به شهر- اشتغال- چرخه اقتصادی (شهرهای مصرف کننده شهرهای تولید کننده ! )
برنامهریزی مغز انسان
در وبسایت پژوهشگاه استنفورد آمده است که "فناوری، طراحی میشود تا رفتار یا آنچه ما در ذهن داریم" را تغییر دهد.
مکس استوسل میگوید: "وقتی با علوم اعصاب آشنا میشوید و درک میکنید که چطور اپلیکیشن طراحی کنید، اساسا میتوانید مغز انسان را برنامهریزی کنید."
"هزاران نفر در آن سوی صفحههای کامپیوتری هستند که کارشان این است که شما را تا حد ممکن، معتاد و دیوانه این صفحهها نگه دارند. این آدمها، کارشان را خیلی خوب یاد گرفتهاند."
از استوسل پرسیدم که به نظرش چطور این آدمها کارشان را بلدند، در حالی که من کنترل اپلیکیشنها و نوتیفیکیشنهای تلفن همراهم را در اختیار دارم. او سوال من را با سوال دیگری جواب داد: "وقتی تلفنت دم دست نیست و صدایش بلند میشود، دچار هیچ استرسی نمیشوی؟"
بله! در چنین مواقعی کنجکاوی وسوسهانگیز با کمی اضطراب و دلواپسی همراه میشود و هرچه زمان بیشتری بگذرد و نتوانم سراغ تلفنم بروم، این نگرانی بهتدریج بیشتر میشود.
عموما کسانی که در بخش طراحی فناوری فعالند، در پی آن هستند که از "سیستم پاداش" مغز ما به نفع خودشان استفاده کنند. یعنی سیستمی که در آن با فعالسازی دوپامین، حس رضایت و لذت به ما دست میدهد.
مغز ما برنامهریزی شده تا ما را مشغول کاری کند که بیشترین رضایت را برایشان در پی دارد. یعنی همان سیستمی که ما را به مواد مخدر و غذاهای مشخص معتاد میکند، میتواند باعث شود که ما به اپلیکیشنها، بازیهای کامپیوتری، سایتها و ابزارهای مختلف اعتیاد پیدا کنیم.
استوسل میگوید که کاربران فناوری، نه "مشتری"، بلکه "محصول" آن هستند.
بخشی از یکی از مقالات بی بی سی