شهر اورشليم يكي از استثنايي ترين شهرهاي جهان است . اين شهر مورد احترام اديان ابراهيمي است و از سالهاي دور براي تصرف آن خونهاي زيادي ريخته شده است .
در ابتدا يهوديان بارها اين شهر را تصرف كردند و مردم قديم منطقه بارها آن را بازپس گرفتند. اين رويداد تا نزديكي ظهور مسيح ع ادامه داشت . در آن اواخر اداره شهر اورشليم در اختيار يهوديان بود.
بعد از ظهور مسيحيت نيز مسيحيان بارها با يهوديان جنگ نموده و اين شهر را تصرف كرده و يهوديان آنرا باز پس گرفتند. اين داستان تا همه گيري مسيحيت ادامه داشت و در سالهاي قبل از ظهور اسلام اداره اين شهر در اختيار مسيحيان بود.
با ظهور اسلام دوباره داستان فوق تكرار شد . شهر را مسلمانان تصرف كردند و بارها مسيحيان براي باز پس گيري آن شهر لشگر كشي كردند تا در نهايت در اين اواخر ( امپراتوري عثماني ) اين سرزمين در اختيار مسلمين قرار داشت .
با فروپاشي عثماني اداره اين شهر به مسيحيان رسيد . اما آنها براي جلوگيري از برپايي دوباره امپراتوري اسلامي و خطرهايي كه از جانب امپراتوري اروپا را ميتوانست تهديد كند ،به فكر راه چاره افتادند .
آنها قبلا مديريت مسيحيت ( پاپ و واتيكان ) را در داخل كليساها محبوس كرده بودند و پادشاهان شرق و غرب اروپا خود اداره كليساهاي امپراتوري خود را به عهده گرفتند . ( روسيه و بريتانيا )
بنابراين نميتوانستند جامعه مسيحيت با قدرت در منطقه ايجاد كنند. خصوصا اين كه نزديكي آموزه هاي مسيحيت و اسلام خيلي زياد بود.
آنها از يهوديان استفاده كردند و گروه خاصي را مسلح كرده و اسرائيل را پايه گذاري كردند . ميتوان گفت تا اين اواخر اسرائيل نقش خود را براي نگاهداشتن جاي پاي براي غرب در صورت وجود بحران ايفا كرده است .
اما به زودي اداره كنندگان اين منطقه بايد با استانداردهاي جهاني زندگي كرده و با مردم خود و همسايه ها تقابل براي همزيستي داشته باشند.
براي اين كار بايد قتل عامها فراموش شود . و البته هماهنگي هاي لازم با همه ذي نفعان صورت گرفته است . تااينجا همه چيز خوب و مثبت به نظر ميرسد
اما در آخر توافق براي مثبت شدن نقش اسرائيل در منطقه ، طرفهاي معامله چند پرتقال در بسته وزن شده قبلي انداخته اند !
معامله روي بسته قبلي اسرائيل بود و خود اورشليم از وجود اسرائيل مهمتر است !
آيا غرب اشتباه كرده يا تصور عدم بازگشت معمله گران با چند پرتقال بيشتر را دارد ؟
واقعيت اين است كه اورشليم مورد مناقشه مسيحيان و يهوديان نيز بوده است . توليد داعش براي حذف آدمهاي ناراحت مسلمان ترفند خوبي بود تا افرادي كه بالقوه مشكل داشتند از جوامع غربي حذف شوند. اما امروز مسيحيان داراي مشكل نيز هستند. آنها نيز اقدامات تروريستي ميتوانند انجام دهند . ( و ميبينيم كه ميدهند )
اين اقدام ميتواند وجود اسرائيل را نيز با خطر نابودي مواجه نمايد . نه فقط اسرائيل ، بلكه آمريكا نيز از داخل ميتواند مشكلات داخلي پيدا كرده و به سمت فروپاشي پيش برود.
اين ساده انگاري است كه يك امپراتوري در حال سقوط ( آمريكا جايگاه خود را به چين ميدهد ) دچار مشكلات فروپاشي نشود. اقداماتي از اين دست ،مشكلات داخلي آمريكا را بيشتر خواهد كرد.
دنيايي كه در آن آمريكا حرف آخر را نزند و به قول آقاي ترامپ به مسائل داخلي خود بپردازد و درگير مشكلات داخلي باشد ، چگونه خواهد بود ؟ نقش ديروز آمريكا خالي خواهد شد و تا مدتي جايگزين وجود نخواهد داشت . اما به احتمال زياد اين چين است كه در آينده نقش نظامي فائق را پيدا كرده و اقدامات آمريكايي را با استانداردهاي چيني اجرا خواهد كرد .
شايد در آن روز چين نيازي به اسرائيل نداشته باشد و با تراكم خواسته مسلمانان براي آزاد سازي قبله اول مسلمين ،قوم يهود همانطور كه قرآن پيش بيني كرده براي هميشه در جهان آواره شوند.