۱۳۹۶-۱۰-۰۹

اصطکاک لباس برای شارژ گوشی موبایل

ميدانيم كه در لباسهاي ما اصطكاك ايجاد ميشود و اين اصطكاك اغلب موارد مراحم بوده و سعي در از بين بردن آنها داريم . اما آيا ميشود از اين بار الكتريكي استفاده مناسب كرد ؟
اگر بلي پس بهتر است البسه اي بپوشيم كه ميزان اصطكاك بيشري ايجاد نموده و بار الكتريكي بيشتري داشته باشند.
با گذراندن الياف فلزي در لباسها ( فعلا براي ضد بار الكتريكي كردن لباسها و همچنين افزايش استحكام البسه استفاده ميشود) ميتوان بار الكتريكي البسه را جارو كرد و پس از عبور آنها از يك ديود ميتوان از آن براي شارژ باتري استفاده نمود.
اين سناريو قابل اجرا است . براي شدني شدن آن بايد آزمايشات مناسبي طراحي و اجرا شود و در نهايت آنرا بصورت اقتصادي در البسه متداول بكار برد.
با اين تكنولوژي ميتوان باتري كوچكي در پايين لباسها را شارژ نمود و در زماني كه گوشي موبايلمان نياز به شارژ دارد ، آنرا به باتري مذبور متصل كرد. 
باتري داخلي لباس به تدريج شارژ ميشود و ميتواند با سرعت باتري گوشي ما را شارژ نمايد.



تشابه گردش خون و گردش مواد در کهکشان

گردش خون در بدن ميتواند خيلي پيچيده باشد . براي سادگي آنرا به دو يا چهار مسير اصلي تقسيم ميكنند.

در واقع كهكشانها نيز موادي كه به سمت مركز آنها ميروند ، را تجزيه كرده و به اطراف پراكنده ميكنند. اين مواد پراكنده شده و البته سرد ، با جاذبه كهكشان دوباره به سمت مركز كهكشان در لايه ها و مسيرهاي مختلفي باز ميگردند.

با توجه به تقسيم بندي چهار بخشي گردش قلب يا دو بخشي آن ميتوان براي كهكشانها نيز خروج مواد از دو سوي ديسك كهكشاني ( مشابه كهكشان ما ) يا چهار خروجي و ورودي مانند كهكشانهاي شبيه چشم متصور بود.


   

فرواواني كهكشانها بر اساس سهولت و امكان وقوع جمع شدن تعدادي ديسك در اطراف يك سياهچاله مربوط ميشود. مسلما تعداد بينهايت حالت ممكن وجود دارد ، اما هر مورد اضافه براي كهكشان بايد از يك رخداد بزرگ مانند برخورد دو كهكشان حاصل شده باشد ( آن هم در شرايط مناسب ) ميزان مواد هر ديسك نيز تابع شرايط متفاوتي است كه طبيعتا يك اندازه نخواهد بود. پس اندازه ديسكها كه تابع جرم سياهچاله است ثابت و حجم مواد آن و روشنايي آن متفاوت خواهد بود.

از سوي ديگر انرژی خروجی کهکشان در واحد زمان مهم است . بخشي از سوختن مواد و متريال داخلي كهكشانها توسط اجرام خود كهكشان جذب ميگردد. اما بخش ديگري از داخل كهكشان خارج ميشود . از اين رو ميتوان كاهش وزن خالص كهكشان را در واحد زمان اندازه گرفت. 

به خاطر داشته باشيم كه كهكشان مقداري انرژي و جرم نيز از خارج خود جذب ميكند. اين امر روي خالص وزن كهكشان تاثير ميگذارد .

ستاره هاي داخل ابرهاي كهكشان ميزان نور خروجي كمتري دارند تا ستاره هاي نزديك لايه هاي بيروني كهكشان . در واقع اين امكان وجود دارد كه كهكشانها با يكديگر تعامل هوشمندانه نيز داشته باشند. 

آنها بطور بالقوه توان اين كار را دارند.

از سوي ديگر كهكشانهاي داراي تعداد زياد ديسك ( بيش از يكي ) ميتوانند جرمهاي بيشتري داشته باشند و خوشه هاي كهكشاني نيز ميتوانند خواص متفاوتي با يكديگر تشكيل دهند . چيزي مشابه مواد مركب روي زمين . البته در مقياس بسيار بزرگتر



سلامت مانند امنیت وظیفه دولتها است , درد کالا نیست که قیمت داشته باشد

گر چه پزشکان زحمت کشیده و باید درآمد بر مبنای زحمات دوران تحصیل داشته باشند , اما اگر کسی نداشت , باید درد بکشد , باید بیمار بماند؟
نه
سلامت نیز مانند امنیت که دولتها از منبع مالیات آنرا برای جامعه تامین میکنند,  امر مهمی است که قیمت بردار نیست.
هیچ میزان دردی را برای هیچ فردی نمیتوان تحمل کرد و در عین حال خود را انسان نامید.
در جامعه انسانی همگان باید در امنیت و سلامت زندگی کنند و دارایی کمتر نباید سلامتی و امنیت افراد را تحت تاثیر قرار دهد.
بالاترین میزان امنیت و سلامت باید برای همه افراد جامعه در دسترس باشد و دولتها علاوه بر تامین آن , باید آنرا پایش کرده و عدالت را کنترل نمایند.



بررسي دايمنشن و ميادين اصلي

ميدان جاذبه 
ميدان مغناطيسي 
ميدان الكتريكي 
دو تاي آخري را از نوع هم در نظر ميگيريم ( قبلا ثابت شده ) اما اين ميادين را با ميدان جاذبه در فضا در نظر بگيريم .
آيا ميادين مغناطيسي و الكتريكي نيز در همان دايمنشن جاذبه منتشر ميشوند ؟ و يا دايمنشن مجزايي دارند ؟
ميادين مغناطيسي و الكتريكي ،‌جهت دارند . 
آيا" استقرار يك جرم در فضا و انحنا دادن آن " را ميتوان مرحله اول 
و استقرار يك بار الكتريكي در فضا را " مرحله دوم از چيزي دانست ؟
اولي انحنا ميدهد فضا را و دومي انحناي جهت دار ميدهد.
آيا ميتوان براي جرم كه فضا را به داخل منحني ميكند ، چيزي را متصور شد كه فضا را به خارج انحنا بخشد ؟
در واقع انحناي جاذبه به داخل است . مثل انحناي بار مثلا مثبت الكتريكي - براي بار منفي الكتريكي نيز ميتوان يك معادلي از ضد جاذبه را متصور باشيم .
اصل جرم كه باعث انحناي فضا ميشود چيست ؟
 براي ضد جاذبه چه اصلي ميتواند وجود داشته باشد ؟ آيا آن ماده پايدار است ؟ در مورد بار الكتريكي كه هر دو آيتم با يكديگر پايدار هستند. پس بايد بتوانيم يك ضد جاذبه پايدار نيز در كنار جاذبه داشته باشيم .
( مقوله ضد ماده كه باعث فروپاشي ماده ميشود منظور نيست . بايد مجموعه دو آيتم پايدار باشد . مثل اتم با بارهاي متعادل مثبت و منفي و غيره )
حركت نور در فضاي اطراف جرمهاي ضد جاذبه بصورت واگرا خواهد بود . ( بر عكس هم گرايي در فضاي جرم هاي معمول )
همچنين حركت نور در ميدانهاي مغناطيسي و الكتريكي ( جايي كه فضا زمان بر اثر ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي انحنا پيدا كرده )‌ بايد بر اساس تغيير مسير باشد .
اگر نه بايد بگوئيم كه دايمنشن ميدانهاي مغناطيسي و الكتريكي با دايمنشن فضايي كه نور در آن حركت ميكند متفاوت است . يعني بر تعداد دايمنشنهايي كه در آن زندگي ميكنيم اضافه خواهد شد.
در نتيجه تاثير جاذبه را بر آن دايمنشنها بايد بررسي كرد . آيا آن دايمنشنها نيز با جرم انحنا پيدا ميكنند ؟
تاثير ابعاد هستي روي هم و با هم روي ما و محيط ما چه خواهد بود؟
يكي از تغييراتي كه حاصل ميشود تغيير روابط نسبيت اينشتين خواهد بود. رياضي مورد استفاده ايشان چهار بعدي بود . اگر اثبات شود جهان داراي ابعاد بيشتري است ،‌بايد روابط حاصله مجددا محاسبه گردد. 
و ...


۱۳۹۶-۱۰-۰۶

دیدن

دیدن با حرکت به وجود می‌آید.  بدون حرکت یک مجموعه رنگ و نور داریم.
با حرکت , فریم تصویر به یک سو و با سرعت خاصی تغییر میکند.  بخشی از آن از دید خارج میشود و بخشی به دامنه دید وارد میشود.
از اینجا در مرزها , تغییرات را تشخیص میدهیم.
آنچه از دست رفت را کاری نمیتوان کرد , اما بخش جدید حاصل شده , قابل اضافه شدن است.
مرحله بعدی , حرکت چیزی در زمینه است.
اولین حرکت , ایحاد عدم تعادل میکند. (چیزی در تصویر مانع بقیه تصویر میشود چیزی مثل ورود و خروج لبه ها در وسط تصویر اتفاق می افتد). حدود آن مشخص است.  پس این یک شیی است.
این شیی میتواند دوران کند , عالم سه بعدی قابل درک است. 
و همه اینها از یک تصویر متحرک.
اشیا متحرک را میتوان در زمینه تصویر مشخص کرد.
و همه اینها نوعی فشرده سازی فایل های تصویری است.
مکانیزم دیدن انسان نیز تقریبا بدین گونه است.



مقبره برای فرزندان دور از وطن خفته در ایران

بسیاری از ایرانیان به دلایل مختلف در خارج از ایران دفن شده اند. در میان آنها نه فقط دانشمندان و مشاهیر وجود دارند ، بلکه تک تک فرزندان وطن نیز حق دارند در این کشور به خاک سپرده شوند و یادبودی در اینجا داشته باشند.
میدانیم که جابجایی اجساد کاری عبث است. اما ایجاد مقبره برای عزیزان و مراجعه و ذکر فاتحه برای بازماندگان و به دیار باقی شتافتگان سودمند است.
میتوان جایی با صفا در یکی از پارکها یا گورستانها برای این امر اختصاص داد. در آنجا عکس مشاهیر و نام همه کسانی که فرزند این آب و خاک بوده و در ایران دفت نشده اند گنجانده شود.
میتوان این محل را به صورت مرکز فرهنگی و توریستی نیز درآورد.
باید یادآور باشیم که این درخت پر بار ، روی چه تنه ای از گذشتگان بالیده است .



تکرار تبدیل ملت شهرها به ملت کشورها

در برهه ای از تاریخ ملت شهرها شکل گرفتند . سپس از آنها , ملت کشورها زاده شد . این فرآیند دلایل عقلی و اقتصادی داشت . در واقع شهرها با یکدیگر متحد شدند و قدرت بزرگتری را ایجاد کردند. 

یکی از دلایل این امر پدیدار شدن ارتباطات و امنیت تجارت بین شهرها بود. 

به همان دلیل و در همان مسیر اتحاد کشورها شکل خواهد گرفت و در نهایت زمین نیازمند یک دولت خواهد بود.

طبیعی است که همه قدرتمندان بخواهد بر مسند آن کشور یکتا بنشینند ، اما فرآیند به نحوی پیش خواهد رفت که آن امپراتوری فارغ از کشورهای موجود بتواند عدالت و امور جهان را هماهنگ نماید.

موارد جزئی منطقه ای نیز به عهده دولتهای محلی کوچک واگذار خواهد شد .



من و دیگران

اولش یه رفتاری داشتم با دیگران
بعد متوجه شدم این اتفاقات بین ما سه تا است. من و او و خدا
بعدا فهمیدم که نه
فقط این اتفاقات به من و خدا ربط داره , دیگران بیگانه هستند.

همه همینطور هستند.

همه چیز بین خود آدمها است و خدا - بقیه بیگانه اند. 



جنون گاو و آنفولانزا مرغی جلوگیری از اصراف!

بیماریهای زیادی هستند که در آنها لازم است حجم زیادی از حیوانات و منابع تولید شده آتش زده و از بین بروند.
آیا نمی توان برای این موارد راه کار مصرف پیدا کرد ؟
چیزی مانند پرورش کروکودیل و مار ( که توان مصرف این گوشتها را دارند و ویروسهای مذکور روی انها تاثیری ندارد ) و از پوست آنها استفاده نمود ؟



ما چرا برای خودمان جاده ابریشم نسازیم ؟

چین طرح یک کمربند ، یک جاده را راه انداخته و میلیاردها دلار سرمایه گذاری در کشورهای دیگر میکند. این پول به جیب شرکتهای چینی خواهد رفت .
وقتی سرمایه گذاری در زمینه های خاصی در کشور به ظرفیت تکمیلی رسید ( مثل سد سازی ) چرا این خدمات را در دیگر کشورها به کار نبریم ؟
میتوانیم این کار را در زمینه های سد سازی و انتقال انرژی ( الکتریکی و گازی ) در جهان اجرا کنیم .
شبکه گازی را میتوان طراحی کرد که به همه مراکز جمعیتی کشورهای همسایه مرتبط باشد . همچنین شبکه توزیع برق را به همه کشورهای همسایه میتوان امتداد داد.
حجم کارهای عمرانی و پروژه های این طرح ها خیلی زیاد خواهد بود. و این یعنی گردش نقدینگی بزرگی در اقتصاد کشور اتفاق خواهد افتاد. و این جدای از امکان صادرات انواع انرژی به همه کشورهای همسایه میباشد .
شبکه انتقال انرژی میتواند به هندوستان و نپال و بوتان و سریلانکا و بنگلادش نیز برسد .
همچنین همه کشورهای عرب زبان را میتوان به این شبکه برق سراسری مرتبط نمود.
مزایا و امکانات اتقال انرژی الکتریسیته میتواند برای ایران خیلی بزرگ باشد ، که باید از آن به نحو صحیح استفاده نمود.