۱۳۹۶-۱۰-۱۹

چگونه همگان را خیرخواه دیگران کنیم؟ ( و اهمیت آن برای شخص و جامعه -تبديل ما و ديگران به همه ما با هم هستيم )

همه خشونتها از آنجا ناشي ميشود كه شخص خودش را با ديگران در دو جبهه ميبيند . " من و آنها " 

حالا براي كسب هر چيز ( از مال دنيا و محبت تا ثواب آخرت ) اين من با آنها در رقابت است . پس جنگ حق و نابودي آنها معقول خواهد بود.

اين من ميتواند در يك جامعه تبديل به " ما " در مقابل " آنها " باشد .

اين ما و آنها جنگ جهاني ميسازد ، هولوكاست نازي ها را ميسازد . هولوكاست بلژكيها عليه مردم كنگو را ميسازد ، هلوكاست اسرائيلي ها در مقابل فلسطيني ها را ميسازد و غيره . نقل است سفيد پوستان آمريكايي ، سياهان را فاقد روح ميدانستند و نظر به اين كه آنها را انسان نميدانستند ، هر گونه اقدامي را بر عليه ايشان مجاز ميدانستند.

براي جلوگيزي از اين اقدامات بايد تفاوت " ما و آنها " از بين برود. همه بايد با هم " ما " شوند.

مواردي مثل مشكلات محيط زيستي و انرژي در جهان اقداماتي است كه ميتواند همه ما را " ما " كند.

در واقع اينقدر واقعيتهاي زندگي روزمره فرد فرد ما به اقدامات ديگران وابسته شده كه عملا همه ما ، " ما " شده ايم .

جوامع قديمي و تقسيم بنديهاي آن ( دولتها و كشورها )‌ بايد تبديل به جوامع بزرگتر " سياره زمين " شوند.

گر چه هنوز ساز و كار اداره جوامع كوچك و آزاديهاي لازم زندگي را با تنوع فرهنگي نداريم ، اما اين نياز ميتواند ابداع ساز و كارهاي اداري جهاني را در آينده ايجاد نمايد .

جوامع باید خیرخواه جوامع دیگر باشند . مردم بايد يكديگر را غريبه ندانند . كساني كه در قطار مترو سوار ميشوند ، كمك كنند تا آخرين نفر هر ايستگاه امكان سوار شدن داشته باشند .

همه ما به هم وابسته و به يكديگر نياز داريم . گر چه ميشود افراد تنها نيز زندگي كنند . اما " تمدن روش زندگي با يكديگر است " .

تمدن داشتن خودرو و هواپيما و سلاح نيست . تمدن رفتار پيروزمندان جنگ با اسرا است . آيا سربازان آمريكايي در رفتار با اسراي طالبان متمدن بودند يا سربازان رفتار سربازان طالبان با اسراي آمريكايي ؟




سازمان يابنده جنايتكاران جنگي داعش

مشابه آنچه يهوديان براي مقوله هلوكاست انجام دادند و سازماني را تدارك ديدند تا نازي ها را يافته و آنها را به دادگاه ها ببرند ، مردم خاور ميانه نيز ميتوانند سازمان مشابهي تدارك ببينند تا پيگير جنايتكاران جنگي در اين مرز و بوم گردند. 
عناصر داعش همه كشته نشده اند . بلكه بسياري از آنها از طريق كشورهاي همجوار به فرار كرده اند.
بايد اين جنايتكاران كه ثروت مردم منطقه را دزديده و براي دوران بازنشستگي به هر كجاي دنيا فرار نموده اند شناسايي و مورد تعقيب قضايي قرار گيرند .
خوشبختانه جامعه بين المللي سابقه تاريخي اين گونه اقدامات را دارد و ساز و كار مناسب براي پيگيري جنايتكاران جنگي در جهان وجود دارد.


۱۳۹۶-۱۰-۱۸

منیت ما

علمای قدیم اعتقاد داشتند که جامدات درجه لطافت کمتری دارند , بعد از جامدات آب است که لطیف تر است,  بعد هوا است و آخر نور و بعد از نور نیز هست !
حال اگر در عالمی که من و شما در آن هستیم , به ترتیب جامدات و آب و هوا را حذف کنیم  و به رفتار خودمان نگاه کنیم چه میبینیم؟
هر یک از ما نوری است تقریبا به قامت انسانی و خورد و خوراک و گفتار , تاثیراتی در این نورانیت پدید می آورد.
پس در غذا که نوع آن بر نور ما تاثیر میگذارد درجاتی از نور و ظلمت هست که به ما اضافه یا کم میشود.
در رفتار ما با یکدیگر نیز چیزی به نورانیت اضافه یا کم میگردد.
پس منیت ما باید فراتر از نور باشد , چیزی است که نور به او منتسب است.
اگر نور را هم برداریم , ما هستیم , اما عیان نیست و برای دیدن و هویدا شدن به نور نیاز است.
پس بی نور ...
از سوی دیگر سفر ما به عالم مادیات امکان افزایش و کاهش نورانیت را در ما پدید می آورد .
همنشینی با پست ترین مراتب وجود امکان رشد و اعتلا برای روح را فراهم میکند.

۱۳۹۶-۱۰-۱۷

در معنای انقلاب و انقلابی

آیا بعد از 40 سال هم هنوز تمسک به انقلاب صحیح است؟

انقلاب از اين جهت رخ ميدهد كه بخش قابل توجهي از مردم از وضع فعلي راضي نباشند و خواستار تغيير وضعيت موجود باشند . گروه هايي كه اجراي اين تغييرات را به عهده دارند ،‌زمان نامحدودي براي اجراي اين كار ندارند .

معمولا نسل اول سردمداران انقلاب وظيفه اجراي تغييرات را دارند . آنها ميدانند كه خواست واقعي جامعه چه بوده و آن كار را انجام ميدهند.

كار انجام شده و تغييرات انجام شده بعداز يك زمان معقولي بايد محقق شده باشد . مثلا اگر مردم خواستار راستگويي دولتمردان در رسانه ها بوده باشند ، نميتوان بعد از 20 سال ادعاي پايبندي به انقلاب را داشت و بنا بر مسائل روز و به خاطر دشمن راستگو نبود !

ضمنا اجراي خواسته هاي انقلاب نبايد با حذف دستاوردهاي قبلي باشد . مثلا اگر جامعه شعار آزادي و عدم سانسور داشتند ، نبايد اين آزادي در عدم سانسور مكتوبات با كاهش ثروت جامعه برقرار گردد.

خواسته ها اين است كه روي آنچه داشتيم ، چيزي اضافه شود.

حالا اگر بعد از مثلا 40 سال كسي پايند به اولين خواسته هاي انقلاب باشد ، يعني در اين 40 سال اين خواسته را نتوانسته اند اجرا كنند . يا اين خواسته غلط بوده و امكان اجرا نداشته و يا كوتاهي از مجريان امر بوده است .

در هر دو حال ،‌شعار پايندي به امري كه نتوانسته ايم اجرا كنيم يا صلاح نيست اجرا شود ، امر غلطي است.

اين نشان ميدهد كساني كه به شعارهاي قديمي انقلاب هنوز پايند باشند ، در واقع ضد انقلاب هستند. آنچه انقلاب خواسته يا اجرا شده يا قابل اجرا نبوده، انقلابي آن فردي است كه مسير پيش رو را بعد از تجريه ها با تجديد نظر دوباره رسم نمايد.

گر چه در اكثر موارد جامعه بهتر از اقتصاددانان تشخيص ميدهد كه در زمان نزديك اقتصاد به كدام سو ميرود ، عدم توجه به خواست جامعه ميتواند عواقب دردناك فردي براي بي توجهان در پي داشته باشد .

ذكر اين نكته نيز لازم است كه همواره كساني پيدا ميشوند كه از فرصتها سوء استفاده نمايند ( بخشي از سياست پيشگان ) و به موج سواران تشبيه ميشوند . همچنين گروهي هستند كه موج ايجاد ميكنند تا با موج سواري از منافع آن بهره مند گردند . جداي از همه اين موارد ، ملاحظات اجتماعي داراي پيچيدگيهاي زيادي است . 

اميد است خداوند متعال شرايط تحقق بيشترين ميزان آسايش براي جامعه را با كمترين هزينه فراهم آورد .



راه صحيح براي حل معضل بهشت زهرا

قبرستان بهشت زهرا سالها است كه در نزديكي تهران فعال است. به صورت طبيعي قبرستانها عمر طبيعي خود را طي ميكنند و بعد از پر شدن ،‌قبرستان به جاي ديگري منتقل ميگردد. فضاي قبرستان نيز بعد از مدتي تغيير كاربري يافته و به امور ديگري اختصاص ميابد.
اما مقوله دفن كردن مجدد فاميل متوفا در روي جنازه سابق ( گر چه از منظر شرعي اشكالي ندارد )‌اما از نظر بهداشتي و تغيير اندازه شهر تهران و اين مهم كه بخش قابل توجهي از قبرستان بيش از سي سال از عمر آن ميگذرد و بنابراين عملا ملك و قبر ديگر به اقوام متوفا تعلق ندارد ، بلكه ميتوان آنرا به نفع شهرداري تملك نمود.
متاسفانه اين امر به عدم برنامه ريزي شهري و عدم اعتقاد و احساس نياز صاحبان شهر ( مردم كه وكالت به نمايندگان خود در شوراي شهر واگذار كرده اند ) به برنامه ريزي باعث شده ، هر زمان هر كس چيزي به نظرش رسيد عمل نمايد.
فروش - درآمد زايي - عدم وابستگي مالي به سازمان بالاتر ، از عواملي است كه همه دست اندركاران شبه دولتي سعي ميكنند به هر طريقي شده بودجه جاري را از هر راهي كه به نظرشان رسيد تامين كنند.
كسي از خود نميپرسد ،‌اگر دفن متوفا در نزديكي پايتخت غير قانوني شود ، چه ميشود ؟
مردم جنازه هاي اقوام خود را به شهرهاي زادگاهشان منتقل خواهند كرد. در واقع اكثر سكنه تهران از جاي ديگري به تهران آمده اند و امكان دفن آنها زادگاه خودشان يا زادگاه پدرشان ( به عنوان محل ريشه افراد ) امري بدون اشكال و يا معمول ميباشد .
راه حل معمولا بينا بيني است .
شايد بهتر باشد كه قبرستان تهران را به فاصله دورتري از پايتخت در دل كوير منتقل كنيم . بدين ترتيب بسياري از افراد تمايل خواهند داشت كه در صورت توان متوفاي خود را به شهرستانها و روستاهاي خود ببرند.
به اين ترتيب فشار جنازه ها در شهرهاي بزرگ ( در اينجا تهران ) حل خواهد شد .
از سوي ديگر وابستگي عاطفي نسل هاي مهاجرت كرده با زادگاه اجدادي خود برقرار خواهد ماند .


جایگزین کاروانسراها برای عامل رونق تجاری

فرودگاه ها هستند.
چنانچه ما بتوانيم هواپيماهاي مسافربري خطوط خارجي را كه از هواي كشور ميگذرند و يا از نزديكي مرزهاي ما عبور ميكنند ، تشويق به فرود در فرودگاه ها كنيم ، رونق تجاري ميتواند در آن سرزمينها اضافه گردد.
در درجه اول گردشگران و توريستها به شهرهاي مورد بحث وارد شده و حداقل از مزاياي هتل و اقامت بهره خواهند برد. از سوي ديگر امكان خريد سوغاتي و صنايع دستي براي آنها فراهم ميگردد و اين نيز باعث رشد اقتصادهاي محلي ميگردد.
گام بعدي آشنايي توريستها با مزاياي اقتصادي مركز گردشگري است . آنها حلقه هاي ارتباطي دارند و احتمالا از مزاياي سرمايه گذاري - سفر و تفريح يا هر گونه مزاياي بالقوه جايگاه گردشگري تعاريفي براي دوستان و شبكهارتباطي خود خواهند نمود . و اين ديگران را نيز تشويق ميكند براي بازديد به آن مراكز سفر كنند.
سفر كردگان داراي تخصصهاي متفاوت ميباشند . بنابراين در زمينه هاي تخصصي خود در مقاصد گردشگري نگاه خواهند نمود و اگر ساير شرايط ايجاد يك فعاليت اقتصادي فراهم باشد ، اقدام به كارآفريني خواهند نمود.
نظر به بكر بودن فعاليتهاي تجاري در سرتاسر كشور ، همه شهرهاي ما داراي مزاياي سرمايه گذاري و كارآفريني براي همه تخصصهاي خارجي ميباشد . از نگهداري سالمند گرفته تا استارت آپ هاي اپليكيشن نويسي - از ساخت هتل و شهركهاي مسكوني گرفته تا توسعه بنادر و ساخت شناورهاي دريايي.
بايد مشسوقهايي را براي خطوط هوايي بوجود آورد تا نه تنها به همه فرودگاه هاي ما تردد كنند ، بلكه مسافران خود را تعويض كرده و خدمات فرودگي نيز دريافت دارند .
ميتوان از مزاياي امكان عرضه سوخت با سود كم و قيمت رقابتي براي اين امر استفاده نمود. همچنين نرخ ساير خدمات فرودگاهي را نيز ميتوان با قيمت رقابتي عرضه نمود تا هواپماها عادت كنند در فرودگاه هاي ما فرود آيند .
ميتوان نسبت به عرضه سهام شركتهايي كه در فرودگاه هاي ما مينشينند در بورسهاي داخلي نيز اقدام نمود. يا با مزاكره ، شركت وابسته به شركت مادر خطوط هواپيمايي ايجاد نمود كه داراي سرمايه چند هواپيما از هواپيماهايي باشد كه در خاك ما فرود مي آيند.
بنابراين با عرضه اين شركتهاي داخلي در بورس ، مردم سهامدار شركتهاي هواپيمايي خواهند شد و مديريت شركت مادر در خصوص اين شركت وابسته ، باعث سود آوري و تعداوم تردد در فرودگاههاي كشور ميگردد.
كارهاي بسيار بيشتري نيز ميتوان در اين خصوص انجام داد.


۱۳۹۶-۱۰-۱۳

مرحله بعدي تكنولوژي سلاحها در فضا است

اگر بخواهیم در مورد فضای اطراف زمین حرفی برای گفتن داشته باشیم , باید از ماهواره های آنجا اطلاعات دقیق داشته باشیم. اين يعني بايد مركزي داشته باشيم كه همه ماهواره ها را رصد كنيم و مسير حركت آنها را محاسبه كنيم .
سلاحهاي سنتي مثل انواع موشكها از رده خارج شده اند و روشهاي مقابله با آنها به حدي قوي شده كه اگر موشكي از سيستم ضد موشكي دشمن عبور نمايد ، ديگر اثرمهمي نخواهد داشت.
اولا بايد بتوانيم امنيت فضايب بالاي سرمان را برقرار كنيم . جايي كه از آنجا به راحتي ميتوانند ما را ببينند و با انواع سلاحهاي پيشرفته به ما شليك كنند. 
آنهم در حالي كه انرژي سلاحها از خورشيد تامين گرديده است . اين يعني توان تخريبي تقريبا نامحدود بصورت بالقوه در اختيار دشمنان است.
اين كه براي ايمني آسمانمان چه بايد بكنيم ،‌متخصصين امر بايد ما را راهنمايي كنند.
اما آنچه لازم به نظر ميرسد ، اين است كه بدانيم سلاحهاي بالقوه دشمن در بالاي سرمان كجاست و در اين لحظه چه ميزان توانايي تخريب يا مشاهده دارد .



تئوري تلنگر در علوم رفتاري

عامل به حركت درآوردن اثرات بال پروانه اي ميتواند يك تلنگر باشد. 
در بسياري مواقع براي رفع ترديد يك اقدام به يك تلنگر نياز داريم. خريد يك قلم كالا ، رفتن به يك مسافرت ، خريد يك خانه يا هر اقدام مهم و غير مهم ديگر.
علاوه بر رفتارهاي فردي ، حركتهاي اجتماعي نيز از تلنگر تبعيت ميكنند. ميتوان با يك تلنگر ، خيل راي دهندگان را به سمتي كه ميخواهيم هدايت كنيم . از سوي ديگر احساسات فردي و گروهي را نيز ميتوان با يك تلنگر به جهتي هدايت نمود. فيلمسازان از اين ويژگي براي تحريك احساسات مردم استفاده ميكنند. 
گرياندن يا خنداندن مردم ، ايجاد حس رقابت و يا اانوع حسهاي ديگر بينندگان ، نيازمند حركت دادن احساسات در يك مسير و سپس وارد آوردن ضربه نهايي ميباشد .
اولين اقدام تهيه كنندگان ،‌تشخيص و تائيد آيتم ضربه تلنگري است . آنها در حول و حوش آن سناريوي فيلم را طراحي ميكنند. آنچه مهم است اثر بخش بودن آن تلنگر آخري است .
ميتوان براي اقداماتي كه نيازمند تلنگر هستند سناريو نوشت و آنها را بصورت يك عامل موفقيت به جريان انداخت .
ميتوان براي يك هدف خاص مثلا راي دادن اكثريت به يك فرد خاص ، يك تلنگر طراحي نمود. سپس يك سناريوي دستيابي براي تحقق آن تلنگر طراحي و اجرا نمود. اجراي اين مجومعه ميتواند راي دهندگان را به ميزان كافي به يكسو هدايت كند. در اينجا رقابت متخصصين دو طرف مطرح ميشود ( اگر دو طرف برابر باشند و افراد متخصص را استخدام و به كار بگمارند ) البته دو طرف ميتوانند قبل ازانتخابات با هم به توافق برسند و از رقابت واقعي نيز پرهيز كنند. اما باز سناريو و تلنگر ميتواند اثر بخشي خود را داشته باشد.
موارد كاربرد رفتاري زيادي از مقوله تلنگر ميتوان برشمارد.
در شيمي، فيزيك و علوم زيستي نيز مقوله تلنگر و گذشتن از يك حد كوچك براي آزاد شدن مقادير زياد انرژي مطرح ميباشد و بصورت كاربردي از آن استفاده ميگردد.



خانه‌های متحرک , شهر پویا با کمترین ترافیک

شهري را در نظر بگيريد كه خانه ها بتوانند با چرخ در خيابانها جابجا شده و به محل هاي جديد منتقل گردند. در واقع نوعي خانه هاي متحرك و زمينهايي كه بتوانند خانه ها را در خود مستقر كنند و در مواقعي كه خواستند بتوانند خانه ها را جابجا نمايند.
در اين حالت ميتوان خانه ها را به نحوي مستقر نمود كه حداقل ميزان حمل و نقل شهري مورد نياز باشد . در واقع اكثر افراد در نزديكي محل كار خود منزل خواهند گزيد. بدين ترتيب ترافيك و تردد خودروها در شهرها را ميتوان تا بيشترين ميزان ممكن كاهش داد.
با تغيير محل كار ،‌ميتوان خانه را به محل كار جديد منتقل نمود. يا براي محل هاي كار ميتوان بهترين مناطق خالي را كمترين ميزان تغيير محل منازل را در نظر گرفت.
چنين شهري زنده و پويا بوده و مرتب تغيير خواهد كرد. اين گونه شهرها ميتواند بر اساس نياز صاحبان خود ويژگيهاي زيستي متفاوتي نيز داشته باشد . مانند دارا بودن فضاي پرورش گياهان و صيفي جات يا داشتن فضاي نگهداري انواع دامهاي مجاز براي زندگي شهري .
ميتوان اينگونه شهرها را تووسعه داد و انواع كوهستاني - كويري و ساحل درياي گرمسيري و غيره طراحي نمود.




شعار " سوریه را رها کن " ناصحیح است

در ایام گذشته بعضی از اندیشمندان اذعان میداشتند که " امروز ما در داخل کشور مشکل داریم ، چرا باید در کشورهای دیگر بخصوص در سوریه هزینه مادی و جانی بدهیم ؟ " 
آنها پیشنهاد میکردند بهتر است ما به حل کردن مشکلات داخلی خودمان بپردازیم .
باید از ایشان سوال کرد " کدام کشور دنیا نسبت به اتفاقات دیگر کشورها ،‌بخصوص کشورهای دوست و نزدیک بی تفاوت است ؟ یا اقدام عملی انجام نمیدهد ؟ آیا این فقط کشورهای ضعیف نیستند که نسبت به دیگر کشورها بی تفاوت هستند و اقدام عملی برای هدایت و حفظ منافع خود در دیگر کشورها نمیکنند ؟"
این افراد ایران را چگونه کشوری میپندارند ؟ آیا ما میتوانیم نسبت به ایرانیان جدا شده در سرزمینی که امروز عراق و سوریه و تاجیکستان و پاکستان و افغانستان است ، بی تفاوت باشیم و به آنها کمک نکنیم ؟ 
آن هم چه زمانی ؟ وقتی که کشورهای غربی گروهک داعش را برای نابودی فرهنگ باستانی منطقه ( بگوئید فرهنگ باستانی ایران ) به راه انداخته - توانمندیهای لجستیکی را از اسرائیل و ترکیه به آنها میدهند تا دوستان و ایرانیان آن سرزمین را نابود کنند ؟
هر حکومتی در این " آب و خاک " وظیفه نگهداری پرچم کشور را به عهده داشته باشد ، ناخودآگاه باید نگهبان تاریخ و همه ایرانیان در فراسوی مرزهای قراردادی نیز باشد .نه فقط کشورهای همسایه ، ایرانیان در زندانهای سومالی و مالزی و تایلند نیز باید مورد حمایت و نجات قرار گیریند . ایرانیان در همه جای جهان باید بدانند و حس کنند که مورد حمایت یک " پدر " هستند و این " پدر " وطن آنها است .
همه باید خود را وصله این وطن بدانند و حس کنند.
از سوی دیگر اکثریت ما مسلمانیم . نمیتوانیم نسبت به وضعیت مسلمانان ساسر دنیا بی تفاوت باشیم . این را از کشور ضعیف ایران نمیتوان گفت . این سخن یک ایران قوی است . 
بنابر گر چه از نظر بعضی ها " رها کردن اقدامات خارجی و پرداختن به امور داخلی " مطلوب میباشد ، اما بر عکس " امور خارجی جدای از امور داخلی نیست " . قدرت کشور در جهان به اثر گذاری کشور در دنیا سنجیده میشود . و یک کشور قوی باید اقداماتی ( البته انسانی و در جهت اعتلای بشریت ) در جهان داشته باشد و انجام دهد.
نوع و رفتار این اقدامات تابع جهان بینی دولتمردان وقت خواهد بود.