۱۳۹۶-۱۰-۲۳

بار الکتریکی و کهکشان

عرض شد که مواد و متریالی که به سمت افق دید سیاهچاله میرود ، بصورت مارپیچی دور آن چرخیده و بصورت دو ستون از بالا و پایین سیاهچاله خارج میشود. با توجه به سرعت وحشتناک نزدیکی سیاهچاله و این که لایه یک میکرون نزدیکتر دارای سرعتی بیشتر از یم کیکرون دورتر است ، همه مواد و متریال ورودی به پروتون و الکترون تجزیه میگردد.
یعنی ستونهای خروجی شامل پروتون و الکترون داغ است .
این مواد با سرعت نزدیک نور از سیاهچاله دور شده و بر اساس جاذبه سیاهچاله سرعت آن کم شده و به تدریج در مدار دیسکی سیاهچاله به سمت داخل سیاهچاله باز خواهد گشت.
اما با توجه به تفاوت جرم الکترون و پروتون ، پروتون زودتر از سیاهچاله جدا شده و الکترون دیرتر یعنی لایه بیرونی ستون پروتون با سرعت کمتر و لایه درونی الکترون با سرعت بیشتر است .
این یعنی زمانی که پروتون ها به سمت دیسک مرکزی تغییر مسیر میدهند ، ستون الکترونی به سمت بیرون ادامه میابد . اما به دلیل بار الکتریکی ، لایه های پروتونی ، ستون الکترونی را جذب میکند . یعنی ستون الکترونی نیز به سمت دیسک مرکزی حرکت خواهد کرد. اما در مسافتی دورتر .
این یعنی دیواره بیرونی کهکشان دارای بار الکتریکی منفی است . ( ابر الکترونی ) چیزی شبیه ابر الکترونی اتم هیدروژن !
حالا میتوان دلیل آورد چرا کهکشانها در خوشه های کهکشانی فاصله از هم دارند و به یکدیگر جذب نمیشوند و در هم ادغام نمیگردند.
خوشه های کهکشانی شبیه چیزی مانند مولکولهای بزرگ است .
با توجه به باردار بودن سطح خارجی کهکشانها و تعامل و تعادل با یکدیگر ، این مجموعه میتواند خواص بسیار بیشتری نیز داشته باشد .



روش عمل جراحی

امروزه یک اتاق بزرگ را به اتاق عمل اختصاص میدهند . درون آن پر است از تجهیزات ریز و درشت و اغلب دارای سوراخهایی برای خنک شدن لوازم الکتریکی و الکترونیکی آنها . همه این تجهیزات با دقت وسواس گونه تمیز میشوند و از انواع گرد و غبارها و میکروبها و ویروسها پاک میشوند.
اما با همه تدابیر میبینیم که بدترین میکروبها که به انواع آنتی بیوتیکها مقاوم هستند در اتاق عمل یافت میشوند !
راه حل استفاده از مینیمم سیستم است .
برای عمل کردن لازم نیست همه بدن بیمار در داخل فضای استریل باشد . فقط محل عمل باید در محیط استریل قرار داشته باشد .
میتوان یک فضایی که جا برای ورود دست جراح داشته باشد و به بدن بیمار متصل میگردد را ایجاد کرد. حتی دست پزشک از درون آستینهایی که در محوطه پلاستیکی و شفاف ایجاد شده قرار گرفته و درون اتاقک پلاستیکی از انواع ابزار پزشکی استفاده کنند.
انواع تجهیزات پزشکی مانند روباتهایی که خطای دست پزشک را کم میکنند و یا ساکشن و غیره را به همراه دوربینهای متعدد درون این فضا وجود داشته باشد.
در آخر نیز قطعات پلاستیکی جمع شده و برای سوزاندن با همه آلودگیهای حاصل از عمل در محیط استریل دور انداخته میشود.
برای دوربین ها نیاز به یک سطح با شفافیت خوب و قابل دور انداختن داریم و برای سایر ابزار آلات پزشکی که لازم است درون اتاقک استفاده گردند میتوان طراحیهای لازم را انجام داد.
برای عمل دیسک کمر - قفسه سینه باز - باز کردن جمجمه - گوش - پیوند کلیه و سایر عمل های معمول باید ظرف پلاستیکی خاص طراحی شود و تجهیزات لازمه یا درون آن باشد یا امکان ورود ایزوله به درون فضای پلاستیکی وجود داشته باشد . 
برای ارزانتر شدن مجموعه و کارایی بهتر میتوان فضای باد شونده و قابل چسبیدن به بدن را فراهم آورد . در نتیجه اگر سوراخی و حفره ای نیز درون دیواره ظرف پلاستکی پدید آمد ، جریان هوای داخل به خارج مانع ورود هر گونه میکروب و ویروس به فضای داخلی میگردد.
بدین ترتیب با داشتن یک کادر نرمال اتاق عمل ( مثلا جراح عمومی ) میتوان عملهای فوق تخصصی را از راه دور و با تجهیزات اتوماتیک اجرا نمود. بخصوص برای مناطقی که دور از پزشکان هستند و امور اورژانسی دارند و یا برای بیماریهایی که کمیاب هستند میتوان جراح های متخصص که در یک نتقطه دنیا ساکن هستند در سرتا سر دنیا عمل های لازم را انجام دهند.
مزایای بسیار بیشتری نیز وجود دارد و تکنولوژی های جدیدی که امکان آنها وجود دارد توسعه خواهند یافت . مثل بازوهای هدایت شونده از راه دور با درجات آزادی زیاد و سنسورهای بینایی ( دوربین ) با دقتها و بزرگنمایی لازم به همراه اسکنرهای متنوع برای برداشت اطلاعات در لحظه ( Just in time ) و بسیاری موارد دیگر.
آنچه مهم است ارزانی پلاستیک ( اتاق عمل ) است و همچنین امکان دور انداختن آن ( به همراه همه ویروسها و میکروبها ) و کاهش خطر ایجاد میکروبهای مقاوم به دارو و همچنین کاهش خطر انتقال انواع آلودگیها به بیمار از مزایای مهم این روش کاری است .




کشتی ایرانی به نام " سانچی " !

کشتی ایرانی که بار ایران را به مقصد کره جنوبی حمل میکند با پرچم کانادا در دریاها تردد میکرد ؟ چرا ؟
همچنین این کشتی در اجاره یک شرکت دیگر بود . چرا ؟
در کنار هزار میلیاردهای گم شده یا بخشیده شده بانکی و داستان فرار آقای خاوری ، مباحثی مثل واگذاری اجاره کشتی ها و حتما سایر مواردی که امکان درآمد زایی برای افراد خاصی را داشته مطرح است . معاملات این موارد با ارز خارجی و در بانکهای خارجی است . بنابراین جابجایی پولها توسط سیستم حسابداری داخلی ایران قابل کنترل نیست! یعنی خروج درآمدهای ارزی به نحوی که این درآمدها وارد کشور هم نشده است .
طبیعی است روزی به این حسابها رسیدگی خواهد شد . چند نفر بابک زنجانی از دل این قرادادها بیرون خواهد آمد ؟
اینها سوالاتی است که در آینده روشن خواهد شد.


گروه تجسس در کشتی آتش گرفته

نقل است که کشتی نفتی آتش گرفته ایران در آبهای ژاپن توسط گروه تجسس بررسی شده و به دلیل گرمای زیاد امکان حضور بیشتر گروه تجسس در کشتی نبوده است .
گر چه بعد از چندین روز موفق شده اند داخل کشتی شوند و اگر در ساعات اولیه کسی زنده هم مانده باشد ، بعد از چند روز احتمال حیات بازماندگان ناچیز است ، اما سوال اصلی این است که :
چرا از انواع روباتها و پهپادها برای بررسی فضای داخلی کشتی استفاده نشده است ؟
خیلی سخت نیست یک پهپاد به محوطه داخلی کشتی برسانند. امروزه انواع پهپادها با دوربین روی اپلیکیشن موبایها موجود است . میتوان یکی از آنها را به داخل کشتی فرستاد تا جستجوی بازماندگان را انجام دهد .
انواع روباتهای زنده یاب در آتشنشانی در همین دانشگاه های ایرانی ساخته شده است ، اما از آنها استفاده ای نمیشود.
همه اینها نشان از ضعف در شبکه تصمیم گیری این قبیل امور است. 


۱۳۹۶-۱۰-۱۹

چگونه همگان را خیرخواه دیگران کنیم؟ ( و اهمیت آن برای شخص و جامعه -تبديل ما و ديگران به همه ما با هم هستيم )

همه خشونتها از آنجا ناشي ميشود كه شخص خودش را با ديگران در دو جبهه ميبيند . " من و آنها " 

حالا براي كسب هر چيز ( از مال دنيا و محبت تا ثواب آخرت ) اين من با آنها در رقابت است . پس جنگ حق و نابودي آنها معقول خواهد بود.

اين من ميتواند در يك جامعه تبديل به " ما " در مقابل " آنها " باشد .

اين ما و آنها جنگ جهاني ميسازد ، هولوكاست نازي ها را ميسازد . هولوكاست بلژكيها عليه مردم كنگو را ميسازد ، هلوكاست اسرائيلي ها در مقابل فلسطيني ها را ميسازد و غيره . نقل است سفيد پوستان آمريكايي ، سياهان را فاقد روح ميدانستند و نظر به اين كه آنها را انسان نميدانستند ، هر گونه اقدامي را بر عليه ايشان مجاز ميدانستند.

براي جلوگيزي از اين اقدامات بايد تفاوت " ما و آنها " از بين برود. همه بايد با هم " ما " شوند.

مواردي مثل مشكلات محيط زيستي و انرژي در جهان اقداماتي است كه ميتواند همه ما را " ما " كند.

در واقع اينقدر واقعيتهاي زندگي روزمره فرد فرد ما به اقدامات ديگران وابسته شده كه عملا همه ما ، " ما " شده ايم .

جوامع قديمي و تقسيم بنديهاي آن ( دولتها و كشورها )‌ بايد تبديل به جوامع بزرگتر " سياره زمين " شوند.

گر چه هنوز ساز و كار اداره جوامع كوچك و آزاديهاي لازم زندگي را با تنوع فرهنگي نداريم ، اما اين نياز ميتواند ابداع ساز و كارهاي اداري جهاني را در آينده ايجاد نمايد .

جوامع باید خیرخواه جوامع دیگر باشند . مردم بايد يكديگر را غريبه ندانند . كساني كه در قطار مترو سوار ميشوند ، كمك كنند تا آخرين نفر هر ايستگاه امكان سوار شدن داشته باشند .

همه ما به هم وابسته و به يكديگر نياز داريم . گر چه ميشود افراد تنها نيز زندگي كنند . اما " تمدن روش زندگي با يكديگر است " .

تمدن داشتن خودرو و هواپيما و سلاح نيست . تمدن رفتار پيروزمندان جنگ با اسرا است . آيا سربازان آمريكايي در رفتار با اسراي طالبان متمدن بودند يا سربازان رفتار سربازان طالبان با اسراي آمريكايي ؟




سازمان يابنده جنايتكاران جنگي داعش

مشابه آنچه يهوديان براي مقوله هلوكاست انجام دادند و سازماني را تدارك ديدند تا نازي ها را يافته و آنها را به دادگاه ها ببرند ، مردم خاور ميانه نيز ميتوانند سازمان مشابهي تدارك ببينند تا پيگير جنايتكاران جنگي در اين مرز و بوم گردند. 
عناصر داعش همه كشته نشده اند . بلكه بسياري از آنها از طريق كشورهاي همجوار به فرار كرده اند.
بايد اين جنايتكاران كه ثروت مردم منطقه را دزديده و براي دوران بازنشستگي به هر كجاي دنيا فرار نموده اند شناسايي و مورد تعقيب قضايي قرار گيرند .
خوشبختانه جامعه بين المللي سابقه تاريخي اين گونه اقدامات را دارد و ساز و كار مناسب براي پيگيري جنايتكاران جنگي در جهان وجود دارد.


۱۳۹۶-۱۰-۱۸

منیت ما

علمای قدیم اعتقاد داشتند که جامدات درجه لطافت کمتری دارند , بعد از جامدات آب است که لطیف تر است,  بعد هوا است و آخر نور و بعد از نور نیز هست !
حال اگر در عالمی که من و شما در آن هستیم , به ترتیب جامدات و آب و هوا را حذف کنیم  و به رفتار خودمان نگاه کنیم چه میبینیم؟
هر یک از ما نوری است تقریبا به قامت انسانی و خورد و خوراک و گفتار , تاثیراتی در این نورانیت پدید می آورد.
پس در غذا که نوع آن بر نور ما تاثیر میگذارد درجاتی از نور و ظلمت هست که به ما اضافه یا کم میشود.
در رفتار ما با یکدیگر نیز چیزی به نورانیت اضافه یا کم میگردد.
پس منیت ما باید فراتر از نور باشد , چیزی است که نور به او منتسب است.
اگر نور را هم برداریم , ما هستیم , اما عیان نیست و برای دیدن و هویدا شدن به نور نیاز است.
پس بی نور ...
از سوی دیگر سفر ما به عالم مادیات امکان افزایش و کاهش نورانیت را در ما پدید می آورد .
همنشینی با پست ترین مراتب وجود امکان رشد و اعتلا برای روح را فراهم میکند.

۱۳۹۶-۱۰-۱۷

در معنای انقلاب و انقلابی

آیا بعد از 40 سال هم هنوز تمسک به انقلاب صحیح است؟

انقلاب از اين جهت رخ ميدهد كه بخش قابل توجهي از مردم از وضع فعلي راضي نباشند و خواستار تغيير وضعيت موجود باشند . گروه هايي كه اجراي اين تغييرات را به عهده دارند ،‌زمان نامحدودي براي اجراي اين كار ندارند .

معمولا نسل اول سردمداران انقلاب وظيفه اجراي تغييرات را دارند . آنها ميدانند كه خواست واقعي جامعه چه بوده و آن كار را انجام ميدهند.

كار انجام شده و تغييرات انجام شده بعداز يك زمان معقولي بايد محقق شده باشد . مثلا اگر مردم خواستار راستگويي دولتمردان در رسانه ها بوده باشند ، نميتوان بعد از 20 سال ادعاي پايبندي به انقلاب را داشت و بنا بر مسائل روز و به خاطر دشمن راستگو نبود !

ضمنا اجراي خواسته هاي انقلاب نبايد با حذف دستاوردهاي قبلي باشد . مثلا اگر جامعه شعار آزادي و عدم سانسور داشتند ، نبايد اين آزادي در عدم سانسور مكتوبات با كاهش ثروت جامعه برقرار گردد.

خواسته ها اين است كه روي آنچه داشتيم ، چيزي اضافه شود.

حالا اگر بعد از مثلا 40 سال كسي پايند به اولين خواسته هاي انقلاب باشد ، يعني در اين 40 سال اين خواسته را نتوانسته اند اجرا كنند . يا اين خواسته غلط بوده و امكان اجرا نداشته و يا كوتاهي از مجريان امر بوده است .

در هر دو حال ،‌شعار پايندي به امري كه نتوانسته ايم اجرا كنيم يا صلاح نيست اجرا شود ، امر غلطي است.

اين نشان ميدهد كساني كه به شعارهاي قديمي انقلاب هنوز پايند باشند ، در واقع ضد انقلاب هستند. آنچه انقلاب خواسته يا اجرا شده يا قابل اجرا نبوده، انقلابي آن فردي است كه مسير پيش رو را بعد از تجريه ها با تجديد نظر دوباره رسم نمايد.

گر چه در اكثر موارد جامعه بهتر از اقتصاددانان تشخيص ميدهد كه در زمان نزديك اقتصاد به كدام سو ميرود ، عدم توجه به خواست جامعه ميتواند عواقب دردناك فردي براي بي توجهان در پي داشته باشد .

ذكر اين نكته نيز لازم است كه همواره كساني پيدا ميشوند كه از فرصتها سوء استفاده نمايند ( بخشي از سياست پيشگان ) و به موج سواران تشبيه ميشوند . همچنين گروهي هستند كه موج ايجاد ميكنند تا با موج سواري از منافع آن بهره مند گردند . جداي از همه اين موارد ، ملاحظات اجتماعي داراي پيچيدگيهاي زيادي است . 

اميد است خداوند متعال شرايط تحقق بيشترين ميزان آسايش براي جامعه را با كمترين هزينه فراهم آورد .



راه صحيح براي حل معضل بهشت زهرا

قبرستان بهشت زهرا سالها است كه در نزديكي تهران فعال است. به صورت طبيعي قبرستانها عمر طبيعي خود را طي ميكنند و بعد از پر شدن ،‌قبرستان به جاي ديگري منتقل ميگردد. فضاي قبرستان نيز بعد از مدتي تغيير كاربري يافته و به امور ديگري اختصاص ميابد.
اما مقوله دفن كردن مجدد فاميل متوفا در روي جنازه سابق ( گر چه از منظر شرعي اشكالي ندارد )‌اما از نظر بهداشتي و تغيير اندازه شهر تهران و اين مهم كه بخش قابل توجهي از قبرستان بيش از سي سال از عمر آن ميگذرد و بنابراين عملا ملك و قبر ديگر به اقوام متوفا تعلق ندارد ، بلكه ميتوان آنرا به نفع شهرداري تملك نمود.
متاسفانه اين امر به عدم برنامه ريزي شهري و عدم اعتقاد و احساس نياز صاحبان شهر ( مردم كه وكالت به نمايندگان خود در شوراي شهر واگذار كرده اند ) به برنامه ريزي باعث شده ، هر زمان هر كس چيزي به نظرش رسيد عمل نمايد.
فروش - درآمد زايي - عدم وابستگي مالي به سازمان بالاتر ، از عواملي است كه همه دست اندركاران شبه دولتي سعي ميكنند به هر طريقي شده بودجه جاري را از هر راهي كه به نظرشان رسيد تامين كنند.
كسي از خود نميپرسد ،‌اگر دفن متوفا در نزديكي پايتخت غير قانوني شود ، چه ميشود ؟
مردم جنازه هاي اقوام خود را به شهرهاي زادگاهشان منتقل خواهند كرد. در واقع اكثر سكنه تهران از جاي ديگري به تهران آمده اند و امكان دفن آنها زادگاه خودشان يا زادگاه پدرشان ( به عنوان محل ريشه افراد ) امري بدون اشكال و يا معمول ميباشد .
راه حل معمولا بينا بيني است .
شايد بهتر باشد كه قبرستان تهران را به فاصله دورتري از پايتخت در دل كوير منتقل كنيم . بدين ترتيب بسياري از افراد تمايل خواهند داشت كه در صورت توان متوفاي خود را به شهرستانها و روستاهاي خود ببرند.
به اين ترتيب فشار جنازه ها در شهرهاي بزرگ ( در اينجا تهران ) حل خواهد شد .
از سوي ديگر وابستگي عاطفي نسل هاي مهاجرت كرده با زادگاه اجدادي خود برقرار خواهد ماند .


جایگزین کاروانسراها برای عامل رونق تجاری

فرودگاه ها هستند.
چنانچه ما بتوانيم هواپيماهاي مسافربري خطوط خارجي را كه از هواي كشور ميگذرند و يا از نزديكي مرزهاي ما عبور ميكنند ، تشويق به فرود در فرودگاه ها كنيم ، رونق تجاري ميتواند در آن سرزمينها اضافه گردد.
در درجه اول گردشگران و توريستها به شهرهاي مورد بحث وارد شده و حداقل از مزاياي هتل و اقامت بهره خواهند برد. از سوي ديگر امكان خريد سوغاتي و صنايع دستي براي آنها فراهم ميگردد و اين نيز باعث رشد اقتصادهاي محلي ميگردد.
گام بعدي آشنايي توريستها با مزاياي اقتصادي مركز گردشگري است . آنها حلقه هاي ارتباطي دارند و احتمالا از مزاياي سرمايه گذاري - سفر و تفريح يا هر گونه مزاياي بالقوه جايگاه گردشگري تعاريفي براي دوستان و شبكهارتباطي خود خواهند نمود . و اين ديگران را نيز تشويق ميكند براي بازديد به آن مراكز سفر كنند.
سفر كردگان داراي تخصصهاي متفاوت ميباشند . بنابراين در زمينه هاي تخصصي خود در مقاصد گردشگري نگاه خواهند نمود و اگر ساير شرايط ايجاد يك فعاليت اقتصادي فراهم باشد ، اقدام به كارآفريني خواهند نمود.
نظر به بكر بودن فعاليتهاي تجاري در سرتاسر كشور ، همه شهرهاي ما داراي مزاياي سرمايه گذاري و كارآفريني براي همه تخصصهاي خارجي ميباشد . از نگهداري سالمند گرفته تا استارت آپ هاي اپليكيشن نويسي - از ساخت هتل و شهركهاي مسكوني گرفته تا توسعه بنادر و ساخت شناورهاي دريايي.
بايد مشسوقهايي را براي خطوط هوايي بوجود آورد تا نه تنها به همه فرودگاه هاي ما تردد كنند ، بلكه مسافران خود را تعويض كرده و خدمات فرودگي نيز دريافت دارند .
ميتوان از مزاياي امكان عرضه سوخت با سود كم و قيمت رقابتي براي اين امر استفاده نمود. همچنين نرخ ساير خدمات فرودگاهي را نيز ميتوان با قيمت رقابتي عرضه نمود تا هواپماها عادت كنند در فرودگاه هاي ما فرود آيند .
ميتوان نسبت به عرضه سهام شركتهايي كه در فرودگاه هاي ما مينشينند در بورسهاي داخلي نيز اقدام نمود. يا با مزاكره ، شركت وابسته به شركت مادر خطوط هواپيمايي ايجاد نمود كه داراي سرمايه چند هواپيما از هواپيماهايي باشد كه در خاك ما فرود مي آيند.
بنابراين با عرضه اين شركتهاي داخلي در بورس ، مردم سهامدار شركتهاي هواپيمايي خواهند شد و مديريت شركت مادر در خصوص اين شركت وابسته ، باعث سود آوري و تعداوم تردد در فرودگاههاي كشور ميگردد.
كارهاي بسيار بيشتري نيز ميتوان در اين خصوص انجام داد.