پارامترهای " ارزش کسب شده " و " زمان کسب شده " که امروزه برای اندازه گیری و قضاوت روی پروژه ها استفاده میشوند ، روشهایی کارفرمایی هستند . این کارفرماها هستند که علاقمند هستند بدانند پروژه جلوتر است یا عقب تر ، چقدر عقب تر یا چقدر جلوتر است . این موارد کمتر توسط خود مجریان پروژه مورد توجه و استفاده قرار میگیرند .
"در اینجا روشی پیشنهاد میگردد که توسط پیمانکار و کارفرما قابل استفاده است "
دو گروه فعالیت وجود دارد . روی مسیر بحرانی و بقیه ( که اگر با تاخیر مواجه شوند ممکن است در مسیر بحرانی قرار گیرند )
" اس کرو " برای فعالیتهای مسیر بحرانی ( فقط ) میتواند به ما اعلام نماید که مطابق برنامه پیش میرویم و یا عقب هستیم .
این نمودار اس به تنهایی کافی نیست. ما گزارشی میخواهیم تا بدانیم که در چه میزان خطایی قرار داریم یا چقدر وقت داریم تا فعالیتی به مسیر بحرانی اضافه شود و یا مسیر بحرانی را تغییر دهد . این آیتم نیز از اهمیت برخوردار است .
منحنی زمان بحرانی تا فعالیتی به مسیر بحرانی اضافه شود ، نیز میتواند پیشرفت فعالیتهای غیر بحرانی را نمایش دهد. ( همیشه یک یا چند فعالیت هستند که کمترین فاصله را از مسیر بحرانی دارند . با تاخیر فعالیتها و کاهش شناوری آنها این فاصله زمانی کاهش خواهد یافت و خطر تغییر مسیر بحرانی ممکن است اتفاق بیفتد . هدف از کنترل اجرای سایر فعالیها این است که جلوی تاخیر بیش از اندازه فعالیتهای دیگر گرفته شود )
تا اینجا دو منحنی " اس کرو " مسیر بحرانی " و منحنی خطر تغییر مسیر بحرانی را داریم . با این دو منحنی میتوان پروژه را با اطمینان کنترل کرد . ( در هر پریود زمانی میزان پیشرفت در برنامه وارد میشود و انطباق پیشرفت مسیر بحرانی را با برنامه میتوان استخراج نمود. از سوی دیگر میزان حداقل شناوری فعالیتها را نیز میتوان مشاهده و برداشت نمود)
گر چه کنترل پروژه روی فعالیتهای اجرا شده است ، ولی میخواهیم پیش بینی آینده را داشته باشیم ، هر دو سیستم متداول " ارزش کسب شده " و " زمان کسب شده " روی گذشته صحبت میکنند ( چقدر کار انجام داده ایم و چقدر عقب افتاده ایم ). در حالی که سیستم پیشنهادی روی کنترل آینده بر اساس فعالیتهای گذشته تمرکز دارد . تاخیر روی مسیر بحرانی زمان پایان واقعی را مستقیما نشان خواهد داد. در اینجا گزارش "فعالیت مبنا" مد نظر قرار گرفته و نه " ارزش مبنا "( پولی یا زمانی )
به زبان دیگر در اینجا آنچه انجام نشده سنجیده میشود . نه آنچه انجام شده است . بر اساس آنچه انجام نشده ( نسبت به برنامه ) میتوان تاخیر پروژه را محاسبه نمود.
در نمودار دوم تاخیر فعالیتهای غیر بحرانی مجاز شمرده میشود ( یعنی فعالیتها میتوانند از شناوری استفاده نمایند ). تا جایی که به نزدیکی مسیر بحرانی نرسند.
معمولا دستور کار بر اساس برنامه مصوب به کارگاه میرود و مدیر پروژه و کارفرما با این دو گزارش میتوانند کنترل نمایند تا پروژه مطابق برنامه پیش خواهد رفت یا نه . با این کار سیگنالهای هشدار را قبل از وقوع میتوانند دریافت نمایند .
گزارش مالی پروژه علاقه مندی دیگری است که به اتمام به موقع پروژه مستقیما ربط پیدا نمیکند . ( سایر فعالیتها میتوانند عقب یا جلوتر از برنامه باشند به نحوی که برای پروژه مشکلی پیش نیاید ) کنترل این دو آیتم باعث میشود تا هزینه ها تفاوت فاحش از برنامه نداشته باشند.