۱۳۹۸-۰۱-۲۰

داستان کوتاه آموزش پرواز

باورتان میشود که انسان نیز میتواند پرواز کند ؟ 
در خواب دیده بودم که گاهی از روی دشت ها پرواز میکردم . اما چندی پیش شخصی را دیدم که در یک کوچه پرواز میکرد!
از دور دنبالش کردم و منزلش را یاد گرفتم ، روزی در کوچه خلوتی از او خواستم که بگوید چگونه میتوان پرواز کرد ؟ چه کرده و از این حرفا .... گفت باید خودت انجام دهی تا متوجه شوی . گفتن سودی ندارد ، راهی ندارد . در وجود همه انسانها ویژگیهای ناشناخته وجود دارد . باید آنها را بیابی - سعی کنی کنترلشان کنی و در نهایت از آنهااستفاده کنی.
گفتم از کجا شروع کنم ؟
و این آغاز تمرینها و ممارستها بود . تا در نهایت آموختم . آسان نبود ، اما وقتی هم که پرواز را می آموزی از ارتفاع میترسی ؟ تا کجا باید بالا رفت ؟ از چشم دیگران باید پنهان شد ! و متغیرهای زیادی که همه را با هم در ذهن نمیتوان نگاه داشت .
از سوی دیگر تا اینجای وجود که آمدی متوجه میشوی هدف پرواز نیست ! مسیرها و اهداف دیگری است که باید بروی . شاید برای همین آن شخص بیشتر وقتها روی زمین راه میرفت . 
امروز خودم پرنده هستم . اما دنبال آموزش دیگری هستم که در عالم پرنده ها از آن آسمان به جای دیگری بپرد .


۱۳۹۸-۰۱-۱۹

دویدن روی قله موج

فرض کنیم توانایی دویدن روی قله امواج را داشته باشیم . چون دائما قله امواج در حال جابجایی است ، کسی که در حال دویدن است باید بروی فضاهای خالی بپرد!
جایی که وقتی در آن لحظه خاص به آن میرسد ، قله موج به آن نقطه رسیده باشد .
در واقه فرد دونده باید دائما در حال محاسبه محل فرود پای بعدی باشد . 
وقایع پیرمون انسانها در هر جامعه ای مانند دریای امواج میماند . اگر افراد بتوانند در زمینه کاری - ارتباطات اجتماعی و غیره ، بصورت پرش روی قله امواج کار کنند ، با سرعت مناسب ( شاید حداکثری ) پیشرفت خواهند داشت . در غیر اینصورت ممکن است بدرون فاصله بین امواج افتاده و کمی از رقیب ها عقب بمانند.
از سوی دیگر پرنده قله امواج ما ، از آن بالا حرکت قله های بعدی را میبیند . در حالی که کسی که فرو افتاده در دل امواج باشد حداکثر قله های اطراف را مشاهده میکند.
جهان بینی و دور نگری دونده روی قله امواج بیشتر از سایرین است و امکان توقف و توضیح برای سایرین را ندارد ، توقف معادل سقوط بدرون امواج است .
لذا ، او با فراهم آوردن امکان رشد برای سایرین ، بدون توقف باید برود .مسلما خیلی ها به او نمیرسند ، یا بعد از مدتی طولانی پی به رفتار صحیح دونده روی امواج خواهند برد . اما در لحظه او فقط میتواند یک پیغام به دیگران دهد یا دست ایشان را بگیرد و یا مسیر صحیح را نشان دهد .کسانی که کمک دریافت کرده اند ، دوندگی روی امواج را خواهند دید . آنها بالقوه توانایی دونده امواج شدن را خواهند داشت .
دونده های روی قله های
 تکنولوژی 
علوم 
تجارت 
سیاست 
و غیره را میتوان شناسایی کرد و از ایشان برای بهیود شرایط جوامع استفاده نمود .
از منظر محاسباتی نیز میتوان به این رویداد نگاه کرد . دائما باید شرایط به روز شود و محاسبات انجام گیرد . گاه آنقدر حجم محاسبات زیاد میشود که موارد ساده و بدیهی اطراف دیده نمیشود و یا مورد صرفنظر قرار میگیرد . ( مانند داستان آب پز کردن تخم مرغ های نیوتن ... ) 


۱۳۹۸-۰۱-۱۷

درآمد های مقطعی زیاد (ورزشکارها مثل فوتبالیست ها و هنرپیشگان و غیره )

این درآمدها افراد کم جوان و بدون تجربه اقتصادی و مالی را بهم میریزد . نوع زندگی آنها را دگرگون کرده و امکان زندگی با درآمدهای معمولی را از ایشان میگیرد.
چه باید کرد ؟ 
باید مکانیسمی ایجاد کرد تا درآمد زیاد این افراد روند زندگی آنها را بهم نریخته و برای روزهایی که درآمد نخواهند داشت سرمایه گذاری گردد. چون این افراد تخصص مربوطه را ندارند . 
باید متخصصان ، مکانیزم هایی طراحی نمایند که بدون دخالت شخص ثالث ( چون امکان سوء استفاده خواهد داشت ) ثروتهای غیر نرمال جامعه به مسیر تولید ثروت برای افراد تبدیل گردد. 
گر چه این کارمشکل است ، اما غیر ممکن نیست . بدین ترتیب روند نرمال زندگی افراد دگرگون نمیگردد و افراد در آینده نیز با روند کاهش درآمد مواجه نخواهند شد .

رودخانه‌های تهران

جدای از سیل اخیر در سرتاسر کشور ، در خصوص رودخانه ا در شهرها نکاتی وجود دارد که ما در کشورمان آنها را به فراموشی سپرده ایم .
از جمله اینکه هر شهری که رودخانه ای در میان داشته باشد ، اطراف آن را ساخته و پرداخته میکند تا محل تفریح و گردش مردم شهر باشد . اما رودخانه های تهران بصورت مسیرهای دفع فاضلاب درآمده اند . روی آنها را پوشانده و در بهترین حالت ، روی رودخانه مغازه ساخته اند . گویی شهرداری کاسبی است که زمین مجانی پیدا کرده و از آن سودجویی یکباره و مقطعی میکند . در واقع فضای رودخانه شهری را فروخته اند !
جا دارد با دید باز بخصوص در شهرهایی مثل تهران رودخانه را بازسازی کنیم و آب پاک قناتها و چشمه ها را که در رودها جریان داشت به آن برگردانیم . فضای سبز در کنار رودها بسازیم و به مردم اجازه دهیم با طبیعت تنش های روزمره را کاهش دهند .
شهرهای بهتر و زیباتری بسازیم .

روش جدید در مبارزه با بیماری مالاریا

همه میدانند که مبارزه با پشه ها عملی نیست .
پشه ناقل ویروس است.  یعنی از یک فرد بیمار , ویروس را به فرد دیگری منتقل می کنند. 
چرا روی افراد ناقل ویروس مالاریا کار نکنیم ؟
اگر پشه هیچ فرد مبتلا به مالاریا نداشته باشد , دیگر نمیتوانند با گزیدن مردم , آنها را بیمار کنند .
این خیلی ساده است که همه مردم را از منظر ویروس مالاریا , جارو کنیم . میتوانیم جوامع را از آلودگی پاک کنیم و مانند یک جنگ به تدریج پیشروی کنیم تا تمام انسانها حامل ویروس مالاریا را درمان کنیم . در اینصورت دیگری بیماری وجود ندارد تا انتقال یابد .

۱۳۹۸-۰۱-۱۰

نحوه تفکر و رفتار اجتماعی

نحوه تفکر و رفتار اجتماعی 
از مناظر مختلف میتوان نحوه تفکر را بررسی کرد. از جمله به روش زیر 
مردم در برخوردها یا خود را نفر اول شخص میدانند , یا دوم شخص و یا سوم شخص. 
هر کسی معمولا اول شخص است. با دوم شخص روبرو میشود و تعامل می کند . اگر او به عنوان اول شخص تعامل کند , که تکلیف نفر دوم مشخص است. 
اما در بعضی مواقع,  اول شخص از جایگاه خود خارج شده و در مسند نفر سوم می نشیند !
در این جایگاه سوم شخص,  نفر اول و دوم را دیده و عالم به احوال آن دو است . در اینجا میتواند قضاوت کند و بهترین راهنمایی که باید اجرا شود را بیان نماید.
این مقام در مقابل اطفال مفید و لازم است. این رفتار مادرها در مقابل بچه‌ها خیلی خوب است. اما اگر این گونه رفتار را مادران با پدران داشته باشند,  مشکل پیش خواهد آمد .
بسیاری از مشکلات ارتباطی خانواده‌ها از این اشتباه ناشی میشود.

۱۳۹۷-۱۲-۲۹

چهارشنبه سوری در زمان ساسانیان چه نامیده میشد؟

در ایام قبل از اسلام,  در ایران ایام هفته نداشتیم.  هر روز ماه نامی داشت و اگر نام ماه و روز یکی میشد آن روز را جشن می گرفتند. 
بعد از اسلام , ایام هفته معمول گردید و الی آخر .
تاریخ دانان باید معلوم کنند که چهارشنبه سوری را ساسانیان چه می نامیدند؟ 
و چرا چهارشنبه آخر سال را مبنا جشن گرفتند ؟
حتما داستان جالب باید در پس آن باشد .


۱۳۹۷-۱۲-۲۷

چرا خداوند بر مردم مسلمان سخت میگیرد

اصولا مری برای عزیزان سخت میگیرد . وقتی پدری بر فرزند آسان بگیرد ، آن فرزند در آموزش تنبلی کرده و ضعیف خواهد شد . از سوی دیگر تنبیه برای کسانی که میدانند و خطا میکنند سخت تر است . همچنین برای کسانی که از ایشان انتظار نمیرود . 

همه اینها در جنبه تربیتی خداوند بر مردم مسلمان وجود دارد . از سوی دیگر مردم مسلمان وظیفه دیگری نیز دارند . آنها پرچم دار  دین آخرین پیامبر الهی روی زمین هستند . از این رو نمونه و الگوی جامعه جهانی باید باشند . وقتی احمال میکنند تنبیه آنها لازم است .

این تنبیه دو وجهه دارد ، خداوند قصد انتقام جویی ندارد ، بلکه مایل است تا بندگانی که به بیراهه رفتند به راه بازگردند . تا زمانی که در بیراهه هستند سختی ها و مرارت ها وجود خواهد داشت تا به راه بیایند و در راحتی پیش بروند . 

این برای تمام کسانی که در امر تربیت دخیل هستند ، امری مشخص است . وقتی به کسی گفتی و آموزش دادی ، اما انجام نداد ، بهترین حالت تربیتی این است که شرایط انجام ندادن آنرا سخت کنید .

مثلا برای کودکی که باید استفاده از پستانک را ترک کند ، مواد تلخ به پستانک میزنند . ( برای کودکانی که به گفته والدین پستانک را استفاده نمی کنند ، نیازی نیست که از تلخی جات استفاده گردد)

از سوی دیگر مردم مسلمان باید کارهای بزرگی در جهان انجام دهند ، لذا باید آموزش بیشتری نسبت به افراد غیر مسلمان ببینند . وقتی افرادی باید ساختار مهمی را بسازند ، شما آموزش و سختی های بیشتری برای طی دوره آموزشی در نظر میگیرید . 

مهندسین ناظرین ساختمانها یا مهندسین و پزشکان قضایی از این جمله هستند و تکاوران ویژه هم همینطور همه این افراد برای طی دوره تخصصی خود دوره های آموزشی سخت تری نسبت به سایر همکاران می گذرانند . اما هیچ یک نمی گویند چرا دوره های ما سخت تر است . آنها میدانند که برای کار مهمی باید آماده شوند . 

البته همه آن افراد فرمان مربی را اطاعت می کنند و از فرمان مربی سرپیچی نمی کنند.

اگر سرپیچی نمایند ، تنبیه های سختی در انتظار آنها است . چیزی مشابه آنچه بر ملل مسلمان می گذرد . این تنبیه ها تا آنجا ادامه دارد که شاگرد یا شاگردان را از دوره حذف نمایند .

ملل زیادی در طول تاریخ در مجموعه مسلمانان و موحدان بودند که امروز نشانی از ایشان نمی بینیم . قوم لوط و نوح و غیره نمونه های آنها هستند . یکی از مواردی که خداوند نظر دارد ، اتحاد و یکپارچگی مسلمین است .

امید است ملل مسلمان متوجه اشتباه خود شده و از فرمان الهی سرپیچی ننمایند و سر به اطاعت طاغوت نبندند .


خلقت , چرا خلق کرد و میکند و خواهد کرد

او ظاهر است . پنهان نیست . اما در وحدت جز او نیست . پس او بر خودش آشکار و ظاهر است . این ظهور مراتب دارد . یکی از مراحل ظهور فعل است . انجام دادن چه ؟ احسن هر آنچه هست . 
این انجام دادن خلقت می آورد . و این خلقت از مرحله ثابتی حق تا خلقت اجزا- مراحلی دارد . 
گر چه برای فاعل که ابزار و جزء و فرع را ساخته ، آن آخرین مرحله کاری نیز کار او است . از این رو وقتی بفرماید اراده کردیم گفتیم باش شد . 
از این سو خلقت انسان را پس از آنکه در زمین گل پدید آمد حدود 4 میلیارد سال طول کشیده . 
آیا این که خواست انسان و خلیفه روی زمین بگذارد . مثلا 4 میلیارد سال پیش تصمیم گرفت ؟ یکبار انجام داد ؟ در یک سیاره انجام داد ؟ 
مسلما در هر لحظه اراده او جاری است خلقت او مسلم است و این داستان دائم در جریان است . نه این داستان بلکه همه آنچه او است . نه هزار ملیون سال و هزار میلیارد سال قبل و بعد . بلکه از اول هستی و تا آخر نیز ادامه خواهد داشت . 
این گردش روح که از او آمده ( و نفخت فیه من روحی ) تا گردش ایام و رشد و نمود و مرگ و بازگشت به او در قیامت و استقرار در مراحل مختلف بهشت تا ( ارجعی الی جنتی ) دائم است . یعنی خلقت بوده و هست و خواهد بود . رشد ارواح و به جهان آمدن ایشان ، بوده و هست و خواهد بود . در این سیاره و آن سیاره و هر سیاره ای که اراده نماید . ( شرایط حیات در سیارات کم کم در حال تحقیق و بدست آمدن اطلاعات آن هستیم ) 
از این رو وقتی پرسیدند ، قبل از آدم که بود ؟ فرمودند : آدم - و قبل از آن ؟ فرمودند : آدم . و چون سائل ساکت شد ، فرمودند : اگر تا ابد میپرسیدی قبل از او که بود ، میگفتم آدم . ....
خداوند فوق تصور است . هستی در فهم نمی گنجد . اما ابزاری داده که اول آن فهم و درک و تفکر است تا با آن وسیله رشد کنیم و به آنچه او میخواهد برسیم . 
وقتی رسیدیم به نهایت خودمان رسیدیم و به هدف رسیده ایم . آرامش است و صلح و صفا . لذت است و سکون و نور . 
و صلی الله علیه و آله  

چگونه تصمیم درستی بگیریم؟

سوال خوبی است .اول ببینیم چطور ما تصمیم میگیریم . چیزی را دلمان میخواهد . دوست داریم . آنرا انجام می دهیم . در واقع در آن مورد وارد فرایند تصمیم گیری نمیشویم . 
دو جور تصمیم گیری داریم . با فکر و اختیار 
بدون فکر و بر اساس غزیزه .
آنچه با فکر است ، استفاده از انسانیت است . و آنچه بدون فکر بر اساس غریزه انجام میشود ، خوب است اما مرتبه حیوانی  انسانی است .
بسته شدن چشم زمان نزدیکی جسم خارجی - راه رفتن - خشمگین شدن در مقابل دشنام - حمله به غذا وقت گرسنگی و رسیدن به غذا و .... نمونه هایی از اعمال غریزی و بدون فکر است . 
هر چه استفاده از تفکر در رفتار ما بیشتر باشد ، جنبه انسانیت ما تقویت گردیده است و بر عکس هر چه اعمال غریزی بیشتر باشد درجه حیوانیت ما بیشتر است . آدمها صفر و یک نیستند . همه جایی در میان دو حد نهایت هستند . درجات ایشان متفاوت است .
عاقلان میتوانند با تفکر رفتاری را بصورت عادت و غریزه درآورند . مانند رانندگی و دوچرخه سواری و دفاع در مبارزات رزمی و ... در اعمال حرکتی تا حل جدول و مکعب روبیک و جدول سودوکو و موارد مشابه در اعمال ذهنی .
در واقع با تفکر و یافتن راه صحیح ، یک مسیر ذهنی مشابه مسیرهای غریزی در مغز ساخته میشود که کارکرد مشابه غریزه دارد .
از این رو متخصصان ریاضی و فیزیک و بیولوژی و غیره در رشته خود سرعت آموختن و درک مطالبشان بالاتر از سایرین است . آنها در این موارد تمرین داشته اند .
اما پاسخ سوال بصورت کلی 
در ابتدا بدانیم که قرار نیست همیشه تصمیم درست بگیریم .
سپس با مشورت با متخصصین موضوع نظر آنها را جویا شویم .
در نهایت با توجه به شرایط شخصی و نظر متخصصین به قلبمان رجوع کنیم و با مغزمان تصمیم بگیریم .
برای کسانی که به خداوند اعتقاد دارند ، اتکا به خواست خداوند و توکل بر او باعث ثبات قدم و تقویت اراده میگردد.