۱۳۹۹-۰۸-۱۴

زبان حیوانات

یکی از دوستان خارج نشین سگ 4 ماهه داشت و خیلی تعریف می کرد که باهوش و با احساس است .

از او سوال کردم : آیا سگ از انسان باهوش تر است ؟
گفت : نه
گفتم پس یک سگ چهار ماهه از یک بچه انسان چهار ماهه کم هوشتر است .
حیوانات به حالات بدنی و صوتی ما عکس العمل نشان می دهند .
آنها حرف نمی زنند ، انواع صدا دارند که حالات خود را بیان کنند .
به او گفتم که : شما که انتظار نداری آنها که از هوش کمتر برخوردارند ، حرف ما را بفهمند ؟ این ما هستیم که باید زبان آنها را بفهمیم !
بلی راه دریافت زبان حیوانات برای انسان باهوش ساده است . آنها را در حد حیوانیت خودشان ببینید .
حالات و رفتار آنها را بر اساس آنچه حس می کنند درک کنید ، حالا شما زبان آنها را بلد هستید .
آنها به رفتار و حالات شما عکس العمل نشان می دهند . با شما بازی می کنند و غیره .
هیچوقت فراموش نکنیم که ما خیلی باهوشتریم .


احتمال رئیس جمهور شدن نفر سوم

احتمال برنده شدن آقای بایدن وجود دارد .اگر این اتفاق بیفتد ، آقای ترامپ هم همه راه های ممکن را برای شکست بایدن استفاده خواهد کرد. درگیری طرفداران دو طرف هم محتمل است . با توجه به روحیات افراد افراطی طرفدار آقای ترامپ استفاده از اسلحه توسط آنها محتمل است و هدف ایشان یک نفر است . آقای بایدن !
اگر موفق شوند بعد از پیروزی آقای بایدن ایشان را ترور کنند ، طبیعتا معاون ایشان خانم " کاملا هریس " رئیس جمهور آمریکا خواهد شد . 
گر چه احتمال ضعیفی است ، اما غیر ممکن نیست . خانم هریس بالقوه می تواند اولین رئیس جمهور زن آمریکا باشد .

۱۳۹۹-۰۸-۱۲

امید

گویند روز قیامت فردی را آوردند و حسابش را در کفه ترازو گذاشتند و همه فرشته ها متفق القول تائید کردند که این فرد جهنمی است . 
فرمان آمد او را به سمت جهنم ببرید .
همینطور که او را به سوی جهنم میبردند ، فرد بر می گشت و عقب را نگاه می کرد . خداوند فرمود او را بیاورید و بپرسید چرا بر می گردد و عقب را نگاه می کند . 
او را آوردند و از او پرسیدند . گفت : آن زمان که گناه می کردم ، امیدوار بودم که مرا می بخشی . وقتی حکم جهنم صادر شد و مرا به سوی جهنم می بردند ، بازگشت من برای این بود که ببینم آیا حالا مرا بخشیده ای ....
خداوند فرمود این امید او را در کفه ترازو بگذارید ...... و این فرد به واسطه سنگینی امید به خداوند به بهشت رفت .
امید خیل مهم است . نا امیدی کفر است .
در هیچ امری از لطف خداوند نباید ناامید بود .

اختلاف با همسر از دید دیگر

ضرب المثلی است که می گوید . " زن و شوهر دعوا کنند ، ابلهان باور کنند !"
اما در دنیای واقع اختلاف امری طبیعی است و شدت آن به روحیات طرفین بستگی دارد . این اختلاف می تواند به نزاع و جدایی منجر گردد .
متخصصین علوم می گویند هیچ واقعه ای به یک امر بستگی ندارد . یک سلسله وقایع باید اتفاق افتاده باشد تا یک نتیجه حاصل شده باشد . مانند تصادف رانندگی - این رویداد تابع مشکلات راننده - ماشین های روبرویی - کیفیت جاده - کیفیت آخرین تعمیرات خودرو - وضعیت جوی و خیلی چیزهای دیگر وابسته است .
بنابراین پلیس متخصص راهنمایی و رانندگی در برگه خود به هر یک از موارد فوق درصدی را اختصاص می دهد .
در برخورد انسانها هم همینطور است . همه ما طرف مقابل را مقصر می دانیم . اما سوالی که باید بپرسیم این است که چند درصد خود ما مقصر بودیم ؟

طلاقینو

اول یادآوری کنم که تمام موارد زیر نظر نگارنده است . هر کسی باورهایی دارد و بر اساس آن جهان بینی فرد شکل می گیرد .
خداوند رب است . مربی است . از جمله مربی تک تک افراد بشر . این برای او میسر است که تمام جزئیات همه افراد بشر را کنترل نماید و بهترین طریقه رشد را برای هر فرد فراهم آورد . خود فرد با تصمیم ها - خواستن ها و نخواستن ها وارد این آموزش میشود یا رشد می کند و یا عقب می نشیند . ( یک هنر خداوند این است که تربیت دیگران باعث نمی شود آزادی انتخاب های فرد تحت تاثیر قرار گیرد . او از قبل همه را می شناسد و زمینه ها را برای رشد همه فراهم کرده است ) 
کسانی که عقب می نشینند ، جوهر وجودی خود را زایل می کنند . بنابراین با تشویق و تنبیه فرد را وادار به رشد می کند . ( خوب همه چیز مال او است . چه کسی میتواند بگوید چرا می خواهی ما رشد کنیم ؟ گرچه برای این سوال هم پاسخ هست . خود فرد پرسنده جواب خواهد گرفت بر اساس فهم و درک خود از خود خداوند ) این تشویق ها - فرح و آسایش روحی و خیلی چیزهای دیگر است . اما تنبیه ها ناراحتی و فشارهای جسمی و روحی که از جمله دیگران مسبب آن به نظر می آیند . اگر فرد متوجه شد و به راه آمد که فشار کنار می رود . در غیر این صورت فشارها بیشتر می شود . خداوند ما را نیافریده که عذاب دهد . ما را آفریده که رشد کنیم .
از جمله برای افراد بشر غریزه گذاشته و اعتدال رفع غریزه ازدواج است . اما جفت شدن آدم ها یکی از ابزار رشد فردی است . در سختی ها و کشاکش مشکلات بعضی کم آورده و پا پس می کشند .
میشود اینطور متصور بود که خداوند می گوید : من یک مقدار سختی می خواستم به تو بدهم تا رشد کنی ، اگر نمی خواهی من راه های دیگری هم دارم . 
سختی ها خواهند رسید و چه بسا بیشتر ، اما فرد از مزایای جفت بودن و خانواده داشتن محروم می گردد. 
واقعا سخت است به کسی که در حد تحمل خود قرار دارد بگوئیم کمی صبر کن . اما اگر این صبر را نکند ، سختی بیشتری در پیش خواهد داشت .

۱۳۹۹-۰۸-۱۱

تمرین های نظامی در بازی های مردم ایران زمین

ساده ترین و ارزانترین وسیله جنگ و دفاع ، پرتاب سنگ است . از این ابزار ، چوپان ها برای ممانعت از حرکت گوسفندان نیز استفاده می کنند . همچنین برای دور کردن یا شکار حیوانات کوچک . 
این مهارت را در بازی گردو بازی مشاهده می کنیم . تقریبا همه مردم این سرزمین در گذشته ها این بازی را انجام داده اند و در آن مهارت دارند .
سلاح ارزان بعدی یک تکه چوب است که نوک آن تیز شده باشد . 
این سلاح را می توان پرتاب کرد یا اگر کمی بلند باشد ، مشابه نیزه از آن استفاده کرد. طبیعتا جنگاورانی که سلاح مشابه داشتند با هم درگیر می شدند . بنابراین مهارت استفاده از نیزه های کوتاه ( معمولا دو عدد - در هر دست یکی ) خود یک مهارت رزمی به حساب می آمده و تمرین های خاص خود را داشته است . نمونه این تمرین ها را در رقص با چ.ب قوچانی مشاهده می کنیم .
گاه مبارزان از چوبی سنگین تر و قوتی استفاده می کردند . چیزی که می توان آن را با گرز برای ثروتمندان مقایسه کرد . مبارزه با این چوب حدود دو متری نیز شگردهای خاص خود را داشت . در منطقه مازندران معمول بود که برای ضربه پذیری جنگ ها با این چوب ، از پوشش نمودی استفاده می کردند . گر چه بدن آسیب می دید ، اما شکستگی استخوان اتفاق نمی افتاد .
جا دارد متخصصان امر با دید علمی به این وسایل و بازی های سنتی نگاه کنند و حقیقت های در دست فراموشی تاریخ این سرزمین را استخراج نمایند .

۱۳۹۹-۰۸-۱۰

تعریف تمدن

در ویکی پدیا مبحث ریشه شناسی آمده "
واژه تمدن معانی متفاوتی دارد که به جامعه بشری مربوط می‌شوند. کلمه تمدن برابر کلمه لاتینی شهرنشین بودن یا شهروندان civis و شکل وصفی آن civilis است. متمدن شدن اساساً به معنی شهرنشین بودن است.
به عنوان نمونه برای استفاده از واژه تمدن در علم حقوق می‌توان به این مورد اشاره کرد که در تمدن روم قانون افراد غیرنظامی در یک کتاب بزرگ و کامل بنام Corpus Juris Civlis در سده ۱۶ برای امپراتور ژوستینیان (۴۸۳ تا ۵۶۵ پیش از میلاد) جمع‌آوری شده بود؛ که دوباره کشف شده و توسط استادان و کارشناسان قانون در اولین دانشگاه که در اروپای غربی در بلوگنا در سده ۱۱ تأسیس شده بود، مورد استفاده قرار گرفت.
از سال ۱۳۸۸. م کلمه civil به زبان انگلیسی وارد شده این واژه در سال ۱۷۲۲ با مفهومی نزدیک به واژهٔ تمدن استفاده شده‌است که معنی آن متضاد و مخالف بربریت بوده‌است.
اما این هست و این همه آن نیست .
گروهی تمدن را با فرهنگ هم بستر می شناسند .
اما تمدن به آن ویژگی گفته میشود که در اثر کنار هم بودن انسانها پیدا میشود . این ویژگی باعث هم افزایی مردم شده و رشد را در جامعه ( مکانی که گروهی جمع شده‌اند ) ایجاد می کند . این ویژگی به همراه همه مظاهر رشد را تمدن مینامیم . مظاهر آنرا که می تواند زبان گفتاری – ابزار و تجهیزات زندگی و غیره باشد به اسم تکنولوژی یا فنون مورد استفاده بیان می کنیم و آن تعاملات انسانی و قوانینی که بین خود می گذارند را فرهنگ می گوئیم . اینها هر کدام تمدن نیستند . تمدن به همه آنها گفته می شود کمی بزرگتر است .
بنابراین در مبحث تمدن به جمعیت و اجتماع نگاه نمی شود . به قابلیت رشد یافتگی آنها توجه می شود . این بدان معنا است که تمدن های مختلف را بر اساس قابلیت رشد آنها می توان با هم مقایسه کرد . فارق از میزان جمعیتی که دارای آن تمدن باشند و یا مرحله توسعه ای که الان دارند . زیرا عوامل زیادی در توسعه این لحظه جوامع موثر است . علاوه بر تمدن قوای قهری خارجی نیز میتوانند میزان رشد و توسعه جوامع را کم و زیاد نمایند و این به ماهیت رشد آن تمدن ربطی ندارد .
نمونه آن تاثیر استعمار بر رشد و توسعه هندوستان است و همچنین کمک غربی ها بر رشد و توسعه کشور کره جنوبی . تمدن این دو سرزمین توان های متفاوتی از رشد داشت که قوای خارجی تاثیر مثبت یا منفی روی میزان رشد و توسعه این جوامع داشته است .
اگر بخواهیم تمدن هندوستان را با کره جنوبی - عربستان – نیجریه –روسیه – آلمان مقایسه کنیم ، به وضعیت حال حاضر آنها نباید پرداخت . باید به ماهیت رشد پذیری این کشورها توجه کرد . در این صورت پی میبریم که یک ویژگی ها در بعضی جوامع وجود دارد که زایش اندیشه و رشد فرهنگی است . و این در کشورهای مثال های فوق متفاوت است . طبیعتاً می توان از این ویژگی ها استفاده کرد و یا روی آنها تاثیر خارجی گذاشت .
جامعه جهانی و بشریت نیز یک قابلیت رشد دارد . یک تمدن زمینی داریم . وقتی از خارج به آن نگاه می کنیم . این تمدن زمینی جا دارد رشد یابد . هنوز تا حداقل های انسانی فاصله زیادی دارد . طبیعتاً روزی خواهد رسید .


حق رای غیر آمریکایی ها در انتخابات آمریکا

( یک موضوع جالب که عرف نیست . اما از جنبه فکاهی نگارش می گردد )
زنها و سیاهان تظاهرات کردند و بالاخره از حق رای در آمریکا برخوردار شدند . اما گروهی از مردم هستند که در خارج از آمریکا زندگی می کنند و انتخابات آمریکا بر ایشان خیلی موثر است . اما حق رای ندارند . این گروه ها هم به نظر باید تظاهرات کنند تا از حق رای برخوردار شوند !
دشمنان بزرگ و مهم آمریکا برایشان فرق نمی کند چه کسی در آمریکا رئیس جمهور باشد ، آنها دشمن هستند و آمریکا رویه دشمنی را با شدت ادامه می دهد . از این رو برای مردم چین و روسیه فرقی نمی کند چه کسی برنده شود . آنها ذی نفع نیستند .
مردم کشورهای دوست و دشمن ضعیف برایشان مهم است چه کسی در آمریکا انتخابات را می برد پس باید در انتخابات آمریکا شرکت کنند.
مردم ایران و ونزوئلا - افغانستان و فلسطین و بسیاری کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا در این دسته جای می گیرند .
مردم اسرائیل و ژاپن و کره جنوبی و سایر دوستان قوی آمریکا برایشان مهم نیست چه کسی در آمریکا پیروز شود . آنها در هر حال دوست قوی هستند . 
بنابراین مردم این کشورها هم باید تظاهرات کرده تا از حق رای آمریکا برخوردار شوند .
این مردم هم به عنوان یک ایالت می توانند در کنگره نماینده داشته باشند . بالاخره اختلاف تصمیمات رئیس جمهورهای احتمالی و کنگره آمریکا بر سرنوشت این مردم تاثیر گذار است . 

۱۳۹۹-۰۸-۰۹

شکایت حقوقی از انتشار کاریکاتور پیغمبر اسلام

قوانین برای آسایش مردم تصویب می شوند و هر ملتی ملزم است از قوانین خود اطاعت نماید . این امر مدنیت و امکان تعامل با یکدیگر را برای مردم فراهم می نماید .
از جمله مقوله آزادی بیان در فرانسه است . 
اما در قوانین مرتبط با قتل نیز مواردی داریم که جای تامل دارد . 
یک نوع قتل - قتل مستقیم است . کسی که ماشه اسلحه را می کشد . نوع دیگری از قتل وجود دارد که قاتل با توجه به مکانیسم های موجود ، زمینه کشته شدن دیگری را فراهم می کند . مثلا پشت درب ورودی نارنجک بدون ضامن قرار می دهد . 
مرحله دیگر تشویق یک فرد است که امکان قتل دیگران را دارد . این تشویق انواع مختلف دارد . میشود با حرف های مثبت یک شخص را تشویق کرد ( مثل اینکه بگوئیم برو این کار را انجام بده ) یا حرفهای منفی ( مثل اینکه بگوئیم حتما این کار را انجام نده ) هر کدام از حرفها که منجر به قتل گردد ، عامر جدای از این که قصد قتل داشته یا نه ، به قتل عمد یا قتل غیر عمد متهم میشود .
در فرانسه هم مشابه این اتفاق افتاد .
مشخص است که اقدام چاپ کاریکاتور باعث ایجاد حرکتهای قابل پیش بینی قتل مردم فرانسه میشده است . گروهی از افراد به بهانه " آزادی بیان " و برای مشهور شدن اقدام به این کار کرده و با ریخته شدن خون افراد بی گناه به هدف خود رسیدند . 
این افراد مجرم هستند و باید محاکمه و مجازات شوند .
در خصوص آزادی بیان نیز ضمن احترام به آن باید تفسیری بر آن گذاشته شود تا افراد سود جو نتوانند از این قانون خوب و انسانی سوء استفاده نمایند .

۱۳۹۹-۰۸-۰۶

عشق و دیوانگی

یه جا ضرورت است
یه جا انتخاب است
انسان یعنی کسی که قابل انس است . میشود به او انس گرفت . بنابراین این میل دوست داشتن و دوست داشته شدن در انسان هست . به طور غریزی مردم نسبت به دیگران ممکن است دوست داشتن های متفاوتی را تجربه کنند . نسبت به همسر- فرزند – والدین و دانشمندان و غیره .
این دوست داشتن ها بعضی مواقع خیلی زیاد میشود . به این عشق می گویند . ( عشق الهی را در اینجا منظور نظر ندارم )
کسی که عشق را چشیده باشد ، جایزه آنرا که رضایت قلبی و ذهنی است دریافت کرده . بنابراین از این مرحله عدول نخواهد کرد .
اگر عشق خود بیاید که عاشق خواهد بود .
اما اگر نیاید ، این شخص عشق را به عنوان یک انتخاب ، انتخاب خواهد کرد . این انتخاب در مقابل هر چیز دیگری بهتر است .
این افراد عاشق مردم – عاشق بچه ها – پیر ها – جوان ها هستند .
عاشق در – دیوار – رود – آسمان – غذا – میوه و ....
هر چیز که هست .
فرض کنید سطح پوست یک آئینه است . این افراد دیده اند که هر چه به دیگران می کنند و برای دیگران می خواهند – بخشی از آن خارج شده و همان قدر از سطح پوست به درون باز می گردد.
درون آنها به میزان عشقی که می ورزند روشن می شود – راضی می شوند . لذت می برند .
مهم نیست بیرون پوست چیست . آنها درون پوست خود زندگی می کنند . دنیا را از درون پوست خود می بینند . چون این پوست را آئینه می بینند ، تصویر بیرون را زیبا می بینند ، چون عین تصویر داخل است . و داخل زیبا است .
کسی که عشق نمی ورزد – خود را دوست ندارد و خود را در تاریکی نگه می دارد .
دوست داشتن و عاشق بودن امساک ندارد . همه می توانند خوشحال و خوشبخت باشند . باید به همه چیز عشق بورزند .......
عده ای این عشق و دیوانگی را انتخاب می کنند.