۱۳۹۹-۰۸-۲۷

بازی تکرار کاریکاتور شارلی ابدو اقتصادی است یا دفاع از آزادی بیان ؟

نقل است بعد از حمله به این مجله در پی درج کاریکاتور ( دفعه اول ) این مجله کاریکاتور را روی جلد گذاشت و ناگهان فروش این مجله از 60 هزار به 5000 هزار ( یا 5 میلیون ) رسید ! یعنی بیش از 83 برابر !
از منظر اقتصادی نیز وقتی یک مجله ببیند که با چاپ یک کاریکاتور و به خطر انداختن جان مردم فرانسه مورد حمایت دولت قرار می گیرد و میتواند درآمد زیاد و تبلیغات بیشتر داشته باشد ، این کار را انجام دهد .
طبیعی به نظر می رسد هر گاه این مجله با مشکل مالی مواجه شود به یاد آن وقایع کاریکاتور چاپ نماید و فروش و تبلیغات جهانی برای خودش ایجاد نماید .
اما آیا قوانین فرانسه به شرکتها و سازمانها اجازه می دهد برای نفع شخصی قانون را به بازی بگیرند و جان مردم فرانسه را به خطر بیندازند ؟
ظاهرا که بلی 
باید دید مسلمانان به جز قتل افراد بی گناه چه راه کار عملی برای جلوگیری توهین به مقدسات گروه بزرگی از انسانها پیدا خواهند کرد .


توجه به رویدادها ، ساختار را به ما نشان می دهد (مشورت ترامپ با مشاوران در خصوص بمباران تاسیسات هسته ای ایران )

روحیه شخص ترامپ در جهت زدن ضربه آخر است . به شدت به ایران تاخته و در این خصوص دستش باز بود . هر چه می خواست می توانست بگوید ( غیر از اعلام جنگ )
او تصمیم گرفت در این روزهای آخر کاری کند که سایر اسلاف او نکرده اند ، حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران !
اما ساختار تصمیم گیری آمریکا با این کار مخالفت کرد و این کار انجام نشد . ( هیچ ایرانی از هر گونه حمله به ایران خوشحال نخواهد شد )
با توجه به این رویداد متوجه می شویم که 
اگرچه نفر اول جریان اجرایی آمریکا یک نفر است ، اما ساختار قدرت در آن کشور به گونه ای است که آن نفر اول هم نمی تواند تصمیم هایی بگیرد که سایرین با آن مخالف باشند . در واقع یک ساختار و مجموعه ای از افراد در آمریکا تصمیم گیر هستند . ممکن است این افراد تغییر کنند . اما جریان های اصلی در آمریکا افراد خود را در این حلقه تصمیم گیری وارد می کنند .
این نشان از آن دارد که منافع آمریکا با بمباران ایران مغایرت دارد . از این رو آن حلقه تصمیم گیر با نظر ترامپ مخالفت نموده و تصمیم صحیح خود را به کرسی نشاندند.


۱۳۹۹-۰۸-۲۶

شواهدی از بالا آمدن آب دریاها تا حدود 100 سال دیگر وجود دارد

تغییرات اقلیمی و افزایش دی اکسید کربن توسط کشورهای جهان جدی گرفته نشده است . این یعنی آب و هوای کره زمین دیر یا زود از نقطه بحرانی خواهد گذشت . گرچه با اقداماتی ممکن است جلوی آنرا گرفت .
آن را کند کرد و غیره 
اما از سوی دیگر احتیاط به ما می گوید که باید خود را برای آن روزها آماده کنیم . بنابراین انتقال تدریجی جمعیت های ساکن دریاها و نقاط پست به نقاط مرتفع و ایجاد سازمانهای منطقه ای انتقال جمعیت لازم است .
در واقع با رسیدن به آن زمان ، دیگر سازمانهای دولتی توان رسیدگی به همه نقاط را نخواهند داشت . از این رو هر نقطه جمعیتی خود باید مسئولیت جابجایی را به عهده بگیرد . زمانی که این بالا آمدن آب دریاها یکباره آغاز شود ، همه مردم به فکر خود خواهند بود . در نتیجه یک روستای نزدیک دریا یا در منطقه پست نزدیک دریا نمی تواند منتظر کمک از هیچ محلی باشد . آنها خود باید از قبل آمادگی لازم را ایجاد و در هنگام بحران استفاده نمایند . در صورت امکان به روستاهای همجوار نیازمند کمک هم کمک بدهند . 
تهدیدات بسیار بیشتری نیز باید اندیشیده شود . این کارها تا فرصت باقی است توسط متخصصین رشته های گوناگون باید انجام گیرد .
بالا آمدن آب دریاها به همراه طوفان های شدید و زیاد امنیت غذایی و سلامتی مردم را نیز به خطر خواهد انداخت . بعید به نظر می رسد که سیاست مدارانی که افق دید 4 ساله دارند به زنده ماندن چندین ده میلیون نفر در کشور خود آن هم در 100 سال آینده بیندیشند .

چی میشه همچین میشه ؟

از دوستان خواسته بودم جمله ای را در پست های خاص خودشان تکرار کنند .(من قوی و باهوش و زیبا هستم )
اساتید روان شناسی از این جمله ها استفاده می کنند تا اولا یک خود تلقینی را در افراد ایجاد کنند . تلقین های مثبت . در مقابل تلقین های منفی مثل :
نمیشه - من میدونم خراب میشه 
قبول نمیکنه 
من موفق نمیشم و.....
اما نکته دیگری را که توجه می کنند انعطاف افراد است . بعضی افراد سخت هستند- نمی گویند ! در اینجا روانپزشکان بدنبال علت این سفت گرفتن ها هستند . افرادی که با رویدادها سفت برخورد می کنند ، جنبه تدافعی گرفته و در مقابل رویدادهای زندگی سختی بیشتری را متحمل می شوند .
لازم نیست همه چیز باب میل ما باشد ، افراد متفاوت و رفتار و درک مختلف دارند . این از جمله زیبایی های هستی است .
از این رو چون متخصص این چیزها نیستم از دوستانی که این مقاومت را در درون خود دیده اند ، می خواهم از خودشان بپرسند و به خودشان بگویند ، چه چیزی باعث می شود تا در مقابل این موارد مقاومت کنند .
البته کسانی را که جواب نداده اند ما به عنوان تنبلی - کار داشته اند و ندیده اند . می گذاریم (خوب خیلی ها در این دسته هستند ). اما 
خوب است در جهت شناخت خودمان حرکت کنیم و یک قدم پیش برویم .
واقعا خداوند در درون هر یک از ما دنیایی از زیبایی و گنج پنهانی قرار داده است . ما می توانیم به آن گنج درون برسیم .


۱۳۹۹-۰۸-۲۴

محرک های مالی دولتها بعد از گردش در شبکه فضای تجاری در کجا جمع می شوند ؟

دولتها محرک های مالی زیادی را در این ایام تصویب می کنند . بعضی دولتها به شرکتها کمک می کنند و بعضی به افراد می پردازند . در این که این کار باید بشود و این محرک ها مفید هستند و غیره متخصصین اظهار نظر کرده اند و دولتها اجرا کرده و می کنند .
اما از دورتر که به جریان نقدینگی نگاه می کنیم ، مشاهده می کنیم که این پولها مانند جوی های کوچک ، کم کم با هم جمع شده و رودخانه ها را می سازند و نهایت امر در دریاچه ها جمع می گردند .
در واقع آمار ثروت میلیاردرها نیز همین را بازگو می کند ، آنها در این ایام ثروتمند تر شده اند !
اما چرا ؟
طبیعت امر این است که آنها جایگاه خود را در پایین ترین نقطه شبکه رودخانه ای مالی قرار داده اند . بنابراین به هر طریق پولی در حوزه آبریز(بگوئیم پول ریز ) آنها وارد گردد ، این پول در دریاچه ثروت آنها جمع می گردد .
اگر مکانیزمی وجود داشته باشد که این پول در مسیر خود دوباره به قطره شده و به دست مردم عادی برسد ، این سیکل معیوب بهتر کار خواهد کرد . در آن صورت هر واحد پول تزریق شده به اقتصاد ، بارها در مسیر گردش کرده و هر بار مزایای محرک را خواهد داشت . در حال حاضر ، این محرک ها یکبار اثر می کنند و در نهایت به جیب میلیاردرها می روند .
سرعت رسیدن به دریاچه ثروت میلیاردرها در اقتصادهای کشورهای مختلف متفاوت است . 
معمولا در جهان سوم این پول ها خیلی زود به دریاچه ثروت میلیاردرها می رسد ، در حالی که در بعضی کشورهایی که کارآیی اقتصادی بالاتری دارند ، پول فرصت بیشتری برای گردش و در نتیجه اثر بخشی در اقتصاد دارد .

۱۳۹۹-۰۸-۱۴

زبان حیوانات

یکی از دوستان خارج نشین سگ 4 ماهه داشت و خیلی تعریف می کرد که باهوش و با احساس است .

از او سوال کردم : آیا سگ از انسان باهوش تر است ؟
گفت : نه
گفتم پس یک سگ چهار ماهه از یک بچه انسان چهار ماهه کم هوشتر است .
حیوانات به حالات بدنی و صوتی ما عکس العمل نشان می دهند .
آنها حرف نمی زنند ، انواع صدا دارند که حالات خود را بیان کنند .
به او گفتم که : شما که انتظار نداری آنها که از هوش کمتر برخوردارند ، حرف ما را بفهمند ؟ این ما هستیم که باید زبان آنها را بفهمیم !
بلی راه دریافت زبان حیوانات برای انسان باهوش ساده است . آنها را در حد حیوانیت خودشان ببینید .
حالات و رفتار آنها را بر اساس آنچه حس می کنند درک کنید ، حالا شما زبان آنها را بلد هستید .
آنها به رفتار و حالات شما عکس العمل نشان می دهند . با شما بازی می کنند و غیره .
هیچوقت فراموش نکنیم که ما خیلی باهوشتریم .


احتمال رئیس جمهور شدن نفر سوم

احتمال برنده شدن آقای بایدن وجود دارد .اگر این اتفاق بیفتد ، آقای ترامپ هم همه راه های ممکن را برای شکست بایدن استفاده خواهد کرد. درگیری طرفداران دو طرف هم محتمل است . با توجه به روحیات افراد افراطی طرفدار آقای ترامپ استفاده از اسلحه توسط آنها محتمل است و هدف ایشان یک نفر است . آقای بایدن !
اگر موفق شوند بعد از پیروزی آقای بایدن ایشان را ترور کنند ، طبیعتا معاون ایشان خانم " کاملا هریس " رئیس جمهور آمریکا خواهد شد . 
گر چه احتمال ضعیفی است ، اما غیر ممکن نیست . خانم هریس بالقوه می تواند اولین رئیس جمهور زن آمریکا باشد .

۱۳۹۹-۰۸-۱۲

امید

گویند روز قیامت فردی را آوردند و حسابش را در کفه ترازو گذاشتند و همه فرشته ها متفق القول تائید کردند که این فرد جهنمی است . 
فرمان آمد او را به سمت جهنم ببرید .
همینطور که او را به سوی جهنم میبردند ، فرد بر می گشت و عقب را نگاه می کرد . خداوند فرمود او را بیاورید و بپرسید چرا بر می گردد و عقب را نگاه می کند . 
او را آوردند و از او پرسیدند . گفت : آن زمان که گناه می کردم ، امیدوار بودم که مرا می بخشی . وقتی حکم جهنم صادر شد و مرا به سوی جهنم می بردند ، بازگشت من برای این بود که ببینم آیا حالا مرا بخشیده ای ....
خداوند فرمود این امید او را در کفه ترازو بگذارید ...... و این فرد به واسطه سنگینی امید به خداوند به بهشت رفت .
امید خیل مهم است . نا امیدی کفر است .
در هیچ امری از لطف خداوند نباید ناامید بود .

اختلاف با همسر از دید دیگر

ضرب المثلی است که می گوید . " زن و شوهر دعوا کنند ، ابلهان باور کنند !"
اما در دنیای واقع اختلاف امری طبیعی است و شدت آن به روحیات طرفین بستگی دارد . این اختلاف می تواند به نزاع و جدایی منجر گردد .
متخصصین علوم می گویند هیچ واقعه ای به یک امر بستگی ندارد . یک سلسله وقایع باید اتفاق افتاده باشد تا یک نتیجه حاصل شده باشد . مانند تصادف رانندگی - این رویداد تابع مشکلات راننده - ماشین های روبرویی - کیفیت جاده - کیفیت آخرین تعمیرات خودرو - وضعیت جوی و خیلی چیزهای دیگر وابسته است .
بنابراین پلیس متخصص راهنمایی و رانندگی در برگه خود به هر یک از موارد فوق درصدی را اختصاص می دهد .
در برخورد انسانها هم همینطور است . همه ما طرف مقابل را مقصر می دانیم . اما سوالی که باید بپرسیم این است که چند درصد خود ما مقصر بودیم ؟

طلاقینو

اول یادآوری کنم که تمام موارد زیر نظر نگارنده است . هر کسی باورهایی دارد و بر اساس آن جهان بینی فرد شکل می گیرد .
خداوند رب است . مربی است . از جمله مربی تک تک افراد بشر . این برای او میسر است که تمام جزئیات همه افراد بشر را کنترل نماید و بهترین طریقه رشد را برای هر فرد فراهم آورد . خود فرد با تصمیم ها - خواستن ها و نخواستن ها وارد این آموزش میشود یا رشد می کند و یا عقب می نشیند . ( یک هنر خداوند این است که تربیت دیگران باعث نمی شود آزادی انتخاب های فرد تحت تاثیر قرار گیرد . او از قبل همه را می شناسد و زمینه ها را برای رشد همه فراهم کرده است ) 
کسانی که عقب می نشینند ، جوهر وجودی خود را زایل می کنند . بنابراین با تشویق و تنبیه فرد را وادار به رشد می کند . ( خوب همه چیز مال او است . چه کسی میتواند بگوید چرا می خواهی ما رشد کنیم ؟ گرچه برای این سوال هم پاسخ هست . خود فرد پرسنده جواب خواهد گرفت بر اساس فهم و درک خود از خود خداوند ) این تشویق ها - فرح و آسایش روحی و خیلی چیزهای دیگر است . اما تنبیه ها ناراحتی و فشارهای جسمی و روحی که از جمله دیگران مسبب آن به نظر می آیند . اگر فرد متوجه شد و به راه آمد که فشار کنار می رود . در غیر این صورت فشارها بیشتر می شود . خداوند ما را نیافریده که عذاب دهد . ما را آفریده که رشد کنیم .
از جمله برای افراد بشر غریزه گذاشته و اعتدال رفع غریزه ازدواج است . اما جفت شدن آدم ها یکی از ابزار رشد فردی است . در سختی ها و کشاکش مشکلات بعضی کم آورده و پا پس می کشند .
میشود اینطور متصور بود که خداوند می گوید : من یک مقدار سختی می خواستم به تو بدهم تا رشد کنی ، اگر نمی خواهی من راه های دیگری هم دارم . 
سختی ها خواهند رسید و چه بسا بیشتر ، اما فرد از مزایای جفت بودن و خانواده داشتن محروم می گردد. 
واقعا سخت است به کسی که در حد تحمل خود قرار دارد بگوئیم کمی صبر کن . اما اگر این صبر را نکند ، سختی بیشتری در پیش خواهد داشت .