شاید برای اولین بار باشد که این پارامترها را با منحنی با یکدیگر متصل می کنند . اما اینها با هم مرتبط هستند .
مقوله فعالیت کردن و سختی کشیدن و دستاورد آن با فعالیت نکردن و از راحتی لحظه ای برخوردار بودن یک چیزی شبیه منحنی های عرضه و تقاضا است .
در اینجا آن را توضیح می دهم .
دو محور میزان سختی و دستاورد را در نظر بگیریم .منحنی آبی نمایش یک میزان فعالیت است . با هر میزان فعالیت چنانچه سختی بیشتری را تحمل کنیم ، دستاورد بیشتری نیز خواهیم داشت ( در بسیاری از موارد ) .
منحنی قرمز معرف راحتی لحظه ای کار نکردن و تنبلی کردن است . هر چه سختی بیشتری را داشته باشیم میزان این راحتی کاهش خواهد یافت .
فعالیت کردن و راحتی لحظه ای یک نقطه تعادل دارند که بیشترین میزان ممکن راحتی و آسایش را می توان در آن نقطه داشت .
این نقطه اپتیمم فعالیت کردن است . با فعالیت بیشتر راحتی لحظه ای را به میزان بیشتری از دست خواهیم داد و برعکس.
مشاهده میکنیم که اکثر مردم به میزان مشخصی فعالیت می کنند و از کار کردن بیشتر خودداری می کنند . از طرفی اکثر مردم راغب به کار کردن هستند و از تنبلی صد در صد فاصله می گیرند .
این امر توجیه کننده است که چرا زنان خانه دار راغب به کار و اشتغال در بیرون خانه نیستند و همچنین فرزندان جوانی که در جوامع به شغل های با حقوق کم تمایل ندارند و ترجیح می دهند بیکار در خانه بمانند و به پول توجیبی و شرایط منزل اکتفا می کنند.
از طرف دیگر وقتی افراد از کار کردن لذت ببرند و یا عایدی کار کردن خیلی زیاد باشد ، این افراد تمام وقت در حال کار خواهند بود . افراد صاحب بیزینس ها در بسیاری از موارد در این دسته قرار دارند . افرادی مثل استیو جابز و همانند های او از منظر لذت از کار در این گروه هستند . فعالیت برای این افراد باعث عایدی بیشتر ( مادی و معنوی ) است و بنابراین نقطه اپتیمم به سمت راست و خیلی دور از مبدا قرار دارد .در واقع این افراد با اختصاص همه وقت خود به آن نقطه اپتیمم نمی رسند . بنابراین آنها را همیشه در حال کار می بینیم .