میدانیم که خیلی خوب است در کل کشور قوانین مناطق آزاد اعمال گردد . در کوتاه مدت با کمک تعرفه هایی که هر ساله کاهش خواهد یافت ، از صنایع داخلی حمایت خواهد شد . اما این روند کاهشی به هیچ عنوان متوقف نخواهد شد . این کمک میکند آن بخش از صنعت که توان رشد دارند ، ادامه فعالیت دهند و آن بخش از صنعت که با یارانه ها به حیات زالو صفتی زنده اند ، از دوش اقتصاد کشور برداشته شوند.
از دیگر سو قوانینی مانند این که کلیه صنایع و فعالیتهای تجاری کشور باید در بورس ( شهری - استانی - کشوری ) حظور داشته باشند و حداکثر سهم موسس نباید بیش از 40% باشد ، کمک خواهد کرد تا بخش بزرگی از جامعه از طریق بورس از همه تجارتها دفاع نمایند و سطح سودآوری همه تجارت ها مشخص و روشن در دید عموم باشد .
هر گونه فعالیت تجاری با تعرفه های واردات و صادرات پایین در کشور سود آور خواهد شد و در اینجا نقش مناطق آزاد زیر سوال خواهد رفت . چه امتیازی برای مناطق آزاد میتوان متصور بود تا فعالیت در بعضی مکانها بتواند توسعه یابد .
قانون مالکیت 40 % از جمله مواردی است که برای مناطق آزاد میتوان از آن گذشت . شرکتهایی که توان تکنولوژیک بالا دارند . ممکن است بخواهد تکنولوژی خاص خود را برای خود نگاه دارند و از سود آن منتفع باشند . برای این گونه فعالیتها میتوان مکانهایی را به عنوان مناطق آزاد در نظر گرفت تا تخصص شرکتهای خارجی بتواند در کشور فعالیت نماید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر