دموکراسی به این شکل که میشناسیم در غرب پدید آمد و رشد کرد. به موازات پدید آمدن دموکراسی ، اربابان قدرت ( عمدتا شاه ها و درباریان ) روشهای استفاده از دموکراسی برای اهداف خود را توسعه دادند. در مقابل نیز اندیشمندان و کسانی که دموکراسی را برای بهبود شرایط زندگی عموم میخواستند روشهایی را برای مقابله تدارک دیدند.
این درگیری باعث شرایط تعادل و پیشرو شدن هر یک در طول زمان میشد. این شرایط تا امروز نیز ادامه دارد و احتمالا در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
اما برای کشورهایی که از ابتدا در جریان دموکراسی قرار نداشتند ، اتفاق دیگری روی داد. در حالی که مردم در مقابل اربابان قدرت از توان کمتری برای استفاده از دموکراسی برخوردار بودند. اربابان قدرت از روشهای پیدا شده ا
ستفاده میکردند و قدرت و شرایط خود را با دموکراسی حفظ کرده و تحکیم می بخشیدند.
این شرایط را در گروه بزرگی از کشورها مشاهده میکنیم . نمونه بارز آن ریاست جمهوریهای مادام العمر در بعضی کشورها است . گر چه روشهای دیگری نیز برای این حفظ قدرت گروهی خاص وجود دارد ، اما وجود نمونه نشان از عدم تعادل دموکراسی در بعضی جوامع دارد .
این داستان برای کسانی که از وسط پیشرفت یک تکنولوژی وارد بازی تولید میشوند نیز وجود دارد. چه میشود اگر ترکیه امروز تصمیم به تولید کامپیوتر بگیرد؟ حتما در این زمینه شرکت پیشرو نخواهد داشت. حداکثر مونتاژ کار خواهد شد و ...
با توجه به اهمیت و نقش دموکراسی در جوامع جا دارد که متخصصان فن در این زمینه تحقیقات لازم را انجام دهند و راهنمائیهای کافی را برای جامعه عرضه نمایند .