كوين اسپيسي خوب است يا بد

اخيرا براي بازيگر مطرح سينماي هاليوود آقاي " كوين اسپيسي " رفتار ناسالم با خانمها افشاگري شده است !

از سوي ديگر در همين زمان براي سياستمداران نيز اين اتفاق افتاده است . همين چند سال پيش بود كه يكي از كانديداهاي مطرح فرانسوي به دليل اتهام مشابه از انتخابات كناره گيري كرد. 

در هيمن ايام در شبكه هاي اجتماعي با هشتك " me too "  مواجه شديم و ديديم كه بسياري از زنان دنياي غرب تجربه رخدادهاي ناصواب را داشته اند.

چندي پيش گروهي از دانشجويان دانشگاه آمريكايي كمپين دشك راه انداختند. مسئله تعرض به يك دختر در راهرو دانشگاه و و شكايت از فاعل بود كه با توجيهات متداول ، قضات فاعل را تبرعه كردند!

اين مجموعه وقايع در كنار برابري مرد با زن و عدم توجه به تفاوت هاي آنها در كليه مراتب وجودي باعث شده 

اولا جنس مونث مردها را با خود مقايسه كند و آنها را مانند خود ببيند. در حالي كه مردها براي جفتگيري پارامترهاي متفاوتي دارند و حد تحمل آنها با جنس مونث قابل مقايسه نيست . داستان جفت گيري براي نرها ، هر جا كه شد بايد انجام شود. تستسترون داخل خون اگر كار خود را نكند ،‌دردهاي عضلاني و مشكلات سرعت عكس العمل نشان دادن و فكر كردن براي نرها ايجاد ميكند.

اضافه كنيد كمي الكل يا مواد مخدر مجاز و غير مجاز را دو جنس كه محدوديت برخورد اجتماعي ندارند .

همچنين كمي شور جواني براي دو طرف اضافه شود 

اگر نرها و ماده هايي پيدا شوند كه جفتگيري نكنند ،‌جاي سوال دارد .

آيا همه هنرپيشگان نر ( لااقل اكثرا اتهامالت مشابه دارند ) و سياستمداران ( براي بسياري از ايشان افشا شده ) آدمهاي بدي هستند ؟

آيا تعاريف رفتار زنانه و انتظار كشيش بودن همه انواع جنس نر ، اقدام عاقلانه اي است ؟ مسلما نه 

جا دارد دنياي غرب براي رفتار و معاشرت دو جنس تعاريف جديدي نموده و پارامترهاي حيواني وجود انسان را نيز بپذيرد.

تصور اين كه همه رفتارهاي دو طرف مطابق علو درجات روحاني خواهد بود ،‌امري غيرممكن است .

اين سخنان جنس نر را از رفتار ناصواب تبرعه نميكند ، اما يادآور ميشود كه قوانين و عرف اجتماعي با طبيعت انساني تطابق ندارد.

​

اسيد پاش چرا اسيد ميپاشد ؟

چون دستش به محبوب خود نرسيده و فشار اعصاب زياد شده و اقدام خشونت بار براي حفظ و تملك جنس زن دارد .

اين امر حس تملك امري طبيعي است و براي همسر و حفظ كيان خانواده امري ممدوح است . اما اگر كسي تصور جفت بودن با ديگري را داشته باشد و اين امر محقق نشود ،‌هر اقدامي ممكن است براي حفظ آنچه تصور ميكند مال او است را به كار بندد.

اين مالكيت شخصي و عاطفي و غريزي است . ( ميدانيم كه قانوني نيست )

اما چگونه ميتوان جلوي اين تصور مالكيت را گرفت ؟

آيا حجاب ميتواند جلوي تصورات نوع نر را بگيرد و اين حس تملك غريضي را تا زماني كه فرآيند انتخاب دو طرفه اتفاق بيفتد به تعويق بيندازد؟

علماي روانشناسي ميتوانند در اين مورد اظهار نظر نموده و راهنمائيهاي لازم را براي حفاظت جامعه از ساختار طبيعي غرايض انساني بنمايند.

​

چسب بخیه برای جوراب و لباس

مدتي است كه انواع چسب هاي بخيه اختراع شده است . از طرفي سالها است كه بشر با مشكل جوراب سوراخ سر و كله ميزند.

اگر بتوان از انواع چسبها براي بستن سوراخ و يا مشكلات فوري دوختن لباس استفاده كرد ، تا حدود زيادي مشكل زندگي روزمره مردم حل خواهد شد .

از طرفي شركتهاي توليد كننده اين ابزار سود خوبي از توليد اين محصول خواهند برد .

​

كلاه كماندويي

در روز جاري سربازي با كلاه كماندويي ديدم ،مطالبي به نظرم رسيد كه به عرض همه سربازان وطنم ميرسانم.

اين كلاه با هر كلاه ديگري فرق ميكند. اين كلاه نشان از آن دارد  كه " دارنده اين كلاه كماندو است و دوره هاي ويژه اي را سپري كرده ، توان رزمي اين شخص فوق سربازهاي معمولي است و اين شخص را براي كشتن آموزش داده اند و .... "

كماندوهاي كشور ما بايد داراي هيكل ورزيده و قد بلند باشند . نگاه كماندو بايد ترس و رعب در بيننده القا نمايد و ...

اما اگر اينچنين نباشد ، ارزش سربازهاي ويژه كشور را پايين آورده ايم ، چه رسد به ساير رده هاي نظامي كشور . پس بايد هر لباسي كه بر تن سربازان ميشود ، حيثيت ارتش و همه سربازان مد نظر باشد .

از آن سو ژنرالهاي ما بايد نمايش توان بالاي نظامي ما باشند . دكمه هاي طلا از مفروضات اوليه لباسها است ( براي مردان از طلاي سفيد ميتوان استفاده كرد ). آويزها و علائم لباسها بايد ابهت فرد نظامي را دو صد چندان نمايد قدرت و صلابت فرد نظامي بايد از ظاهرش هويدا باشد . راه رفتن و سخن گفتن يك ژنرال بايد آنچنان باشد كه ترس در دل دشمن بالقوه افتاده جرئت تفكر جسارت نداشته باشد .

سخن گفتن در رسانه ها باعث ميشود سطح هوش و توان ذهني ژنرالها مشخص شود. از اين رو سخن گفتن در رسانه ها بايد حداقل باشد . سخن نسنجيده و كم محتوا باعث ضعف ژنرال براي تحليل دشمن ميشود و بر عكس سخن ر محتوا ، فرد را به عنوان اولين هدف براي اقدام بالقوه دشمن در مي آورد. 

از اين رو ژنرال براي غير نظاميان بايد خاموش باشد . لزومي ندارد ديگران از دنياي نظاميان توسط فرمانده ايشان مطلع گردند.

قلب هر سربازي براي خاكش ميطپد. آرزوي هر سربازي جانبازي براي آب و خاك وطنش ميباشد . اما اگر عاقلانه ب معني كشور نگاه كنيم ، مشاهده ميكنيم كه كشور خطي قراردادي است براي مديريت سرزمينها. از اين جهت همه مردم جهان ساكن زمين و همه داراي وطن مشترك ميباشند .

وظيفه و مسئوليت سربازان حفاظت از جان و مال و ناموس مردم اين سرزمين خود است . امروز اين وظيفه به عهده شما است . اگر كسي در اين سرزمين آسوده ميخوابد و در آسايش است ، به دليل فداكاري هر روزه سربازان ما است . اگر كسي از لحاظ امنيت جان و مال و ناموس خود دقدقه دارد ،‌نشان از عدم كفايت سربازان در انجام وظيفه خود است .

مردم اين سرزمين گروهي از فرزندان خود را براي حفاظت خود برگزيده اند . اين شما سربازان هستيد . از اين مردم و براي اين مردم . همه افتخارات گذشته و حال و آينده اين سرزمين در كف محافظت سربازان كشور است . 

براي اين كه مسئوليت و وظيفه خود را در همه جوانب حس كنيم ، لازم است هر روز قسمتي از فرمان علي عليه السلام به مالك اشتر را بخوانيم . وقتي تمام شد از نو شروع كنيم . آنقدر تكرار كنيم كه همه جملات ملكه ذهن گردد. 

اگر توان مالي كافي نداريم ، به سربازان درجه بالاتر داده نشود ، اما اگر به كسي درجه اي عطا گرديد، براي آن درجه احترام قائل شويم و امكانات كافي براي سرباز در نظر بگيريم . افسران ارشد بايد تفاوت داشته باشند. رفت و آمد و محيط زندگي ايشان بايد با ساير افسران تفاوت مكاني و امكاناتي داشته باشد .

هر سربازي بايد براي تمام عمر تامين زندگي داشته باشد ،‌در غير اين صورت در زمان جان فشاني ممكن است دقدقه بازماندگان را داشته باشد . خانواده هر سرباز چه كشته شود و چه زنده بماند بايد تامين باشند . سرباز كسي است كه براي محافظت از ملت تلاش و جان خود را در طبق اخلاص گذاشته است .

خداوند همه سربازان را در پناه خود گرفته ، به همه سربازان كشور توفيق بهترين انجام وظيفه ممكن را عنايت فرمايد .

​

لائوس کشور جدا افتاده از جهان

روي نقشه آسياي جنوب شرقي را كه نگاه كنيد ،‌كشور لائوس را ميبينم كه از درياي آزاد جدا است . اين كشور در هيچ كجاي اخبار جايي ندارد . نه تنها از نظر اقتصادي مهم نيست ، بلكه از نظر سياسي ،‌دانش و غيره نيز ظاهرا نقشي در دنيا ندارد!

چگونه اين كشور را ميتوان به دنياي بيرون متصل كرد؟

طبيعتا اين كشور بايد با يكي از همسايگان خود متحد شده و كشور قويتري را بسازند . در ميان كشورهاي همسايه اين ويتنام است كه توانايي مالي بهتري دارد و ميتواند هزينه هاي رشد و ارتباط با سرزمين جديد همسايه را بپردازد.

اين كار باعث رشد اقتصادي ويتنام نيز خواهد شد . كشور متحد لائوس و ويتنام توان اقتصادي بيشتري داشته و قدرت اقتصادي و نظامي و سياسي قويتري نيز خواهد بود .

​

افزتيش متان جو مهمتر از افزايش دي اكسيد كربن است

سازمان هواشناسی جهانی از افزایش بی‌سابقه غلظت گاز دی‌اکسید کربن و ساير گازهاي گلخانه اي در جو زمین خبر داده است. متان و ماندگاري آن در جو خيلي بيشتر از دي اكسيد كربن است .در خصوص كاهش توليد اين گونه گازها اقدامي صورت نميگيرد و تمام تلاشها رويكاهش " دي اكسيد كربن " است .غلظت دی‌اکسیدکربن در سال گذشته میلادی در مقایسه با دوره ماقبل صنعتی شدن،  ۱۴۵ درصد، میزان غلظت دومین گاز گلخانه‌ای مهم یعنی متان ۲۵۷ درصد و سومین مورد مهم، یعنی اکسید نیتروژن (گاز خنده)، ۱۲۲ درصد است.

دو گونه گاز گلخانه اي داريم . گازهايي كه در آب محلول بوده ( مثل اكسيدهاي نيتروژن و اكسيد كربن ) و گازهايي كه در آب محلول نيست . مثل متان و گازهاي افشانه ها و گاز يخچال هاي سابق ( فرئون كه جديدا انواع كم ضرر تر ساخته و استفاده ميشود ) و غيره.

رطوبت هوا و باران از يك سو و جذب گازهايي كه ميتواند در آب درياها حل شوند ميزان موجود در جو اين گونه گازها را كم ميكند. در واقع سرعت خروج از جو اين گازها نسبتا بالا بوده و اثر گلخانه اي آنها كمتر از موادي است كه در آب حل نميشوند.

از سوي ديگر ماندگاري و تجزيه نشدن گاز متان و گازهاي مشابه در جو زياد است . 

شايد سوزاندن گازهاي متان استخراجي از كف درياها ( درياهاي دور از ساحل كه برداشت متان از آنها اقتصادي نيست ) و همچنين تبديل ضايعات دامداريها به بيوگاز و سوزاندن آن بتواند تا حدودي انتشار گازهاي متان جو را بهبود بخشد .

اما مهمتر از همه اينها اين نكته است كه با گازهاي متان موجود در جو چه بايد كرد ؟
​

انتقال مسلمانان روهینگیایی به ايران

ميدانيم كه مسلمانان روهینگیایی در شرايط بسيار سخت و در اردوگاه هاي كشور بنگلادش زندگي سختي دارند. بسياري از آنها نيازمند حمايتهاي رواني و اجتماعي هستند. حداقل نياز آنها تامين غذا و مكان استراحت است. 

داشتن شغلي كه بتوانند با آن زندگي كرده و تا حل شدن مسئله بازگشت ايشان به سرزمين برمه بتوانند زندگي نرمالي داشته باشند.

تمام كشورهاي جهان ، بخصوص كشورهاي مسلمان موضف هستند تعدادي كه ميتوانند از اين مردم را به كشور خود برده و از ايشان نگهداري نمايند. 

خصوصا كودكان كه در بسياري از موارد بي سرپرست شده اند نيازمند كمك انسان دوستانه هستند.

ما نيز بر اساس توان خود بايد تعدادي از اين مردم را به كشور خودمان آورده و به آنها كمك كنيم تا بتوانند آموزش ديده و زندگي نمايند.

اين كار ما نه تنها انساني و با فرهنگ ايراني همخاني دارد ،‌بلكه وظيفه اسلامي ما نيز هست . 

با توجه به اين كه زاد و ولد در كشور ما بسيار كم شده و احتمالا در آينده با بحران كمبود نيروي جوان مواجه خواهيم شد ،‌از نظر اجتماعي نيز اين امر براي كشور ما مفيد است . 

اين گونه جابجايي جمعيت در جهان گر چه مطلوب نيست ،‌اما باعث انتقال ژنتيكي و بهبود نسلهاي آينده فرزندان مجموعه انسانها خواهد شد . 

مشكل مردم روهینگیایی غم انگيز و مايه تاسف تمدن بشري است . همه كشورهاي جهان بايد كاري بكنند...

​

نیاز به همبازی بزرگتر برای کودکان

يكي از مواردي كه نياز به توجه خاص والدين دارد ، آموزش كودكان از بچه هاي بزرگتر است . اين امر در زندگيهاي شهري جديد حذف شده و به جز در مدارس كودكان ما با بچه هاي بزرگتر ارتباط ندارند.

اين طبيعي است كه كودكان يك اجتماع با يكديگر در يك محل بازي كنند . در واقع هزاران سال بشر از اين اجتماع كودكان حمايت كرده و نگهداري و حفظ امنيت براي گروهي از بچه ها راحتتر از بچه هاي پراكنده بوده است . 

از طرفي بچه هاي بزرگتر از كم سن و سال تر ها محافظت كرده و در قالب بازي مهارتهاي زندگي و بازيهاي متداول را به ايشان آموزش داده و آنها را در بازيها بخصوص بازيهاي اجتماعي مشاركت ميدادند. 

حتي در كودكان بزرگتر و با تفكيك جنسيتي كودكان ( پسرها بازيهاي خشن تر را انجام داده و به آن علاقه مند بودند و دختران بازيهاي ظريفتر و ملايمتر ) نيز در هر جنسيت بچه هاي بزرگتر آموزش بچه هاي كوچكتر و حمايت از ايشان را انجام ميداده اند. 

اين كار تا جدا شدن كودكان از گروه بچه ها و ملحق شدن به گروه افراد بالغ ادامه داشت .

اما اين روش زندگي و نحوه آموزش امروزه دگرگون شده و بچه ها آموزش رفتار تيم و گروه اجتماعي را نمي بينند. آنها بصورت افراد جدا از اجتماع حركت كرده و از ايشان خواسته ميشود در جهت رشد اجتماع فعاليت منفرد و تنها انجام دهند.

لازم است در سسيستم زندگي امروز اينگروه شدن و تيم سازي و استفاده از توان آموزشي بچه هاي بزرگتر براي بچه هاي كوچكتر را به وجود آوريم و تك فرزندان را نيز به اجتماع متصل نمائيم .

​

کم اثر کردن اهداف

در جنگها این اهداف هستند که در ضربه های اولیه و ثانویه صدمه میبینند. داشتن هدف های مهم برای دشمن وسوسه بر انگیز است . 

یک یاز روشهای بی اثر کردن ضربه های دشمن ، بی اثر یا کم اثر کردن ضربه به اهداف است . اگر دشمن در صورت موفقیت در نابودی اهداف ، موفقیت کمی بدست آورد یا به عبارتی آسیب جدی نتواند وارد نماید ، این خود مانع شروع حمله دشمن خواهد بود. 

این اهداف شامل مراکز نظامی - نقاط بزرگ جمعیتی و رهبری اجتماعی است . همچنین تمرکز کارخانجات نیز از دیگر اهداف بالقوه هستند.

مراکز تولید و توزیع برق - سدها و موارد مشابه گاز و مخابرات و غیره  نیز اهداف مهم دشمن است .

چنانچه بتوان مانند اینترنت شبکه ای ایجاد کرد که با نابودی بخشی از آن ، بقیه بدون مشکل بتواند به کار خود ادامه دهد ، میتوان از آسیب جدی به بخشهای مختلف جلوگیری کرد.

اهداف جمعیتی با کوچک سازی شهرها و در نتیجه پخش شدن کارخانجات و مراکز مالی و خدماتی ، عملا جلوی حمله نظامی به مرکز جمعیتی بزرگ را خواهند گرفت.

استفاده از آب و انرژی های محلی باعث میگردد مراکز انرژی و مخابرات و آب متمرکز و سوق الجیشی نداشته باشیم . این امر در محیط خشک و بیابانی ایران یک مزیت اکوسیستمی نیز هست . 

راه کارهای دیگر برای کم اثر شدن حمله های قافلگیر کننده دشمن های فرضی را میتوان در مراکز دانشگاهی نظامی و غیر نظامی بررسی و راه کارهای اجرایی مناسب را اجرا نمود.

​

امنیت در افغانستان

در گذشته ها فرهنگ قبیله گری در جوامع انسانی باعث حفظ امنیت و زندگی معمولی مردم در کره زمین میگشت.

با از بین رفتن سیستم قبیله گری در جوامع سیستمهای حکومت داری متمرکز یکی از روشهای غالب حکومت داری در صده های گذشته میباشد.

تفوق یک قبیله و رعایت سایر قبایل میتوانست یک حکومت متمرکز را سالها در یک منطقه ایجاد و امنیت را برقرار کند.

نمونه حکومت قاجار و حکومت افغانستان ( قبل از حمله شوروی ) از این دست حکومتها بودند 
حکومت امروزه افغانستان نیز وارث حکومتهای قبلی است . آنها نیز پشتو محور هستند و حتی نمایندگان تاجیکها نیز خود از قبیله های پشتو است ( با این توجیه که مادرش تاجیک بوده )

این ساختار حکومتی قومیت سالاری چیزی بین سیستم قبیله ای و حکومت داری امروزی است . حمایت های قبیله ای برقرار است و منافع بر اساس شبکه قبیله ای تقسیم میگردد و از سوی دیگر امنیت جوامع نتوانسته برقرار بماند .

حتی بزرگترین معضل امنیت در افغانستان از جانب قبیله و طوایف حکومت مرکزی است . این قوم پشتو هستند که سایر اقوام را نژاد پست در نظر میگیرند و جان و مال ایشان را مباح میدانند.

امروز دو گروه از افراد امنیت در افغانستان را خدشه دار میکنند. 

گروهی دزد بوده و با اسلحه می آیند و مال مردم را میبرند . به اسم زکاه یا هر عنوان دیگری که خودشان کار خود را توجیه میکنند.

گروه دیگر علاوه بر مال ، جان افراد را نیز میبرند. دزدی انسانها و قتل و کشتار از ویژگیهای این گروه دوم است . این کار به هر اسم و عنوان توسط خود مردم محلی وجود دارد. ( طالبان یا داعش یا هر چیز دیگر )

راه برقراری در افغانستان از ایران میگذرد . یک جامعه مدنی با فرهنگ مشابه میتواند امنیت را در حومه خود برقرار نماید.

​