در گذشته ها فرهنگ قبیله گری در جوامع انسانی باعث حفظ امنیت و زندگی معمولی مردم در کره زمین میگشت.
با از بین رفتن سیستم قبیله گری در جوامع سیستمهای حکومت داری متمرکز یکی از روشهای غالب حکومت داری در صده های گذشته میباشد.
تفوق یک قبیله و رعایت سایر قبایل میتوانست یک حکومت متمرکز را سالها در یک منطقه ایجاد و امنیت را برقرار کند.
نمونه حکومت قاجار و حکومت افغانستان ( قبل از حمله شوروی ) از این دست حکومتها بودند
حکومت امروزه افغانستان نیز وارث حکومتهای قبلی است . آنها نیز پشتو محور هستند و حتی نمایندگان تاجیکها نیز خود از قبیله های پشتو است ( با این توجیه که مادرش تاجیک بوده )
این ساختار حکومتی قومیت سالاری چیزی بین سیستم قبیله ای و حکومت داری امروزی است . حمایت های قبیله ای برقرار است و منافع بر اساس شبکه قبیله ای تقسیم میگردد و از سوی دیگر امنیت جوامع نتوانسته برقرار بماند .
حتی بزرگترین معضل امنیت در افغانستان از جانب قبیله و طوایف حکومت مرکزی است . این قوم پشتو هستند که سایر اقوام را نژاد پست در نظر میگیرند و جان و مال ایشان را مباح میدانند.
امروز دو گروه از افراد امنیت در افغانستان را خدشه دار میکنند.
گروهی دزد بوده و با اسلحه می آیند و مال مردم را میبرند . به اسم زکاه یا هر عنوان دیگری که خودشان کار خود را توجیه میکنند.
گروه دیگر علاوه بر مال ، جان افراد را نیز میبرند. دزدی انسانها و قتل و کشتار از ویژگیهای این گروه دوم است . این کار به هر اسم و عنوان توسط خود مردم محلی وجود دارد. ( طالبان یا داعش یا هر چیز دیگر )
راه برقراری در افغانستان از ایران میگذرد . یک جامعه مدنی با فرهنگ مشابه میتواند امنیت را در حومه خود برقرار نماید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر