در حالت ایده آل حکومت داری ، اگر یک دیکتاتور مصلح نیز داشته باشیم ، او نیازمند یک دربار ( ساخنتاری که بوسیله آن اعمال قدرت و کنترل نماید )است .
همچنین اگر فرض کنیم که در ابتدای کار و تا چند سال بعد از آغاز کار ، این دربار پاکی و قداست دیکتاتور مصلح را داشته باشند و آنرا حفظ نمایند ، در آینده کم کم به کارکنان زیر دست اعتماد خواهد شد و این گروه مورد اعتماد خواستار امتیاز خواهد شد و این امتیاز را بصورت مجاز یا غیر مجاز فراهم خواهند کرد .
بنابراین آنچه اتفاق خواهد افتاد ایجاد یک تعادل از نیروهای درون سسیستم است که هر یک خواستار منافع بخش خود هستند . نظامیان از یک سو و از سوی دیگر تجارت پیشگان و سایر عوامل ذینفع خواستار جذب بیشتر توجه ( مالی و غیر مالی ) به مجموعه خود خواهند بود.
یکی از راه حلهایی که در بسیاری جاها جواب داده ، مشارکت ذینفعان و ایجاد تعادل میان ایشان است .
از سوی دیگر در موارد دیگر ( دیگر کشورها ) شاهد هستیم که بخشهای پر دردسری که وضعیت مردم را تحت تاثیر مستقیم قرار میدهد ، مثل مجلس و هیئت دولت را در قالب دموکراسی به عهده خود مردم میگذارند و بصورت غیر مستقیم این مجموعه را تحت نظر دارند . اما موارد مهم امنیت ملی ( داخلی و خارجی ) را به همراه کنترل اقلام مهم در دست خود خواهند داشت.
مدلهای بسیار متفاوتی از برقراری تعادل در جای جای دنیا وجود دارد . توجه به وجود مقوله تعادل و مشارکت با ذینفعان در امور داخلی و بین المللی ازموارد مهمی است که همه کشورها باید به آن توجه نمایند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر