احوال کربلائیان را از وجوه مختلف میتوان بررسی کرد . آنها از بهترین افراد بشر بودند و رفتار ایشان از بهترین رفتار ممکن بوده است .
از جمله مواردی که به آن کمتر پرداخته شده ، رفتار منطقی زنان در کربلا میباشد .
یادآوری این موضوع مهم است که آنها به امامت حسین بن علی اعتقاد داشتند و از باطن آن بزرگوار همه خیرات را درخواست میکردند. آنها اعتقاد داشتند که برگی بدون اجازه امام وقت از درخت نمی افتد و این از آن سبب است که امام خلیفه الهی روی زمین است .
در این حال زنان کربلا باید با مردان و فرزندان و عزیزان خود خداحافظی میکردند و آنها را به قتلگاه میفرستادند .
دو وجهه برای ایشان میتوان متصور بود. اول عطوفت زنانه و گریه بی اختیار از فراق ظاهری از یک سو . و از سوی دیگر این حقیقت که هر گونه بی تابی ایشان ممکن است موجب ناراحتی امام ایشان شود .
بنابراین بیشترین میزان خود داری را از خود بروز میدادند . با کمال رقت قلب و حال درونی گریه و بی تابی ، بیرون نمی آمدند و با عزیزانشان خداحافظی نمیکردند تا مبادا گردی از ناراحتی ایشان بر دامن حسین ع بنشیند.
نمونه این رفتار را در زینب س مشاهده میکنیم که برای کشته شدن فرزندان بی تابی نکرد و از خیمه بیرون نیامد ، یا از شیر زن دیگری که وقتی سر فرزندش را به میان خیمه انداختند تا شیون زنان را بلند کنند ، سر فرزند را به میان دشمنان انداخت و گفت " آنچه را در راه خداوند داده ایم پس نمیگیریم ! "
حد ایشان فراتر از حدود نویسندگان و خوانندگان است و احوال بزرگان را در حد درک و فهم خود میتوان بیان داشت .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر