بعضی از دروس رایگان دانشگاه های معروف جهان

دانشگاه های جهان معمولا دروسی را بصورت رایگان ارائه میکنند.

بی بی سی فارسی لیستی از این دانشگاه ها و بعضی دروس رایگان ارائه شده را ارائه داده است .
http://www.bbc.com/persian/science-42221898

قبلا با دروس ارائه شده در دانشگاه MIT  آشنا شده بودم .
حجم و تنوع دروس خیلی بیشتر از آن چیزی است که بی بی سی نوشته است .

​

حبس کربن جو در اجسام

بهترین تکنولوژیها میتوانند اکسید کربن را از گازهای خروجی نیروگاه گرفته و آنرا در مخازن نفت و گاز زیر زمین محبوس کنند. 

در طبیعت اکسید کربن با مواد معدنی تشکیل کربنات داده و این کربناتها در پوسته زیر دریاها به اعماق زمین رفته و به این وسیله " چرخه معدنی " کربن جو باعث ثبات بلند مدت کربنی جو میگردد.

ما نیز میتوانیم کربن های جو را در کربناتها در کالاها محبوس کنیم و از گردش این کربن در جو ممانعت بعمل آوریم .

کافی است کربنات موجود را روکش شیشه بدهیم . این کار یعنی روکش شیشه ای را در صنعت به " لعاب " میشناسیم.

کافی است مواد کربناتی را روکش لعاب بدهیم . مشکل تکنولوژی آن مبنی بر دمای بالای پخت لعاب بدون گرم کردن عمق قطعات ( جهت جلوگیری از تجزیه کربنات ) هم اکنون موجود است . میتوان لایه نازکی از سطح قطعات را به دماهای بالا رساند ، در حالی که داخل قطعات خنک است . 

قطعات حجیم مانند روکش میزها ، سرویس های بهداشتی - سرامیکهای کف و دیوار - بلوکهای نمای ساختمان - انواع مجسمه ها و بسیاری کاربردهای دیگر که بالقوه میتوان از این ساختار مواد استفاده نمود.

​

کاغذ از مواد کانی پارچه از مواد کانی

امروزه میتوان از پودر سنگ با افزودن رزین ، کاغذ تهیه کرد .بدون توجه به قیمت ، در دراز مدت میتوان امیدوار بود فشار به منابع طبیعی برای تواید کاغذ کاهش یابد ( در طی زمان میتوان با پیشرفت تکنولوزی و بالا بردن مقیاس تولید ، قیمت تمام شده را به نحوی کاهش داد تا قیمت ها رقایتی شده و محیط زیست در امان بماند)

در اینجا به جنبه دیگر فشار به کشاورزی و محیط زیست اشاره میشود . کشت الیاف گیاهی برای تولید پارچه .

میتوان با روشهای مشابه الیاف و پارچه های مختلفی را با تکنولوژی مشابه ایجاد کرد. الیاف میتواند از اکسترود پودر سنگ و رزین های پلیمری ایجاد شود.

نظر به این که تولید پودر سنگ اقتصادی نبوده و معمولا از ضایعات سنگ بری ها برای این کار استفاده میشود ، میتوان از معادن پودر سنگ در طبیعت استفاده کرد . ( این معادن در کویرها و بسیاری جاهای دیگر یافت میگردد)

​

جنگ تایوان و چین

ارتباطات تجاری دو طرف چین و تایوان باعث میشود خود به خود در آینده تایوان کوچک جذب چین گردد و عملا به چین ملحق شود.

اما اگر قبل از این اتصال جنگی بین دو طرف اتفاق بیفتد ، چه خواهد شد ؟

ایوان با سلاحهای غربی ( آمریکایی ) و پشتیبانی غربی ها ضربه های مهمی به چین وارد خواهد آورد . آمریکا و سایر کشورهای دوست تایوان ( مقابل چین ) میتوانند کمکهای مهمی به تایوان که در خط حمله قرار دارد انجام دهند.

تصرف جزیره تایوان بسیار سخت خواهد بود و تا زمانی که این جزیره تصرف گردد ، ضربه های بزرگی به صنعت و به خصوص تجهیزات دریایی چین وارد خواهد آمد.

کسی زیر آب را نمیبیند . احتمالا تمام دشمنان چین از زیر دریا شنارهای چینی را در همه دریاهای نزدیک غرق خواهند کرد . این یعنی توان نظامی دریایی چین برای تصرف تایوان در کوتاه مدت از بین خواهد رفت .

همچنین تا حدود زیادی صادرات همه محصولات چین دچار آشفتگی شده و کشتیهاهی تجاری چینی نیز آسیب خواهند دید. این امر به رقبای چین امکان رشد و جایگزینی خواهد داد.

جنگ طولانی مدت نیز برای کشور چین مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد. سرعت رشد چین را کند کرده و سرمایه های انسانی و مالی را به سمت هزینه های نظامی هدایت خواهد کرد. 

جنگ چیز خوبی نیست . 

اما این خطر همیشه وجود دارد که طرف غربی که در حال از دست دادن یک عامل فشار بر چین است از این عاملی که به زودی به رقیب خواهد پیوست ، آخرین استفاده را بنماید.

​

یاد یوسف

داستان معروفی است که گدایان شهر پیش زلیخا می آمدند و به دروغ داستانهایی از یوسف تعریف میکردند و زلیخا به ایشان پول یا چیزهای دیگر میداد.

به او میگفتند این افراد دروغ میگویند و زلیخا میگفت : میدانم 

پس چرا به ایشان برای دروغ پاداش میداد؟

این امر با منطق همخوانی ندارد . این کار با علاقه زیاد و عشق قابل توجیه است .

در عشق زیاد ، ذکر معشوق نیز باعث تسکین عاشق میشود . عاشق دوست دارد نام معشوق برده شود و در هر جا محاسن معشوق نمود داشته باشد . به هر سو نگاه میکند معشوق را ببیند و بسیار بیشتر از این .

در واقع زلیخا برده شدن اسم یوسف را میخواست . تکرار نام یوسف را از زبان دیگران میخواست . با اصوات نام یوسف لذت میبرد. در واقع فراق یوسف را تسکین میداد.

این عشق به قدری بود که همه دنیایش را برای برده شدن نام یوسف پرداخت . و هر آنچه قابل از دست دادن بود وانهاد.

چه بسا برای رسیدن به یوسف از خود یوسف نیز گذشت. 

و این کمال عشق است . عاشقان دانند .

عشق زلیخا پاداش خوبی داشت . خود یوسف

​

تکنولوژی خارجی ارزانتر است یا تکنولوژی داخلی ؟

امروزه با گسترش شبکه های اطلاعاتی ، تقریبا اطلاعات در دسترس در همه نقاط جهان یکسان است . از سوی دیگر دانشمندان رشته های مختلف کشور در بهترین دانشگاه های خارجی تحصیل کرده اند و توانایی آنها اگر بهتر از خارجی ها نباشد ، دست کمی از ایشان ندارد.

اما از چه رو ما در همه موارد برای تکنولوژی چشم به خارج از کشور باز میکنیم ؟

آیا تکنولوزی خارجی ارزانتر است ؟

جدای از فساد در خریدهای خارجی و امکان سفر و دریافت هدیه در این گونه موارد ، عامل قیمت ارزهای خارجی میتواند قیمت تکنولوزی داخلی را رقابتی یا غیر رقابتی نماید .

اگر تکنولوژی را نیز یک کالادر نظر بگیریم ، مشابه سایر کالاها ، امکان صدور و یا مصرف داخلی آن وجود دارد .

این کالا نیز میتواند با پایین نگه داشتن قیمت ارزها مزیت رقابتی خود را از دست بدهد .

این در حالی است که اگر به تکنولوژی نیز مانند یک کالا نگریسته شود و ارز آوری و اشتغال آن را مد نظر قرار دهیم و مزیت وجود دانشمندان رشته های گوناگون و توانایی دانشمندان ایرانی را با همتایان خارجی خود مقایسه کنیم ، از همه این موارد میبینیم که تولید تکنولوژی برای مصرف داخلی نه تنها صرفه اقتصادی داشته ، بلکه میتوان روی تولید دانش و تکنولوژی برای صادرات نیز برنامه ریزی و اقدام نمود.

این امر نه فقط علوم زیستی ، پایه و مهندسی را در بر میگیرد ، بلکه علوم انسانی که مدعی هستیم حرفهای خوبی برای انتقال به جهان داریم را نیز در بر میگیرد.

دامنه تون داخلی برای کسب درآمد از تکنولوژی و علم بسیار بزرگ است و بهترین راه کار رفع موانع برای رشد تکنولوژی و ایجاد چرخه صادرات برای این کالا میباشد.

​

حریم شخصی, شفافیت و دسترسی به اطلاعات

در این که افراد دارای حریم شخصی هستند و حق دارند که این حریم را محفوظ دارند شکی نیست. این از حقوق انسانی است.
اما متاسفانه تکنولوژیهای موجود این امکان را میدهد تا سازمانهای اطلاعاتی یا خصوصی یا هکرها از این اطلاعات بر ضد شخص استفاده کرده یا از آن اطلاعات در جهت خاص خود و بدون آگاهی صاحب حریم استفاده کنند.
متاسفانه این گروه از قانون حریم شخصی استفاده کرده و اطلاعات خود را در اختیار دیگران نمی گذارند.
اگر همه افراد جامعه دارای شرایط مشابه باشند میتوان اقدامات ناصواب را شناسایی و پیگیری نمود.
در واقع حالا که تکنولوژی حریم خصوصی را نقض کرده , محافظت از اطلاعات یک گروه منطقی نیست. مردم باید شرایط مشابه داشته و مثلا کلیه تبادلات مالی افراد جامعه قابل شناسایی و پیگیری باشد.
در اینصورت,  هکرها نیز ناچار به شفافیت شده و اگر بتوانند دزدی کنند , امکان خرج کردن مال دزدی را نخواهند داشت.
همچنین فعالیت‌های غلط سیاستمدارها قابل پیگیری خواهد بود و بسیاری منافع دیگر که در مقابل معایب شفافیت مالی خودنمایی می‌کند.

ستون کندوهای عسل

امروزه کندوهای زنبور عسل را روی سطح زمین پخش میکنند و به آن رسیدگی میکنند.

اما طبیعی است که زنبورها روی بلندی کندو بسازند و در بلندی زندگی کنند. از طرفی تعداد زیاد کندو در یک نقطه مشکلات خاص خود را دارد. 

نگهداری از کندو در مقابل حیوانات دوستدار عسل ( مثل خرس ) از طرفی و همچنین محافظت کندو از مورچه و سایر حشرات و حیوانات دیگر مسئله ای است که کندو داران با آن دست به گریبانند.

اما اگر میشد کندو ها را در طبیعت رها کرد و بعد از چندی برای برداشت عسل به آن رجوع نمود، خیلی خوب میشد . 

استفاده از مجموعه کندوها روی یک سازه شبیه تنه درخت باعث میشود ضمن جمع کردن تعداد قابل ملاحظه ای کندو در روی یک درخت ( مصنوعی ) یا قرار دادن این مجموعه روی شاخه های یک درخت طبیعی ، زندگی عادی زنبورها را فراهم آورد . از سوی دیگر آنها را از دست حیوانات و حظرات در مکانی امن قرار داده و حجم زیادی عسل با کمترین دردسر    تولید نمود.

اما مهمترین کارکرد زنبورها این است که باعث باروری گلها میشوند.

این بدان معنا است که میتوان در دشت های بزرگ انواع باغات مختلف در فصا و محلهای مناسب ، مجموعه کندوها را قرارداد و آنها را به جایگاه های دیگر منتقل نمود.

تصور کنیم که در فصل گل دادن درختان مناطق گرمسیر کندوها را در وسط باغ قرار داده  ایم . به محض اتمام گل دهی این گیاهان ، کندو را به مناطق کوهستانی تر میبریم و زنبورها درختان جدید را بارور میکنند. این کار را تا زمانی که بالاترین نقاط کوهستانی برسیم میتوان ادامه داد.

این کار را نه تنها برا درختان ، بلکه برای انواع علوفه و گیاهان میوه ای مثل پنبه و گوجه و غیره نیز میتوان به کار برد.

استفاده از این شیوه برای باروری درختان و فضای سبز جنگلی و وحشی ، باعث رشد و توسعه حیات وحش شده ، انواع عسلهای قابل استفاده دارویی را نیز تولید میکند.

کاربردهای این مجموعه میتواند خیلی زیاد باشد .

این مجموعه را میتوان در جنگاهای سراسر دنیا حتی جنگلهای گرمسیری نیز به کار برد.

​

در تصوف

بنده چون از جهان نا امید شد ، بدنبال پدید آورنده جهان میرود ، همانگونه که اصحاب کهف رفتند. در راه رسیدن به خداوند ، او را شاگردی خضر میفرمایند ( خداوند است که میفرماید نه بنده خاکی ) از این رو بنده چون طفل از شیر گرفته بدنبال خضر وقت میگردد.

این خضر در اسلام رسول اکرم بود و بعد از ایشان ائمه اطهار و در زمان غیبت کبری کسانی که از ایشان اجازه داشته اند. این افراد را امروز قطب مینامیم.

حال بنده در تمام طول راه با خضر کاری ندارد ، بنده است و خداوند جل جلاله . در این میان غیر را چه کار ؟

اما آن اشاره غیبی ( توسط حق تعالی به بنده که خضر را نشان میدهد - خود این واقعه برای هر کس به نوعی است و ادعایی نیست ) همواره خضر را نشان میدهد و بنده در سیر به سوی خداوند در همه مراحل راه خضر را همراه میبیند .

گاه از پس و گاه از پیش و گاه از بالا و گاه از همه سو!

این داستان برای کسانی که آنرا ندیده و حس نکرده و نشنیده باشند اگر غیر ممکن نباشد ، بسیار عجیب است . اما کسانی که در راه رفته اند دیده اند و بوده اند.

همان گونه که خداوند برای اعضا دستورالعملی را بیان کرده است و اساتیدی هستند که بر جوینده راهنمایی افعال اعضا را بیان میکنند ، بر دل نیز راهنمایانی هستند که راهنمایی امور قلبیه میکنند.

این اساتید باید عالم به احوال دل اشخاص باشند و این امر امانت الهی است که به هر کس نمیدهد . باید کسی باشد که امانتدار باشد و خود خداوند این امانتدار را تعیین میکند .

این گونه افراد در کار مربوطه ( هدایت امور قلبی ) باید معصوم باشند والا خداوند ظالم خواهد بود که آن خصلت را به غیر اهلش داده .

آن کسی که راه به سوی خداوند میپیماید و خدمت خضر رسیده باشد ، او را صوفی میگوئیم . اگر خدمت خضر نرسیده باشد و ادعای صوفی گری نماید ، آن میشود که ائمه آنها را ذم کرده اند.

حال که در غیبت کبری هستیم ، مانند سایر امور دینی که بالقوه منفعتی دنیوی از آن میتوان استخراج کرد ، عده ای آنرا ادعا میکنند و در غیر واقع بساط پهن میکنند.

البته خداوند توکل کنندگان بر خود را به خضر وقت خواهد رساند .

​

"حس وحدت ایرانیان در مقابل تهدید" و سوء استفاده غرب از آن

ایرانی‌ها بارها این جمله را از زبان ترامپ شنیده‌اند که "برجام بدترین توافق ممکن است"

اما اگر اینطور نبود و برای غرب خیلی خوب بود ، آنها به خوب بودن اذعان میداشتند ؟ مسلما نه .

در واقع اگر این رویداد برای غرب خوب یا بد بود ، همین گفتار را میتوانستیم بشنویم .

از سوی دیگر باید دید این رویداد ادامه دار است یا متوقف شده ؟

اگر برای غرب بد میبود ، مسلما ا راه های مختلف آنچه را مطلوبشان بود پیاده میکردند . با توجه به اینکه گروهی از امضا کنندگان پایبندی خود را اعلام کرده اند و بعضی مثل آقای ترامپ فقط در حرف بر علیه آن سخن میگویند ، نشان میدهد که این اتفاق برای غرب خیلی خوب بوده است .

البته منافع هر قراردادی دو جانبه بوده و حتما سمتایران نیز از مزایای آن رضایت دارد که قرارداد برقرار است .

اما علاوه بر بحث برجام سخنان ترامپ یک همبستگی ملی را نیز در کنار دولت برقرار کرده است.

این حقیقت یکی از عوامل تاثیر گذار خارجی بر کشور میتواند باشد . جا دارد دولتمردان ما با اشراف به این حقایق سیاستهای مناسب اقدام متقابل و تاثیر گذاری روی کشورهای خارجی را ملحوظ دارند.

​