معمولا زمانی که گزارشها را میشنویم ( اگر گزارشی در کار باشد ) اطلاعات بسیار کلی است و نمیتوان هزینه قیمت تمام شده فعالیتها را مشاهده نمود . خصوصا اخیرا که حساسیت بیشتری روی آب پیدا شده ، این سوال مطرح است که آبیاری فضای سبز اطراف اتوبها چه میزان هزینه برای شهروندان ( از طریق نمایش در صورتحسابهای شهرداری ) و در کشور ( از طریق کاهش آب در دسترس و افت سطح دشتهای کشور) برای مردم این نسل و نسلهای آینده ایجاد میکند ؟
در شهرها نیز مانند تمام سطح کشور ، مناطقی است که آب هزینه کمتری دارد ( بستر رودها ) و در مناطقی هزینه آب بسیار زیاد است ( دشتهای باد خیز و مرتفع )
بر این اساس با توجه به این که ما در یکی از خشک ترین مناطق جهان ساکن هستیم و مشکل آب برای ما بسیار جدی است میتوان پرسید :
آیا لزوما در مناطق خشک باید بصورت یکدست همه اتوبانها ( و سایر فضاها ) سبز گردد ؟
فضای سبز مطابق با اقلیم هر شهر چه میزان است ؟ ( مثلا یزد نیز از دیر باز فضای سبز داشته اما نه بصورت اسراف آمیز شهرهای تهران و اصفهان و ... )
آیا راندمان آب مصرفی کمتر یا بیشتر از میانگین است ؟ ( در اکثر موارد آب بیش از حد نیاز ، حتی جاری در خیابان مشاهده میشود ! )
و بسیاری سوالها از این دست که متاسفانه نه کسی میپرسد و نه کسی جواب میدهد .
این مشکل از مسابقه اندازه در بین دست اندرکاران پیش آمده است . اگر دیگری فلان قدر از کاری را پیش برده – فرد بهتر باید چند برابر آن کار را انجام دهد . متاسفانه بزرگترین( و بیشترین ) سدها – بزرگترین ساختمانها ( یا متراژ بیشتر) – بزرگترین دریاچه و بزرگترین ها و بیشترین ها ملاک تبلیغ افراد شده است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر