اغلب مردم آن چیزی را که در آیینه میبینند را " من " تصور میکنند . اما آیا چنین است ؟
من شخصی , حس دارد و حال و عقل و نفع و ضرر
من خانوادگی . من و فرزند , من و همسر , هویت من در خانواده هم مهم است و با " من شخصی " تفاوت دارد .
من شهری - روستایی . طائفه من , عرق و علاقه و مواردی که برای آن میتوان " جان داد "
من و " وطن " . همان خطوط قراردادی که سرزمینها را مدیریت میکنند . جنگها , استعمار , استثمار ... نو و کهنه .
من جهان وطنی . فارغ از خلق و حسن نیت به همه انسانها و ...
من و خدای یکتا - خدا و من , نقش دیگران در ارتباط " من و خدا "
من تنها .فارغ از همه چیز . رها , آزاد , تعلق داشتن به ... او ... او کیست ؟
رشد هر کس به پاسخگویی او به این سوالها بستگی دارد . نحوه عمل نسبت به پاسخها دنیای بیرونی و البته درونی ما را میسازند .
همه کس بصورت غریزی خوب و بد را درک میکنند . پس راه و چاه را میدانند . انتخابها است که ما را به چاه یا به راه هدایت میکنند .
معمولا دنباله روی یک شخص پیشرو است که خلق را منحرف میکند .
خلق را تقلیدشان بر باد داد ... ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
اما مدعی زیاد است . دنیای کسب سود است و خلق دنبال گمراه کردن دیگران و کسب سود
ای بسا ابلیس آدم رو که هست , پس به هر دستی نباید داد دست
همه کس موسی صفت نیستند تا بدنبال خضر بگردند و همه کس به " مرج البحرین " نمیروند و نمیرسند و نشانه ها را تشخیص نمیدهند و الی آخر .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر