"بگو چه ميخوري تا بگويم كيستي "
داستان ميهماني " لك لك و روباه "
داستان غذاي سگ و الاغ كه اشتباه گذاشته شده بود !
و موارد مشابه زيادي در داستانهاي قديمي ايراني موجود است . اين داستانها بيان ميدارند كه نوع غذاي افراد مختلف با يكديگر متفاوت است و نوع تغذيه در روحيات افراد موثر است . يك نفر را مثل "روباه" ميكند و يا شخص ديگري را مانند " لك لك " كرده يا شايد بر عكس ، افراد روباه صفت و لك لك صفت انواع متفاوت غذا را ميتوانند بخورند و اثتفاده كنند.
علماي طب سنتي علاوه بر استفاده فرد و تاثير انواع غذاها بر روحيات اشخاص ، صحبت از غذاي غالب اجتماع و تاثير آنها بر روحيات اجتماعي ميكنند.
روحيات خشن و لطيف اجتماعي ميتواند بازگو كننده نوع غذاهاي غالب استفاده شده در اجتماع باشد .
اما ميانه و حد اعتدال اين مسئله چيست و در كجا قرار دارد.
هر لحظه نيازهاي غذايي بدن متفاوت است . بنابراين هر لحظه ممكن است ميل به غذا در ما تغيير نمايد. ( معمولا سرعت اين تغيير كم است و سرعت تفاوت ميل به غذا زياد مشهود نيست )
از طرفي افرادي كه بيشتر گياه خوار هستند ويژگيهاي متفاوتي با افرادي كه بيشتر غذاهاي حيواني را مصرف ميكنند خواهند داشت.
نظر به اين كه در طبيعت انسان براي هر دو مورد غذايي پيش بيني شده است ، كم مصرف كردن يكي از انواع غذاها ، باعث تشنگي به آن نوع غذا ميشود.
افراد گياه خوار كه به صورت افراط از غذاهاي گوشتي پرهيز ميكنند ، ممكن است در يك زماني خوي وحشي گري و درنده خويي ايشان منفجر شده و درخواست غذاي حيواني نمايد.
داستان معروفي است از " حلاج " ره كه در سفره اي حاضر شد با دو سگ ، گرده ناني در پيش او گذاشتند. حلاج آن را سه قسمت كرد و به هر سگ كه در طرفين او بودند تكه اي داد و خود نيز تكه اي خورد.
گويند چشم ناظر باز شده بوده و نفس حيواني حلاج را ديده كه حلاج با سير نگه داشتن ايشان ، از دست ايشان در امان بوده و آ«ها را در كنترل نگاه ميداشته است .
از اينجا داستان مارهاي ضحاك نيز به نوع ديگري نمايانده ميشود. اين نفس سركش سلطان وقت بوده كه نيازمند سر جوانان سرزمين ميشده است .
سر پسران را قطع ميكردند . اين داستان با پسر كشي فرعون ميتواند مشتركاتي داشته باشد ، گر چه دو داستان متفاوت در دو مكان و دو زمان متفاوت بوده ، اما خوي و خصال و رفتار مشابه را در مناسب مشابه شاهد بوده و هستيم .
تحقيق روي نوع غذا ، نياز انساني و تاثير كمبود انواع غذا در خلق و خوي و روحيات " افراد " و " اجتماع " نكته مهمي است كه جا دارد بررسي شده و در حكومت داري ( و ساير رفتارهاي مشابه و مهم مثل روانشناسي ) مد نظر تصميم گيران قرار گيرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر