سرعت پیشرفت موشکی کره شمالی و جانشینی پسر کوچک رهبر فقید کره شمالی, احتمال دخالت خارجی و حمایت چین را در این کشور زیاد میکند.
از طرفی حمایت چین از میانمار در رفتار با اقلیت‌های در سوی دیگر منطقی به نظر میرسد.
حزب کمونیست نپال که در میان خانواده سلطنتی نیز اعضای فعال داشت سلاحهای خود را باید از جایی بدست می‌آورند. احتمال حمایت چین طبیعی است.
این سه مورد کشورهای همسایه بودند.
فلسفه درگیر کردن دشمن در نقاط دیگر , به این مفهوم است که بعضی درگیریهای دورتر نیز از ذهن هوشمند ایشان آغاز شده یا هدایت یافته است.
منافع چینی در سرتاسر دنیا در حال تامین شدن است و قدرت جهانی چین در حال افزایش, عاقبت کار به کجا خواهد انجامید؟
اینطور بنظر میرسد که رقبای چین توان مقابله ندارند و تعادل جهانی در این خصوص به هم خورده است.
طبیعی است که رشد چین بیش از پیش خواهد بود و دامنه نفوذ ایشان کل جهان را در بر خواهد گرفت.
چین ثابت کرده که بازی نمیخورد. زمینه‌هایی که بتواند منابع داخلی و خارجی چین را مصروف خود کند محدود است و چینی ها با احتیاط در این موارد پیش میروند.
وابسته کردن اقتصاد به تکنولوژیهای در حال زوال مثل نفت تا حدودی میتواند باعث اعمال هزینه‌های اضافی برای اقتصاد چین باشد.
هزینه‌های جامعه مصرفی با تولید زباله زیاد برای چین میتواند مشکلات بیشتری ایجاد کند.
اما شاید واقعا یک ساختمان جنگ برای جلوگیری یا عقب انداختن چین مورد نیاز است. هیچ زمینه‌ای نباید از دیده کنار گذاشته شود و در زمینه‌های مختلف باید اقدامات هماهنگ صورت پذیرد .
تنها کشورهای محدودی توان اختصاص ساختمان این چنین را با متخصصین مربوطه و انگیزه کافی دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر