لذا به فکر استفاده از این طلب بزرگ افتادند . آنها بر اساس ظرفیت همه کشورهای جهان نسبت به صدور این دلارها اقدام نمودند .
خرید هر چیز مناسب در همه کشورهای غربی , سرمایهگذاری در همه انواع پروژههای همه کشورهای جهان .
تا اینجا ظاهرا اینکار به نفع جهان است , اما وقتی این سرمایهگذاریها را به شرکتهای چینی میدهند تا اجرا کنند . یعنی عملا پولی جابجا نشده است . پروژههای زیادی به پایان میرسد در حالی که چینی ها مالک یا سهامدار آن هستند .
در ابعاد جهانی , یک چرخه با بازخورد مثبت مالک شدن همه چیزهای مهم توسط اژدهای چینی شکل گرفته است .
این در حالی است که عقاب آمریکایی , رقیب اصلی چین در حال بازگشت به لانه است .
در این صحنه مبارزه هیچ رقیب دیگری وجود ندارد . این فقط آمریکا است که توان ارائه سرمایهگذاری معادل یا بیشتر از چین را در سرتاسر جهان دارد .
اگر آمریکا این کار را نکند حلقه اژدهای چینی در تک تک کشورهای جهان سخت و محکم خواهد شد . طبیعی است که آینده ژئوپلیتیک جهان به نفع چین پیش خواهد رفت . حتی در داخل آمریکا چینی ها هر چه بتوانند تصاحب میکنند .
این درس بزرگی است که تراز تجاری متعادل شرط بقای ثبات جهانی است . خیلی مهم است کشورهای جهان به سمت تراز تجاری متعادل هدایت گردند .








