۱۳۹۷-۰۸-۲۸

مانور نظامی مشترک با دشمنان!

معمولا مانورها را با دوستان در مقابل دشمنان انجام میدهند . اما مانور مشترک با دشمنان میتواند دشمن را ترسانده و قدرت کشور را به رخ نظامیان دشمن بکشد . 
در مقابل بعد از مانور دشمن به تکاپو افتاده و سعی خواهد کرد تا نه تنها توان مشابه پیدا کند ، بلکه سعی خواهد نمود از وضعیت فعلی ما فراتر برود .
این یعنی صلح در کوتاه مدت و هزینه شدید نظامی در بلند مدت برای دشمن .
این نیز نوعی بازدارندگی میتواند باشد .
آمریکا در مقابل شوروی یک بازی " جنگ ستارگان " اجرا نمود . جنگی خیالی که باعث شد شوروی هزینه های زیادی را انجام دهد و در نهایت با فروپاشی آن مواجه شدیم . 
میتوان از ترفندهای مشابه برای دشمنان واقعی استفاده نمود.
به شرط آنکه با این بازی دشمن در آینده ، خیلی از ما جلوتر نیفتد !

دفاتر اسناد رسمی , درس عبرت

مشاهده شده در دفاتر اسناد رسمی,  مبالغ دریافتی,  بیشتر از ارقام قانونی است.(احتمالا همه دفاتر اینچنین نیستند ) گر چه این تفاوت کم است , اما چون تعداد زیاد است.  برای دفاتر مهم و سود کار را بالا میبرد
این دفاتر,  جزیی از شبکه قوه قضاییه هستند . در نتیجه جزو ادارات دولتی در قانون محسوب شده و توان بالقوه کار شکنی یک دستگاه دولتی را دارند .
اما محلی را اجاره کرده و کارمند دارند .
پس به نوعی خصولتی هستند .
در آینده شبکه خدمات مورد نیاز مردم باید بگونه‌ای طراحی شود که اولا مردم نیاز به برخورد با کارکنان دولت را نداشته باشند.  ثانیا امکان سوءاستفاده از پول مردم برای هیچ فرد و سازمان دولتی و غیردولتی فراهم نباشد .
مکانیزم ها باید به گونه دیگری طراحی گردند .


نقل قول از خبرگزاری اسپوتنیک روسیه ( در خصوص تحریم و عدم سقوط دولت !) آنها در مورد ما چگونه می اندیشند !

شرکت های خودرو سازی در ایران اعلام می کنند که برای فروش خودرو شروع به ثبت نام کرده اند (امری که در هیچ جای جهان متعارف نیست، و شاید در خود ایالات متحده رویای ماشین سازان این باشد که روزی برسد بتوانند این حجم و تعداد ماشینی که خودروسازان ایرانی پیش فروش می کنند را با تخفیف نقدی بفروشند چه برسد به پیش فروش) به یکباره می بینید ظرف چند روز مردم ایران چیزی حدود بیست تا سی میلیارد دلار ماشین پیش خرید می کنند.

شاید بسیاری متوجه نباشند این چه معنایی دارد اما این به این معنا است که مردم ایران پیش پیش چیزی حدود قیمت پنج کارخانه ماشین سازی را به نوعی به حساب خودرو سازان واریز کرده اند.

اگر این خودروسازان توانمندی تولید نداشته باشند این از ضعف مدیریت آنها است و نه از عدم وجود سرمایه و یا حتی امکانات.


در بیان رابطه سالک با مرشد

سالک در ابتدا با دنیا کاری ندارد , فقط حق را میطلبد.  لذا به کوچک و بزرگ خلق کاری ندارد. اما در زمانی اشاره غیبی , راهنما را به او نشان می دهد و سالک دست بیعت به راهنما میدهد .
وقتی به راه رفتن ادامه دهد , بسیاری مواقع راهنما را نمی بیند . تصور میکند به تنهایی میرود , اما به محض رویداد های ناگوار , مثل افتادن از پرتگاه , دست او را می بیند که اجازه سقوط نمی دهد.
گاه این کار از روبرو و گاه از پهلو یا از پشت مشاهده میکند .
چون به سمت خدا میرود , آنگاه که مدد از پشت میرسد , خود را پیش می بیند و گاه که از پهلو مدد رسد , خود را با راهنما برابر بیند . گاه که دست از روبرو رسد , راهنما را خدا بیند .
از این رو " علی الهی " و سایر پیر خدا بین ها پدید آمدند .
از اینجا ارادت و انس با پیر پدید آید . این امور به نزدیکی ظاهری نیست . و آن پیر وجه الله است که از مسافات بعید از حال سالک با خبر باشد و در وقت نیاز مدد کند . بلکه قبل از نیاز و قبل از افتادن , مدد فرستاده باشد .
این در شرح نگنجد,  باید رویت گردد و حالات آن بی شمار است .
از ابن رو سالک راه خدا با خلیفه الله آشنا میشود و ید الله را میبیند. چون به این مرحله رسید از تنهایی بیرون شده و همراه را می بیند . گاه در راه سایر روندگان را ببیند و خود را پس و پیش ایشان بیابد .
از اینجا سفر سی مرغی را مشاهده کند .
ارادت سالک بر مرشد نه از نوع محبت معمول است.  از نوع محبت الهی است.  از این رو

هر آنکس عاشق است از جان نترسد *** یقین از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بود گرگ گرسنه *** که گرگ از هی هی چوپان نترسد.


ستاره دادن به حلیم فروشی ها و سایر مراکز خدمات غذایی

در هر منطقه حلیم فروشی های  زیادی وجود دارد ، اما در همه مناطق حلیم فروشی خوب و ویژه نداریم . دوستان و آشنایان معمولا آن حلیم فروشی را به هم معرفی میکنند . 
اما جای مشخص شدن کیفیت غذا و خدمات در رستورانهای ما خالی است .
ما نیازمند چیزی شبیه ستاره برای هتلها هستیم تا به رستورانها و مراکز خدماتی بدهیم . 
دو آیتم باید داشته باشد . یکی کیفیت غذا و دیگری کیفیت ارائه خدمات .
بسیاری از حلیم فروشی های خوب ( کبابی ها - کله پاچه ای ها هم همینطور ) جای بزرگی برای نشست مشتری ندارند . بیشتر برای بیرون بردن غذا درست میکنند . اما به میزان محدود میتوانند خدمات پذیرایی در محل هم داشته باشند . 
اگر این موارد در بیرون غذا فروشی مشخص شود و مردم بدانند ، طبیعتا به سمت استفاده از غذای با کیفیت و همچنین استفاده از خدمات خوب و بهتر با بودجه خود تمایل خواهند یافت .
دو دسته ستاره مورد نیاز را شاید بتوان با گل و بلبل جایگزین و نمایش داد .گل کیفیت غذا و بلبل کیفیت غذا دهی را میتواند مشخص کند .
دو گل و سه بلبل یا پنج گل و سه بلبل و غیره .
در سرزمین " گل و بلبل " نشان تصویری گل و بلبل نیز برای مغازه ها و فروشگاه ها خوب و جذاب است .
همینطور برای توریستها میتواند بررسی کیفیت غذاها و اشکال و استانداردهای ایرانی جذاب باشد .
این مرکز گل و بلبل دهی بهتر است دولتی نباشد ، اما کنترل دولتی ( ملی ) داشته باشد .
شاید امتیاز مردمی شامل نظر مردم استفاده کننده و آمار گیری ایشان روش بهتری باشد . به هر حال یک موسسه باید این امتیازات را جمع و ارائه دهد. ( یا بیش از یک موسسه ! )

نیروگاه برق آبی " دریاچه سر ریز"

در سال 1911 زلزله به بزرگی بیش از 7 ریشتر باعث بوجود آمدن دریاچه ای بزرگ با عمق بیش از 500 متر بر روی رودخانه " مرو آب " یا " مرغاب " بوجود آورد . این دریاچه سر ریز دارد و سر ریز آن ادامه رودخانه را تشکیل میدهد . دانشمندان خطر خراب شدن این سد طبیعی را اعلام نموده اند ( در اثر یک زلزله دیگر یا سایر عوامل طبیعی ) و سکنه پایین دست از مناطق زندگی خود کوچ کرده اند . ( گر چه برای تمام مسیر رودخانه چنین خطری وجود دارد که تا کنون کاری برای آن صورت نگرفته است .
برای ساخت نیروگاه آرغون در تاجیکستان سرمایه گذاری سنگینی انجام شده است . اما این دریاچه سد طبیعی دارد . تنها نیازمند تجهیزات تولید الکتریسیته و اتصال آن به آب خروجی دریاچه وجود دارد . 
این اتصال کاری ساده نیست . اما با دانش و امکانات امروز این کار عملی است . 
چنانچه این دریاچه را با نیروگاه های برقی مجهز شود ، میتواند الکتریسیته زیادی را برای مردم و کشورهای منطقه با کمترین سرمایه گذاری ایجاد نماید .
به واسطه نزدیکی این نیروگاه به کشورهای چین و پاکستان و افغانستان ، همچنین قرقیزستان ، برق مصرفی آن حدود با کمترین اتلاف انتقال قابل تامین خواهد بود . همچنین برای تاجیکستان درآمد ارزی ایجاد خواهد شد . بعلاوه ارتباط تجاری الکتریسیته در منطقه میتواند امنیت منطقه را نیز تحت تاثیر گذاشته و امنیت منطقه را نیز افزایش دهد .
همچنین با کنترل ارتفاع سد میتوان از وقوع حوادث آینده پیشگیر نمود یا خطرات آنرا به حداقل رساند . همچنین به واسطه حضور تجهیزات میتوان از کمترین اتفاقاتی که ممکن است در آینده برای سد خطر ایجاد نماید مطلع شد و از وقوع آن جلوگیری کرد.

 

۱۳۹۷-۰۸-۲۷

انقلاب بعدی بشر میتواند در زمینه اجتماعی باشد

بشر در طول زندگی خود چند سری انقلابات را از سر گذرانده است. 
انقلاب کشاورزی 
انقلاب صنعتی 
انقلاب اطلاعات 
هر یک از این انقلابات باعث افزایش جمعیت بشر روی کره زمین گردید . غذای بیشتری در دسترس بشر قرار داد و پهنه زیستی بشر را در جهان گسترش داد.
انقلاب بعدی در زمینه اجتماعی به معنای تعادل یابی بشر با طبیعت میتواند باشد . زندگی پایدار با طبیعت بصورت گروهی ، شکل جدید شهر و روستا نشینی ، به نحوی که فشاری به محیط زیست سایر گونه ها وارد نگردد. ( طبیعتا مردم به خودشان نیز فشاری نخواهند آورد ) این یعنی نوع جدیدی از جامعه با جنایت کم و ناچیز . 
گر چه همه ما روی زمین زندگی میکنیم و از منابع مشترک مثل هوا استفاده میکنیم ، اما هر گروه جمعیتی خود را مانند یک سفینه یا جزیره که با سایر جزایر و سفینه ها مرتبط میداند ، ارتباط خواهد داشت . حجم تجارت مواد و متریال کم و اطلاعات زیاد خواهد بود . موارد ساختنی به راحتی در هر جزیره و سفینه قابل ساخت است . تکنولوژی و اطلاعات آن قابل ارسال به هرنقطه ای در جهان است . گردشگری میتواند توسعه یابد ، ان نیز به نحوی که فشاری به محیط زیست وارد نیاید.
این انقلاب بشری میتواند شرایط زیست سایر گونه ها را نیز بهبود دهد و سرعت تکامل سایر موجودات را نیز بالا ببرد . انتقال ژنتیک انواع گونه ها میتواند بهبود گونه ها را در تمام سیاره بهبود بخشد . 
این قبیل امور کاری است که بشر برای بهبود شرایط زیستی و تکامل در سیاره زمین میتواند انجام دهد و احتمالا انجام خواهد داد .
انتقال چند شیر از آفریقا به هندوستان و بر عکس میتواند مزایای ژنتیکی هر دو گروه جمعیتی را بهبود بخشد و آزمایش این کار را میتوان در باغ وحشها انجام داد . 
گونه های گیاهی و دریایی ( برقراری ارتباط ژنتیکی برای ماهیان مانند ماهی تن و ساردین در اقیانوسهای مختلف ) را نیز میتوان از مزایای بهبود تکاملی مناسب بهره مند نمود . بلوط های قاره های مختلف میتوانند با یکدیگر واریاته های جدید و مقاوم و تکامل یافته ایجاد نمایند .
دنیای جدیدی به روی بشر در آینده میتواند باز گردد.

قیمت بنزین در فرانسه

مردم به دلیل افزایش قیمت بنزین تظاهرات کردند و یک نفر کشته و عده بیشتری زخمی شدند . چرا دولتها خود را با مردم طرف میکنند ؟ به خاطر سود شرکتها ؟
راه کارهای بهتری نیز وجود دارد . لزوما از نیروهای امنیتی نباید استفاده کرد. سوخت آیتم مهمی در بین مردم است . رفاه مردم با سفر ( کاری و تفریحی ) سنجیده میشود و افزایش قیمت سفر برای مردم سخت و مشکل است . 
راه حل این است که سوخت را به گروه های مردم فروخت و نه به تک تک مردم . شهرداری ها بهترین توزیع کنندگان سوخت هستند . خود شهرداریها میتوانند با شرکتهای پمپ بنزین طرف قرارداد شوند . حالا قیمت سوخت را شهرداریها تنظیم میکنند . 
بنابراین شهرداریها میتوانند به سوخت در شهر خود سوبسید بدهند یا از آن مالیات دریافت نمایند . این کار باعث کنترل ترافیک و بهبود یا تنظیم محیط زیست شهری نیز میشود.
در واقع شهرداریها دلایل کافی خواهند داشت که قیمت سوخت را در بعضی روزهای هفته کم یا زیاد کنند . بنابراین مردم برای تغییر قیمت بنزین میتوانند در رای گیری شهرداری افراد مورد نظر خود را انتخاب نمایند . میتوان از منظر قانونی کاری کرد که سرعت این رای گیری به درخواست مردم تغییر یابد . این یعنی وقتی مردم خواستند بتوانند دوباره رای گیری کنند . بنابراین فعالیتهای خشونت آمیز و قهری جایی برای ابراز وجود نخواهد یافت .
از منظر تمدنی میتوان با قوانین کاری کرد تا مردم نیازی به ابراز خشونت نداشته باشند و درخواست بحق خود را بتوانند در جامعه اجرا نمایند . طبیعتا افرادی که خلاف قانون رفتار کنند میتوانند در یک جامعه کوچکتر ، جامعه خود را بسازند ، مثلا ثلث یک شهر برای خود شهردار و سوخت سوبسیدی طلب کنند و مواردی از این قبیل . با این ترفندها و ایجاد راه کارهای قانونی ، مردم خود به خود در چهارچوب قانون فعالیت و زندگی خواهند کرد و رفتار عمومی جامعه را پی خواهند گرفت .
کم افرادی پیدا شود تا روشها را درنوردد و طرحی نو دراندازد . برای این افراد نیز راه کارهای قانونی وجود خواهد داشت تا جامعه از مزایای تغییر مفید بتواند استفاده نماید.

۱۳۹۷-۰۸-۲۶

گونه قالب

از دانشمندان میشنویم که در میان حیوانات از دلفین و اختاپوس به عنوان حیوانات بسیار باهوش یاد میکنند.
اما در محیط های زندگی آنها شاهد انواع مختلف اختاپوس و دلفین هستیم . اگر یکی از گونه های زیستی دارای هوش به قدر کافی بیشتری میبود ف مانند انسان شاهد تصرف همه محیط زندگی آنها میبودیم .
از سوی دیگر با توجه به انواع گونه های دلفین و اختاپوس ، طبیعی است که گونه انسان ، تنها نمونه از نوع خود نبوده و انواع موجودات " دو پا " در روی زمین و در زیست گاه های مختلف با یکدیگر بصورت تعادل زندگی میکرده اند .
از یک زمانی به بعد ، یکی از این گونه های انسانی بصورت گونه قالب درآمده و به رقابت با سایر انواع مشابه پرداخته است . این امر به همراه موارد دیگر ( مانند بیماری خاص که یک گونه را بیشتر صدمه میزند ) باعث شده تا بقیه انواع موجودات " دو پا " از روی زمین حذف شوند . ( نه تنها سایر گونه ها بلکه تا کنون گونه های زیادی از موجودات زنده به واسطه فعالیتهای انسانی منقرض شده اند )
آتش و کشاورزی از یک سو و ساخت انواع ابزار از سوی دیگر ، هر یک میتوانسته کمک کند تا یکی از گونه های دوپا بصورت قالب در جهان آن روزگار درآید . 
اما برای منقرض نمودن سایر انواع رقبا احتمالا یک جنگ باستانی شکل گرفته که نشانه های آنرا در شاهنامه مشاهده میکنیم .


رمز موفقیت در دنیای استارت‌آپ‌ها

رمز موفقیت در دنیای استارت‌آپ‌ها

از روزنامه دنیای اقتصاد

 

جان چمبرز (John Chambers)، مدیرعامل سابق شرکت سیسکو سیستمز، مثل خیلی‌ از انسان‌های موفق دیگر، یک شبه ره صد‌ساله را نرفته است. او در ویرجینیای غربی بزرگ شده و سخت کار کرده تا بر چالش‌های شخصی غلبه کند و به جایگاه ارشدی در سیسکو برسد؛ جایی که یک شرکت تولیدکننده دستگاه روتر (router) را به یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های تکنولوژی در دنیا تبدیل کرد. چمبرز که حالا JC۲ Ventures را اداره می‌کند، زندگی کاری پر از چالش و درس‌های کسب‌وکارش را در کتاب تازه‌ای با عنوان «اتصال نقطه‌ها: درس‌هایی برای رهبری در دنیای استارت‌آپ» به اشتراک گذاشته است. او در مصاحبه با موسسه وارتون در مورد تعریف خود از موفقیت صحبت کرده است که متن این مصاحبه را در ادامه می‌خوانیم.

 

یک شرکت با 70 ملیون دلار فروش را به شرکت 48 میلیارد فروش تبدیل کرد

 مهم‌ترین عنصر توانایی بیان کردن یک بینش کاملا روشن است و باید یک استراتژی متمایز و پایدار وجود داشته باشد که بگوید سازمان به کجا می‌رود.

توانایی ساختن یک تیم بزرگ که شامل توسعه تیم، استخدام نیرو و هر از چند گاهی تغییر افراد تیم باشد.

فرهنگ است که خودم تا وقتی اولین بار مدیر عامل نشدم، به اهمیت آن پی نبرده بودم. اما باید بدانید هیچ‌گاه بدون داشتن فرهنگی بسیار قوی شرکت بزرگی نخواهید داشت

توانایی ارتباط برقرار کردن با هر یک از اجزای عواملی است که در مورد آن صحبت کردیم.

 

در پاسخ به این سوال که من رهبران سازمانی را چگونه می‌سنجم، باید بگویم نتایجی که آنها می‌گیرند، کیفیت تیم، درک واقعی آنها از صنعتی که بر آن متمرکز شده‌اند، مهارت‌های ارتباطی آنها، قدرت عملی کردن حرف‌هایشان، فرهنگ و توانایی عنوان کردن بینشی جسورانه و سپس اجرایی کردن آن، برای من مهم است.

امروز، فرهنگ و استراتژی به یک اندازه برای من اهمیت دارند

مدیران ما برای حفظ رضایت مشتری پاداش می‌گرفتند،

الان در دوره‌ای هستیم که یا باید در روند موجود اختلال ایجاد کنید، یا در کار شما اختلال ایجاد می‌کنند.

. من معتقدم ۴۰ درصد شرکت‌های بزرگ در آمریکا یا سراسر دنیا به دلیل دیجیتالی شدن، سرعت اختلال در صنعت، هوش منصوعی و مدل‌های کسب‌وکار مختلف، در یک دهه آینده ناپدید خواهند شد. نظر من این است که ایجاد اختلال سرعت خواهد گرفت.

ر دهه ۹۰ تعداد IPOها ۴۰۰ تا ۵۰۰ مورد در سال بود و حتی به اوج ۷۰۰ مورد هم رسید. امسال از اینکه برای اولین بار بعد از سه سال به بیش از ۲۰۰ مورد رسیدیم، هیجان‌زده شدیم! اما اگر می‌خواهیم در دهه آینده ۲۵ تا ۳۰ میلیون شغل ایجاد کنیم که باید این کار را کنیم، موتور استارت‌آپ‌ها باید سریع‌تر کار کند. البته یکسری مشاغل هم ناگزیر ایجاد می‌شوند، چون دیجیتالی شدن یکسری مشاغل دیگر را از بین می‌برد. نگرانی من نرخ شکست این استارت‌آپ‌ها نیست. نگرانی من این است که تعداد این استارت‌آپ‌ها کافی نیست و سرعت‌مان در کمک به بزرگ کردن آنها کند است.

 رودخانه الک ویرجینیا در برخی جاها جریان‌های خیلی تندی دارد که برای کسانی که می‌خواهند شنا کنند خطرناک است. ۶ ساله بودم و به همراه پدرم به ماهیگیری رفته بودیم. پدرم توصیه کرد خیلی مراقب باشم که داخل رودخانه نیفتم. آن قسمت برای ماهیگیری عالی بود، اما با توجه به عمق و سرعتی که جریان آب داشت، بسیار خطرناک بود. او حدود ۱۰۰ متر بالاتر از من مشغول ماهیگیری بود. من خیلی نزدیک لبه رودخانه شدم و داخل آب افتادم. خیلی سریع زیر آب رفتم و پدرم فریاد می‌زد قلاب ماهیگیری را بگیرم. آن صحنه هنوز کامل جلوی چشمم است که خودش را داخل آب انداخت و در مسیر آب به این طرف و آن طرف می‌رفت. هر بار من به سطح آب می‌آمدم و کمی نفس می‌کشیدم می‌شنیدم که فریاد می‌زد «قلاب ماهیگیری را بگیر

بالاخره قلاب را گرفتم و توانستم بریده بریده نفس بکشم و پدرم در نهایت به پایین پای من روی تنداب رسید و سپس به طرف بیرون شنا کرد و من را بیرون کشید. او کنارم نشست و مثل همیشه سعی کرد از این اتفاق هم یک درس زندگی به من بدهد. او گفت: «جان، وقتی داخل تنداب رودخانه می‌افتی، اگر تلاش کنی برعکس جریان آب شنا کنی بدتر غرق می‌شوی. اگر بترسی هم بیشتر غرق می‌شوی. کاری که باید انجام بدهی این است که با دنیا مثل خودش تا کنی یعنی بدانی که باید همراه جریان آب شوی و منتظر فرصتی برای بیرون آمدن از آب باشی و بعد بدانی چطور خودت را بیرون بکشی.» وقتی آرام شدم و نفسم برگشت، با هم داخل تنداب رفتیم و گذاشت این کار را خودم تمرین کنم. سپس به همان جایی که ماهیگیری را شروع کرده بودیم برگشتیم و به من اجازه داد ماهیگیری کنم. مادرم هیچ‌وقت این موضوع را نفهمید، اما او دوباره ۱۰۰ متر دورتر از من ماهیگیری می‌کرد تا این پیام را به من بدهد که مطمئن است این درس را یاد گرفته‌ام.

فکر می‌کنم این درس زندگی برای خیلی از رهبران کسب‌وکار است.

من فکر می‌کنم شما بیشتر محصول شکست‌ها و عقب‌نشینی‌های خودتان هستید. هر کس که می‌گوید هیچ وقت در زندگی شکست یا مانعی نداشته، یا تا به حال ریسک بزرگی نکرده با شما صادق نبوده است.

جک ولش، مدیر عامل سابق شرکت جنرال الکتریک، این موضوع را به من یاد داد. سیسکو در دوره‌ای به شدت خوب اداره می‌شد. خیلی از افراد ما را یک تیم رهبری ارشد در آمریکا می‌شناختند و به یکی از ارزشمندترین شرکت‌های دنیا تبدیل شده بودیم. جک به من گفت: «جان، شرکت خیلی خوبی ساخته‌ای.» می‌دانستم می‌خواهد چیزی را به من یاد بدهد. بنابراین گفتم: «جک، آینده چه می‌شود؟» او گفت: «برای اینکه به یک شرکت یا رهبر سازمانی بزرگ تبدیل شوی، یک تجربه نزدیک به مرگخواهی داشت

در آن زمان نفهمیدم چه می‌گوید. اما وقتی سال ۲۰۰۱ شد و حباب دات‌کام ترکید، به وضوح فهمیدم منظور او چه بوده است. اینکه چگونه بلایا و شکست‌های زندگی خود را مدیریت می‌کنید، بیشتر از موفقیت‌هایتان مشخص می‌کند چه کسی هستید. به محض اینکه یاد بگیرید چگونه با شکست‌ها کنار بیایید و آنها را مدیریت کنید، به دستاوردهای بیشتری در زندگی می‌رسید.

وقتی از این شکست‌ها و موانع درس می‌گیرید، هر بار قوی‌تر می‌شوید. بهترین تیم‌های سیلیکون‌ولی اغلب تیم‌هایی هستند که قبلا موفقیتی نداشته‌اند، اما بارها و بارها یاد گرفته‌اند که چطور برگردند.

 رهبران سازمان باید از تغییر و نوآوری استقبال کنند. نوآوری قابل درک است، اما استقبال از تغییر چیزی است که هنوز برای خیلی از شرکت‌ها دشوار است. آنها طبق یک الگوی موفقیت پیش می‌روند و می‌خواهند سوار بر موج باشند. مشکل این است که اغلب نمی‌توانند بدون ایجاد تغییرات لازم در مسیرشان، به سطح بعدی موفقیت برسند.

کاملا موافقم. در این دوره زمانی، دیجیتالی شدن بسیاری از مدل‌های کسب‌وکار را خراب می‌کند و شرکت‌ها را با سرعتی بی‌سابقه پیش می‌برد. من معتقدم حدود ۴۰ درصد شرکت‌های امروزی در ۱۰ سال آینده دیگر وجود نخواهند داشت. یا رشدمی‌کنید، یا می‌میرید. پس باید شجاعت تغییر کردن را داشته باشید.

اما تغییر برای شرکت‌هایی سخت‌تر است که بیشترین موفقیت را تجربه کرده‌اند. وقتی در مورد دلایل شکست شرکت‌ها صحبت می‌کنم، دلیل شماره یک این است که تحول بازار ندارند؛ یعنی تغییر در مدل کسب‌وکار به همراه تغییرات تکنولوژی. اما دلیل شماره ۲ این است که آنها یک مسیر درست را برای مدتی طولانی ادامه می‌دهند.

اگر سیسکو را مثال بزنم، ما شرکت خیلی موفقی در تولید دستگاه روتر بودیم، اما این جسارت را داشتیم که وارد حوزه جدید سوئیچ هم بشویم. سپس از روتر و سوئیچ به قابلیت وایرلس و صدا و مرکز داده و ایمنی روی آوردیم. دائم خودمان را بازآفرینی می‌کردیم. با این کار، نه‌تنها محصول هسته‌ای ما بهتر شد، بلکه به دستاوردهای بهتری رسیدیم. اشتباه رقبای ما این بود که روی یک محصول مانده بودند. تمایل به تغییر، ایجاد اختلال، تمایل به اینکه بگوییم ما فقط یک شرکت سازنده روتر نیستیم، اهمیت دارد و همه‌چیز را در دنیا متحول می‌کند.