در طبیعت خشک ایران و با وجود این کمیابی در نظر بگیرید که در روستایی کشتی صورت پذیرد و از آب گرانبها برای آبیاری استفاده گردد . اما آب موجود کافی نباشد و باران به موقع نبارد . در نتیجه آن زحمات و همچنی آبیاری های انجام شده به هدر خواهد رفت .
بخش قابل توجهی از آبی که در کشاورزی استفاده میشود بهره برداری مناسب ندارد . یعنی از این طریق به هدر میرود.
افرادی که بر اساس آب موجود و بارندگی های احتمالی باعث هدر رفت آب و البته محصولی که میتوانست با همان مقدار آب بدست آید شوند را چه باید کرد ؟
آنها خود قربانی فقر مالی و غذایی هستند . کسی باید کاری بکند . در جایی باید به این مسائل در کشور رسیدگی گردد.
در همه آبهایی که برای کشاورزی استفاده میشوند میتوان ماهی پرورش داد و بخشی از پروتئین خانواده یا روستا را از آن تامین کرد( خوراک ماهی از ضایعات محصولات کشاورزی امکانپذیر است ). همچنین نگهداری زنبور عسل نیز میتواند سبد خوراکی خانواده ( روستا ) را از منظر کیفی و کمی بهبود دهد و مانع کمبود ریز عناصر مورد نیاز حیات بشری گردد.
متاسفانه در کشت و کار هکتارهای زیر کشت مطرح است و ضررهای ناشی از سوء مدیریت کشاورز و شبکه مدیریتی بالاتر در آن دیده نمیشود.
لازم است شبکه مدیریتی راه اندازی گردد تا همه مراکز تولید غذا بتوانند از آن بهره ببرند. مشاوره و راهنمایی برای کاهش سطح زیر کشت و آب مصرفی داده شود و در عین حال از اقلام پر ثمر و مقاوم تغییرات اقلیمی استفاده گردد. این تصمیمات تا قبل از این فردی بود که صاحب زمین چه بکارد . اما با توجه به این که این تصمیمات باعث بحرانهای مواد غذایی در سطح کشور میگردد، لازم است دولت در آن دخالت کند.
سیستمهای گذشته تولید غذا از زمین در طول هزاران سال گذشته در کشور بارها دچار تغییر شده است . با توجه به وضعیت فعلی کشور که شامل تخلیه روستاها و بحرانهای کمبود آب ( حتی در سطح شرب ) هستیم و همچنین فروش و خاه ( ویلا ) سازی در سطح وسیعی از زمینهای کشاورزی شمال ( و نزدیک همه شهرهای بزرگ و کوچک) کشور لازم است دولت در این موارد دخالت مفید نماید .
تبدیل دارایی های روستا شامل آب و زمین از حالت فردی به تعاونی ( هر روستایی میزانی سهم از دارایی های عمومی روستا داشته باشد . یا بر اساس سهم زمینی که دارد و یا هر آنچه خود روستائیان تصمیم میگیرند ) و تولید متمرکز در روستا در جهت تولید حداکثر میزان محصول ( از منظر ارزشی نه از لحاظ وزنی ) باعث میگردد روستاها بتوانند اشتغال و ثروت بیشتری از وضعیت کنونی تولید نمایند .
توسعه بوم گردی ، احیای آثار باستانی نزدیک روستاها و حفاظت از حیات وحش توسط روستائیان ، میتواند منابع درآمدی بیشتری برای روستائیان فراهم آورد . با این حال هر روستا توان اشتغال و تولید محدودی دارد و چنانچه جمعیت از یک حدی بیشتر شد نمیتواند در روستا ساکن باشد و باید به مکانهای دیگر مهاجرت نمایند . این امر در شهرها نیز مصداق دارد . از این رو باید مراکز جمعیتی جدید توسط دولتمردان طراحی و به صورت دائمی ایجاد گردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر