نگاهی به تاریخ کمک میکند مکانیزم " ترک " شدن مردم بیزانس ( روم شرقی ) را درک کنیم . این اتفاق نه تنها در آنجا ، بلکه در ایران نیز افتاده و مردم آذرآبادگان خود را " ترک " میدانند یا حداقل ترک زبان بودن خود را توجیه میکنند.
مردم بخش بزرگی از آسیای غربی نیز اینچنین هستند که خود را " عرب " میدانند . در حالی که اکثریت آنها عرب زبان هستند . برای پی بردن به اینکه چگونه مردم ملیت خود را انکار و ملیت دیگری را در خانه خود قبول میکنند توجه به دو عامل " زور " و " مذهب " کمک میکند که درک کنیم ، چگونه مردم رفتار خود را عوض کرده اند .
ابتدا عربیت آسیای غربی
وقتی اسلام به دمشق رسید ، از نوع اموی آن بر مردم حکومت راندند. آنها چون اسلامیت نداشتند ، رفتار متظاهر اسلامی خود را با عربیت خود متصل کردند و ارتباط بین عربیت و اسلامیت را برقرار کردند . در واقع مردم وقتی به اسلام میگرویدند ، خود را عرب مینامیدند . میدانستند . و بدین ترتیب در طول زمان بخصوص زمانی که افراد غیر مسلمان - غیر عرب ، از امتیازات زندگی محروم میشند و در زمانهای بعدی در میان مسلمانان ، غیر عرب زیر دست قرار میگرفتند و عرب بالا دست میشد ، کم کم همه ادعای عربیت کردند . بدین تریب با جهل عربیت - اسلامیت - دین با قومیت در مناطق جغرافیایی استقرار یافت .
مردم بیزانس نیز در حمله اقوام عثمانی وضعیت مشابه را تجربه کردند . اینبار دین با عثمانی بودن متصل شد . بیش از 200 سال عثمانی ها با زبان فارسی در دربار حکومت کردند . اما زمانی تصمیم گرفتند که زبان رسمی را به ترکی تغییر دهند . بدین وسیله فاصله فرهنگی با ایران را تجربه کردند . قبل از این اسلام و زبان و قومیت جامعه نخبه بیزانس را تغییر داده بود . بعد از این رویداد ، جامعه نخبه به زبان ترکی نیز گرایش یافته و کم کم مردم ترک شدند .
در آذرآبادگان نیز وقایع مشابه در طول تاریخ اتفاق افتاد. خصوصا در زمان صفویه تیر خلاص به زبان گویش مردم وارد آمد و مردم غیر ترک زبان از مناسب اداری و لشگری و کشوری محروم میشدند. در آنجا نیز ابتدا نخبگان جامعه تغییر ملیت و زبان دادند و کم کم بقیه جامعه ترک بازن شدند . ( شروع ترک زبان شدن مردم آذرآبادگان به زمان حکومت عباسیان و سرداران ترک آنها باز میگردد. )
دانستن مکانیزم تغییر زبان و ملیت ، کمک میکند تا بتوان به مردم اطلاع رسانی نمود و اصالت ایشان را به آنها شناساند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر