مردم و دولتمندان علاقمند هستند که متغییرهای تصمیم گیری آنها ثابت باشد . امری که اینطور نیست و بر عکس همه چیز دائما در حال تغییر است . بنابراین بر خلاف عقاید مردم ، در یک محیط دائما در حال تغییر تصمیمات و برنامه ریزی ها را دائما تغییر دهند .
از سوی دیگر قراردادهای تجاری و غیر تجاری بین کشورها نیز دائما در حال تغییر است و بر اساس شرایط محیطی جهانی گاهی به سود طرفین و گاهی مزایای کسب شده برای یکطرف کمارزش خواهد شد . ( یپمان کاهش موشکی شوروی با آمریکا نمونه آن است ) از سایر خواهیم گذشت . موارد مثل خروج آمریکا از برجام که دلیل آن روشن است ، این پیمان برای آنکه ایران به محدودیتهای خود پایبند بماند نیازی به حضور آمریکا ندارد . با خروج آمریکا و عدم اجرای آن این پیمان میتواند به حیات خود و محدود سازی ایراین ادامه دهد . (این گونه موارد نشانه ضعف طرف ایرانی در تدوین قرارداد بود )
نه فقط پیمانها ، که مرزهای کشورها نیز دائما در حال تغییر است . نگاهی به نقشه اروپا نشانه تغییر در همین صد سال گذشته است . نه فقط صد سال اخیر بلکه یوگوسلاوی و " چکسلواکی " نیز در همین سالهای اخیر تجزیه شده است. اتحاد سازی ( امپراتور سازی ) اروپا نیز شکل متمدانه دیگری از تغییر نگرش به مرزها و در واقع ضمن حفظ هویت های ملی ، ساخت یک امپراتوری را نشان میدهد .
در همه قاره ها این طبیعت تغییر اجرا شده است .
منطقی است که ما نیز تغییر را امری قابل وقوع بدانیم و در هر امری آن را محتمل بدانیم . مرزها تغییر میکنند و مفهوم کشورها تغییر خواهند کرد . قوانین نیز در حوزه های جهانی و داخل کشوری ( جوامع ) تغییر خواهد کرد. ( سرعت تغییر در موارد مختلف متفاوت است )
پذیرش این تغییرات مداوم و تدوین قوانین بر اساس تغییر مداوم و دادن اختیار به جوامع ( تا هر میزان کوچک ) به تصمیم و شرکت در تدوین قانون اقدام کنند و شریک باشند ، میتواند تا حدود زیادی در جهت تغییر مداوم باشد. ( که مسیر واقعی سیر تکامل طبیعی است ) .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر