۱۴۰۲-۰۳-۲۸

یک خطر در استفاده جمعی از هوش مصنوعی

دانشمندان می گویند ،مردم در فکر کردن تنبل هستند . اصولا سعی می کنند فکر نکنند و جوابهای قبلی را برای چالشهای پیش رو بکار ببرند .
مواردی مانند عادت و دنباله روی دیگران ، ابزاری هستند که از فکر کردن جلوگیری می کنند.
دانشمندان اذعان می دارند فکر نکردن باعث صرفه جویی انرژی در بدن شده و از طرفی میزان گرمای تولید شده در سر را کاهش می دهد .
( سر با موهای معمولی خارج کننده 80% گرمای بدن است )
چنانچه هوش مصنوعی برای همه کارها در دسترس مردم قرار گیرد ، مردم برای کارهای معمولی خود نیز از آن استفاده می کنند و در دراز مدت به آن وابسته خواهند شد . جدای از این که دیگران از این اطلاعات چگونه می تواند استفاده کنند ، خود شخص کم کم فکر کردن های معمولی خود را هم کاهش خواهد داد .
این امر در فرآیند تکامل ذهنی افراد در طی عمر شخص ، باعث می شود از میزان کارآیی مغز کم شود .
یعنی در طی زمان مردم کند ذهن تر و زود باور تر گردند .
به نظر می رسد برای استفاده از این تکنولوژی باید محدودیتهای جدی در نظر گرفته شود .
بهترین محل ها برای فشار هم خود شرکتهای هوش مصنوعی هستند . آنها باید پاسخگوی امکان کاربری خود باشند .
افراد خاصی در محل های خاصی باید بتوانند از آن استفاده کنند .
برای مثال در دانشگاه ها و برای سوالات علمی و غیره...

۱۴۰۲-۰۳-۲۷

هدفون های مضر و دخالت دولت در امور شخصی انتخاب هدفون ( دموکراسی و حدود آن )

هدفونها معمولا امکان شنیدن موسیقی با صدای بلند را فراهم می کنند. و جوانها هم با دلایلی که روانشناسان توضیح میدهند از شنیدن موسیقی با صدای بلند لذت می برند.
نتیجه آن کاهش شنوایی در بلند مدت است . در همین سنین نیز نوجوانان و جوانان با صدای بلند با یکدیگر صحبت می کنند ( و این بدلیل این است که خودشان صدای آهسته را کمتر می شنوند ) و طبیعتا  در سنین بالاتر نیازمند استفاده از سمعک خواهند بود !
آیا این رفتار مطلوب جامعه است ؟
آیا آزادی فردی به افراد اجازه می‌دهد تا در مورد هدفون شنوایی خود را از دست دهند ؟
در مورد سیگار ، سلامت ریه و قلب را از دست بدهند ؟
در خودروها با سرعت زیاد نقص عضو و تصادف و قتل را موجب شوند ؟
به نظر می رسد که دولتها باید با تدوین و اجرای قوانین جلوی این آسیب های اجتماعی را بگیرند .
حد صدا در هدفون ها باید محدود شود .
میزان آلایندگی مجاز سیگار مشخص و یا اصلا ممنوع شود .
حد نهایی سرعت خودروها بر اساس خیابانهای شهری مشخص و محدود شود . شهرها نیازی به خودروهای سریع ندارند !
نگاه قانونگذاران و شرکتهای تولید کننده محصول به تولید و بازاریابی باید تغییر نماید . 
آیا این امر در جوامع دموکراسی ممکن است ؟ اگر بلی چگونه ؟ و چرا در کشورهای دموکراسی آن را مشاهده نمی کنیم ؟