جای بچه ها اینجا نیست !

جوانان ما تحصیل می کنند و به امید درآمد و شغل و دوران بازنشستگی وارد محیط های پشت میز نشینی میشوند .

اما پول و کار در روی صندلی ها نیست . ارزش افزوده برای کشورها در دفاتر تحقق پیدا نمی کند . 

کارگاه ها و آنچه خروجی ملموس ( کار و خدمات قابل انتقال ) دارد وجود دارد.

باید مسیرهای جدیدی ایجاد کنیم تا جوانهای ما به عنوان کارکنان متخصص ، دنبال فعالیتهای پشت میز نشینی نباشند .برای پشت میزها همیشه آدم وجود دارد و میتوان یافت . اما برای کارهای کارگاهی و ایجاد چیزی ملموس که قابلیت مبادله داشته باشد ، آدم کم داریم .

قوانین بازار در محیط اقتصادی ما بد تدوین گردیده است . در وضعیت فعلی جوانان به مسیر اشتباه میروند . 

حد هر انسان الان کجا است ؟

آخرین باری که از یک چیز ناراحت شدید کی بود ؟ در مورد چه موضوعی بود ؟ چرا ناراحت شدید ؟

سعی کنید برای شخص دیگری در ذهن آنرا تشریح کنید .

حد شما همین است !

آنچیزی که باعث ناراحتی انسان میشود ، حد او است . چون باعث ناراحتی شده است . چیزهای نادرست از منظر هر یک از ما در جهان بسیار است . اما آنچیزی که روی روان ما تاثیر ناراحت کننده دارد ، نشان از این دارد که به وجود درونی ما خدشه وارد کرده .

انسان حد ندارد . حد واقعی انسان خیلی بالا است . بنابراین افراد میتوانند با تحلیل آنچیزی که باعث ناراحتی ایشان شده ، حد خود را شناخته و حد خود را بالاتر ببرند .

کارهای نادرست نکردن - اصلاح کارها و چیزهای نادرست - روی برگرداندن از نا زیبایی ها و غیره ، منطقی و عقلانی است . اما ناراحت شدن از آنها نشان از برخورد وقایع با حد ما دارند . 

میتوانیم با تمرین حد خود را بالاتر ببریم .

فاتحه

آیا فاتحه به میت میرسد ؟ اصل فاتحه چیست که به میت میرسد یا نمی رسد ؟

وجود انسان به این جهان مادی منحصر نیست . انسانیت ابعادی دارد که با این حواس ظاهری ملموس نیست . 

ما میتوانیم از آن جنبه غیر ملموس وجود خودمان چیزی به وجود غیر ملموس دیگری بدهیم یا بگیریم . یکی از این چیزها که برای آن اسمی نداریم ( چون مشاهده نکرده و نمیکنیم . نمی توانیم مشاهده کنیم ) از وجود ما به وسیله فاتحه به شخص دیگری که از قید بدن مادی خارج شده است میتواند برسد .

در واقع فاتحه آن توجه ظاهری ما و استفاده از ابزاری مادی است تا آن بخش از وجود غیر مادی ما چیزی را به دیگری بدهد .

که می دهد .

روش تجزیه در آمریکا!

در قانون اساسی آمریکا فرصت اضافه شدن به ایالت ها وجود دارد . اما امکان خروج ایالتها پیش بینی نشده است . اما آیا همه سناتورهای فعلی و آینده آمریکا خواهان ادامه وضعیت فعلی خواهند بود ؟

قوانین ایالتی و فدرال آمریکا به نحوی است که اجازه مانور ایالتها را در خصوص قوانین داخلی میدهد . اگر ایالتهایی مثل کالیفرنیا و تگزاس خواهان جدایی باشند چه رفتاری در پیش خواهند گرفت ؟ طبیعتا قوانینی که سایر ایالتهای شمالی تمایلی به اجرای آن نداشته باشند . ( و بر عکس ممکن است قوانینی به نفع ایالت را تصویب کنند که در نهایت برای سایر ایالتها ناخوشایند باشد )

به هر تقدیر این ایالتهای شمالی خواهند بود که سعی خواهند کرد از خود در مقابل قوانین و شرایط ایالتهای جنوبی محافظت نمایند . بدین ترتیب این ایالتهای شمالی هستند که ایالت های جنوبی را ترد خواهند کرد ( و طبیعتا دنبال راه کار قانونی خواهند گشت ) مسلما این راه کارها در ابتدا بصورت محدودیت رفت و آمد بین ایالتی خود را نشان خواهد داد . و کم کم ایالتهایی که متضرر شوند ، دیوار حفاظتی خود را قوی تر خواهند کرد . در این بین ایالتهای همجوار کالیفرنیا یا تگزاس ممکن است که منافعی در ماندن با این ایالتها داشته باشند . و این به معنی شروع تجزیه آمریکا خواهد بود .

بحران اقتصادی شدید بعدی میتواند آغازگر این سناریو باشد ، خصوصا که ایالتهای شمالی خواهان فاصله اندازی بین آمریکای لاتین با سفید پوستان شمالی هستند و آمریکایی هایی که در ایالتهای جنوبی هستند با این عقیده مخالف هستند . در این میان ایالتهایی مانند هاوایی و آلسکا نیز میتوانند به یکی از جناح ها بپیوندند ...

اینگونه مطالب هشداری است برای رفتار کنونی جدایی خواهی آمریکا که آینده مسیری که در پیش گرفته اند میتواند درخشان نباشد و با آنچه بزرگان ایشان میخواهند منطبق نگردد. 

بمب نیتروژنی

قبلا گفته شده بود که میتوان با اهداث یک کانال در منطقه کارائیب ، جریان اقیانوسی آبهای سرد را به خلیج مکزیک هدایت کرد . بدینوسیله موتور محرکه گلف استریم ضعیف شده و میتوانت با کنترل میزان دبی آب سرد ، جریان مناسب برای جلوگیری از گرمایش جهانی و کاهش ذوب یخچالهای قطبی را در دست گرفت .

اما ممکن است انتقاد کنندگانی باشند که بگویند اگر به هر دلیل این کنترل از دست برود و جریان شدید اقیانوسی آب سرد به دریای کارائیب به نحوی روان شود که جلوی گلف استریم را بگیرد ، در آنصورت یک دوره یخبندان دیگر را خود پدید آورده ایم .

بلی باید راه های اضطراری بستن کانال مورد بحث را داشته باشیم و در مواقع اضطراری میتوانیم با انفجار یک کپسول بزرگ از نیتروژن مایع در داخل کانال یک کوه یخ ایجاد نمائیم . این کوه یخ میتواند به قدر کافی بزرگ باشد که به تنهایی جلوی کانال را بگیرد . 

همچنین میتوان چندین کوه یخ با هم و در یک زمان در کانال ایجاد نمود تا کوه یخها در یکدیگر گیر کرده و کانال را مسدود نمایند .

کوه های یخ جلوی جریان را خواهند گرفت و زمان به ما میدهند تا با روشهای دیگر مثل انتقال بلوک های سیمانی و سنگی به داخل کانال آنرا مسدود نمائیم . ( سایز کانال را تحت کنترل در آوریم )

جعبه سیاه در محاسبات مدارهایی الکترونیکی و انرژی تاریک در فضا

آنچه در پس فضای قابل رویت است را نمیدانیم . اما میتوانیم آنرا بصورت یک جعبه تاریک در نظر بگیریم و محاسبات و خواص آنرا بررسی کنیم .

آنچه از ماده تاریک و انرژی تاریک بیان میشود ، مبنی بر این فرض است که جهان از یک بیگ بنگ ساخته شده و دوباره همانطور که به وجود آمد در یک نقطه محو خواهد شد !

اما اگر اینطور نباشد یعنی جهان از یک بیگ بنگ به وجود نیامده باشد و قرار نباشد که دوباره در یک نقطه محو گردد ، بنابراین احجام محاسباتی ماده و انرژی تاریک بی اثر خواهد شد .

از سوی دیگر ، این خیلی ساده انگارانه است که امروز فکر کنیم همه علم فیزیک را میدانیم . آیندگان خیلی چیزهای دیگر کشف خواهند کرد و علم فیزیک و جهان بینی ما گسترش خواهد یافت .

بنا براین با پذیرش جهل فعلی ، مناطقی که امروز برایمان غیر مرئی است را میتوانیم بصورت مناطق تاریک ببینیم که آثار آنها را میتوانیم مشاهده کنیم و تاثیر آنرا بر جهان مرئی محاسبه نمائیم .

وقتی آگاه باشیم که بخشی از جهان از دید ما خارج است ، میتوانیم روشهایی برای مرئی شدن آن بیابیم . ( فراتر از فرضیه - بلکه آزمایش و مشاهده )

در محاسبات مدارهای پیچیده و بسته روشهایی وجود دارد که ورودی و خروجی آن مدارها را آزمایش می کنند و در آنچه در مدار است بصورت یک مقاوت - خازن ( سلف ) معادل در در نظر می گیرند .

درخت سیب در بلوار کشاورز

فقط تصور کنید چه میشد اگر به جای درختهای فعلی ، درخت سیب در سرتاسر بلوار کشاورز کاشته شده بود .

در بهار ، گل سیب همه خیابان را در بر می گرفت. انواع سیبها گاهای رنگی متفاوتی دارند . از سفید تا صورتی و قرمز و در تابستان این سیب ها می رسید . 

گر چه در ابتدا بچه ها و عابرین از منافع سیب ها شاید بصورت کال منتفع میشدند . اما کم کم فرهنگ وجود و حفظ سیب ها و توسعه کشت درختان میوه در سطح شهر جا می افتاد.

مهاجرت بنگلادشی ها به سیبری!

میدانیم که سرزمین بنگلادش تقریبااز جمعیت اشباء شده است . گر چه زمین وسیع است و مناطق بزرگی خالی از جمعیت هستند. اما این جابجایی جمعیتی به راحتی صورت نمی گیرد . یکی از مناطقی که بالقوه توان جذب جمعیت دارد مناطق سیبری در شرق کوه های اورال است . مناطق وسیعی بدون جمعیت که میتواند ماوای شهرهای بزرگ و کوچک باشد . این شهرها میتوانند با یکدیگر و سایر شهرهای کشور میزبان تبادل کالا و خدمات داشته باشند . در واقع این کار باعث رشد اقتصادی روسیه و از طرفی بهبود شرایط زندگی مهاجرین می گردد. 

چون شهرهای جدید باید ساخته شوند ، مهاجرین شامل اعضای کل خانواده خواهند بود . این یعنی تمام فامیل میتوانند با یکدیگر مهاجرت نمایند . این امر برای خانوارها و ادامه رشد فرهنگی و تمدنی خانوارها نیز مفید است . 

ارتباط با سرزمین مادری و اشتراکات زبانی و دینی باعث می شود که تجارت با بنگلادش افزایش یابد و همچین مهاجرت گسترش پیدا کند . 

این امر میتواند کمک بزرگی برای مردمی که در منطقه بنگلادش می مانند نیز باشد . علاوه بر توسعه تجارت و جابجایی درآمدها ، مسافرت و مهاجرت و تجارت گسترش خواهد یافت . مزایا و معایب یک چنین فرآندی را محققین دانشگاهی باید بصورت همه جانبه و تیمی بررسی و تحقیق نمایند . از سوی دیگر شرایط فراهم آوردن یک چنین چرخه مهاجرتی برای بنگلادش و کشورهای مشابه باید بررسی گردد و راه های ممکن بررسی و اجرایی گردند .

به نظر میرسد سیبریه غربی برای بنگلادشی ها و مهاجرین آسیای جنوب غربی در سیبریه مرکزی بهتر بتوانند استقرار پیدا نمایند . 

مقایسه پزشکی و ریاضیدانی

پزشکان درآمد خیلی بیشتری نسبت به ریاضیدانی دارند. 

نظر به اینکه درآمد پزشکی به نوعی در تجارت درد و رنج بیماران دخیل است و گاهی مردم بین درد و پول درمان تفکر کرده و یکی را انتخاب می کنند,  به نظر باید درآمد پزشکان نیز کنترل شده و زمینه درمان رایگان را برای مردم فراهم آورد .

برای ارائه خدمات نیز جای نگرانی نیست. مثلا برای ریاضی دان هایی که کم درآمد یا بدون درآمد هستند نیز شاهد هستیم علاقمندان فعال وارد این رشته‌ها شده و حدود علم ریاضی مرتب در حال پیشرفت است. 

بنابراین علاقه مندان پزشکی نیز حتی اگر درآمدی نداشته باشند به رشد و توسعه این علم پرداخته و گردونه رشد جامعه ادامه خواهد یافت. 

البته پزشکان نیز مانند همه مردم کشور باید دستمزد عادلانه داشته باشند . اما بیماران نیز باید بدون نگرانی از هزینه‌های پزشکی درمان شوند و سلامتی فرد فرد و کل جامعه تحقق پذیرد . 

و این امری است که آرزوی جامعه پزشکی است.