۱۳۹۴-۱۱-۱۱

تنظیم جمع کنندگان انرژی خورشیدی برای چه زاویه‌ای از خورشید باید نصب گردد ؟

اول تیر و اول دی ماه نقاط اوج و حزیز خورشید است . در دیماه که کمترین میزان انرژی خورشیدی به زمین میرسد باید دریافت ماکزیمم باشد . اما با توجه به این که کمی بیشتر و کمتر نیز در حد ایده آل است میتوان دریافت کننده را برای زاویه بهینه در اول آذر ( و اول بهمن ) تنظیم کرد .
به این ترتیب بیشترین انرژی جذب شده با تلرانس یک ماه , از اول آبان تا اول اسفند خواهد بود .
یعنی در زمانی که بیشترین انرژی گرمایی مورد نیاز است .
آبگرمکن های خورشیدی و سایر تجهیزات را میتوان بر اساس انرژی دریافتی در این ایام طراحی نمود .
در سایر اوقات سال , ضمن گرم شدن هوا , ساعات دریافت انرژی خورشیدی نیز بیشتر خواهد شد . اگر نیاز انرژی در طول سال را یکنواخت بگیریم گر چه در طول تابستان زاویه بهینه نیست , اما ساعات دریافت انرژی بیشتر خواهد بود .

مشکل " تروریست دولتی " ضد مردم خودی !

 


اصولا مشکلی که ما با اسرائیل داریم همین است . گروهی که حکومت را در دست دارند ( در اینجا یهودیان ) بر گروه دیگری ( حالا اکثریت یا اقلیت ، فرقی نمیکند ) فشار و زور وارد میکنند . حرف آنها ایناست که شما اصلا نباید باشید .

اگر هستید باید برایما کار کنید و به ما خدمت کنید . گروهی پا را از این فراتر گذاشته و مدعی هستند که " اگر میخواهید باشید ، باید بگوئید که اصلا شما ، همان ما هستید – هویت ندارید و فقط ما هستیم "

نمیدانم این سطح فکر به کجای گذشته های بشری باز میگردد . اما نمونه های زیادی داریم که در " دهکده جهانی " نمیتوان از آن چشم پوشی نمود . مردم میبینند و عکس العمل نشان میدهند . چه در داخل آن کشورها و چه در خارج آن کشورها . نگاهی به کشورهای با این زاویه دید ما را کمک میکند که برای این درد کهن ، درمانی بیندیشیم .

آفریقای جنوبی و آپارتاید ( و همچنین در سایر کشورهای آفریقائی چیزی مشابه جریان داشت . و البته دارد )

اسرائیل و نحوه برخوردشان با فلسطینیان ( نه فقط مسلمانان – که آنها مسیحیان را نیز هم رده مسلمانان میدانند . مسیحیان نیز کسانی هستند که از دین موسی خارج شده اند . اگر توانش را داشته باشند ، همان میکنند که با مسلمانان انجام میدهند )

ازبکستان با فارسی زبانان ( اصلا دولت منکر وجود تاجیکان فارسی زبان در کشور است . همه آنها اگر بخواهند باشند ، ازبک هستند ! )

ترکیه و کردها ( دولت منکر وجود کرد در ترکیه است . آنها نیز ترک هستند ، اگر بخواهند باشد . بگذریم که خود ترک ها واقعا ترک نیستند ، اما برخورد امروز آنها در ادامه نسل کشی ارامنه و یافتن هویت ترکی است )

چین و مسلمانان سین کیانگ – آنها نیز امکان زندگی برابر ندارند . مهاجرت چینی تباران به این استان ، بافت جمعیتی آنها را به هم ریخته و فرهنگ و حیات یک ملت را در مرز نابودی قرار داده است . چون آنها با استاندارد حکومت مرکزی همخانی ندارند ، باید اضافات آنها بریده گردد .

حکومت کشورهای عرب زبان اطراف خلیج فارس نیز با تفاوت شیعه و سنی و حکومت اقلیت بر اکثریت از روشهای پلیسی ممکن شده است .

عقیده طالبان نیز چنین است . القاعده و داعش نیز از منطق مشابه پیروی میکنند .

گر چه در کوتاه مدت ، غرب با فاصله گرفتن از این زشتیها در پی ایمنی بخشی به خود است ، اما دیر یا زود این " معضلات فرهنگی جهانی " در خانه آنها نیز بروز خواهد یافت .

اما آنچه مشهود است این است که دنیا و مردم داخل و خارج این کشورها ، نمیتوانند به این وضعیت ادامه دهند . دیر یا زود این نظم کنونی به هم خواهد خورد و نظم دیگری جایگزین خواهد شد .

فشارهای داخلی و خارجی به زورمندان این کشورها فشار خواهد آورد تا اصل برابری افراد مملکت را به رسمیت بشناسند و تفاوتها را قبول کنند .

جامعه به سمت قبول و تحمل تفاوتها پیش خواهد رفت .


یادمان رفته است که حدود مرزها توافقی است که مدیریت سرزمینها را تقسیم نموده است . عقاید دولتمردان و مدیران اجتماع ممکن است مدتی مدیریت صحیح اجتماع را منحرف نماید ، اما در دراز مدت نمیتواند پایه و شالوده " اداره سرزمینها باشد "

من و دیگران

چه میشود که دیگران غریبه میشوند و آنها در تقابل با من امکان وجود پیدا می‌کنند ؟
اگر دست یا پای ما به چیزی بخورد و باعث افتادن چیزی روی ما شود , هیچوقت از دست و پای خود ناراحت نمی شویم و رفتار ترد یا دفاعی به دست و پا نمی‌گیریم .
در حالی که با دیگران اینطور نیستیم .
در مقابل اتفاقاتی که من را مقصر بدانیم , درس میگیریم , عبرت می اندوزیم و رفتارمان را اصلاح میکنیم . در حالی که در حالاتی که دیگران مقصر باشند , این آنها هستند که باید رفتارشان را تغییر دهند تا " من " راحت زندگی کنم .
و تغییر دیگران هیچگاه " من " را راحت و در آسایش قرار نخواهد داد .
فرزندان حد وسط را دارند . هم از ما هستند و هم خارج از ما . از دید آنها ما دیگران هستیم . آنها میخواهند خود را بیابند و بشناسند . اما آنها همیشه بخشی از ما هستند .
لذا برای والدین , فرزندان مثل دست و پا جزیی از من هستند .
دو نتیجه از این امر میتوان گرفت . یکی فردی است . اگر همه دیگران را جزیی از خود بدانیم , از دیگران ناراحت نمیشویم .به دیگران کمک بلاعوض میکنیم و علاوه بر آسایش روانی شخصی , جامعه نیز از این گونه رفتار قوام یافته و آسایش اجتماعی نیز فراهم می‌گردد .
از دید کلان برای مدیریت اجتماعی فراهم کردن این مقوله برای جامعه نیاز به آموزش دارد .
علاوه بر اینها مردم جهان نیز باید خود را در تقابل با هم نبینند , بلکه همه ملل جهان خود را یکی بدانند

نگاهی به مدیریت شهری با توجه به بودجه شهرداری

حدود 50% بودجه شهرداری صرف امور پروژه ها میگردد ( عمرانی ) و بخش کمتری صرف نگهداری ( بگوئیم مدیریت شهری ) میگردد !

در سالهای گذشته در کشور ما کسانی که میخواستند خود را نشان دهند ، در جهتی حرکت میکردند که بگویند این کارها را ما کردیم . و برای این کار باید کارهایی انجام میدادند که تا حالا انجام نشده است .

نمونه آن را در کلنگ زنیها و افتتاح های زودتر از موعد شاهد بوده و هستیم . از طرفی آنچه مغفول مانده است ، اداره آنچیزی است که هست . این امر به خصوص در شهرداریها خود را به صورت انواع معضلات شهری نشان میدهد . راه چاره نیز همان داروی قدیمی است .

پروژه های جدید شهری

ترافیک داریم ، میرویم پل میسازیم – دو طبقه میسازیم – مترو و خط ویژه میسازیم . در حالی که هیچ بررسی نمیکنیم که با وضع موجود چه باید کرد . چگونه جلوی افزایش ترافیک را بگیریم . مدیریت پروژه محوری مرکز توجه است .کار درست نمیشود ، دلیلش واضح است ، پول کم داریم تا پروژه ها را پیش ببریم ...

مدیریت شهری امری دو سویه است . در هر زمینه دریافت و داده و بهبود مستمر مانند هز سیستم پایدار دیگری باید در جریان باشد .

تا زمانی که میسازیم ، از رشد مصرف عقب هستیم . جائی باید جلوی سیل را گرفت ، بعد از آن سیل بندها کارائی خواهند داشت . تا زمانی که در خصوص اصلاح ریشه ای مشکلات " اندیشه " نشود ، راه درمان مقطعی و اغلب ناصحیح خواهد بود .

آنچه شاهد آن هستیم این است که در سالهائی که به یاد می آوریم ، چیزی به نام مدیریت شهری نداشتیم .

شاید در آینده داشته باشیم .

۱۳۹۴-۱۱-۱۰

بلندترین ستون پوسته ای ممکن

یک ستون که بتواند بار تحمل کند ، تا چه میزان ارتفاعی ممکن است بالا رود ؟ 20 کیلومتر – 30 کیلومتر یا بیشتر .

یک راه ممکن این است که از دمیدن هوا درون یک لوله پارچه ای استفاده کنیم .در هر مقطع پارچه فقط نیروهای جانبی داریم که با یکدیگر برابر هستند و در واقع ستون را از داخل باد کرده نمایش میدهند .

با دمیدن دائمی هوا درون لوله ، لوله عمود خواهد ایستاد و هوا اگر امکان خروج داشته باشد از بالای آن خارج میشود .

کارکرد آسانسوری آن نیز ساده است . کافی است یک اتاقکی سوار بر جریان هوا شده و به بالا برود .

چون این لوله هوا به جز فشار جانبی نیروئی را متحمل نمیشود ، میتوان آنرا خیلی مرتفع ساخت . در واقع وزن بدنه روی کل سازه ( شامل بدنه و ستون هوا ) تقسیم میگردد . اتصال بدنه به جریان هوا بصورت اصطکاکی است که در صورت نیاز میتوان آنرا افزایش داد .


 با فارق شدن از تحمل وزن ستون ، میتواناز مواد بهتری با توان تحمل بالای فشار استفاده نمود .


کیسه هوا در بیرون ماشین


خوشبختانه امروزه " کیسه های هوای خودرو " درون ماشینها نجات بخش جان بسیاری از مردم شده اند . اما چنانچه برای بیرون خودرو نیز کیسه هوا گذاشته شود ، نه تنها افرادی که با خودرو تصادف میکنند ، از ایمنی بیشتری برخوردار خواهند شد ، بلکه در تصادفات اتومبیلها با یکدیگر نیز صدمه به خودروها به حداقل خواهد رسید . ( در اکثر موارد بدون صدمه ) 


جای کیسه هوا در بیرون خودروها خالی است . فقط تصور کنید اگر در تصادم با یک دیوار با سرعت حدود صد کیلومتر اگر با یک کیسه هوا برخورد کنیم ، چه میزان شانس زنده ماندن سرنشینان بیشتر خواهد شد ؟

الگوی شادی و تشویق تماشاگران کدام است




مشکل رفتار نامناسب تماشاگران چه زمانی به سرانجام میرسد ؟
در حالی که یکی از ملل با ادب و با فرهنگ جهان هستیم , متاسفانه شاهدیم که این سابقه فرهنگی در ورزشگاهها مشاهده نمیشود .
چرا جوانان ما بلد نیستند رفتار مناسب داشته باشند ؟
ظاهرا الگو و روش تشویق و ارائه شادی را ندارند یا نپسندیده اند .
باید الگوهای مطابق با فرهنگ جامعه برای روشهای شادی , تشویق و هر کار مشابه که نیاز به الگو دارد ارائه نمود .
جوانان ما به شدت دچار نداشتن الگو در همه زمینه ها هستند .

 

مرکز رشد تکنولوژی و دادن آن به شرکتهای پیشرو

شرکت " آی بی ام " سیستم کامپیوتر را ساخت و آن را به شرکتهای دیگری واگذار کرد . شرکت‌هایی که سهام عمده آنها را در اختیار داشت .
ما نیز به این شرکتها نیاز داریم تا تکنولوژی را توسعه داده و در اختیار دیگران قرار دهند .
در زمینه های مختلف دارویی , خودرو , نفت , معدن و غیره .
حلقه بین مخترعان و تجارت پیشگان را این شرکت‌های مادر میتوانند پر نمایند .
مخترعان در این شرکتها کار کرده و علاوه بر دستمزد , درصدی از حق اختراع را مالک خواهند شد .
این شرکتها نیز اختراع را به شرکتهای تجاری سفارش داده و در مقابل سهام آنها را خواهند خرید .
رشد این شرکت‌های تجاری در نهایت سودی نثار مخترعان و شرکتهای مادر خواهد نمود .
اولین شرکتهای مادر را باید در بخش دولتی ببینیم . اما کم کم بخش خصوصی نیز به این سو حرکت خواهد نمود .

چرا ما سه وعده به این صورت غذا می‌خوریم ؟

کشاورزان ساعت ده نیز همراه چای ناشتایی میخورند و همچنین یک وعده بین غذایی در بعد از ظهر .
اجداد شکارچی ما هنگام صبح موقع بیدار شدن و همچنین در هنگام تاریکی هوا , زمانی که توقف میکردند , غذا میخوردند . اجداد شکارچی و کشاورز ما به روشهای متفاوت و از انواع متفاوتی از غذا استفاده میکردند .
کدام شیوه غذا خوردن چه مزایایی دارد ؟
متخصصان باید پاسخ دهند .
ظاهرا دو وعده با فاصله طولانی غذا نخوردن برای سلامتی مفیدتر است . اما سن و سال , میزان رشد , نوع شغل و پارامترهای دیگر نیز مهم است و متخصصان بر حسب هر گروه باید نسخه ای ارائه نمایند .

شغل جمعیت شهری

جمعیت شهری کشاورز که نمیتوانند باشند . پس میماند شغل خدماتی و صنعتی .
اما شهرهایی که صنایع بزرگ دارند برای شهرها مشکلات زیادی ایجاد میکنند . ضمنا خود آنها میتوانند شهر خاص خود را داشته باشند , با کمترین صدمات اجتماعی و محیط زیستی .
حتی صنایع کوچک نیز در حومه روستاها با کارگر ارزانتر روستایی بهتر میتواند فعالیت نماید .
در واقع شغل مناسب شهرها , فعالیتهای خدماتی است . به خصوص آن خدماتی که در مراکز جمعیتی کوچک امکان فعالیت ندارند . مثل بانک و بیمه و غیره .
اما دنیای دیجیتال امکان فعالیت این مراکز اقتصادی را در مراکز جمعیتی کوچکتر , با اتصال اطلاعاتی با یکدیگر فراهم نموده است .شغلهای کمی برای شهرهای بزرگ توجیه اقتصادی دارند .
ظاهرا ترجیح اقتصادی بر مراکز جمعیتی کوچک و متعدد در سطح کشور است .
آیا در آینده مراکز شهری به سمت کوچک شدن پیش خواهند رفت ؟


۱۳۹۴-۱۱-۰۹

برای صادرات هر چیز بهتر است محصولات مرتبط را صادر کرد

جای دور لازم نیست برویم . همین دو محصول صادراتی " خرما " و زعفران " را در نظر بگیریم . محصولات متنوع زیادی  را میتوان با پایه این دو محصول صادر نمود .

برای مثال " نان خرمائی " که دارای انواع زیادی از شکل و مزه و اندازه است . این محصولات میتواند بخش مهمی از خرمای تولیدی را در خود جای دهد . نظر به این که تولید این محصول نیاز به خرما دارد ، اگر کسی بخواهد این محصول را در داخل کشورش بسازد ، لازم است خرما داشته باشد یا وارد نماید .که این کار یک بازی دوسر برد برای ما خواهد بود .

انواع نوشیدنهیا و خوردنیهای زعفرانی داریم که میتواندبصورت انحصاری توسط ما تولید و به بازار جهانی عرضه شود . از برنج زعفرانی حلوای زعفرانی – مرغ زعفرانی – کیک زعفرانی – دسر زعفرانی – نبات ( و شکر) زعفرانی – بستنی زعفرانی گرفته تا چایی زعفرانی و بسیاری محصولات دیگر .

تولید و صادرات این محصولات میتواند ضمن ایجاد گردش نقدینگی مناسب و صدور محصولات کشاورزان، اشتغال در بخشهای مرتبط نیز ایجاد نماید . 

عرضه این محصولات در هواپیماها و هتلهائی که در تماس با خارجیان است ، باعث میشود که در میان خارجیان بازار بالقوه بوجود بیاید . به خصوص که بازرگانان خارجی نیز به ناچار از این گذرگاه ها با ما آشنا میشوند .

 


غذای حلال برای هندوها

امروزه برای مسلمانان یک برند مهم داری . برند " حلال " معنای آن ساده و برای همه قابل درک است . غذایی که مسلمانان میتوانند آنرا طبق قوانین اسلامی مصرف کنند .

هندوها نیز معضوریتهای مذهبی برای خوردن بعضی غذاها دارند . آنها نیز در تماس با سایر مردم مشکل تهیه و اطمینان از غذای ارائه شده دارند .

به راحتی میتوان محصولات خاص مورد پسند هندوها را نیز تهیه نمود . برای مثال هندوها گوشت و چربی نمیخورند . میتوان برای آنها نیز پارامترهای مورد نظر آنها را در نظر گرفت و غذاهای مورد استفاده آنها را با " برند " خاص آنها عرضه نمود .

حلال هندوها با مسلمانان نقاط مشترک زیادی دارد . بنابراین برای بعضی غذاها میتوان از هر دو برند استفاده نمود .

انواع غذاها شامل سبزیجات از این دست هستند . سوپها و آشها و انواع میوه ها و نانها و خیلی غذاهای دیگر در این گروه قرار میگیرند .

رعایت نیاز غذائی مردم با فرهنگهای مختلف باعث احترام متقابل آنها و همه مردم جهان به یکدیگر میگردد که برای کنار هم زندگی کردن مردم جهان لازم است .

 

تغییر نرخ اتوبوس و مترو در ساعات مختلف روز

در اوج ساعات مصرف معمولا نرخ خدمات با زمانهای کم مصرف متفاوت است . اما در شهرها نرخ حمل و نقل عمومی از ثبات برخوردار است . چنانچه از مزیت قیمتی برای پخش نمودن تراکم مسافرتهای شهری استفاده کنیم ، تا حدود زیادی استفاده بهینه از امکانات موجود فراهم خواهد گردید . ضمن این که درآمد واحدهای ارائه دهنده خدمات نیز افزایش خواهد یافت .

ساعات پیک تردد مردم مشخص است . اگر سفرهای غیر ضروری ( آنها که میشود به ساعات دیگری انتقال یابد ) از ساعات پیک جدا شود ، مثل این است که ظرفیت کل ارتقا یافته باشد .

با حفظ میانگین نرخ تردد و افزایش ثابت " مثلا 50% " در زمان پیک تردد و کاهش ثابت " مثلا 50% " در زمان خلوتی خطوط ، ضمنثبات میانگین قیمتها درآمد کل افزایش خواهد یافت .

 

۱۳۹۴-۱۱-۰۸

احیای آسیابهای شوشتر و خواف

آسیابهای آبی شوشتر سالها است که کار نمی‌کنند .
انرژی مجانی آبی این اجازه را به ما می‌دهد که با کمترین هزینه آرد گندم داشته باشیم .
ضمن این که وجهه توریستی آن نیز قابل توجه است .
این کار را در خصوص آسیابهای بادی خواف (خراسان ) نیز میتوان انجام داد .
مهم است که ساختار قدیمی تکنولوژی حفظ شود .
مواد و طراحی جدید با ظاهر قدیمی ( حتی لباس کار قدیمی ) ضمن افزایش غرور ملی ,تولید محصولات مورد نیاز کشور , افزایش جاذبه‌های توریستی , ایجاد اشتغال مضاعف و بسیاری منافع دیگر را سبب خواهد گردید .

هم سو نمودن اشتباه کنندگان

سطح دانش و احساسات مردم در هر لحظه متفاوت است . هنگام شنیدن ( یا خواندن ) یک مطلب ثابت ، آنها درجه متفاوتی از معنا را درک میکنند . نه تنها میزان درک آنها متفاوت است ، بلکه نیاز و منظور آنها نیز متفاوت است و این امر در درک مطلب تاثیر میگذارد . در کنار این تفاوتها زمانی که قصد بازگو کردن ( و مثلا درس دادن ) آن مطلب را داشته باشد ، قصد – هدف – دانش کلامی و بسیاری موارد دیگر در آنچه بیرون می آید موثر است . تا شنونده با همین تفاوتها چه دریابد .

تا اینجا درک میکنیم که در شنیدن یا دیدن و خواندن مطالب و اتفاقات همه مردم یکسان نیستند و اکثرا آنچه درک میکنند ، عین واقع نیست . حال سوال این است که با دانستن این مطلب اگر بخواهیم مردم را در جهتی " هم سو " کنیم ، چه باید انجام دهیم ؟

در تمام مراتب وجودی و ادراکی مردم ( انسانها ) نکاتی مشترک است . عشق به مادر – وطن – محبت به فرزند – اعتلای کشور – اجتناب و دشمنی با دشمن و غیره .

اگر بخواهیم مردم را با درک متفاوت از مطالب واقعی که بیان میشود در یک جهت به حرکت در آوریم ، باید روی آن چیزهای مشترک مردم تاکید نمائیم .

بسیاری کشورها از " دشمن " استفاده میکنند . نمونه " ونزوئلا " – " کوبا " – " چین " و خیلی کشورهای دیگر از این دست است .

کشورهای کمونیستی و ترد کننده تفکر خدا دوستی عشق وطن را سر لوحه خود قرار میدهند . آمریکائیان ، دموکراسی و آزادی را پرچم کرده و هر کار بخواهند به اسم آزادی و دموکراسی انجام میدهند .

میتوان اشتباه کنندگان را " هم سو " نمود .

در سطح شرکتها و سازمانها نیز این امر ممکن است . اجزای سازمان را میتوان در جهت اعتلای سازمان به حرکت درآورد . لازم نیست همه حقیقت ها را درک کرده باشند . هر عضو باید نقش خود را به خوبی بازی کند تا سازمان با بهره وری به پیش رود . برای این کار باید دستورالعمل های ساده ای وجود داشته باشد تا ارتباط بین بخشها را معنا ببخشد . در این صورت واحدهای مجزا مثل دست و پا با حرکت هماهنگ مثلا دویدن را شکل میدهند . لزوما هر پا در هنگام دویدن از رفتار دست بی خبر است . اما حرکت دست برای عمل دویدن و درست دویدن لازم است .

نتیجه قتل سرباز انگلیسی در لندن

چند سال پیش یک آفریقائی در لندن با ساطور یک سرباز انگلیسی را در جلوی منزلش " تکه تکه " نمود . آن شخص بالای جنازه ایستاد تا دستگیر شود و گفت : " هر روز از این اتفاق در آفریقا می افتد . آنرا اینجا انجام دادم تا شما هم آنچه در آفریقا رخ میدهد را حس نمائید . "

" شهردار لندن " و رئیس " ام آی 5 " و رئیس " اسکاتلند یارد " جلسه ای ترتیب دادند تا این واقعه را بررسی کنند و از وقوع موارد مشابه جلوگیری کنند .

نمیدانیم چه گفتند و چه تصمیم گرفتند . همچنین نمیدانیم چند جلسه تشکیل دادند و از چه مشاورانی استفاده کردند .

امروز پدیده ای داریم به اسم  " داعش " . یکی از مواردی که دیدیم این است که همه خبرگذاریها به خصوص در اروپا و آمریکا شرح کارهای آنها را توضیح میدهند و آنرا تقبیح میکنند .

گروه بزرگی از افراد داعش کسانی هستند که از خارج از منطقه به آنها پیوسته اند . میگویند حدود 30 هزار نفر یا بیشتر از اروپا به داعش پیوسته اند .

این افراد بالقوه خصلت داعشی داشتند . افراد خطرناکی بودند . و امروز نه تنها از اروپا ، بلکه از سرتاسر دنیا به داعش ملحق میشوند . عملیات محدود اروپائی داعش برای افراد بالقوه خطرناک ، بسیار جذاب است . ضمن این که در ابعاد کلان با حداقل تلفات ، حرکتهای داخلی اروپائی را مثلا بر ضد مسلمانان – بر ضد مهاجرت – بر ضد میانه روی شکل میدهد .

گر چه تئوری توطعه میگوید ظهور داعش توسط غربیها بوده است . اما اگر بر حسب تصادف نیز به وجود آمده باشند ، خیلی به نفع غربیها شده است .

امروز کسانی که از ناعدالتی موجود به سطوح آمده باشند و قصد خشونت در پیش گرفته باشند ، به راحتی میدانند کجا باید بروند . داعش در سوریه .

ضمن پرداخت حقوق و وجود کنیز ( زنان برده شده ) امکان استفاده از بهترین سلاحهای دنیا برای تشکیل حکومتی که در آن عدالت خدائی در حال پیاده شدن است . مهم نیست که آنها چه میکنند ، مهم این است که تبلیغ گسترده شبکه های غربی مردم بالقوه خطرناک را از غرب خارج میکند .

دیگر هیچ سرباز بریتانیائی در لندن سلاخی نخواهد شد .

http://www.bbc.com/persian/world/2013/05/130523_me_woolwich_killing

۱۳۹۴-۱۱-۰۷

یک کهکشان در فاصله در 12 میلیارد سال نوری دیده شده است . نتایج منطقی از تئوری بیگ بنگ !

عمر کل جهان را کمتر از 14 میلیارد سال تخمین زده اند . حالا ببینیم دیدن یک کهکشان در فاصله 12 میلیارد سال نوری چه معنی دارد .

دیدن آن کهکشان یعنی نوری که مشاده میکنیم در 12 میلیارد سال پیش از آن کهکشان جدا شده است .در آن زمان همر جهان کمتر از 2 میلیارد سال بود . بنابراین در آن زمان ما در محل فعلی نبودیم و در آن زمان ما نیز به هسته اصلی بیگ بنگ خیلی نزدیکتر بودیم . سرعت حرکت ما خیلی کمتر از سرعت نور است . بنابراین نوری که آن زمان از آن کهکشان صادر شده چه زمانی ممکن است به ما برسد ؟

اگر سرعت ما را از لحظه بیگ بنگ یکنواخت و ثابت بگیریم ( سرعت شتابدار کاهنده باید باشد – اما نتایج با در نظر گرفتن شتاب کاهنده بسیار بدتر خواهد بود . برای راحتی محاسبه ، حرکت را با سرعت ثابت در نظر گرفتیم ) فاصله ما از مرکز جهان یک ششم فاصله کنونی بوده است .

یعنی ما حداکثر در فاصله دو میلیارد سال نوری مرکز جهان بودیم . ( باید نزدیک تر بوده باشیم ، چون اجسام دورتر از ما نیز وجود دارند )

اما در آنروز آن کهکشان کجا بوده ؟ با توجه به سرعت بسیار کم مواد نسبت به سرعت نور ، تقریبا سرعت مواد را میشود نادیده گرفت ( کمتر از یک هزارم سرعت نور ) میبینیم که آن جسم باید در فاصله 8 میلیارد سال نوری مرکز کهکشان ( در طرف مقابل ) باشد تا با جمع آن دو میلیارد سال نوری تا خودمان ( ضرب در دو ) زمان 12 میلیارد سال نوری ممکن باشد .

اگر آن کهکشان جلوتر بوده باشد ، نور آن قبل از این تاریخ به ما میرسید !

اما در آن تاریخ عمر جهان هستی فقط 2 میلیارد سال بوده است ، پس چگونه یک مسافت 8 میلیارد سال نوری بین مرکز جهان هستی و آن کهکشان فاصله است ؟

طبیعی است که تئوری غلط است . با تئوری " بیگ بنگ " آن جسم نمیتوانسته در فاصله ای دورتر از 2 میلیارد سال نوری باشد .

گرچه تئوری " بیگ بنگ " کمک بزرگی به درک بهتر جهان هستی نمود . اما این تئوری صحیح نیست و مبناء قرار دادن آن برای توضیح جهان هستی غلط است .

فراموش کردن بدها

یکی از روشهای توسعه ندادن کارهای زشت ، فراموش کردن آن کار و کسانی است که آن کار را انجام داده اند . مثلا همین گروه داعش را در نظر بگیریم . بزرگترین عامل تبلیغاتی این گروه " تمام خبرگزاریهای دنیا " میباشند .

بلی تمام خبرگزاریهای دنیا در خصوص آنها اخبار پخش میکنند و این همان چیزی است که آنها میخواهند . به این طریق افراد مورد نیاز خود را از سرتاسر جهان جذب میکنند . داعش هیچوقت نمیتوانست بدون استفاده از همه خبرگزاریها به این حد موفق عمل کند .

موارد مشابه زیادی است که توجه رسانه ای و حتی فکر کردن به آنها موجب ضرر فردی یا جمعی میگردد .

داستان آپارتاید را در نظر بگیریم . سفید پوستان نزاد برتر بودند . چیزی شبیه آلمان نازی و همه رنگین پوستان شهرونددرجه دو و سه به شمار میرفتتند !

قتل و انواع سوء استفاده از رنگین پوستان عرف جامعه بود ، اما پس از فروپاشی آپارتاید اگر سیاهان میخواستند انتقام بگیرند پایه های اقتصاد و کشور از هم میپاشید .

امروز همان سفید پوستان مملکت را اداره میکنند و اقتصاد را میچرخانند . دارائیها را تحت کنترل دارند و الی آخر . مردم نیز خوشحالند که مجلس قانون گذاری و رئیس جمهور سیاه ( و البته دموکراتیک ) دارند .

اگر آنها میخواستند فجایع قتل عامها و کشتار زنها و بچه ها را به یاد آورند ، امروز نمیتوانستند در همین حد که زندگی و اقتصاد دارند – ثبات داشته باشند .

گاهی بهتر است آدمها فراموش کنند . مردم لهستان امروز چه میتوانند بکنند با قتل عام ورشو توسط آلمان نازی ؟ عذر خواهی آلمانها دردی را دوا نمیکند و عوامل فاجعه نیز از بین رفته اند . حتی داعشیها را در نظر بگیریم . زنان برده آزاد شده چه باید بکنند ؟ قتل همه داعشیها درد و رنج آنها را تسکین نخواهد داد . شاید برای جلوگیری از اقدامات مشابه بعدی بتواند تا حدی جلوی فجایع بعدی را بگیرد . اما آنها که صدمه دیده اند ، هیچ عامل بهبودی نخواهند داشت .

جز این که فراموش کنند .

و این خود تنبیه بزرگی است برای کسانی که میخواهند به هر طریق جاودانه شوند . حتی در بدی .

این فراموشی با تنبیه و دفاع عوامل بد منافاتی ندارد .

گاهی جامعه هم مثل انسانها نیاز دارد بعضی وقایع نا مبارک را فراموش کند .

۱۳۹۴-۱۱-۰۶

با قطع برق چه میزان از ارتباطات و اینترنت در دسترس خواهد بود ؟ چه میزان برق امری " امنیتی " است ؟

 

موارد ساده ای وجود دارند که بود و نبود آن مشکل شهروندان است ، اما اگر به صورت گسترده مورد صدمه قرار گیرند ، امنیت یک کشور را مورد حمله قرار داده اند .

یکی از آنها برق است .

برق معمولا بصورت سراسری مدیریت میشود و قطع برق یعنی بسیاری از امکانات شهری و تمدنی ازگردنه وجود خارج میشوند . جدای از بعضی ارگانهای ( معمولا دولتی ) سایر مردم از انتقال اطلاعات بی بهره خواهند شد .

ارگانهای دولتی نیز استفاده بهینه از کانالهای موجود را مد نظر قرار نداده و بیشتر مشکلات شخصی مدیران و پرسنل را رفع خواهند نمود . بنابراین آنچه اتفاق خواهد افتاد یک مشکل گسترده و " امنیتی ملی " خواهد بود .

بسیاری از موارد دیگر هستند که نقش مشابه دارند ولی به گستردگی برق نیستند .

راه های ارتباطی – شبکه آب رسانی – خطوط مخابراتی – فضای امواج مخابراتی و موارد بیشماری که توسط دولتها میتواند لیست و رتبه بندی گردد .


 

۱۳۹۴-۱۱-۰۵

نگاه به اخبار تکنولوژی گوگل

با مراجعه به بخش اخبار تکنولوزی گوگل ، اکثرا اخبار مرتبط با دنیای دیجیتال را مشاهده میکنیم . اکثر مطالب دور شرکتهای بزرگ این صنعت میگردد که کاری کردند ( و البته پول ساخته اند )

خیلی خوب است که دنیای دیجیتال به عنوان موتور محرکه بخش اقتصادی صنایع فعالیت میکند . اما آیا نیاز امروز بشر در " دنیای دیجیتال " قرار دارد ؟

مشکل زیست محیطی – افزایش دمای زمین و بالا آمدن آب اقیانوسها و این مسائل را با دنیای دیجیتال میتوان حل نمود ؟

آیا دست اندرکاران و سرمایه گذاران جهان – آنان که سمت و سوی سرمایه گذاریها را هدایت میکنند – مشغول پول سازی هستند یا برایشان مهم است که سمت و سوی دانش جهانی برای حل کدام معضل دنیای امروز پیشتاز است ؟

حتی اگر معتقد باشیم که گرمایش زمین توسط بشر درست نشده باشد ، از اثر گرمایش بر بشریت نمیتوان چشم پوشی کرد . ما میتوانیم کارهائی کنیم که لااقل کمتر آسیب ببینیم .

این را میشود با شهاب باران زمین با سنگهای آسمانی مقایسه کرد . گر چه کسی مقصر نیست ، اما دانشمندان کارهائی میتوانند انجام دهند که ضرر کمتری به ما برسد .

جالب است که هر چه کشورها ثروتمندتر باشند ضرر آنها نیز بیشتر است .

با بالاا آمدن یک متر آب دریا ها ، ضرر مالی کشوری مثل بنگلادش قابل مقایسه با ضرر مالی کشورهای پیشرفته نیست . گر چه نیم بیشتر بنگلادش زیر آب میرود و جمعیت بزرگی مشکل خواهند داشت . اما ضرر مالی ناشی از زیر اب رفتن نیویورک – لس آنجلس و سایر شهرهای سواحل آمریکا بسیار بسیار بیشتر خواهد بود .

جمعیت توکیو با افزایش آب اقیانوسها به کجا خواهند رفت ( تا آن روز چیزی حدود چهل میلیون نفر ) ضرر مالی شهرهای کشورهای پیشرفته بسیار بسیار زیاد خواهد بود . مهم نیست چه کسی مقصر است . جامعه جهانی باید در جهت حل مشکلات پیش برود . و یکی از مهمترین جهت دهی ها این است که اخبار جهانی به سمت فعالیتهای مرتبط انحراف یابد . باید فعالیتهای نجات زمین سود آور گردد . انرژی تولید کند ( ارزانتر از سوختهای فسیلی ) زودتر باید روشهای جایگزینی سوخت مایع خودروها توسعه یابد و اخبار آن در صدر اخبار جهانی قرار گیرد . و هزاران کار دیگر که متاسفانه شاهد عقب افتادن همه آنها هستیم .

در باخت تیم ملی امید چه عواملی موثر بود ؟


 

مسلم است هر اتفاقی که در هر سازمانی بیفتد ، مدیریت مربوطه مسئولیت مستقم کار را به عهده دارد . مدیریت فوتبال مقصر اصلی است . اگر در سطوح بالای مدیریت فوتبال از شکست ها ( و نه از پیروزیها ) برای درگیری های داخلی خود استفاده میکنند ( مثلا وزارت خانه با فدراسیون و غیره ) یک نگاه به گذشته فوتبال نشان میدهد که اتفاق خاصی نیفتاده است .

اصولا انتظار خارج از این داشتن غلط بوده . بضائت مدیریت فوتبال ما همین است . مگر در سالهای گذشته مدیریت فوتبال کشور کار بزرگتری انجام داده است ؟ خیر . همین مسیر را رفته و همین نتایج را بدست آورده است . بحث روی افراد هم نیست .

مدیریت فوتبال با سایر مدیریت های دولتی کشور هماهنگ و در یک سطح است . مدیریت صنعت یا مدیریت بانک یا مدیریت بیمه و هر مدیریت دیگری را در نظر بگیریم ، می بینیم که همه مدیریتهای کشور در یک سطح و در یک میزان از بهره وری و کارائی قرار دارند .

جای تعجب ندارد که شاهد شکست تیم امید کشورمان هستیم . اگر بخواهیم تغییری در نتایج ایجاد گردد باید شرایط مسئله را تغییر دهیم تا نتایج جدیدی بدست آوریم . برای این تغییر در فوتبال چه کرده ایم ؟

با نگاه بخشنده به دیگران نگاه کنیم

اغلب ما در خیابان ، محیط کار ، مسجد و سایر مکانهای عمومی وقتی به دیگران نگاه میکنیم اشکالات آنها را مشاهده میکنیم . معمولا شروع به قضاوت کرده و یا در بهترین حالات بصورت دوستانه و با محبت ، اشکالات آنها را به ایشان گوشزد میکنیم .

حالا در نظر بگیرید وقتی به دیگران نگاه میکنیم ، با ساده کردن استانداردهای خود آنها را برای اشکالات کوچک ببخشیم یا آن اشکالات را ندیده بگیریم . دنیای بهتری خواهیم داشت .

نه تنها دیگران در مقابل وجود ما آسایش بیشتری خواهند داشت ، بلکه خود ما نیز به دلیل این که دیگران را بخشیده ایم ( چه لیاقت داشته باشند ویا نه و یا حتی آن اشکال اصلا حقیقی باشد یا نباشد ) در واقع نه تنها جامعه از این نوع رفتار منتفع میشود ، بلکه از همه مهمتر خود ما در شرایط بهتری زندگی خواهیم کرد .

این گونه رفتار باعث میشوشد که دیگران کم کم از قبیله خودمان بدانیم و حس تعلق به گروه در ما و در همه افراد جامعه ایجاد شود . این امر برای رشد جامعه نیز مفید است . سایر مزایای اینگونه رفتارها را در آثار متخصصان میتوان یافت . اما لازم است این زاویه دید در جامعه تبلیغ و نهادینه گردد .

آیا خلقت اضافی داریم ؟

خداوند حتی یک مورچه را اضافی خلق ننموده است .
همه چیز به اندازه و سر جای خود آفریده شده است .

۱۳۹۴-۱۱-۰۴

سیاره ما، اخلاق ما ( قبیله ما - قبیله آنها )



در سال ۱۹۳۲ زیست شناس و محقق ژنتیک انگلیسی  J.B.S. Haldane به صورت شوخی به این حقیقت طبیعی اشاره کرد که فرقی نمی کند جان خودم را فدای ۴ پسرعمو کنم یا برادرم و از همان موقع تئوری « ترجیحِ منافع فامیل» در تصمیم گیری حیوانات برای تنازع بقا، میدان وسیع تری از توجه دانشمندان را نصیب خود ساخت.

اندیشه « گذشتن از منفعت فردی به خاطر جمع» بعدها در سال ۱۹۶۴ توسط W.D. Hamilton به صورت یک فرمول ریاضی درآمد و شهرت گسترده ای برای این نگاه زیست شناسی تکاملی ایجاد کرد. فرمولی که با محاسبه ریاضی ثابت می کند  رفتار غریزی جانوران مبنی بر: «گذشتن از منافع فردی به نفع منافع فامیل» در واقعیت، یک نفع شخصی است.

در میان انواع تلاش ها و تحقیقات جدید که سعی می کند بخشی از معمای تضادِ منافع بین «من و دیگران» را توضیح دهد کتاب فیلسوف و عصب شناس Joshua D. Greene و استاد دانشکده روانشناسی هاروارد است که با نوشتن کتاب « Moral Tribes » سعی کرده است به کمک تکنولوژی جدیدترِ تصویر برداری از مغز در حین تصمیم گیری اخلاقی، دریچه های متفاوتی را در باره راه حل های رفع بحران های بین المللی ایجاد کند.

تز اساسی دیدگاه های او را می توان به این صورت خلاصه کرد که قضاوت اخلاقی ( یافتن مفیدترین راه حل) شبیه یک دوربین دیجیتال عمل می کند که دارای دو سیستم عکاسی اتوماتیک و دستی است. به نظر او بشر بر اساس تجربیات درازمدتِ بعضی از رفتارها و اخلاقش  اتوماتیک و غریزی شده است. به عبارتی صریحتر یاد گرفته است که به منافع جمعی به همان صورت که فرمول ریاضی Hamilton's rule می گوید ارجحیت دهد « فرقی نمی کند جان خودم را فدای ۴ پسر عمو کنم یا برادرم جون منفعتش برابر است»

عکاسی اتوماتیک و غریزی که ذهن ما در حین تصمیم گیری اخلاقی انجام می دهد تا وقتی که منافع من با یک جمع مشخص ( قبیله من) حفظ گردد مشکلی ایجاد نمی شود. بحران بشر از آنجا آغاز می شود که منافع قبیله ما با قبیله آنها در تضاد قرار می گیرد.

Joshua D. Green به خاطر تحصیلات فلسفی و روانشناسی که داشته است به این حقیقت تلخ تاکید می ورزد که با وجود آنکه کمک یا همکاری با دیگران را یاد گرفتیم ولی  بشر فقط قادر به همکاری با خودی ها است.

به نظر وی بشر قادراست آن اخلاق اولیه که به شکل عکاسی اتوماتیک به وی یاد داده شده و برای منافع ما کار می کند را از حالت اتوماتیک خارج کند و اجازه دهد منافع قبیله ما با منافع آنها ( قبایل دور و متفاوت) نیز گره بخورد.

به تعبیری دیگر مشکلات بین کشور ما و آنها به سادگی رابطه من و ما نیست. برای همین دکتر Joshua Greene به این راهکار رسیده است که بشر می تواند به یک  قبیله بزرگتر و جهانی فکر کند تا این «ما » همگانی شود و «آنها» در مذاکرات دیگر وجود نداشته باشد. این «ما» نیاز به یک فرا اخلاق جدید دارد تا بن بست های سیاسی و اقتصادی بین کشورهای جهان را بشکند و مرحله جدیدی از همکاری اتوماتیک برای همه ما شروع شود.

 http://marde-rooz.com/28222

در باخت تیم ملی امید چه عواملی موثر بود ؟


 مسلم است هر اتفاقی که در هر سازمانی بیفتد ، مدیریت مربوطه مسئولیت مستقم کار را به عهده دارد . مدیریت فوتبال مقصر اصلی است . اگر در سطوح بالای مدیریت فوتبال از شکست ها ( و نه از پیروزیها ) برای درگیری های داخلی خود استفاده میکنند ( مثلا وزارت خانه با فدراسیون و غیره ) یک نگاه به گذشته فوتبال نشان میدهد که اتفاق خاصی نیفتاده است .

اصولا انتظار خارج از این داشتن غلط بوده . بضائت مدیریت فوتبال ما همین است . مگر در سالهای گذشته مدیریت فوتبال کشور کار بزرگتری انجام داده است ؟ خیر . همین مسیر را رفته و همین نتایج را بدست آورده است . بحث روی افراد هم نیست .

مدیریت فوتبال با سایر مدیریت های دولتی کشور هماهنگ و در یک سطح است . مدیریت صنعت یا مدیریت بانک یا مدیریت بیمه و هر مدیریت دیگری را در نظر بگیریم ، می بینیم که همه مدیریتهای کشور در یک سطح و در یک میزان از بهره وری و کارائی قرار دارند .

جای تعجب ندارد که شاهد شکست تیم امید کشورمان هستیم . اگر بخواهیم تغییری در نتایج ایجاد گردد باید شرایط مسئله را تغییر دهیم تا نتایج جدیدی بدست آوریم . برای این تغییر در فوتبال چه کرده ایم ؟

۱۳۹۴-۱۱-۰۳

اشتباه هخامنشیان

 

حکومتها در طول تاریخ اشتباهت متعددی مرتکب شده اند که شایسته است از آشتباه آنها درس گرفته شود . یکی از اشتباهات مهم دوره هخامنشیان ، باعث گردید که توسط یک کودتا سلسله آنها منقرض شود ( در اینجا در خصوص اختلافات در شرح تاریخ صرفه نظر میشود )

آنچه آنها انجام دادند ، روش عدالت مدیریت هخامنشیان در همه امور باعث شد که در لشگر خود از همه اقوام  نیرو جذب نمودند . و به تدریج از میان ایشان افرادی به مدارج بالای لشگری و فرماندهی رسیدند . این افراد با دید ایجاد یک کودتا طبیعتا افراد هم فکر و هم طایفه خود را به مدارج بالا جذب مینمودند .

این اتفاق ممکن است به تدریج در طی چند نسل نیز اتفاق افتاده باشد . اما آنچه شاهد آن بودیم این بود که در مقابل لشگر 12 هزار نفری اسکندر ، لشگر 400 هزار نفری ایران مقاومت خاصی ننمود .

با ادامه پیشرفت لشگر اسکندر ، طبیعتا لشگریان کودتاچی نیز با لشگر اسکندر همراه شدند . یا به عبارت دیگر لشگر اسکندر به ارتش کودتاچی ملحق شد .

نظر به این که فقط ارتش یک ابر قدرت میتوانست جلوی ارتش ابرقدرت دیگر را بگیرد ، هیچ نیرویی برای مقاومت در مقابل ارتش ایران ( و همراهان ایشان اسکندر ) نبود . به سادگی ارتش ایران کل ایران را درنوردید و همه دیوان سالاران را از کار برکنار نمود .

برای جلوگیری از قدرت ارتش یک ابرقدرت چه میتوان کرد ؟

داشتن دو ارتش یکی از راه های ممکن است . از طرفی  ممنوعیت نظامیان در افکار سیاسی یک روش دیگر است که در شرق و غرب و سایر نقاط دنیا غیر عملی بودن آن امتحان شده است . ارتشیان نیز انسان هستند و نمیتوانند به اتفاقات محیط خود بی تفاوت باشند .

داشتن یک سیستم نظارتی که گردش نیروها را تضمین کند و در واقع تقسیم قدرت در میان افراد با دیدگاه های متفاوت را به عنوان دیگر درمان این معضل پیشنهاد داده اند .

در میدان جنگ افراد با تضاد فکری به یکدیگر کمک نمیکنند و در واقع گروه مقدرم را قربانی اختلافات خود میکنند .در بهترین حالات ( که چنین نکنند ) هماهنگی لازمه میدان نبرد در بین این افراد کم بوده و در نبرد ایجاد اشکال خواهد نمود .

یادمان باشد که افراد ارتش نیز انسان هستند با همه نیازمندیها و اشتباهات انسانی . آنها هم عاشق رفاه شخصی هستند و برای ملتشان آزادی و رفاه میخواهند . و چون متخصص این امور نیستند احتمال اشتباه ایشان زیاد است . خصوصا که متخصصین گول زدن مردم نیز در جامعه وجود دارند .

اگر ارتشیان دچار اشتباه شوند و برای اهداف خود ( درست یا غلط ) از تخصص خود ( قوه قهریه ) استفاده کنند . آن اتفاقی می افتد که در زمان هخامنشیان افتاد . گروهی نظامی ( که خود را متعلق به گوشه ای از امپراتوری میدانستند ) قیام نمودند و با کودتای نظامی خود امور کشور را در دست گرفتند و حدود 200 سال حکومت کردند .برای آنها شاید خوب شد . اما جهان 200 سال از رشد و تعالی مدنیت بازماند .

۱۳۹۴-۱۱-۰۲

نقش بشر در جهان

دو گونه جهان بینی الهی و غیر الهی داریم . غیر الهی ها خود در خصوص نقش بشر صحبت کنند . اما الهی میگوید که خداوند از خلقت هدف داشته ( هدف خدا اینجا مورد بحث نیست )
آنچه از خداوند عالم میدانیم این است که لازم نبوده هیچ چیز اضافه خلق کند . هر چه لازم بوده و به میزان لازم و در زمان لازم خلق نموده است .
پس هیچ چیز اضافه وجود ندارد . همه چیز بهینه خلق گردیده است . اگر چیزی را نمی‌دانیم , با تلاش در آینده خواهیم فهمید . علم امروز ما بعضی موارد را برای ما روشن کرده است , طبیعی است بسیاری موارد را نیز آیندگان پیدا خواهند کرد .
اما در این عالم بهینه نقش ما با سایر موجودات کمی متفاوت است . ما اختیار داریم که خلاف فطرت ( غریزه ) خود رفتار کنیم . این اختیار موهبت الهی و آن چیزی است که ما را مکلف و مسئول میکند . آن کس که به ما این اختیار را داده است , طبیعتا در آینده ما را بازخواست خواهد کرد که " با این اختیار در جهان چه کردید ؟ "
این اختیار به ما اجازه داده که خلاف غریزه در موارد حیوانی افراط و تفریط کنیم .
یکی از این افراطها به هم زدن ساختار شیمیایی جو زمین است که آن را دلیل تغییرات اقلیمی زمین میدانند .
آنچه مشهود است این است که در سالهای گذشته نقش مخرب بشر در جهان بیشتر از نقش مثبت او بوده است .
منطقی است که این رفتار را باید اصلاح کنیم .

۱۳۹۴-۱۱-۰۱

یک درس از حملات هوائی سالهای اخیر

در روزهای گذشته ، شاهد حملات هوایی روسیه به داعش بوده ایم . قبل از آن هم در عملیات نظامی افغانستان به میزان زیادی ناتو به طالبان حمله میکرد .

همه این حملات هوائی از دقت کم برخوردار بوده و هر حرکتی هزینه زیادی برای نیروهای عمل کننده در بر داشته است . در حالی که اثر بخشی این عملیات زیر سوال بود ، آمریکا به میزان گسترده ای از هواپیماهای بدون سرنشین ( پهباد ) استفاده میکرد .

گر چه هزینه پرواز این هواپیماها به میزان زیادی کمتر از هواپیماهای جنگی متداول بود ، اما اثر بخشی آنها از آنچه قبلا در دسترس بود کمتر شده بود .

اکثر تلفات واقعی این عملیات ، نیروهای غیر نظامی و به عبارتی " زن و بچه " مردم بودند .

با توجه به این که سلاحها روز به روز گسترش پیدا میکنند ، اما سلاحهای موجود بر اساس جنگهای زمانهای قدیم طراحی و توسعه یافته اند . در جنگهای امروز و حتما در جنگهای آینده ، ما به سلاحهای متفاوتی نیاز خواهیم داشت .

سلاحهائی که با کمترین هزینه ، فقط نیروهای نظامی متخاصم را نابود کند . در کمترین تعداد ممکن !

هدف نابودی همه ارتش دشمن نیز نخواهد بود . اگر به میزان موثری از افراد مشخص دشمن دچار مشکل گردند ( حتی نیازی به مرگ آنها هم نیست ) ارتش دشمن زمین گیر شده و نه تنها کارائی خود را از دست خواهد داد ، بلکه دست بسته اسلحه خود را تقدیم نیروهای عمل کننده قرار خواهند داد .

نمونهه این سناریو را در تصرف بغداد و کل عراق شاهد بودیم .

نیروهای آمریکا از منطقه صحرا عبور کرد و به حومه بغداد رسید . با هماهنگی نیروهای داخل شهر ! یک واحد نظامی زرهی به داخل شهر رفته و دور زدند . شهر امن بود ! حتی یک نفر به نیروهای آمریکائی شلیک نکرد !

سپس نیروهای آمریکائی وارد شهر شدند . با تصرف بغداد ، بلافاصله ارتش آمریکا ارتش صدام را منحل کرد و در واقع بدون کشتن هیچ کسی کشور عراق را تصرف کرد .

موشک باران عراق و افغانستان نیز یک مانور نظامی بزرگ در حد یک ابر قدرت جهانی بود . از تمام نقاط دنیا موشک و هواپیما به اهداف فرضی شلیک شد . اشکالات سلاحها بررسی و در محیط رزم واقعی کارائی قدرت نظامی آمریکا از تمام دنیا امتحان گردید . هماهنگی همه واحدهای نظامی از اقیانوس ارام و اطلس و حتی نیمکره جنوبی با هم سنجیده گردید . هواپیماهای بمب افکن ساخت سالهای متفاوت از تمام فرودگاه های محل استقرار به پرواز درآمدند تا عده ای روستائی را بمب باران کنند !

عملیات افغانستان وامروز سوریه بیشتر شبیه یک مانور بزرگ بود تا عملیات نظامی . گر چه در هر دو نقطه به نظر نمیرسد با این روشها پیروزی قابل حصول باشد . 

۱۳۹۴-۱۰-۳۰

مشترکات احساسات دائمی انسانها

افرادی که در هر منطقه جهان زندگی می‌کنند تفاوتهای فرهنگی دارند . گاه ترجمه یک محتوا برای مردم نقاط گوناگون , مفاهیم متفاوتی را رقم میزند .
اما همه این مردم نیز مشترکاتی دارند که فارغ از زبان و فرهنگ و غیره است . این مشترکات به انسانیت انسان ارتباط پیدا میکند .
یکی از این مشترکات حس استرس است که همه مردم زمین آنرا حس کرده‌اند .
فشار استرس نوعی خود تنبیهی است که شخص در پریودهای زمانی متفاوت آنرا به میزان مشخصی در هر شخص ( و متفاوت با بقیه ) حس میکند .
نظر به این که هر شخص خود میداند قبلا اینطوری نبوده , درک میکند که در حال رنج است . اگر مسیر کاهشی یا افزایشی این استرس را بتواند تشخیص دهد , متوجه خواهد شد که در جهت انسانیت حرکت میکند یا بر عکس از انسانیت دور میشود .
اما جالب اینجا است که این سیستمهای اتوماتیک در وجود همه انسانها , ما را به جهت صحیح انسانیت هدایت میکند .
نوعی ابزار برای تربیت داخلی انسانها .
از دید مذهبی این را تنبیه و تشویق الهی گویند و با سایر موارد تربیتی انسانی مفهوم " رب " که مربی است , درک میشود .

استفاده از تجربه بوسش در سلامتی

دانشمندان اذعان داشته‌اند که هنگام بوسه میکروبهای خوب بین دو بدن منتقل می‌گردد و این برای سلامتی دو طرف مفید است .
میکروبهای بد هم به همراه آنتی بادی های مربوطه منتقل میشوند .
از این اتفاق میتوان درس گرفت و این جابجایی را بصورت کنترل شده و ارادی انجام داد .
نه تنها از طریق مایعات دهانی , بلکه با استفاده از مخلوط کردن خون افراد متفاوت ( خونهایی که امکان ادغام دارد ) میتوان شخص را در مقابل طیف وسیعی از بیماریها مصون نمود .
با استفاده از آب دهان های متفاوت و جمع کردن آنها نیز به نتایج مشابه میتوان رسید . اما زیاد زیبا نیست کسی مجموعه آب دهان دیگران را به دهان ببرد .
متخصصین از این انتقال میتوانند داروهای مفید درست کنند و بشر را نسبت به بیماریها مصونیت ببخشند .

نگاهی به اصلاحات بانکی مورد نیاز کشور

 

مدینه فاضله بانک ها ، مدلهای اروپائی و آمریکائی بانک است . این بانکها نیز ثابت کرده اند که به جای کمک در مواقع ضروری ، در هنگام حرانها یک نوع بار هستند . ( شاید بتوان گفت عامل بحران هستند ! )

رسیدن به استانداردهای بانکهای خارجی از طرفی لازمه کارکرد بانکها است . آنها باید بتوانند با قوانین مشخص و هماهنگ با بانکهای خارجی فعالیت نمایند . از طرفی بانکها نه در گذشته و نه در مسیر اصلاح ( هماهنگی با بانکهای خارجی ) نیازهای کشور را نه از دید " حذف ربا " محقق کرده اند و نه نسبت به " تامین مالی بنگاه ها " مفید بوده اند .

بانکها در جامعه ای که بزرگان داخلی و خارجی مدعی " نهادینه شدن فساد " در کشور هستند ، از این گردونه خارج نبوده و ضمن تامین مالی افراد و سازمانهای قدرتمند ، نه تنها پاسخگوی فعالیت خود نبوده ، بلکه با حمایتهای دستگاه های مختلف از بیان مشکلات و دادن اسامی کسانی ( یا سازمانهائی ) که منابع بانکی ( در واقع پول امانتی مردم ) را به سود خود مصرف کرده اند پرهیز کرده اند .

از وجهه فساد که بگذریم ، مشکل اساسی بانکی مشکل " ربا " میباشد که نه تنها متخصصان بانکی در این مورد پیشنهادی نداشته اند ، بلکه سایر متخصصینی که در زمینه های مرتبط فعالیت میکنند حرف صحیحی در این خصوص نزده اند .

حداکثر همه متفق القول هستند که بانکها اجازه دارند " ربا " بگیرند . مثلا 4% به عنوان کارمزد ( کارمزد باید بصورت رقمی برای هر آیتم باشد . نه بر حسب درصد از کل ) و پرداخت سود سپرده با نرخ نزدیک بازار ( که عین پرداخت ربا است ) و دادن وام با بهره ( مگر ربا چگونه باید باشد ؟ )

نیافتن پاسخ برای حل معضل ربا دلیل بر عدم وجود جواب نیست . متخصصین باید بیشتر در اینمورد کار کنند و مشکل را حل کنند .

البته با کسب استانداردهای جهانی اممکان اتصال بانکها به دنیای خارج وجود خواهد داشت . مورد مهم دیگر حل معضل فساد ( بخصوص از نوع نهادینه شده آن ) است .


با حل این پارامترها میتوان گفت که میشود از بانکها انتظار داشت وظیفه اصلی خود را که " جابجائی موثر پول در جامعه است " را با موفقیت به انجام برسانند .